آمارهایی که متهم می‌کنند

گروه خودرو - کمتر کسی است که حال و هوای این روزهای صنعت خودرو ایران را نداند و از افت تولید و افزایش قیمت خودروها خبر نداشته باشد.

اوضاع این صنعت طی سال جاری آنقدر به هم ریخته که حالا آمارها از نصف شدن تولید نسبت به سال گذشته حکایت دارند و قیمت‌ها نیز به شدت رشد کرده‌اند. تعدیل نیروی انسانی و بیکار شدن بخشی از کارگران نیز پیامد غم‌انگیز دیگری است از بحرانی که امسال گریبان صنعت خودرو کشور را گرفته و ظاهرا به این زودی‌ها رهایش نخواهد کرد. این در حالی است که ظاهرا دولتی‌ها به خصوص وزارت «صنعت، معدن و تجارت» نمی‌خواهند زیر بار بحران جاده مخصوص بروند و بپذیرند لکوموتیو صنعت کشور سرعت‌اش کم شده و در حال ایستادن است. این «زیر بار نرفتن» را می‌توان به خوبی از اظهارات دولتی‌ها در چند ماه گذشته (همزمان با اوج‌گیری افت تولید و رشد قیمت‌ها) متوجه شد، زیرا با وجود آنکه تولید روز به روز کاهش یافت و قیمت‌ها بالا رفت، آنها وعده غلبه بر مشکلات داده و عنوان کردند تولید اوج می‌گیرد و قیمت‌ها پایین می‌آید. اتفاقا این وعده وعیدها از زبان خودروسازان داده می‌شد و می‌شود، به نحوی که مسوولان وزارت «صنعت، معدن و تجارت» هرگاه صحبت از افزایش تولید و کاهش قیمت در این چند ماه گذشته کرده‌اند، حرف شان این بوده که خودروسازان چنین قول‌هایی داده‌اند. نمونه بارز این قول و قرارهای دورهمی، اظهارنظر اوایل پاییز وزیر «صنعت، معدن و تجارت» بود که عنوان کرد خودروسازان قول داده‌اند قیمت‌ها را پایین بیاورند.

پیش‌تر نیز معاون وی تاکید کرده بود تولید خودرو در پاییز به حالت عادی برمی‌گردد، حال آنکه تا به امروز نه وعده آقای وزیر عملی شده و نه قول معاون او. از این دست قول و قرارها و وعده و وعیدها البته سال‌های قبل هم داده شده، سال‌هایی که اوضاع تولید بر وفق مراد بود و «کیفیت» و «خدمات پس از فروش» چالش‌های اصلی صنعت خودرو کشور به شمار می‌رفتند.

آن زمان هم قرار بود کیفیت بالا برود و خدمات پس از فروش در سطح بهتری ارائه شود که چندان اتفاق قابل‌توجهی رخ نداد و قول و قرارها عملی نشدند. آن زمان هم وعده و وعیدها را دولتی‌ها از زبان خودروسازان می‌دادند و می‌گفتند آنها قول داده‌اند سطح کیفی محصولاتشان را بالا ببرند و خدمات پس از فروش را ارتقا بدهند و چنین کنند و چنان.

در نهایت اما نه کیفیت آن طور که باید رشد کرد و نه دغدغه مشتریان بابت خدمات پس از فروش کاهشی قابل‌توجه داشت، تا خودروسازان بدقول شوند و اعتماد مشتریان به آنها کمتر شود و کمتر. سال ۹۱ هم که رسید، اوضاع رفته رفته آنقدر آشفته شد که حتی مشتریان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز به عنوان منتقدان درجه یک سطح کیفی خودروهای داخلی، آن را از یاد بردند و دغدغه شان شد خرید خودرو با قیمت نمایندگی و بازگشت به تولید همان خودروهای کم کیفیت.

حالا اما پرسش اینجا است که این قول‌ها و وعده‌ها ریشه در چه دارند؟ آیا کاری کارشناسی و آینده سنجی ای دقیق پشت سرشان است؟ آیا مثلا وزیر صنعت به واقع معتقد به بهتر شدن اوضاع است و باور دارد که تولید اوج می‌گیرد و قیمت پایین می‌آید؟ اصلا آیا حرف دولت، حرف خودروساز هم هست، یا یکی شدن اظهارنظرها از سر ناچاری جاده مخصوصی‌ها و وابستگی شان به دولت است؟

با فعالان صنعت خودرو که حرف می‌زنی، دم به دم از بی پولی و کاهش تولید و تعدیل نیروی انسانی و ضرر و زیان می‌گویند و ناله می‌کنند که اگر چنین نشود، چنان می‌شویم و اگر چنان نشود، چنین؛ آنقدر ناامیدند که به عباراتی مانند «افزایش تولید» و «کاهش قیمت» خنده شان می‌گیرد و می‌گویند خیلی هنر داشته باشند، کرکره خطوط تولیدشان را بالا نگه دارند، وگرنه با این شرایط، پایین آوردن قیمت و بالا بردن تولید کلا غیرممکن به نظر می‌رسد. مثلا وقتی با مدیران فروش خودروسازان صحبت می‌کنی و از آینده قیمت‌ها می‌پرسی، آنقدر ناامیدانه پاسخ می‌دهند که گویی همین امروز و فرداست کارخانه را ببندند.

از آن سو اما همزمان با همین اظهارات، مدیران عامل خودروسازان صحبت از آینده‌ای روشن می‌کنند، گویی اصلا نه تولید افت کرده و نه قیمت بالا رفته. عجیب تر اینجاست که دولتی‌ها و خودروسازان وقتی هم جلسات مشترک می‌گذارند تا مشکلات را مطرح و برای حلشان راهکار در نظر بگیرند، خروجی جلسات می‌شود وعده و عیدهایی مانند افزایش تولید و کاهش قیمت و ... حال آنکه هر دو طرف از اوضاع نابسامان صنعت خودرو خبر دارند و می‌دانند هشت این صنعت گرو نه آن مانده. به راستی چرا دولت اصرار دارد نشان دهد اوضاع صنعت خودرو رو به آرامش است؟ آیا هدف کنترل بازار است؟ اگر این باشد، که خود دولت هم تا به حال فهمیده نقشه‌اش نگرفته است.

تولید روند کاهنده دارد

اما ببینیم نظر کارشناسان و فعالان صنعت خودرو در مورد این قول و قرارها و وعده‌وعیدها چیست. دبیر انجمن قطعه سازان در این مورد با اشاره به اینکه صنعت قطعه سازی هیچگاه طی سال جاری وعده افزایش تولید نداده، می‌گوید: به شخصه معتقدم با توجه به شرایط فعلی، نه تولید رشد خواهد کرد و نه قیمت‌ها پایین می‌آیند، چون چالش‌های تاثیرگذار بر تولید و قیمت همچنان پابرجا بوده و برطرف نشده‌اند. ساسان قربانی می‌افزاید: افزایش تولید و کاهش قیمت خودرو زمانی محقق خواهند شد که تکلیف دولت با ارز مشخص شود، نقدینگی خودروسازان بالا برود و آنها قطعه سازان را تزریق مالی کنند و همچنین سیستم بانکی تسهیلات لازم را در اختیار صنعت خودرو قرار دهد. تا زمانی که این مسائل حل نشود، نه تنها تولید بالا نمی‌رود و قیمت‌ها افت نمی‌کنند، بلکه روند کاهنده تیراژ ادامه خواهد داشت و این خود به معنای رشد قیمت‌ها نیز هست.

وی با بیان اینکه دولت بدون حل شدن این چالش‌ها وعده افزایش تولید و کاهش قیمت می‌دهد، تاکید می‌کند: وقتی خودروساز و قطعه‌ساز پول ندارند که به کارگرانشان بدهند، چه انتظاری است که آنها انگیزه و شوقی برای تولید داشته باشند؟ به گفته دبیر انجمن قطعه‌سازان، صنعت خودرو هم‌اکنون سرگیجه ارزی گرفته، تسهیلات بانکی‌اش قفل شده و تامین مواد اولیه‌اش به مشکل خورده است و با این شرایط نباید قول رشد تیراژ داد و کاهش قیمت‌ها را وعده کرد.

اظهارات قربانی را دبیر انجمن خودروسازان نیز تایید کرده می‌گوید:به عنوان دبیر انجمن خودروسازان قولی بابت افزایش تولید و کاهش قیمت خودرو نداده‌ام، چون با شرایط فعلی امکان تحقق این دو نیست.

احمد نعمت‌بخش می‌افزاید: تیراژ خودرو تکان بسیار کوچکی خورده، اما امکان تجاری‌سازی خودروها نیست چون قطعه سازان توان تولید قطعات موردنیاز را ندارند. وی با بیان اینکه هم‌اکنون بسیاری از خودروها به دلیل کمبود قطعه ناقص مانده و گوشه کارخانه افتاده‌اند، تاکید می‌کند:اگر به ما نقدینگی بدهند، قیمت را آزاد کنند و ارز مبادله ای در اختیارمان بگذارند، قول می‌دهیم تولید را بالا ببریم، قیمت را کاهش دهیم و پسر خوبی برای دولت باشیم.

به گفته نعمت بخش، وقتی هنوز دو هزار میلیاردی که دولت وعده پرداخت آن را به صنعت خودرو داده، پرداخت نشده است، نمی‌توان انتظار داشت تولید بالا برود و قیمت افت کند.

خودروسازان مجبورند قول بدهند

اما برخی کارشناسان معتقدند دلیل اینکه دولت از زبان خودروسازان وعده و وعید می‌دهد، دولتی بودن صنعت خودرو است. مجید شیخانی قائم مقام پیشین ایران خودرو با اشاره به اینکه خودروسازان چون هنوز به دولت وابسته اند، مجبور به دادن چنین قول و قرارهایی هستند، می‌گوید: پشتیبانی دولت از خودروسازان منوط به تحقق یک سری شرایط است، در واقع خودروساز اگر حمایت مالی و سیاسی دولت را می‌خواهد، باید به یک‌سری تعهدات در قبال دولت عمل کند. وی می‌افزاید:قبلا که تیراژ خودرو بالا بود، می‌شد یک سری وعده و وعید به دولت داد، اما حالا با شرایطی که در خودروسازی کشور به وجود آمده و محدودیت‌هایی که وجود دارد، مشخص نیست خودروسازان بتوانند به قول و قرارها عمل کنند. به گفته وی، وقتی تولید پایین است، قیمت‌ها بالا می‌رود و کیفیت فراموش می‌شود و خدمات پس از فروش هم در اولویت آخر خودروسازان قرار می‌گیرد و با این شرایط نمی‌توان وعده‌های خوب به مردم داد. شیخانی تاکید می‌کند: تعامل میان دولت و خودروساز باید به تعادل برسد؛ یعنی خودروساز با علم به داشته‌هایش قول بدهد و دولت هم با توجه به توان خودروسازان از آنها کار بخواهد. سعید لیلاز کارشناس اقتصادی کشور نیز با تاکید بر اینکه دولتی بودن صنعت خودرو یکی از عوامل دادن وعده وعیدهای غیرقابل تحقق است، می‌افزاید: عزل و نصب‌های صنعت خودرو را دولت انجام می‌دهد، بنابراین مدیران دولتی‌اند و باید با سیاست‌ها همگام باشند و گاهی وعده ای بدهند که می‌دانند از پس اجرای آن برنمی‌آیند. وی تاکید می‌کند: با این اوضاع، کسی دلش به حال بازار و مشتریان نمی‌سوزد و بیشتر می‌خواهد به دستورات دولت جامه عمل بپوشاند و امتیازی بدهد و امتیازی بگیرد.