در دفاع از متن تکنیکی «توافق»
لغو تحریمها، اساس برجام است
مهدی ذاکریان
عضو هیات علمی دانشگاه علوم و تحقیقات
پس از به دست آمدن توافق هستهای در وین، انتقاداتی از سوی منتقدان توافق مطرح میشود که در برخی موارد بسیار دور از انصاف و بدون داشتن نگرشی صحیح به متن برجام( برنامه جامع اقدام مشترک) است؛ یکی از این انتقادات در مورد ساز و کار بازگشت تحریمهاست و این مساله مطرح است که تیم مذاکرهکننده، مکانیسم «ماشه» را در این رابطه پذیرفته است. اما اکنون پرسش اینجاست که چه کسی گفتهاست که قرار است تحریمها بازگردد؟
اساس مذاکرات دوساله هستهای میان ایران و گروه ۱+۵، برجام و توافق بر لغو تمام تحریمهاست.
مهدی ذاکریان
عضو هیات علمی دانشگاه علوم و تحقیقات
پس از به دست آمدن توافق هستهای در وین، انتقاداتی از سوی منتقدان توافق مطرح میشود که در برخی موارد بسیار دور از انصاف و بدون داشتن نگرشی صحیح به متن برجام( برنامه جامع اقدام مشترک) است؛ یکی از این انتقادات در مورد ساز و کار بازگشت تحریمهاست و این مساله مطرح است که تیم مذاکرهکننده، مکانیسم «ماشه» را در این رابطه پذیرفته است. اما اکنون پرسش اینجاست که چه کسی گفتهاست که قرار است تحریمها بازگردد؟
اساس مذاکرات دوساله هستهای میان ایران و گروه 1+5، برجام و توافق بر لغو تمام تحریمهاست. در واقع اینکه ایران پای میز مذاکره نشست و برجام و قطعنامه به تصویب رسید به این دلیل بود که تحریمها لغو شود و این موضوعی است که هم در برجام پیش بینی شده و هم در قطعنامه. بنابراین از روز اجرای توافق، همه تحریمها که در قطعنامههای سابق ذکر شده بود، لغو خواهد شد. ضمن اینکه هیچیک از تحریمهای یکجانبهای که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا درباره مسائل هستهای با توجه به قطعنامههای شورای امنیت اعمال شده بود، دیگر اعتباری نخواهد داشت. بنابراین اساس و فضا بر این موضوع استوار بوده و هست که تحریمی وجود نداشته باشد. اما اگر طرفین متن «برجام» را نقض کنند، هم ایران اختیار دارد که به همه فعالیتها و اقدامات پیشین خود بازگردد و هم طرف مقابل میتواند طی مکانیزمی که یک فرآیند طولانی حداقل 60 روزه را میطلبد، قطعنامههایی را که تا دیروز حاکم بوده دوباره بازگرداند. بنابراین اکنون و پس از گذشت دو سال از زمان آغاز مذاکرات در دولت حسن روحانی، این دولت و وزارت خارجه نه تنها هیچ تحریمی به ایران اضافه نکرده، بلکه موجبات لغو تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت را نیز فراهم کرده است؛ در شرایطی که دولت پیشین با برخی بیتدبیریها باعث شد که تحریمهای بسیاری بر مردم ایران تحمیل شود.
بنابراین باوجود برخی حرف و حدیثها، انگشتی روی ماشه وجود ندارد اما کسانی هستند که به حامیان اسرائیل و گروههای افراطی در آمریکا کمک میکنند که انگشت خود را بر ماشه بگذارند یا تفنگشان را به سمت ایران نشانه بگیرند. آنها گناه شان بدتر از اسرائیلیها و نئوکانهای آمریکاست.
به باور من، هم «برجام» و هم قطعنامه به گونهای تدوین شدهاند که در تاریخ روابط بینالملل میتواند یکی از افتخارات جمهوری اسلامی باشد. بر این مبنا که دیپلماتها و نخبگان بزرگی در این کشور وجود داشتند که به همه مسائل توجه کردند.
اما در باب «برجام» باید تاکید کنم که متن آن به اندازهای تکنیکی و حرفهای نوشته شده است که راه هرگونه ایراد، فشار، تهدید و عمل غیرحقوقی نسبت به جمهوری اسلامی ایران را مسدود کرده است. در صفحه به صفحه این متن به حقوق هستهای ایران در فعالیتهای صلحآمیز اشاره شده است و در عین حال، کمکهای تکنیکی و فن آوری از سوی کشورهای بزرگ به ایران نیز از دیگر مواردی است که به کرات در متن برجام بر آن تاکید شده است. اینها اقدامات بزرگی است که فرزندان این کشور برای ملت ایران انجام دادند. من به عنوان استادی که در زمینه حقوق بینالملل و روابط بینالملل فعالیت میکنم تا به امروز هیچ قراردادی ندیدهام که با این دقت از سوی ایرانیها نوشته شده باشد. ضمن اینکه مذاکرهکنندگان ایرانی با هدف آنکه بتوانند کشورهای دیگر به غیر از کشورهای عضو گروه 1+5 را نسبت به رعایت مفاد برجام متعهد کنند، متن برجام را بهگونهای تنظیم کردهاند تا در قطعنامه شورای امنیت، آن کشورها نیز به تایید و اجرای برجام متعهد باشند و هیچ مانعی به وجود نیاورند. به عنوان مثال مطابق قطعنامه شورای امنیت، به هیچ عنوان کشورهای عربی و یا رژیم اسرائیل دیگر نمیتوانند اقدام نامناسب نسبت به ایران یا اجرای تعهدات برجام به وجود بیاورند. حتی تاکید شده که آژانس تنها بر برنامه هستهای ایران نظارت میکند و حق ایران برای غنی سازی شناسایی شده است. لذا اقدامات بزرگی در پی این مذاکرات و توافق هستهای صورت گرفته است که قابل کتمان نیست. البته ممکن است در ایران نیز مانند برخی کشورهای دیگر، عدهای از موفقیتهای یک ملت آزرده باشند زیرا به دلیل لغو تحریمها، منافع شخصی شان از این پس زیر سوال خواهد رفت اما در کل آنچه که کاملا هویدا و مشهود است، دستاورد بزرگی است که تیم مذاکرهکننده برای ملت ایران رقم زده است.
حضور هیاتهای اروپایی در ایران و تمایل بسیاری از کشورهای غربی برای حضور در بازار ایران، از جمله دستاوردهای این توافق است. البته در قطعنامه نیز ذکر شده است که کشورهای جهان به ویژه حوزه اروپا میخواهند مبنایی جدید و صحیح برای روابط با ایران برقرار کنند. در واقع این موضوع چون در توافقنامه ذکر شده، آنها موظف به انجام آن هستند و در عمل نیز انجام آن را آغاز کردهاند. لذا در این راه و مسیر جدیدی که در برابر ایران گشوده شده، روابط جدیدی نیز با کشورهای دیگر آغاز خواهد شد که در پی آن امید میرود در سایر حوزهها نیز مشکلاتمان را به حداقل برسانیم. این در شرایطی است که طی روزها و هفتههای گذشته شاهد بودیم که هیاتی از فرانسه که در راس آن وزیر خارجه این کشور قرار داشت، به تهران سفر کردند. درواقع دولت فرانسه یا لوران فابیوس وزیر خارجه این کشور شاید در آغاز مذاکرات، مواضع سختگیرانه یا منتقدانهای نسبت به مذاکرات هستهای با ایران داشتند ولی در جریان مذاکرات به دلیل تواناییهای دیپلماتیک، حقوقی و سیاسی هیات مذاکرهکننده ناچار شدند که به منطق و فضای حاکم بر مذاکره تن دهند. به همین دلیل و با توجه به دلایل متقن هیات مذاکرهکننده درباره حقوق هستهای ایران، فرانسویها نیز در جریان پذیرش برجام نظر مساعد خود را مانند سایر قدرتهای بزرگ ارائه و اعلام کردند و در نتیجه پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت، راه گریزی جز تایید برجام نداشته و ندارند. جدا از این مساله که منجر به این موضع مثبت شده است، فرانسویها، مردم هوشمندی هستند و میدانند که ارزش اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران در منطقه تا چه اندازه است. به همین دلیل آنها نیز نسبت به برقراری روابط با ایران که امروز با استقبال وسیع آلمان، ایتالیا و حتی ایالاتمتحده مواجه شده است، ابراز تمایل کردند. بنابراین از این پس شاهد حضور وسیع و موثر فرانسویها در اقتصاد ایران و سرمایهگذاریهای مشترک خواهیم بود. فراموش نکنیم که اروپا و آمریکا میدانند که ایران به ارزش اقتصادی و نفوذ هر کشور در دنیا آگاه است و تفاوت میان مس و طلا را میشناسد. در نتیجه ایران به دنبال گسترش روابط اقتصادی است اما نه با اقتصاد و صنعت بنجل چین یا کشورهای مشابه آن، بلکه به دنبال صنعت و اقتصاد پیشرفته و مدرن همانند آلمان، آمریکا، فرانسه، ایتالیا و سایر کشورهایی است که در این حد و اندازه هستند. به همین دلیل نیز کشورهای غربی از این فرصت برای همکاریهای تکنیکی، اقتصادی و فرهنگی با ایران بهره میبرند.
ارسال نظر