سه فرصت داعش برای خاورمیانه
نویسنده: کیهان برزگر
مترجم: رفیعه هراتی
گسترش گروه تروریستی داعش نگرانیهایی جدی درباره احتمال فروپاشی حکومتهای خاورمیانه به وجود آورده است، اما مطالعه دقیق این وضعیت نشان میدهد که این گروه درحقیقت بهطور تدریجی نقش این حکومتها را بهعنوان بازیگر اصلی در امور سیاسی منطقهای افزایش میدهد.
نخست، قدرتهایی مانند ایران، ترکیه و عربستان سعودی به تدریج لزوم همکاری منطقهای را تصدیق میکنند. آنچه از اهمیت ویژه برخوردار است اینکه، رویکرد آنها اساسا مبتنی بر حفظ وضع موجود و دستنخورده ماندن نهادهای دولتی است.
نویسنده: کیهان برزگر
مترجم: رفیعه هراتی
گسترش گروه تروریستی داعش نگرانیهایی جدی درباره احتمال فروپاشی حکومتهای خاورمیانه به وجود آورده است، اما مطالعه دقیق این وضعیت نشان میدهد که این گروه درحقیقت بهطور تدریجی نقش این حکومتها را بهعنوان بازیگر اصلی در امور سیاسی منطقهای افزایش میدهد.
نخست، قدرتهایی مانند ایران، ترکیه و عربستان سعودی به تدریج لزوم همکاری منطقهای را تصدیق میکنند. آنچه از اهمیت ویژه برخوردار است اینکه، رویکرد آنها اساسا مبتنی بر حفظ وضع موجود و دستنخورده ماندن نهادهای دولتی است. این مساله به ویژه درمورد عراق بحرانزده، سوریه و لبنان دیده میشود. برای متوقف کردن گسترش داعش که به دنبال ایجاد یک خلافت اسلامی است و مرزهای ملی فعلی و هنجارها و نهادهای بینالمللی را به رسمیت نمیشناسد، قدرتهای منطقهای مجبور شدهاند به منظور جلوگیری از فروپاشی کامل حکومتهای ضعیفتر سیاستهای پیشگیرانه اتخاذ کنند. بنابراین اولویت سیاسی ایران، عربستان و ترکیه درمورد عراق و سوریه، جلوگیری از فروپاشی حکومتهای این دو کشور است. البته این هدف با مقاصد و اصول متفاوت دنبال میشود. واضح است که برای قدرتهای منطقهای که قصد دارند از گسترش ناامنی به قلمروهایشان جلوگیری کنند و برای کسانی که به دلایل مختلف سیاسی و اقتصادی به دنبال حفظ امنیت منطقه هستند، گزینهای به جز تقویت نهاد حکومت در کشورهای همسایه وجود ندارد. البته نباید اشتباه کرد، فعالیتهای گروه تروریستی داعش در سوریه تاکنون به نفع رژیم سوریه و گروههای مخالف میانهرو تمام شده است. تردیدی نیست که گروههای مخالف میانهرو متفقا خواهان دستنخورده ماندن تمامیت ارضی سوریه هستند. وضع موجود منافع بازیگران منطقهای و غیرمنطقهای درگیر در بحران سوریه را تامین نمیکند. همچنین، گسترش گروه داعش در عراق، که این کشور را در آستانه فروپاشی قرار داده است، به سود هیچیک از گروههای مربوطه نیست.
دوم، در عرصه داخلی، دیدگاه عمومی نسبت به جایگاه حکومت در ایجاد نظم و ثبات تغییر کرده است. گروه داعش نوع جدیدی از تهدید مشترک محسوب میشود که با خود خشونت مفرط، اختلافات فرقهای شدید و حمله به ارزشهای انسانی و میراث تاریخی را به همراه آورده است. این مساله احساس ناامنی را درمیان مردم منطقه افزایش داده است. درواقع، این وضعیت ضرورت حمایت از حکومتهای فعلی و نهادهای حکومتی را افزایش میدهد؛ زیرا آنها تنها گزینه مبارزه با این نوع تهدیدها هستند.
در حقیقت، درنتیجه بهار عربی، تغییر جهت از دولت حداقل سنتی به دولت حداکثر مدرن به تدریج درحال انجام است. بنابراین شاهد ایجاد تدریجی دولتهای فراگیری هستیم که به همه نیروهای سیاسی امکان میدهند به بحرانهای سیاسی فعلی رسیدگی کنند و ثبات به وجود آوردن و همه این مسائل برای مبارزه با داعش ضروری است. وضعیت فعلی عراق نمونه بارز آن است.
سوم، در سطح بینالمللی و به ویژه در غرب، به تدریج این درک به وجود آمده است که همکاری با کشورهای منطقه و تقویت نهادهای حکومتی موجود تنها راه برای مبارزه با داعش است. گروه تروریستی داعش توانسته است عملیات خود را در کشورها و مناطقی با زمینههای متفاوت جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی سازگار کند. این گروه در عراق، سوریه، افغانستان، لیبی، مصر، مالزی، فرانسه و کشورهای دیگر به گونهای متفاوت عمل میکند. بنابراین، به نظر میرسد غرب به این نتیجه رسیده است که کمهزینهترین راه برای مبارزه با داعش تقویت نهادهای حکومتی موجود، چه سنتی باشند و چه مدرن، ترغیب به همکاری منطقهای است. بنابراین غرب به این درک رسیده است که همکاری بین ایران و عربستان در مورد بحرانهای منطقه یک ضرورت فوری و پیششرط مبارزه جدی با داعش است. همزمان، جامعه بینالملل بهطور فزاینده پیچیدگیهای وضعیت پسا درگیری و فرآیندهای ایجاد حکومت در منطقه را درک میکند. این مساله شامل ضرورت تقویت نهادهای حکومتی فعلی مانند نیروی پلیس، ارتش و دیگر نیروهای امنیتی است. تجربیات افغانستان، عراق، سوریه، یمن و حتی مصر نشان میدهد که ضعف تدریجی این نیروهای نهادی چگونه خلأ قدرت ایجاد میکند و این خلأ قدرت فضای سیاسی لازم برای گسترش گروههای تروریستی مانند القاعده و داعش را فراهم میکند. همچنین، حضور چشمگیر بازیگران غیرمنطقهای در معادلات منطقهای به این گروههای افراطی فرصت میدهد فعالیتهای خود را با عنوان جنگ علیه بیگانگان و شرکای محلی آنها توجیه کنند و بتوانند نیروهای جدید جذب کنند.
در شرایطی که موضوع چگونگی مقابله با داعش بیش از پیش پیچیده میشود، جامعه بینالملل به این نتیجه میرسد که درحال حاضر سیاست مطلوب آغاز همکاری با حکومتهای اصلی منطقه بهعنوان شرکای جدید سیاسی و امنیتی است. بهعنوان نمونه، بهبود روابط بین ایران و اروپا در ابتدا براساس پذیرش ارزش مشارکتشان در رسیدگی دوجانبه به مشکلات منطقهای ازجمله داعش قرار دارد.
درمجموع، تهدید گروه تروریستی داعش در تقویت حکومتهای منطقه موثر است. برای شکست داعش، سه مساله باید درنظر گرفته شود. نخست، همکاریهای منطقهای و غیرمنطقهای برای ایجاد فهم مشترک از چگونگی حفظ ثبات و درنتیجه مبارزه با داعش ضروری است. دوم، برای جذب همه گروههای سیاسی به منظور مبارزه با این تهدید مشترک دولتهای فراگیر باید تشکیل شود و سوم در نتیجه افزایش انتظارات عمومی، حکومتهای منطقه باید در رابطه با قدرتهای بزرگ سیاستهای مستقلتری را دنبال کنند.
منبع: المانیتور
ارسال نظر