گروه جهان: پرزیدنت باراک اوباما هفت سال پیش قدم در دفتر کار خود گذاشت و قول داد به جنگ‌هایی که میراث رئیس‌جمهوری پیشین آمریکاست خاتمه دهد. درحالی‌که ۸ ماه تا پایان دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما باقی مانده است وی کاخ سفید را با انبوهی از مشکلات تخلیه خواهد کرد و کارنامه‌ای غم‌انگیز از خود به جا خواهد گذاشت: او حالا تبدیل به رئیس‌جمهوری شده که حتی بیشتر از جورج بوش دوم یا هر رئیس‌جمهور دیگری درگیر جنگ بوده است.

اگر ایالات متحده تا پایان دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما همچنان در میادین نبرد در افغانستان، سوریه و عراق باقی بماند او احتمالا بیشتر از این هم درگیر جنگ می‌شود و مجبور خواهد شد که ۲۵۰ نیروی ویژه افزون بر نیروهای قبلی که به سوریه فرستاده عازم این کشور کند. او در این شرایط تبدیل به رئیس‌جمهوری خواهد شد که در هر دو دوره‌اش به‌طور کامل آمریکا درگیر جنگ بوده است. باراک اوباما که در سال ۲۰۰۹ جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است، سعی کرد در دوران خود به وعده‌هایی که در باب پایان جنگ برای آمریکا داده بود عمل کند اما حالا او به رئیس‌جمهوری بدل شده که بیش از فرانکلین روزولت، لیندون بی.جانسون، ریچارد نیکسون و حتی قهرمان وی آبراهام لینکلن درگیر جنگ بوده است.

اوباما تاکنون دست کم ۴۰۸۷ سرباز در عراق دارد و ۹۸۰۰ سرباز نیز در افغانستان نگه داشته است. او همچنین دستور حمله هوایی را علیه گروه‌های تروریستی در لیبی، پاکستان، سومالی و یمن صادر کرد و سر جمع در ۷ کشور درگیر جنگ بوده است. الیوت کوهن، مورخ تاریخ جنگ از دانشگاه «جانز هاپکینز» که حامی جنگ در عراق بود و پسرش نیز دوبار در عراق حضور داشت، به نیویورک تایمز گفت: «هیچ رئیس‌جمهوری دوست ندارد رئیس‌جمهورِ جنگی نام بگیرد.» او افزود: «اوباما فکر می‌کند جنگ یک ابزار است. او با اکراه از این ابزار استفاده می‌کند. اما به هر حال راه انداختن این همه جنگ‌های طولانی کمی عجیب و غریب است.»

اوباما از سال اولی که پای خود را به کاخ سفید گذاشت با واقعیت‌های تغییرناپذیری دست و پنجه نرم کرد، پیش از اینکه او به قبرستان ملی آرلینگتون قدم بگذارد، مجبور شده بود که دستور بدهد ۳۰ هزار سرباز اضافی عازم افغانستان شوند.

مشاوران نزدیک به باراک اوباما می‌گویند که او به شدت به عملیات‌های پوششی محدود و حملات هوایی پهپادهای جنگی اعتقاد دارد، زیرا او به مضرات تشدید تنش‌ها آگاه است و برای مدت زیادی در خصوص مداخلات نظامی آمریکا در شک و تردید به سر می‌برد. واقعیت این است که باراک اوباما پی برده که بین شعارهای تبلیغاتی‌اش و واقعیت‌های موجود فاصله بسیاری وجود دارد. وی زمانی که در دسامبر سال ۲۰۰۹، جایزه صلح نوبل را دریافت کرد گفت بشریت نیاز به آشتی دو طرفی دارد که در ظاهر با هم سر آشتی ندارند؛ جنگ گاهی لازم است و جنگ در هر سطحی نشان‌دهنده حماقت انسان است.

رئیس‌جمهوری تلاش داشت که این دو حقیقت را به وسیله رویکردهایی که در خصوص جنگ محدود دارد آشتی دهد، اما واقعیت‌هایی در سطح امنیت ملی وجود دارند که این امر را غیرممکن می‌کنند، مانند جنگ جهانی دوم و در مقیاسی کوچک‌تر جنگ ویتنام. مورخان می‌گویند طولانی شدن جنگ در دوران باراک اوباما انعکاسی از تغییر تعریف جنگ است.

درِک کولت، کسی که چند سالی در وزارت امور خارجه خدمت کرده و چند سالی نیز دستیار دبیرکل امنیت ملی و دفاعی آمریکا بوده است در این‌باره به نیویورک تایمز گفت: «بین رئیس‌جمهورِ جنگی و رئیس‌جمهوری که در جنگ است تفاوت وجود دارد.» کولت افزود: «رئیس‌جمهور جنگی بودن به این معنی است که همه عناصر قدرت در آمریکا و سیاست خارجی در خدمت اهداف جنگ‌طلبانه در خواهد آمد.» او تصریح کرد: «کاری که اوباما سعی کرد انجام دهد این بود که در افزایش نیروهای نظامی آمریکا محتاطانه رفتار کند و سیاست‌های جنگی بر دیگر سیاست‌ها غالب نشود.»اما اوباما متوجه شده است که واقعیت‌های دیوانه‌کننده‌ای وجود دارد تا این تعارض‌ها پایان یابد. در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۱ او اعلام کرد که تا پایان سال آخرین سربازان آمریکایی نیز عراق را ترک خواهند کرد و به این ترتیب ۸ سال جنگ در این کشور به پایان خواهد رسید. او در کاخ سفید به سربازان آمریکایی مژده داد که تعطیلات سال نو را در خانه در کنار خانواده‌های خود خواهند بود.

اما کمتر از ۳ سال بعد، او در یک برنامه تلویزیونی گفت که ۴۷۵ مشاور نظامی را به عراق بازخواهد گرداند تا در جنگ با داعش به نیروهای عراقی کمک کند، زیرا این گروه خشن و بی‌رحم در نبود امنیت ملی در این کشور بال و پر گرفته است. البته چند ماه بعد از این سخنرانی تعداد نیروهای آمریکایی در عراق نزدیک به ۵ هزار نفر بود. در این ماه نیز بین نیرو‌های ویژه آمریکا و نیروهای داعش در شمال عراق نبردی ترسناک صورت گرفت و در این نبرد سومین آمریکایی نیز پس از بازگشت نیروهای آمریکایی به عراق کشته شد. ریچارد کوهن، پروفسور دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل می‌گوید: «کلینتون و اوباما هیچ یک خود را به عنوان رئیس‌جمهور جنگ‌طلب نشان ندادند اما جورج بوش دوم خود را جنگ‌طلب معرفی کرد.» او می‌افزاید: «جنگ تجربه هزار ساله بشریت است. ما می‌دانیم که از آن تعریف‌های متفاوتی وجود دارد.»