ارزیابی سفیر پیشین ایران در عراق از تحرکات داعش
جنگ نیابتی آمریکا در منطقه
سفیر پیشین ایران در عراق با اشاره به تحولات عراق و تحرکات داعش میگوید: حضور گروهک داعش در عراق، جنگ نیابتی آمریکا در این کشور است. حسن کاظمی قمی، معتقد است هدف اصلی این آشوب، جمهوری اسلامی است و حمایتهای آمریکا و ارتجاع عرب، اقدامات تکفیریها و حضور بعثیها یعنی ایجاد یک جبهه جدید در برابر جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت. او در گفتوگو با خبرگزاری مهر، توضیح میدهد آمریکا با این جنگ نیابتی خاورمیانه را رها نکرده است، او هژمونی خودش را دارد، اما دیگر تلفات گذشته را نمیدهد. ضمن اینکه نیروهای اصلی منطقه را درگیر مسائل داخلی میکند.
سفیر پیشین ایران در عراق با اشاره به تحولات عراق و تحرکات داعش میگوید: حضور گروهک داعش در عراق، جنگ نیابتی آمریکا در این کشور است. حسن کاظمی قمی، معتقد است هدف اصلی این آشوب، جمهوری اسلامی است و حمایتهای آمریکا و ارتجاع عرب، اقدامات تکفیریها و حضور بعثیها یعنی ایجاد یک جبهه جدید در برابر جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت. او در گفتوگو با خبرگزاری مهر، توضیح میدهد آمریکا با این جنگ نیابتی خاورمیانه را رها نکرده است، او هژمونی خودش را دارد، اما دیگر تلفات گذشته را نمیدهد. ضمن اینکه نیروهای اصلی منطقه را درگیر مسائل داخلی میکند. کاظمی قمی، راجعبه نگاه آمریکا به حوادث اخیر در عراق میگوید: «برای پاسخ به این پرسش، لازم است مروری بر دخالتهای ۱۳ سال اخیر آمریکا در منطقه داشته باشیم. آمریکا بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر و به بهانه آن، مدعی شد که امنیت و صلح جهانی به خطر افتاده است. حمله به افغانستان و عراق، در حقیقت سناریویی بود برای جا انداختن اینکه صلح و امنیت جهانی به خطر افتاده و آمریکا رهبری مبارزه جهانی با تروریسم را در دست گرفته است. این اتفاقی بود که یک سال بعد از شروع ریاستجمهوری بوش افتاد. از این مقطع شما میبینید که نومحافظهکارها در آمریکا روی کار میآیند و با این گرایش که باید صحنه خاورمیانه را عوض کنیم، شروع به برنامهریزی میکنند.»
جنگ نیابتی آمریکا
سفیر پیشین ایران در عراق معتقد است، آمریکا در بسیاری از تحولات منطقه شکست خورد. در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و در مقابله با جمهوری اسلامی؛ بنابراین این موضوع آمریکا را به یک موضع انتقام کشانده است. او ادامه داد: «حضور گروهک داعش در عراق، جنگ نیابتی آمریکا در این کشور است. آمریکا با این جنگ نیابتی دیگر تلفات گذشته را نمیدهد. ضمن اینکه نیروهای اصلی منطقه را درگیر مسائل داخلی میکند.» در ادامه این دیپلمات راجع به دلایل و اهداف حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان میگوید: «در گام اول حمله به افغانستان آغاز شد. دلیل انتخاب افغانستان برای حضور نظامی آمریکا چه بود؟ ما باید توجه داشته باشیم که افغانستان مهد تلاقی سه حوزه تمدنی است؛ حوزههای تمدنی «کنفسیوس چین»، «ارتدوکس شرقتبار روس» و «اسلام». آمریکا با حضور در این منطقه بهدنبال مدیریت این سه حوزه بود. گام دوم عراق بود؛ آمریکا در عراق دنبال چه بود؟ یکی از اهداف مهم آمریکا، تسلط بر جریان نفت خاورمیانه بود. آمریکا با ترسیم خاورمیانه جدید، میخواست تا در این کشورها و در پوشش دموکراسی، انتخاباتی برگزار کند که نتیجه مطلوب خودش حاصل شود؛ تا بتواند بر اقتصاد جهانی وابسته به نفت سلطه پیدا کند.» او هدف دیگر آمریکا را پایدار کردن امنیت اسرائیل عنوان میکند و ادامه میدهد: «آمریکا میخواست با کشورهای بهزعم خود مخالف و با جبهه مقاومت که به اصطلاح آمریکا مصداق تروریسم است، برخورد کند. به همین خاطر وقتی که آمریکا از افغانستان فارغ شد، به سراغ عراق آمد و حتی حاضر نشد از شورای امنیت سازمان ملل برای این کار مجوز بگیرد.»
ایران و جبهه مقاومت؛ محور ناکامیهای آمریکا در منطقه
کاظمی قمی آمریکا را شکست خورده تحولات بعدی در منطقه میداند و توضیح میدهد: «آمریکا در عراق، در حوادث سه سال اخیر سوریه، در بحث مقاومت اسلامی لبنان در فلسطین که نابودی حماس را دنبال میکرد و در مقابله با جمهوری اسلامی ناکام شد. حتی تحریمها و فشارهای اقتصادی بر ایران به این دلیل است که گزینه نظامی برای آمریکا کارساز نیست. الان هم حضور گروهک داعش در عراق، جنگ نیابتی آمریکا در این کشور است. آمریکا نمیتواند در عراق حضور نظامی داشته باشد؛ زیرا نباید در سیل حملات قرار بگیرد. محور ناکامیهای آمریکا در منطقه هم برمیگردد به جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت. این موضوع آمریکا را به یک موضع انتقام کشانده است.»
در ادامه این گفتوگو، سفیر پیشین ایران در عراق راجعبه ویژگیهای بعثیها و نقش آنها در بحران اخیر عراق سخن گفت. به گفته کاظمی قمی «شاکله اصلی هدایتکننده و پشتیبان تروریستها در داخل عراق، بعثیها هستند. در معرکه اخیر، دست بعثیها عیانتر شد. بعثیها چند ویژگی دارند: از جمله آنکه با کشورهای ارتجاع عرب رابطهشان حسنه است؛ با آمریکا هیچ مشکل ایدئولوژیک ندارند؛ بهشدت ضد جمهوری اسلامی هستند؛ بهشدت ضد عراق جدید هستند؛ تجربه حکومتداری دارند و بهشدت دنبال بازگشت به حکومت هستند.» همچنین این دیپلمات، عنوان میکند که آمریکاییها با ترتیب دادن این حوادث بهدنبال انتقام از جبهه مقاومت و ایران هستند.
او ادامه داد: «آمریکا در سناریوی جدید میخواهد منطقه را به آشوب بکشاند و هدف اصلی این آشوب، جمهوری اسلامی است. «حمایتهای آمریکا و ارتجاع عرب»، «اقدامات تکفیریها» و «حضور بعثیها» که دیگر دایرهاش به عراق محدود نیست؛ یعنی ایجاد یک جبهه جدید در برابر جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت. به همین دلیل وقتی شما صحنه را میبینید، متوجه میشوید که اگرچه گروههای عملکننده تکفیری خطرناک هستند، اما خطر اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی است. اینها دنبال ایجاد یک جبهه در مقابل جمهوری اسلامی و متحدین جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت هستند. باید مواظب بود که این اتفاق نیفتد. آمریکا با این جنگ نیابتی خاورمیانه را رها نکرده است، او هژمونی خودش را دارد، اما دیگر تلفات گذشته را نمیدهد. ضمن اینکه نیروهای اصلی منطقه را درگیر مسائل داخلی میکند.»
داعش، تحت حمایت ارتجاع عرب
در ادامه کاظمی قمی با تاکید بر اینکه داعش تحت حمایت ارتجاع عرب است، میگوید: «کشورهای عربی که فاقد دموکراسی هستند، از اینکه در عراق یک نظام مردمسالار و با ثبات و امنیت و شکوفایی شکل بگیرد و در منطقه نقش ایفا کند، نگران هستند. ضمن اینکه اینها نسبت به جمهوری اسلامی موضع دارند و همگرایی اینها با رژیم صهیونیستی در موضوع ایران و لبنان عیان است.» سفیر پیشین ایران در عراق با اشاره به تحولات عراق میگوید: حقیقتا داعش نماینده اهل سنت نیست. اینکه چرا داعش در مناطق سنینشین حضور دارد، اولا به حضور نیروهای بعث در این مناطق برمیگردد و ثانیا به همجواری این مناطق با مرزهای کشورهایی که امروز از تروریسم حمایت میکنند.
تاثیر ناکامیهای آمریکا
رئیس هیات مذاکرهکننده ایرانی با آمریکا در موضوع عراق، تاکید میکند که ضلع دیگر بحران عراق، آمریکاییها هستند. او ادامه داد: «آمریکاییها در مساله عراق شکست خوردهاند و این انتخابات مطلوب آنها نبود. آمریکا در توافقنامه امنیتی آنطور که میخواست موفق نشد؛ در شکلدهی نظام سیاسی عراق با مدل آمریکایی -اما در پوشش دموکراسی- موفق نشد؛ در اینکه ساختار دفاعی و امنیتی عراق را آمریکایی کند، موفق نشد؛ در اینکه پایگاه نظامیاش را دائمی کند، موفق نشد و در اینکه رابطه ایران با عراق را قطع کند، موفق نشد. در نتیجه برخلاف همه شعارهایی که سر داده میشود، آمریکا از ناکامی و شکست در عراق عصبانی است. در انتخابات اخیر عراق که دیگر از نظامیان آمریکایی خبری نبود، مشارکت مردم از ۵۹ درصد به ۷۳ درصد رسید و به یک معنا انتخاب اصلح هم محقق شد.» به گفته کاظمی قمی، آمریکاییها در ایجاد تنش بین شیعه و سنی هم مقصر اصلی هستند. او دلایلی را نیز برای این مساله ذکر میکند و میگوید: «یکی از مسببان جنگ شیعه و سنی، سفیر دیگر آمریکا است که با کشورهای مرتجع عرب رابطه دارد. او مدام دنبال این بود که بگوید در عراق جنگ شیعه و سنی راه افتاده است؛ بهخصوص بعد از انفجار در مرقد مطهر در سامرا که یک موجی شکل گرفت. یا یادم هست که مثلا سرباز آمریکایی با ماژیک بر روی تصویر نصب شده یک روحانی شیعه در خیابان عبارات یا تصاویر تحریککنندهای مینوشت و بعد جا میانداختند که این کار سنیها است. این اتفاقات در یک فضای ملتهب اثرگذار بود. البته من اعتقادم این است که در عراق، با وجود همه این درگیریها، جنگ شیعه و سنی راه نمیافتد؛ به این دلیل که چالشهای فرهنگی و اجتماعی در عراق بین شیعه و سنی نیست، اما دشمن تلاش میکند که این جنگ را جنگ شیعه و سنی نشان دهد. حتی دلیل شروع حرکت داعش از سامرا، به غلیان درآوردن احساسات شیعی با هدف ایجاد جنگ میان شیعه و سنی بود.»
ارتش ملی آمریکا
همچنین سفیر پیشین ایران در عراق معتقد است آمریکا با دخالتهایی که در شکلگیری ساختار دفاعی و امنیتی عراق داشت، اجازه شکلگیری یک ارتش حرفهای و ملی را در عراق نداد. آمریکا نگذاشت که ارتش عراق چه در بُعد تسلیحاتی و چه در بُعد شکلگیری، رابطهاش را با دنیا برقرار کند؛ چون در این صورت دیگر نیازی به آمریکا نبود. کشورهایی مثل عراق که هنوز یک شرایط استقرار به مفهوم کامل را ندارند، مدیریتی فراتر از ادارهکننده میخواهند؛ یک فرماندهی لازم دارند. در این فرماندهی نمیشود هر وزیری به فراخور سیاستهای حزبی خود عمل کند. این موضوع برای برخی جریانات داخل عراق گران آمد؛ از جمله بازماندگان رژیم گذشته که عمدتا بعثیها هستند.
او ادامه داد: «اقدام دیگری که آمریکاییها در زمینه تضعیف ارتش عراق کردند، این بود که در برخی مناطق، تشکیلاتی به نام شوراهای بیداری (مجالس الصحوات) ایجاد کردند. بعد بهزور به دولت تحمیل کردند که اینها باید وارد ارتش شوند. این دیگر چه ارتشی میشود!؟ اینکه ارتش عراق امروز متهم میشود، یکی از ریشههایش این است که آمریکاییها توان دفاعی ملت عراق را تخریب کردند.»
دلیل حمله داعش
این دیپلمات راجع به دلایل انتخاب زمان کنونی برای حمله داعش به عراق توضیح میدهد: «به هر حال عراق بعد از برگزاری انتخابات حماسی و با مشارکت حداکثری در آستانه تشکیل دولت جدید بود. اتفاق بعدی انتخاباتی بود که در سوریه انجام شد و به اذعان دوست و دشمن و مخالف و موافق، این انتخابات پس از سه سال آتش جنگ در این کشور، مترادف با یک رفراندوم شد. کاندیدای اول درصد بالایی از رای مردم را به خود اختصاص داد و بیشترین آرا را نیز از جامعه اهل سنت جذب کرد. این یک رفراندومی بود برای مشروعیت این نظام و یک نه بزرگ به همه حرکتهای تروریستی که علیه دولت و مردم سوریه تحت عنوان حمایت از مردم توسط مثلث «ارتجاع عرب»، «صهیونیسم» و «آمریکا» صورت گرفت. بنابراین عراق در آستانه تشکیل دولت جدید توسط پارلمان جدید بود. برآیند نتایج انتخابات در دو کشور این نوید را میداد که دولتهای جدید، دولتهای مقتدرتری خواهند بود. وقتی به عراق نگاه میکنید، با وجود نابسامانیها و مشکلات موجود و نیز اتهاماتی که به دولت زده میشد از جمله ناکارآمدی، موفق نبودن در ایجاد رفاه و نیز وجود مشکلات امنیتی، اما مردم به ندای مرجعیت مبنیبر مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح لبیک میگویند. ترکیب پارلمان جدید نشان میدهد که پارلمان قویتری خواهد بود؛ زیرا چهرههای مردمیتر، انقلابیتر و نیروهای جهادیتر، در جمع کاندیداهایی که پیروز شدند وجود دارند.»
کاظمی قمی تاکید کرد: «از طرف دیگر، فضای سیاسی عراق به این سمت میرفت که دولت جدید چندان بر پایه یک عرف توافقی شکل نگیرد، بلکه بر مبنای اکثریت سیاسی شکل بگیرد. البته معنای این حرف، این نیست که دولت جدید از احزاب و فراکسیونها استفاده نکند، بلکه به این معنا بود که دولت جدید بر پایه یک توافق طایفهای نباشد که مثلا بگوییم رئیسجمهور برای این طایفه، رئیس مجلس برای این طایفه؛ زیرا تجربه دو دوره دولت در عراق نشان داد که در هر جایی اختلافی بین این فراکسیون یا حزب با رئیس دولت صورت میگیرد، زود تهدید به عقبنشینی و اصطلاحا آبستراکسیون میکنند. یک کشور بحرانزده و ملتهب را نمیتوان با این وضعیت مدیریت کرد. کشورهایی مثل عراق که هنوز یک شرایط استقرار به مفهوم کامل را ندارند، مدیریتی فراتر از ادارهکننده میخواهند؛ یک فرماندهی لازم دارند. در این فرماندهی نمیشود هر وزیری به فراخور سیاستهای حزبی خود عمل کند. این موضوع برای برخی جریانات داخل عراق نگرانکننده و گران آمد؛ از جمله بازماندگان رژیم گذشته که عمدتا بعثیها هستند. طبیعتا این دوره به این دلیل سرنوشتساز بود که اگر این دولت و پارلمان قوی شکل میگرفت، میتوانست با کمک مردم بر تروریسم، مشکلات و ناامنی آنهایی که امروز در برابر مردم عراق ایستادند، فائق بیاید. در حقیقت در این مقطع نظام سیاسی عراق بعد از چند دوره تثبیت میشد.»
سفیر پیشین ایران در عراق در نهایت راجع به عملکرد جمهوری اسلامی در قبال تحولات اخیر عراق میگوید: «مبارزه با تروریسم، روندی بینالمللی است و طبیعی است که جمهوری اسلامی در این روند مشارکت فعال داشته باشد. از سوی دیگر دولت عراق دولتی کاملا قانونی و مشروع است و بنابراین هرگونه کمکی که از ایران بخواهد، ما میتوانیم سخاوتمندانه به دولت برآمده از ملت عراق کمک برسانیم.»
ارسال نظر