دلایل برداشتهای متفاوت از مذاکرات
ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران مذاکرات نیویورک، فرصت مطلوبی برای دیپلماسی هستهای ایران به وجود آورد تا به موازات طرح موضوعات چندجانبه، مسائل دوجانبه نیز در فرآیند رسیدن به توافق عمومی بین ایران و کشورهای ۱+۵ به وجود آید. در شرایطی که تا زمان نهایی شدن موافقتنامه مشترک ایران و گروه ۱+۵ کمتر از ۲ ماه دیگر باقی مانده است، در سفر نیویورک تیم دیپلماتیک وزارت امور خارجه، شرایط برای پیگیری ساز و کارهای نیل به توافق بهوجود آمد؛ اما جهتگیری ایران و اعضای ۱+۵ در مورد تعداد سانتریفیوژها، جایگزینی سانتریفیوژهای نسل سوم و ایجاد گسست بین آبشارهای غنیسازی را باید در زمره اختلافات موجود در روابط ایران با کشورهای ۱+۵ دانست.
ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران مذاکرات نیویورک، فرصت مطلوبی برای دیپلماسی هستهای ایران به وجود آورد تا به موازات طرح موضوعات چندجانبه، مسائل دوجانبه نیز در فرآیند رسیدن به توافق عمومی بین ایران و کشورهای ۱+۵ به وجود آید.در شرایطی که تا زمان نهایی شدن موافقتنامه مشترک ایران و گروه ۱+۵ کمتر از ۲ ماه دیگر باقی مانده است، در سفر نیویورک تیم دیپلماتیک وزارت امور خارجه، شرایط برای پیگیری ساز و کارهای نیل به توافق بهوجود آمد؛ اما جهتگیری ایران و اعضای ۱+۵ در مورد تعداد سانتریفیوژها، جایگزینی سانتریفیوژهای نسل سوم و ایجاد گسست بین آبشارهای غنیسازی را باید در زمره اختلافات موجود در روابط ایران با کشورهای ۱+۵ دانست. در این مرحله تلاش میشود تا موقعیت ایران به لحاظ قابلیتهای تولیدی در روند غنیسازی اورانیوم کاهش یابد اما تجربه تعلیق فرآیند غنیسازی اورانیوم در سال ۲۰۰۳ بیانگر آن است که آمریکا و جهان غرب هیچگونه امتیاز واقعی در برابر انعطافهای راهبردی ایران ایجاد نمیکنند. در این شرایط حتی میتوان این موضوع را مطرح کرد که اگر ایران روند غنیسازی خود را در وضعیت تعلیق قرار دهد، آیا آمریکاییها تمامی تحریمها و محدودیتهای اعمالشده علیه ایران را حذف خواهند کرد؟ ارزیابیهای تاریخی سیاست راهبردی آمریکا بیانگر آن است که انجام چنین اقدامی حتی در شرایطی که ایران غنیسازی را در وضعیت تعلیق کامل قرار دهد، کار دشواری خواهد بود. این در حالی است که سیاست رسمی کشور در ادامه روند غنیسازی به موازات ادامه مذاکرات هستهای قرار گرفته است. ایران اعتقاد دارد که راستیآزمایی هیچ مغایرتی با روند غنیسازی و ارتقای سانتریفیوژها ندارد. مذاکرات هستهای ایران و کارگزاران دیپلماتیک کشورهای گروه ۱+۵ از ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۴ آغاز شد. طبعا فرآیند جدید مذاکرات هستهای باید ماهیت ملموس، عینی و معطوف به حل موضوعات داشته باشد. اما در روزهای آخر مذاکرات هستهای در نیویورک، شاهد موضعگیریهای متفاوت مقامهای غربی در رابطه با پیشرفت مذاکرات بودیم؛ از یک طرف اشتاین مایر وزیر امور خارجه آلمان از نزدیکی بیسابقه مواضع طرفین به یکدیگر سخن میگوید و از طرف دیگر لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه اعلام کرده که پیشرفت چشمگیری در گفتوگوهای هستهای به وجود نیامده است. در این رابطه باید توجه کرد که مواضع کشورهای ۱+۵ نسبت به یکدیگر، هماهنگ است، اما در این بین تفاوت در پردازش موضوع وجود دارد. تمامی اعضای گروه بر کاهش قابلیت ایران در غنیسازی اورانیوم تاکید دارند؛ اما چگونگی و فرآیند نیل به این وضعیت متفاوت به نظر میرسد. به همین دلیل است که در مذاکرات دو جانبه ممکن است بعضی توافقات به وجود آید اما روندهای معطوف به مذاکرات چندجانبه، ماهیت کاملا متفاوتی خواهد داشت. این در حالی است که روند تصمیمگیری در قالب مذاکرات هستهای، ماهیت جمعی دارد و بنابراین مذاکرات دوجانبه را نمیتوان محور تصمیمگیری گروه ۱+۵ دانست.
ارسال نظر