محمدرضا قاسمی *

سال ۱۳۸۸ به درستی توسط مقام معظم رهبری سال اصلاح الگوی مصرف نامیده شد و ایشان یکی از علل عقب‌ماندگی اقتصاد ایران را مصرف غیرصحیح منابع ملی تشخیص دادند. به همین لحاظ پیش‌بینی می‌شود که فرمان معظم‌له و عزم ملی ایجاد شده قبل از این رهنمود برای اصلاح الگوی مصرف، باعث شود که سیلی از راهکارهای گوناگون برای این مهم ارائه شود. لذا با توجه به تجربه قبلی در کشور، پیش‌بینی می‌شود که این راهکارها عموما حول افزایش قیمت و فشار بر مصرف کنندگان داخلی خواهد بود. لیکن در اینجا به منظور اصلاح الگوی مصرف بنزین راهکارهای دیگری پیشنهاد می‌گردد.

قبل از این که بحث اصلی که ریشه‌یابی نحوه مصرف فعلی بنزین و علل آن است آغاز گردد، ابتدا باید این موضوع روشن شود که آیا مصرف فعلی بنزین توسط مردم غیربهینه است یا خیر؟ از نظر مبانی اقتصادی، هر فرد زمانی عقلائی مصرف می‌کند که براساس قید بودجه و تابع مطلوبیت و قید بودجه محاسبه نشده است، اما وجود قیمت‌های نسبی پایین برای بنزین در ایران کفایت می‌کند که نتیجه‌گیری شود باید مصرف بنزین در ایران بیشتر از سایر کشورهای مشابه باشد.به همین دلیل باید ادعا کرد که مصرف بنزین بیشتر از الگوی استاندارد در ایران، مصرف غیربهینه نیست، بلکه مصرف بهینه‌ای است که براساس قید بودجه تحمیل شده توسط سیاست‌گذاران اقتصادی، شکل گرفته است. لذا تاکید همیشگی مسوولان به استفاده ناصحیح از اتومبیل یا نداشتن فرهنگ استفاده از اتومبیل، نتیجه‌گیری صحیحی به نظر نمی‌رسد، بلکه این گونه مصرف کردن تنها یک رفتار عقلانی است که منشا آن اشتباه در قیمت‌گذاری است. اما چرا وضع چنین است و چرا منافع ملی به این سادگی از دست می‌رود؟ به طور متوسط روزانه حدود ۶۵میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف می‌شود که از این میزان حدود ۲۰میلیون لیتر آن وارداتی است. بنابراین با یک حساب ساده و در نظر گرفتن قیمت ۴۰۰تومان برای هر لیتر بنزین وارداتی، در مجموع روزانه ۸میلیارد تومان از منابع ملی (معادل حدودا ۸میلیون دلار در روز) صرف واردات بنزین می‌شود. با مقایسه مصرف متوسط بنزین به ازای هر یکصد کیلومتر در اتحادیه اروپایی (حدود ۶ لیتر) و ایران (حدود ۱۰ تا ۱۱ لیتر)، این نتیجه به دست می‌آید که در صورت فرض جایگزینی هر اتومبیل ساخت داخل با یک اتومبیل خارجی، مصرف بنزین در ایران به حدود نصف کاهش می‌یابد. به عبارت دیگر مصرف بنزین به حدود ۳۷میلیون لیتر در روز کاهش می‌یابد. بنابراین با توجه به ظرفیت موجود تولید بنزین، نه تنها کشور می‌تواند به یک صادر کننده بنزین تبدیل شود، بلکه می‌تواند روزانه ۸میلیون دلار صرفه‌جویی ارزی داشته باشد. در واقع زیان خودروسازان داخلی به منابع ملی، به طور مستقیم این مبلغ است که البته باید زیان‌هایی که به دلیل ایجاد آلودگی و خطرات ایمنی تولیدات آنها که به جامعه تحمیل می‌شود را بدان افزود. به بیان ساده وضع فعلی مصرف بنزین در کشور حاصل مصرف غیربهینه یا نداشتن فرهنگ استفاده از اتومبیل و مانند آن توسط مصرف‌کنندگان نیست، بلکه این‌گونه مصرف کردن که در اینجا انحراف از مصرف استاندارد نامیده می‌شود، تنها حاصل عقلانیت مردم (در انتخاب سبد مصرفی) و عدم تدبیر سیاست‌گذاران در نحوه قیمت‌گذاری بنزین و ساختار ضعیف تولیدات صنایع خودروسازی داخلی است. حمایت بیش از حد از صنایع خودروسازی که در سال جدید نیز زمزمه افزایش آن با افزایش تعرفه واردات خودرو از ۹۰درصد به ۱۰۰درصد شنیده می‌شود و طمع ایجاد درآمد برای دولت از محل واردات خودرو، باعث شده که انحراف از مصرف فعلی ایجاد شود و متاسفانه ادامه این روند نیز دور از ذهن نخواهد بود.نکته‌ای که در اینجا باید ذکر شود این است که حتی اگر قیمت بنزین کاملا آزاد شود و در قبال آن تعرفه‌های اتومبیل وارداتی در حد ۷درصد تعیین شود، در نهایت باز رفاه دارندگان اتومبیل افزایش پیدا می‌کند؛ چرا که در حال حاضر داشتن یک خودرو که معادل قیمت آن بابت عوارض و تعرفه به دولت داده شده، معادل آن است که مصرف‌کننده تمامی هزینه بنزین مصرفی خود طی ۵ سال را یکجا به دولت پرداخته است. به هر حال با توجه به مباحث مطروحه نتایج زیر به دست می‌آید:

۱ - انحراف از مصرف بنزین استاندارد در ایران حاصل بی‌فرهنگی و یا نداشتن عقلانیت اقتصادی مردم نیست.

۲ - انحراف از مصرف استاندارد، ناشی از دو عامل تولیدات ضعیف صنایع خودروسازی داخلی و قیمت‌گذاری غلط بنزین و اتومبیل در ایران است.

بنابراین پیش از آنکه از ابتدا بر روی مصرف‌کننده از طریق افزایش قیمت فشار آورده شود، پیشنهاد می‌شود که برای اصلاح الگوی مصرف بنزین، ترتیب اولویت زمانی موارد زیر اجرا شود:

۱ - اصلاح تولیدات صنایع خودروسازی داخلی

۲ - اصلاح تعرفه و عوارض وارداتی خودرو

۳ - اصلاح قیمت‌های نسبی بنزین

طبعا با رعایت اولویت فوق، روند منطقی در اصلاح الگوی مصرف رعایت شده است و در غیر این صورت، پیش از آنکه زمینه برای تصمیم‌گیری عقلایی مصرف‌کننده در انتخاب سبد مصرفی خویش فراهم گردد، وی مجبور به انتخاب سبد تحمیلی و مغایر با انتخاب عقلایی مصرف می‌گردد!

*دانشجوی دکترای اقتصاد