نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با «دنیای اقتصاد»:
خودروسازها بهانه می آورند
بخش دوم
قسمت اول گفتوگوی دنیایاقتصاد با حمیدرضا کاتوزیان، رییس کمیسیون انرژی مجلس به تصمیمگیریهای صنعت خودرو کشور اختصاص داشت.
حمیدرضا بهداد
بخش دوم
قسمت اول گفتوگوی دنیایاقتصاد با حمیدرضا کاتوزیان، رییس کمیسیون انرژی مجلس به تصمیمگیریهای صنعت خودرو کشور اختصاص داشت. وی در این زمینه اظهارنظر کرده بود که مرکز این تصمیمگیریها در خارج از کشور است. وی در قسمت دوم گفتوگو تاکید دارد که خودروسازان داخلی هماکنون به درجهای از بلوغ و قابلیتهای فنی رسیدهاند که خود باید دست به طراحی زده و تولید کنند. کاتوزیان نیز مانند وزیر صنایع میگوید نباید بازار خودرو را ارزان به خارجیها فروخت. وی ارزیابی خاصی از چری چین ندارد ولی معتقد است ایرانخودرو به جای رفتن به دنبال چینیها، باید خودش طراحی و تولید را در پیش بگیرد. قسمت دوم این گفتوگو که دربرگیرنده موارد بالا و مسائلی دیگر از صنعت خودرو است را در ذیل میخوانید.
* شما در قسمت اول گفتوگو با دنیایاقتصاد به این نکته اشاره کردید که بازار خودرو کشور مانند لقمهای حاضر و آماده ، همواره در اختیار خودروسازان خارجی قرار میگیرد. این موضوع از آن جنبه که ممکن است بازارمان را ارزان به آنها بفروشیم مناسب نیست اما از این جنبه که بدین وسیله تکنولوژی روز به صنعت خودروسازی ما منتقل میشود قابل توجیه جلوه میکند، نظر شما چیست؟
حساسیت روی بازار، امروز در تمام کشورهای پیشرفته وجود دارد الان در دنیا در حوزههای اقتصادی، بازار کالایی گران بها به حساب میآید و هیچ کشوری حاضر نیست آن را به سهولت واگذار کند در حالی که در مملکت ما این مهم را به راحتی در اختیار خارجیها قرار داده و بدین وسیله ثروت ملیمان به بیرون از مرزها هدایت میشود، آن هم در حالی که وقتی خودمان میخواهیم کالایی کم ارزش را به خارج صادر کنیم کلی سختی و دردسر میکشیم دلیلش هم این است که خارجیها به بازار و در واقع به اقتصادشان اهمیت میدهند و وقتی کالایی را وارد میکنند به این میاندیشند که پول و ارز خارج شده در ازای واردات آن کالا باید صرف ایجاد اشتغال در کشورشان شود.
بنابراین بحث اصلی ما این است که این بازار ارزشمند را، مفت و ارزان به خارجیها ندهیم وگرنه هیچ بحث و مشکلی در زمینه استفاده از تکنولوژی روز دنیا از دید بنده و امثال بنده وجود ندارد.
در واقع مشکل اینجاست که هر موقع بحث ورود خارجیها به بازار خودرو ما مطرح شد، مقاومت خاصی در قبال آن صورت نگرفت و این بازار براحتی واگذار شد اما طی سالیان اخیر، هر زمان پای طراحی و تولید ملی به میان آمد، خودروسازان ما عقب کشیده و اظهار کردند که طراحی هزینه دارد.
* مگر ندارد؟
نه به آن حدی که خودروسازان داخلی از زیر آن شانه خالی کنند. بنده میتوانم مثالهایی بیاورم که هزینه طراحی آنها، مناسب بود اما خودروسازها پیگیر اجرایشان نشدند.
* مثلا؟
به عنوان نمونه، پرورژه پیکان جدید یا همان NP، پروژهای که حتی نقشه تزئینات داخلی و خارجی آن نیز تعیین شد و پس از آنکه صدها دست انداز را طی کرد، به سرانجام نرسید و دست آخر هم معلوم نشد چه بر سر آن آمد. جالب آنکه به سرانجام نرسیدن پروژه NP در حالی بود که تمام کارهایش انجام شده و از پلت فرم آن گرفته تا چراغهای این محصول مشخص و تعیین شده بود اما در زمستان ۸۱ کلا متوقف شد.
* چرا؟
دقیقا نمیدانم چرا پروژه NP به سرانجام نرسید ولی تا آنجایی که خبر میرسد نام این پروژه به X۱۱ تغییر کرد و بعدها نیز به X۱۲ تبدیل شد و دست آخر هم آن را به چینیها واگذار کرده و ظاهرا قرار است در قالب طرحی مشترک با آنها تولید شود.
*تولید خودرو در قالب طرح مشترک که موضوع نگرانکننده و غیر مرسومی نیست و حتی هزینهها را نیز تعدیل میکند!
در این زمینه بحثی نیست اما حرف بنده این است؛ چرا یک پروژه ملی که همه زحمت آن در داخل کشیده شده باید به دست چینیها بیفتد. مطمئن باشید فقط نام آن، پروژه مشترک است ولی در عمل چون چینیها توان ارزان تولید کردن را دارند کل مراحل تولید دست آنها خواهد افتاد.
*یعنی هیچ تضمینی بابت اینکه خودروسازان داخلی نیز در تولید NP نقش داشته باشند، وجود ندارد؟
چه کسی میخواهد این موضوع را تضمین کند؟حتی اگر مدیران خودروساز بگویند که در تولید NP نقش خواهند داشت بنده به شخصه بر این باورم که چینیها آن را به تملک درخواهند آورد و اتفاقات دیگری خواهد افتاد.
*چه اتفاقاتی؟
بماند. اما همینقدر اطمینان داشته باشید NP را ما تولید نخواهیم کرد و به واسطه چنین اقداماتی، بازی را به حریفان واگذار کرده و در صنعت خودرو عقبتر خواهیم رفت.
*شما در صحبتهایتان اشاره کردید که خودروسازان به بهانه بالا بودن هزینه طراحی، پروژههایی نظیر NP را دنبال نمیکنند. هزینه طراحی NP چقدر بود که دست آخر بنا به گفتههای جنابعالی این پروژه به دست چینیها افتاد؟
کلا هزینه طراحی این پروژه پنج میلیون دلار بود که مدارک آن موجود است هیچ کس نمیتواند ادعا کند که بیشتر از اینها هزینه شده است.
*در مورد طراحی سمند نیز هزینهها در همین حدود بود؟
طراحی سمند ۱۸میلیارد تومان هزینه داشت.
*جالب است! چون برخی از هزینههای حدودا ۴۰۰میلیون دلاری، در این زمینه صحبت به میان میآورند.
مطمئن باشید غیر واقعی است البته قبول دارم تولید صنعتی سمند هزینه زیادی در بر داشت ولی در بخش طراحی ۱۸میلیارد تومان بیشتر خرج روی دست ایرانخودرو نگذاشت. از طرفی به تبع طراحی و تولید این خودرو، هم پرسنل این شرکت دورههای آموزشی دیدند و هم نرمافزارهای جدید خریدند. در واقع میخواهم بگویم به واسطه پروژه سمند یک سری سرمایه به صنعت خودرو ما برگشت که پول آن هماکنون قابل استفاده است.
تازه مگر پرسنل بخش طراحی (تحقیقات) ایرانخودرو همین الان که طراحی را از دست آنها گرفتهاند، حقوق نمیگیرند؟ پس بحث هزینهکردن برای طراحی بیشتر یک بهانه است.
*خارج از بحث پروژههای NP و سمند، ایرانخودرو پژو ۲۰۶ صندوقدار را نیز طراحی کرد. برای این پروژه چه رقمی هزینه شد؟
طراحی این محصول ۸۰ میلیارد تومان هزینه روی دست ایرانخودرو گذاشت البته این رقم را بنده به عنوان رقمی که از آن اطمینان دارم مطرح میکنم وگرنه ارقامی بالاتر حتی در حد ۱۵۰ میلیارد تومان نیز در این زمینه مطرح است و اگر هزینههای صنعتی کردن پژو ۲۰۶ صندوقدار را نیز لحاظ کنیم که باید از بالای ۲۰۰ میلیارد تومان حرف زد. نکته مهمتر اینکه هزینهها را ما دادیم و آرم پژو روی این محصول حک شد و این شرکت با پول ملت، برندش را توسعه داد. این همه از بیتالمال هزینه میکنیم و یک محصول ملی هم نمیسازیم.
سال ۸۱، NP را متوقف کردیم و رفتیم به سمت طراحی و تولید ۲۰۶ صندوقدار!
بروید بررسی کنید برای همین پژو ۴۰۵ SLX که ایرانخودرو سال گذشته آنرا رونمایی کرد، چه هزینهای به پژو دادهایم.
*مگر ایرانخودرو برای طراحی SLX هم هزینه داده است؟
بله مستندات آن وجود دارد. اینگونه طرحها ما را از دوجنبه متضرر میکند. به نحوی که هم با پول ملت برند خودروسازان خارجی را توسعه میدهیم و هم از سوی دیگر خودمان عقب میمانیم. این نشان دهنده این است صنعت خودرو ما راهی کج را طی میکند.
*دلیل قرار گرفتن این صنعت در راه کجی که شما عنوان میکنید چیست؟ آیا به عدم استراتژی در آن بر میگردد یا مدیریتها در صنعت خودرو ضعیف عمل کردهاند؟
به اعتقاد بنده کج رفتن صنعت خودرو به این موضوع مربوط میشود که مدیریتها در آن عزتمدارانه و قوی نیست. موضوعی که باید حتما اصلاح شود زیرا اتفاقاتی که هماکنون در حال رخ دادن در این صنعت است، اصلا خوشایند نبوده و میتوانم از آنها بهعنوان وقایعی ناگوار نام ببرم. در واقع رویکرد مسوولان فعلی در صنعت خودرو، رویکردی غلط و اشتباه است. مدیران خودروساز ما فلسفه بافی زیاد میکنند اما وقتی پای عمل به میان میآید اقداماتی را انجام میدهند که نتیجه آن کارگری ما برای خارجیهاست. هماکنون اگر نگاهی به ایرانخودرو و سایپا بیندازید تقریبا چیزی جز مونتاژ نمیبینید که این نشاندهنده فاصله شدید ما از نگاه ملی است.
این فاصله در صنعت قطعهسازی نیز به شکل خفیفتری وجود دارد. متاسفانه باید بگویم اگر وضعیت به این شکل ادامه یابد از آنجا که صنعت خودرو الگویی برای سایر صنایع است امکان دارد مونتاژکاری به آنها نیز سرایت کند.
*با توجه به انتقاداتی که به صنعت خودرو کشور وارد میدانید راهحل پیشنهادی شما برای خروج از راه کجی که مطرح کردید چیست؟
صنعت خودرو ما در حال حاضر فاقد استراتژی است به نحوی که مثلا الان اگر مدیران خودروساز ما عوض شوند طرحهایی که در حال انجام شدن است تغییر کرده و هدفها و روند کار ۱۸۰درجه با گذشته فرق خواهد کرد.
ممکن است خودروسازان قراردادی بسته باشند و طرحی را دنبال کنند اما تغییرات مدیریتی از سطح وزارت صنایع گرفته تا خود شرکتهای خودروساز، سبب توقف آنها شده باشد. در واقع استراتژی کلان و تدوین شدهای که به ما بگوید، در صنعت خودرو چه باید کرد و کدام روش را در تولید دنبال کنیم وجود ندارد البته برنامه چشمانداز ۲۰ ساله ایدهآلهایی را در این زمینه عنوان کرده است اما مسیر مشخص نیست. طرحهایی هم که در آن در نظر گرفته شده، پنج ساله بوده هر دولت و مجلس طی دوران قدرتش با دیدی متفاوت از دولتها و مجالس قبلی به آن نگاه میکند که این موضوع یعنی عدم انسجام و وحدت رویه که بسیار مضر است. بنابراین برای خروج از این راه کج باید ابتدا صنعت خودرو تکلیفش را با خودش روشن کرده و بداند که چه میخواهد بکند موضوع استقلال اقتصادی نیز باید در این صنعت جا بیفتد و اگر قرار است که به سمت تولیدات ملی برود نباید به بهانه هزینه، از زیر بار طراحی شانه خالی کند البته تمامی اینها فقط با حضور مدیران متخصص و کاربلد و همچنین تدوین برنامههای دقیق امکانپذیر است. یک نکته دیگر در این زمینه اینکه بنده همیشه این سوال در ذهنم مطرح بوده که مگر خودروسازان به خصوص ایرانخودرو بخش طراحی ندارند؟ مگر کارکنان این بخش حقوق نمیگیرند؟ پس چرا طراحی نمیکنند؟ البته آنها مقصر نیستند چرا که برنامهای برای طراحی ندارد.
ما اگر میخواهیم صنعت خودرویمان از راه کجی که میرود، بیرون بیاید یک راهش همین است که تیمهای طراحی تشکیل شده و در کنار یکدیگر کار کنند.در این صورت پس از انجام طراحیها فقط بحث تست باقی میماند.
*گفتههای شما در باب هزینه طراحی در شرایطی است که برخی کارشناسان، مشکلات مالی ایرانخودرو را ناشی از طراحی و تولید سمند میدانند! آیا این موضوع را تایید میکنید؟
به هیچ وجه! مشکلات مالی این شرکت ربطی به پروژه سمند ندارد. ایرانخودرو همان زمان که تیراژ تولیدش کمتر از حال حاضر بود و مسیر رشد را طی میکرد وضع بهتری را از لحاظ مالی داشت. آن همه وام گرفت و کار اساسی هم انجام نداد. حال هم باید به بانکها حق داد که به خودروسازها وام نمیدهند؛ چرا که آنها همواره دستشان جلوی دولت دراز است و از مشکل مالی هم دم میزنند.
* موضوع دیگری که برخی کارشناسان آن را مبهم میدانند سبد محصول است. به اعتقاد شما این سبد چگونه باید تنظیم شود؟
ما هماکنون در صنعت خودرو به درجهای از توانمندی رسیدهایم و نباید آن را به راحتی واگذار کنیم.
به اعتقاد بنده میتوانیم بخش مهمی از این سبد را به خودرو ملی اختصاص دهیم البته در حالت کلی تعیین سبد محصول نیازمند تجزیه و تحلیل بوده و باید دید تولید چه محصولی و در چه تیراژی، مقرون به صرفه است.
مثلا خودروهای SUV را (شاسی بلند) چون خواهان آنها کم بوده و قیمتشان نیز بالا است میتوان به صورت CBU وارد کرد و با قطعات SKD آنها را در داخل مونتاژ کنیم. اما برای بخش بزرگی از بازار باید خودروهای زیر ۱۰ میلیون تومان را در نظر گرفت چرا که اگر ۵۰۰ هزار دستگاه هم تیراژ تولید داشته باشند مقرون به صرفه است آنها را طراحی کرده و با نام محصول ملی به بازار بدهیم.حتی بنده معتقدم محصولاتی با تیراژ ۲۰ هزار دستگاه را نیز باید مورد بررسی قرار دهیم، شاید اقتصادی باشد خودمان آن را طراحی کنیم که اگر نبود میتوان نیاز بازار به این خودروها را از طریق واردات تامین کرده و تمرکز بیشتر خود را روی تولید خودرو ملی بگذاریم این روش در همه جای دنیا مرسوم است. اعتقاد دارم در حال حاضر ایرانخودرو باید به سمت تولید خودرو ملی حرکت کند و سایپا به لحاظ آنکه شاید توانمندیهایش کمتر از ایرانخودرو در این زمینه باشد، تامین نیاز بخش دیگری از بازار را بر عهده گیرد که برای این کار میتوان به طور مشترک با خودروسازان معتبر دنیا کار کرد. اینکه ما با برخی از این خودروسازان قطع رابطه کردهایم، کاری اشتباه بوده و خروجی مثبتی نخواهد داشت. خیلی از آنها هستندکه تمایل دارند با شرایط بهتر با ما کار کنند. این که خودروسازان میگویند فقط رنو حاضر به عقد قرارداد با ما شده است، واقعیت ندارد بنده به شخصه مطلع هستم بسیاری از شرکتهای خودروساز معتبر راغب بودند که در قالب طرحهای مشترک با صنعت خودرو کشور همکاری کنند همین الان داوطلب در این زمینه زیاد است. البته باید کارشناسی کرد و دید تولید مشترک با کدام یک از آنها دارای ارزش افزوده بوده و چه میزان میتواند به توسعه برند ملی ما نیز کمک کند.
* در طول گفتوگو از ضعفها و کمبودها، از تغییرات مدیریتی و رویکرد نادرست مدیران صنعت خودرو گفتید، به اعتقاد برخی تمامی این مواردی که به آنها اشاره کردید به سیاسی بودن این صنعت بر میگردد. آیا جنابعالی نیز به این موضوع معتقدید؟
صنعت خودرو ما سیاسی نبود اما از اواخر دهه هفتاد سیاسی شد که این سیاسی شدن، یکی از آفتهای صنعت است چرا که وقتی خودروساز با قطعهساز وارد بازیهای سیاسی میشود خودروسازی و قطعهسازی به تشکیلات حزبی بدل شده و پولی که باید در طراحی و امور داخلی و رشد صنعت و تولید به مصرف برسد، صرف تبلیغات برای کاندیداهای انتخابات مختلف خواهد شد که این یعنی عدم نگاه علمی وصنفی به صنعت خودرو کشور.
ارسال نظر