در پی برنامه عمل ژنو و مذاکره ایران با گروه ۱+۵ بحث و گفت‌وگو پیرامون پرونده هسته‌ای ایران به صور گوناگون در سرتاسر جهان تبدیل به بخشی از تحلیل‌های روزانه سیاسی شده است و از ابعاد مختلفی به این توافق و تفاهم اولیه یا موقت نگریسته می‌شود. سید محمد کاظم سجادپور استاد دانشکده روابط بین‌الملل وزارت خارجه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی با پرداختن به دو دیدگاه خوش‌بینانه و بدبینانه در زمینه توافق هسته‌ای، تحلیلی ارایه کرده است که می‌تواند حاوی نکات مهمی باشد. سجادپور می‌نویسد: دیدگاه خوش‌بینانه بر این باور است که با این موافقت موقت، تحریم‌ها تمام شده و فصل نوینی در روابط خارجی ایران با غرب به‌خصوص آمریکا، آغاز شده و همه مسایل حل می‌شود. در این نگرش که آکنده از امید و آرزو است، بین آمال و آرزوها و تحلیل سیاسی، شکاف وجود دارد. این دیدگاه بسیار

کل گراست و از توجه و دقت در جزییات برخوردار نیست و به گونه‌ای واکنش گرا بوده و بدون در نظر گرفتن پیچیدگی‌های فنی، حقوقی و سیاسی، در بین همه بازیگران امیدوار است که باز سرعت دنیای جدیدی از تعاملات آغاز شود. انتظارات به وجود آمده از این نوع نگرش تامین‌کننده منافع ملی ایران نیست.

در مقابل دیدگاه بدبینانه با نگاهی بسیار جزءگرایانه، با طرح داده‌ها و ستاده‌ها در واقع صرفا متن توافق‌نامه از دیدگاه شناختی، سیاسی و روانی خود نگریسته و به آنکه فرای این متن به شکل دادن آن انجامیده توجهی ندارد. سجادپور معتقد است: این دیدگاه بدبینانه که نه فقط در ایران، بلکه در منطقه و ایالات متحده نیز وجود دارد، با این پیش فرض به متن نگاه می‌کند که توافق بین ایران و کشورهای غربی ذاتا غیرقابل دسترسی است؛ هرچند که در دو سوی این نگرش افراد و جریانات سیاسی با دیدگاه‌های متضاد وجود دارد، ولی همگی بسیار جزءگرایانه به متن توافق‌نامه پرداخته و آن را با شاقول سیاسی خود می‌سنجند. آنچه این دیدگاه به آن نمی‌پردازد، آن است که مذاکره یک روند است، مذاکره برای رسیدن به توافق صورت می‌گیرد و در هر توافق داده و ستاده‌هایی بر اساس واقعیت‌های موجود مبنا قرار می‌گیرد. این دیدگاه نیز تامین کننده منافع ملی ایران نیست. چون با تقطیع و جدا کردن برخی از کلمات و واژه‌ها از متن پیچیده مذاکره چند جانبه سعی دارد که جلوی هر نوع توافقی را سد کند و دستاوردهای مذاکراتی را تبدیل به شکست‌های مذاکراتی کند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه برنامه اقدام ژنو بدون تردید زلزله‌ای سیاسی در منطقه و جهان را در پی داشته است، می‌گوید: جناح‌ها و گروه‌هایی که در بین برخی از اعضای GCC، همینطور در درون رژیم صهیونیستی و در ایالات متحده در پی تندتر کردن و حتی ایجاد برخورد نظامی بین واشنگتن و تهران بودند، به قدری ناراحت، دلخور و دل زده‌اند که با کمتر رخداد دیگری قابل مقایسه است. این بیانگر واقعیتی استراتژیک در منطقه و جهان است و واقعیت آن است که بر اساس هر تفسیری که از برنامه اقدام ژنو ارایه شود، برنامه غنی‌سازی ایران یکی از اجزای جدا نشدنی این موافقتنامه است و این به معنی پذیرش واقعیت‌های مربوط به جمهوری اسلامی ایران است.

خلاصه آنکه در عین حفظ خوش‌بینی و امیدواری نباید در این بُعد اعتدال را از دست داد. آنچه لازم است داشتن یک تصویر کلان از این دستاورد مهم دیپلماتیک است.