آموزههای بحران بیمه توسعه
غلامعلی ثبات کارشناس ارشد صنعت بیمه از هر زاویهای که به بحران بیمه توسعه نگاه کنیم این رویداد یک نقطه عطف در تاریخ تحولات صنعت بیمه بوده و بسیار درسآموز است. پیش از این واقعه، دغدغه اصلی بیمهگذاران آن بود که شرکت بیمه خسارت را به موقع و به اندازه بپردازد، ولی حالا نگران آنند که ممکن است شرکت بیمه ورشکسته شود و هیچ خسارتی نپردازد. به همین دلیل دریافتهاند که از این پس برای خرید بیمه فقط به حقبیمه کمتر و تبلیغات شرکت بیمه نگاه نکنند و باید مطمئن شوند که آن شرکت به سوی ورشکستگی نمیرود.
غلامعلی ثبات کارشناس ارشد صنعت بیمه از هر زاویهای که به بحران بیمه توسعه نگاه کنیم این رویداد یک نقطه عطف در تاریخ تحولات صنعت بیمه بوده و بسیار درسآموز است. پیش از این واقعه، دغدغه اصلی بیمهگذاران آن بود که شرکت بیمه خسارت را به موقع و به اندازه بپردازد، ولی حالا نگران آنند که ممکن است شرکت بیمه ورشکسته شود و هیچ خسارتی نپردازد. به همین دلیل دریافتهاند که از این پس برای خرید بیمه فقط به حقبیمه کمتر و تبلیغات شرکت بیمه نگاه نکنند و باید مطمئن شوند که آن شرکت به سوی ورشکستگی نمیرود. شبکه فروش و متقاضیان نمایندگی بیمه هم که اغلب حاضر بودند نمایندگی هر شرکت بیمهای را بپذیرند اکنون برای اخذ نمایندگی، سراغ شرکت بیمهای میروند که به درستی مدیریت میشود و میتواند آینده شغلی آنها را تضمین کند. شرکتهای بیمه نیز با آنکه به علت بحران بیمه توسعه لطمه خوردهاند یاد گرفتهاند که در مرداب حقبیمههای شخص ثالث غرق نشوند و بهجای آن در زلال سایر رشتههای بیمه شنا کنند. همچنین، مجبورند بدانند که چگونه با روشهای تازه به مشتریان و بیمهگذاران ثابت کنند که شرکت آنها صلاحیتهای فنی، مالی و مدیریتی لازم را دارد و به سرنوشت بیمه توسعه مبتلا نمیشود.
علاوهبر اینها، اقرار صادقانه رئیسکل بیمه مرکزی به کوتاهی این نهاد در امر نظارت، نقطه عطف آموزنده دیگری در تاریخ صنعت بیمه است و این پرسش را مطرح میکند که علل یا دلایل کوتاهی نهاد ناظر در انجام وظایف قانونی خود چه بوده است: آیا این نهاد تحلیل درستی از اوضاع شرکت بیمه توسعه و آینده خطرناک آن داشته است؟ آیا از اختیار و اقتدار لازم برای جلوگیری از تخلفات این شرکت برخوردار بوده است؟ اگر از تبعات نحوه فعالیت شرکت مذکور آگاه بوده و اختیار لازم را هم داشته است چرا به موقع با این شرکت برخورد نکرده و مانع پیامدهای بعدی نشده است؟ آیا برای تخفیف امواج بعد از بروز بحران، در مدیریت افکار عمومی و مراوده با رسانهها به خوبی عمل شده است؟ همچنین، بنیانیترین قصورهای بیمه مرکزی مربوط به چه مراحل یا مقاطعی از تاسیس یا فعالیت شرکت مذکور بوده است؟ مرحله صدور مجوز تاسیس و پروانه فعالیت، مقطع تایید صلاحیت مدیران یا دوره نظارت بر فعالیتهای فنی و مالی این شرکت؟ روشن است که اگر پاسخ این پرسشها پیدا نشود و کوتاهی نهاد ناظر ریشهیابی نشود نمیتوان سلامت بازار بیمه و سرنوشت سایر شرکتهای بیمه را تضمین کرد و مطمئن شد که این سازمان همیشه همچون شرایط جاری در مسیر مناسب حرکت میکند. اظهارات رئیسکل بیمه مرکزی مبنی بر عدم تکرار بحران بیمه توسعه هم تا زمانی قابل اتکا است که وی در صدر این سازمان باشد وگرنه همیشه باید نگران نگرش و ناآگاهی رئیسکل بعدی بود.
ادامه در صفحه ۱۲
ارسال نظر