مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بین‌الملل اخیرا سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفته که در مذاکرات اتمی تنها ۵ درصد اختلاف باقی مانده است و در ۹۵ درصد موارد توافق حاصل شده است. آنچه روس‎ها بیان می‎کنند در چارچوب ادبیات ناشی از جایگاه آنها در گروه ۱+۵ و خط مشی‎های ناشی شده از این سیاست‎ها برای کسب منفعت بیشتر در معادلات مربوط به پرونده هسته‎ای است. جمهوری اسلامی ایران و ۱+۵ به عنوان دو سوی میز مذاکره دارای ساختار تعریف شده سیاسی هستند. ایران به عنوان یک کشور با سابقه تمدنی هزاره‎ای و یک نظام برخاسته از یک انقلاب دینی دارای مواضع مستقلی در برابر نظم موجود جهانی است؛ در حالی که رودرروی ایران و آن سوی میز مجموعه متکثری از قدرت‎های جهانی حضور دارند که در عین رقابت با یکدیگر و اصطکاک منافع، در حوزه‌های مختلف در حفظ نظم موجود جهانی با هم متحد هستند. از این رو هر بازیگر در چارچوب منافع خود نسبت به بازیگران دیگر در این مجموعه متکثر مواضع مختلفی اتخاذ می‎کند اما در برخورد با ایران به عنوان یک عنصر مستقل، همگی موضع واحدی دارند. من موضع اخیر لاوروف را تا حدودی قبول می‏کنم همان‌طور که باید صحبت جان کری را پذیرفت که معتقد است مذاکرات پیشرفت‎های خوبی داشته است. زیرا ایران در مسیر تعامل سازنده در بسیاری از موضوعاتی که توافق قابل حصول بوده، بالاترین میزان همکاری را انجام داده است. به همین دلیل است که حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران در نشست خبری نیویورک می‎گوید اکنون وقت گام برداشتن ایالات‌متحده آمریکا و همراهانش است. لاوروف درست می‎گوید ۹۵ درصد از مسائل حل شده است اما تاثیر کیفی ۵ درصد باقی مانده از مسائل به نظر می‎رسد از اهمیتی بیشتر از کمیت ۹۵ درصدی توافقات برخوردار است. یعنی آنکه زمان گرفتن تصمیمات مهم برای مهم ترین تصمیمات فرارسیده است. در اینجاست که می‎توانیم بگوییم هم آمریکایی‎ها درست می‎گویند هم روس‌ها و هم ایرانی‌ها. زیرا هر کدام با در نظر داشتن محورهای مورد عنایت خود به دنبال ایجاد فضای مثبت برای مدیریت مذاکرات به نفع خویش هستند و وجوه مورد علاقه خود را می‎نگرند. لاوروف مانند دیگر بازیگران پیرامونی پرونده هسته‌ای، به خوبی می‌داند که اگر مذاکرات به بن بست برسد هزینه‎های بازیگران پیرامونی، هم در مسائل منطقه‌ای و هم بین‌المللی افزایش پیدا خواهد کرد و هر چه نقش بازیگران بیشتر، هزینه‌های آنها نیز افزون‌تر خواهد بود. روس‌ها چندان علاقه‎ای ندارند که مذاکرات پایان پذیرد به همان اندازه‌ای که علاقه ندارند مذاکرات به یک هدف مشخص و سرانجام روشنی ختم شود. حفظ چالش موجود میان ایران و غرب به نفع روس‎هاست؛ حال اگر این چالش منجر به رسیدن به یک طرح جامع شود مطلوب نیست و به همان اندازه اگر به رودررویی ایران و آمریکا هم ختم شود وضع مطلوبی نخواهد بود. پس حفظ وضع موجود در حالت برزخ میان رودررویی و توافق نهایی، بیش از هر چیز به نفع روس‎ها و بازیگران پیرامونی است. لذا می‎بینیم به‌رغم اینکه روس‎ها چندی پیش می‌گفتند پیشرفتی در مذاکرات حاصل نشده است و ۷۰ درصد مورد عنایت دیپلمات‎های ایرانی را نیز رد می‎کردند، امروز به ۹۵ درصد اشاره می‎کنند.