بخش پنجاه و یکم
پدیده شوم قرن جدید - ۶ بهمن ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که در قاموس ابوبکر ناجی، مدیریت جنگ یک هنر محسوب میشود. او معتقد بود که باید کمیتهها، تخصصها و تقسیم کار را برقرار کنیم تا همه فعالیتها بر دوش یک فرد یا گروه کوچکی از افراد نیفتد. او معتقد به آموزش افراد در سطح رهبری بود تا اگر مدیر یا رهبری کشته شد دچار خسران یا فقدان رهبر / مدیر نشوند.
جوانب مهم تصمیمات عالی سیاسی و اداری:
با توجه و نگاه به گذشته، یک نکته مهم برای ما روشن میشود که این است: از نظر شریعت و واقعگرایی، مهمترین چیزی که باید به وفور در رهبرانی که تصمیمات عالی اداری میگیرند یافت شود، چیست؟ تصمیماتی که شامل برخی طبقات مردم و نه دیگران میشود؟ با وجود فرماندهی عالی، فرماندهان میدانی که هدایت کار را بر عهده دارند یا کسانی که معمولا با تجربه و زیرکی سیاسی متمایز میشوند و معمولا تصمیمات سیاسی و اداری عالی میگیرند، باید توجه خاصی به تصمیمات اداریای داشته باشند که طبقات مشخصی از مردم (و نه دیگران) را هدف قرار میدهد.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که در قاموس ابوبکر ناجی، مدیریت جنگ یک هنر محسوب میشود. او معتقد بود که باید کمیتهها، تخصصها و تقسیم کار را برقرار کنیم تا همه فعالیتها بر دوش یک فرد یا گروه کوچکی از افراد نیفتد. او معتقد به آموزش افراد در سطح رهبری بود تا اگر مدیر یا رهبری کشته شد دچار خسران یا فقدان رهبر / مدیر نشوند.
جوانب مهم تصمیمات عالی سیاسی و اداری:
با توجه و نگاه به گذشته، یک نکته مهم برای ما روشن میشود که این است: از نظر شریعت و واقعگرایی، مهمترین چیزی که باید به وفور در رهبرانی که تصمیمات عالی اداری میگیرند یافت شود، چیست؟ تصمیماتی که شامل برخی طبقات مردم و نه دیگران میشود؟ با وجود فرماندهی عالی، فرماندهان میدانی که هدایت کار را بر عهده دارند یا کسانی که معمولا با تجربه و زیرکی سیاسی متمایز میشوند و معمولا تصمیمات سیاسی و اداری عالی میگیرند، باید توجه خاصی به تصمیمات اداریای داشته باشند که طبقات مشخصی از مردم (و نه دیگران) را هدف قرار میدهد. بهطور طبیعی، اینها اساسا مستلزم تعیین راهنما یا شاقول و صدور قضاوت دقیق یا مخفی شرعی است که باید قبل از صدور به تایید و تصویب «راسخون در علم» در جنبشهای مهم جهادی برسد یا اگر امکانپذیر است به علمای حاضر در جنبشهای مهم جهادی ارجاع داده شوند که آنها هم «راسخون در علم» بوده و باید براساس معیارهای صحیح شریعت متقاعد شوند.
البته، طبقاتی از مردم هستند که جنبشهای مجاهد- سلفی از طریق راسخون در علم آنها را اهدافی ضروری و مجاز تشخیص میدهند. من بر این باورم که این برای مرحله فعلی ما کافی است و تصمیم برای هدف قرار دادن دیگران در این زمان باید به عهده فرماندهی عالی و رهبری سیاسی گذاشته شود که میتواند مزیت هدف قرار دادن فعلی آنها یا تعویق آن را تعیین کند. این باید- لااقل- از طریق مشورت با کادرهای میانی و کاربلد انجام شود. با این حال، کلمات و هشدارهای ما در اینجا مربوط به آن چیزی است که از مراحل بعدی برخواهد خاست و آن چیزی که در میان طبقاتی از مردم در آینده یا در مراحل آتی یافت خواهد شد.
تصمیم برای هدف قرار دادن آنها یا عقبنشینیشان از آن نه تنها بر عهده کادرهای کار بلد قرار میگیرد بلکه از آغاز بر عهده راسخون در علم نیز قرار میگیرد (همان گونه که ذکر آن رفت).
ارسال نظر