مصرف سوخت CNG خودروها را به تمام استان‌ها تحمیل نکنیم

قسمت دوم

کمبود جایگاه‌های CNG و همچنین کیت و مخزن خودروهای دوگانه‌سوز به نوبه خود دو مشکل اساسی در طرح دوگانه‌سوز کردن خودروها به حساب می‌آیند، اما شاید اساسی‌تر از این دو، مساله تامین گاز برای این طرح باشد، نظر شما چیست؟

طرح دوگانه‌سوز کردن خودروها مانند یک زنجیره است که گاز نیز یکی از حلقه‌های آن به شمار می‌رود. و شاید ضعیف‌ترین حلقه؟

قدرت یک زنجیر متناسب با قدرت ضعیف‌ترین حلقه آن است. بنابراین چندان فرقی نمی‌کند، آن حلقه گاز باشد یا چیز دیگری. از طرفی نمی‌توان یک طرفه به قاضی رفت و قضاوت کرد.

بلکه باید تمامی اتفاقات و کمبودهای این طرح را مورد بررسی قرار داده و در صدد رفع آنها باشیم. این هم که می‌گویید مشکل اساسی، کمبود گاز است، نیاز به کارشناسی دارد.

به هر حال باید اظهارنظرهای همکارانمان در شرکت گاز را هم بشنویم. شاید مشکلاتی داشته‌اند و مثلا بودجه کافی در اختیارشان قرار نگرفته باشد. از طرفی مهم نیست که تاکنون مشکل چه بوده، آنچه اهمیت دارد اینکه با شناسایی دقیق کمبودها و موانع، طی سال‌جاری، فکری به حال سال‌های آتی کرده و علاوه بر انتقاد، راهکار نیز ارائه دهیم. مثلا اگر مشکل، تامین گاز است، باید مخازن این سوخت را افزایش داده و ایستگاه‌های تحت فشار بیشتری را نصب کنیم و از همه مهم‌تر آنکه یک برنامه و استراتژی بلندمدت و پایدار را تدوین و به انجام آن پایبند باشیم، کاری که همه جای دنیا انجام می‌دهند.

هم اکنون دولت ژاپن برنامه بخش حمل‌ونقل سال ۲۰۳۰ خود را مشخص کرده، به نحوی که در آن سال ۸۰درصد از بخش مذکور، مستقل از بنزین است. یا اروپایی‌ها پیش‌بینی کرده‌اند که طی سال ۲۰۲۰ حدود ۱۰درصد از خودروهای تولیدی‌شان از سوخت‌های جایگزین بنزین بهره ببرد و نصف این ۱۰درصد متعلق به CNG باشد.

اما ظاهرا در کشور ما قرار است بخش اعظمی از سوخت خودروها CNG باشد؟!

این کار شدنی است ولی باید دید آیا زیرساخت‌های لازم را برای انجام آن فراهم کرده‌ایم؟ یا اصلا ضرورتی دارد که همه خودروهای تولیدی دوگانه‌سوز شود؟ ما در کشورمان مزیت استفاده از تمامی سوخت‌ها را دارا هستیم بنابراین دلیلی ندارد خودروهای خود را از آنها محروم کرده و فقط روی CNG تمرکز کنیم.

ظاهرا شما نیز معتقد به تعیین سبد سوخت هستید؟!

بله، به اعتقاد بنده تعیین یک سبد سوخت که در آن، از همه سوخت‌های موجود با توجه به مزیت آنها بهره گرفته شود، می‌تواند بخش مهمی از همان برنامه و استراتژی بلندمدت باشد.

از این «مزیت»که می‌گویید چه تعبیری می‌شود؟

یعنی اینکه یک گروه کارشناسی و متخصص را دور هم جمع کرده و شرایط تحقیق را طوری برای آنها فراهم کنیم که بتوانند نوع و میزان سوخت‌ موردنیاز و منطبق با شرایط هر منطقه جغرافیایی در کشور را تعیین کرده و با توجه به آن ترکیب و ترتیب سبد سوخت را مشخص کنند.

در این صورت به طور قطع به نتایج خوبی خواهیم رسید. مثلا شاید متوجه شویم که سوخت مناسب مناطق جنوبی، دیزل بوده و در مناطق شمالی بهتر است از بنزین استفاده شود و در مناطق تخت، CNG ارجحیت دارد. به این شکل می‌توان با توجه به نوع مناطق و میزان سوخت مصرفی هر کدام، از تمام سوخت‌های موجود، بهترین استفاده را کرد. حتی CNG نیز طبق این مزیت‌ها، جایگاه خود را بهتر می‌شناسد. مثلا اگر ۴۰میلیون مترمکعب سهم گاز برای خودروها داریم، به جای آنکه، این مقدار گاز را به کل کشور تعمیم دهیم، آن را روی مناطقی که CNG، سوخت بهینه و دارای مزیت به حساب می‌آید، سرمایه‌گذاری کنیم که در این صورت با مشکلات احتمالی بسیار کمتری روبه‌رو خواهیم شد.

معیار انتخاب مناطقی که مزیت سوخت آنها، CNG است، چیست؟

حجم تردد و شرایط جغرافیایی هر منطقه‌ای می‌تواند، معیار مناسبی در این زمینه باشد. در شهرهای کوچک که در چند دقیقه می‌توان با خودرو، طی مسیر کرد و بنزین زیادی را هدر نداد، توجیحی ندارد که CNG را به آنجا تحمیل کنیم. اما در شهری مانند تهران که ترافیک و آلودگی حرف اول را در حمل‌و‌نقل زده و فواصل تحت‌تردد خودروها، طولانی است، گاز می‌تواند سوخت مناسب و حتی لازمی به حساب آید. از طرفی طبق آمار ارائه شده، دو سوم سوخت مصرفی بعد از اعمال سهمیه‌بندی، متعلق به خودروهای عمومی بود و مابقی آن را خودروهای شخصی استفاده کرده‌اند. بنابراین بهتر بود آژانس‌ و تاکسی‌ و اتوبوس‌ها را گازسوز کرده و خودروهای شخصی را در انتخاب نوع سوخت آزاد می‌گذاشتیم. چراکه مسیر تردد خودروهای عمومی با توجه به ماهیت‌شان مشخص است که با توجه به این مساله، می‌توانستیم جایگاه‌های متناسب با مسیر آنها را احداث کنیم و از طرفی میزان گاز مصرفی نیز از روند شفاف و مشخصی پیروی می‌کرد و می‌شد به نسبت تعداد خودروهای عمومی آن را تخمین زد.

حمیدرضا بهداد- زمستان امسال به‌خوبی ثابت کرد، طرح دوگانه‌سوز کردن خودروها با چالش بزرگی به نام کمبود گاز مواجه است. شاید تا قبل از فرارسیدن فصل سرما، خودروسواران از کمبود جایگاه‌های CNG و همچنین عدم تجهیز تعدادی از خودروها به کیت و مخزن، شکایت داشتند، اما با آمدن زمستان همان تعداد اندک جایگاه نیز از تامین گاز مصرفی محروم شده و در مقاطعی نیز به تعطیلی کشیده شدند. حالا سوالی‌ که مطرح است اینکه، سال بعد با افزایش بیش از پیش خودرو‌های گاز‌سوز و احداث حدود دوهزار جایگاه گاز، چه سرنوشتی در انتظار مالکان خودروهای دوگانه‌سوز است؟ مجید فهیمه‌امیری مدیر قوای محرکه سایپا و همچنین مدیر طرح دوگانه‌سوز‌های این شرکت در قسمت اول گفت‌و گوی خود با دنیای اقتصاد از عدم نگاه ملی به طرح دوگانه‌سوز کردن خودروها انتقاد کرده و این موضوع را علت بروز مشکلات فعلی این طرح، دانست. وی در مورد مساله تامین گاز که به اعتقاد برخی کارشناسان، چالش بزرگی در طرح دوگانه‌سوز کردن خودروها به حساب می‌آ‌ید معتقد است، دلیلی ندارد که همه خودروهای تولیدی، گازسوز شده یا همه مناطق کشور را به استفاده از سوخت CNG وادار کنیم، زیرا با تعیین یک سبد سوخت مناسب، می‌توان از همه سوخت‌‌ها استفاده بهینه کرد. قسمت دوم گفت‌و گوی دنیای اقتصاد با فهیمه امیری را می‌خوانید.