«درمان زخم طبیبان مدعی»
1. از دردی که میکشیم
من هم مثل هزاران یا میلیونها ایرانی دیگر، چند روز پیش از طریق شبکههای اجتماعی خبردار شدم که در بیمارستان شهید اشرفی خمینی شهر اتفاق ناگواری روی داده است. گویی زخم دوخته شده صورت کودکی را به تاوان بیپولی پدر یا مادرش، شکافتهاند. هیچکس نمیتواند تردید کند که چنین رویدادی چقدر دهشتناک است. موج اعتراض به رفتار کادر درمانی آن بیمارستان اوج گرفت و مقاومتهای معمول مسوولان وزارت بهداشت در برابر چنین اخباری را به راحتی در هم شکست.
پرستار و سرپرستار متخلف و پزشک اورژانس از شغل خود معلق شدند و دادستان خمینی شهر به قضیه ورود پیدا کرد. هر چند پس از این وقایع، اخباری منتشر شد که واقعیت قضیه کمی خفیفتر بوده است. وزیر محترم بهداشت پیامی تلگرامی صادر کرد و به مصاحبه تلویزیونی پرداخت و مطابق معمول، با صداقت و منطق دوستداشتنی خود ابراز کرد که این قضیه بزرگنمایی شده است و از سویی از همکاران پزشک خود بابت زیر سوال رفتن خدماتشان، دلجویی کرد. فارغ از حقیقت امر، که احتمالا بر هیچکس به طور کامل نمایان نخواهد شد، چرا شکافتن یک یا چهار بخیه از روی صورت یا زیر چانه پسری چهار یا پنج ساله موجب زخمی عمیق بر احساسات میلیونها ایرانی شده است؟ واقعیت این است که با زخمه ناجوانمردی بر چهره کودکانه صدرا، زخمی عمیق در سینه مردم سر باز کرد. این زخم محصول رفتار غیرحرفهای، غیراخلاقی و سودجویانه هزاران نفر از اهل درمان در سالیان گذشته و کنونی است. جرقهای که در خمینی شهر جهید، در تمام کشور شعلهور شد، ولی هیزم آن را پزشکان و پرستارانی فراهم کرده بودند که در طول سالیان، با نگاه از بالا به بیماران، بدخلقی، تکبر، سودا گری و پول پرستی، نفرت انباشتند. از دیگر سو، بسیاری از مردم مانند گذشته، پزشکان را اشخاصی مقدس، برتر و بسیار دانشمند نمیدانند. با گسترش رسانهها و شبکههای ارتباط جمعی، روزبهروز مقایسه وضع موجود داخلی با وضعیت مشابه در سایر نقاط جهان آسانتر شده است. خوشبختانه یا متاسفانه، قیاس موجب آشکار شدن زشتیها و زیباییها میشود. بسیاری از ما در شبکههای اجتماعی، پزشکی را دیدهایم که لباس دلقکها را به تن کرده تا کودک بیمارش را درمان کند و میخوانیم که وی فوق تخصص کودکان و فارغالتحصیل یکی از بهترین دانشگاههای جهان است. آنگاه با خودمان میاندیشیم که چرا یک متخصص کودکان که مثلا فارغالتحصیل یکی از دانشگاههای سطح چندم ایران است، هیچگاه از تکبر و غرور خود نزول نمیکند؟
2. اعتراض یا درمان؟
باید این واقعیت را بپذیریم که مردم همیشه اعتراض دارند، ولی کمتر کسی به شیوه صحیح و مناسب، اعتراض میکند. روزی به درآمد بیحساب فوتبالیستها از منابع عمومی، روزی به یک سیاست دولت، روزی به کیفیت خودرو داخلی و روزی هم نسبت به رفتار پزشکان اعتراض داریم؛ ولی وجه مشترک همه این اعتراضات این است که به شیوه صحیحی ابراز نمیشود و از این رو به درمان یک معضل منجر نمیشود. به نظرم ما بیش از اینکه معترض باشیم، غر میزنیم. راه صحیح اعتراض و تغییر چگونه است؟
۱.۲. تغییر باور مردم و تغییر باور پزشکان
پزشکان مانند سایر مردم، به مال دنیا علاقه دارند. برای ایشان، مثل همه ما، درآمد شغلی نسبت به محتوای حرفهشان اولویت دارد. همچنان که اکثر پزشکان، به اصول و اخلاق حرفهای پایبندند، برخی هم پول پرست و گاه فریبکار هستند. باید این باور اشتباه که «پزشک محرم است» را از ذهن خود و فرزندانمان پاک کنیم. ممکن است کادر پزشکی یک بیمارستان بدون اینکه بیمار نیاز به عمل جراحی داشته باشد، برای کسب درآمد وی را با تیغ جراحی مجروح کنند؛ ممکن است از اسرار بیماری سوءاستفاده کنند و ...از طرف مقابل، برخی از پزشکان تا به حال به درک این مساله نائل نشدهاند که با پیشرفت دانش و سواد عمومی، گسترش شبکههای اجتماعی و رشد طبقه متوسط، توقع مردم نسبت به رفتار حرفهایشان افزایش یافته است. علاوه بر این اگر تخلفی از ایشان سر زند، احتمال شایع شدن و اطلاع مردم و مسوولان از این تخلف بسیار بیشتر شده است. باید نگرش ایشان به بیمار هم کمی تغییر کند.
2.2. ابزار قضایی
همه ما باید بدانیم که توقع عدالت و برخورد با پزشکان متخلف، از وزارتخانهای که تمام تصمیمگیران آن از همین قشر هستند، توقع نابجایی است. به جای غر زدن و اعتراضهای بیثمر، باید بلافاصله پس از مشاهده رفتار متخلفانه یا حتی مشکوک یک پزشک به مرجع قضایی مراجعه و اقدام به شکایت از آن پزشک کرد. این ابزار بسیار کارآمدتری نسبت به اعتراضات تلگرام است، البته برای این کار باید وقت بیشتری صرف کرد ولی نتایج آن به مراتب بیش از اعتراضات مرسوم است.مطابق قانون، پزشک هم مانند دیگران نسبت به صدماتی که به دیگران وارد میکند، مسوولیت مدنی دارد و فرمهای رفع مسوولیتی که بیماران با اکراه یا اختیار امضا میکنند، نافی مسوولیت ایشان در صورت بیمبالاتی و بیاحتیاطی نیست. علاوه بر این، برخی از رفتارهای زننده، عمل مجرمانه تلقی میشود و مرجع رسیدگی به آن مرجع قضایی است. متاسفانه آگاهی حقوقی مردم بسیار اندک است و از همینرو در موارد بسیاری حقی از آنها ضایع میشود، بیآنکه بدانند، قانونگذار از این حق و حقوق حمایت قضایی کرده است.از یکی از پزشکان دنیا دیده شنیدم که بسیاری از پزشکان حتی حاذق ایرانی که به کشورهای پیشرفته مهاجرت میکنند، پس از مدتی به ایران بر میگردند، چرا که در آنجا به محض تخلف یا بیاحتیاطی، با شکایت و پیگرد قضایی مواجه میشوند و باید خسارت کلانی بپردازند. بنابراین ترجیح میدهند به طبابت همین مردم ساکت بپردازند. باور کنیم که شکایت از پزشکی که تخلف کرده بهترین خدمت به آن بیمار ناتوانی است که بعد از شما به آن پزشک مراجعه میکند.
۳.۲. پیشگیری بهتر از درمان
علاوه بر موارد فوق، حتی در بهترین وضعیت درمانی، عقل سلیم حکم میکند که پیشگیری بهتر از درمان است. با اصلاح برنامه غذایی و استفاده از مواد مغذی سالم و طبیعی و با ۲۰ دقیقه دویدن یا پیاده روی روزانه یا با کوهنوردی در تعطیلات و هرگونه ورزش سالم هوازی دیگر، سلامتی جسم تا حدود زیادی تضمین میشود. بگذاریم پزشکان و پرستاران فراغ بال بیشتری داشته باشند و به بیماران کمتر با حوصله بیشتر رسیدگی کنند.
۳. سخن پایانی
جامعه پزشکی یکی از شریفترین اقشار جامعه هستند که حرفه ایشان ذاتا مفید، مطلوب و ضروری است. اگر برخی از کادر درمانی رفتارهای غیراخلاقی دارند، نباید نسبت به مجموعه درمانی کشور بدبین شد. باید در تعاملی سازنده و پویا مسیری را پی گرفت که هم حقوق بیماران و هم احترام، درآمد و آرامش پزشکان و پرستاران حفظ شود. اگر صحبت از شکایت از متخلفان میکنیم، به معنای شیوه صحیح و مفید اعتراض است، نه تشویق مردم به تقابل با پزشکان. امید است که روزبهروز بر سلامت بیماران و توفیق پزشکان افزوده شود.
ارسال نظر