دیدار حسن روحانی با همتای فرانسوی‌اش فرانسوا اولاند و دیگر مقام‌های غربی در جریان نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در کنار سخنرانی اوباما، فضایی از خوش‌بینی را نزد جریان‌های سیاسی و دیپلماتیک درگیر در مسائل خاورمیانه به وجود آورده است. در این میان عده‌ای انتقادها را به آنجا رسانده‌اند که باراک اوباما، رییس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا را ضعیف توصیف کرده‌اند که از قضا عمده این منتقدین در زمره متحدان آمریکا قرار دارند. در این میان این سوال مطرح است که آیا ایران تغییر کرده یا غرب؟این صحیح است که رییس‌جمهوری ایران، هر کسی که باشد، نظر و تاثیرش در سیاست خارجی کشورش موثر است؛ اما در نهایت باید در خط رهبری و توصیه‌های او حرکت کند. برداشت منطقی این است که آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب ایران نباید از تحرکات دیپلماتیکی که روحانی رهبری می‌کند، به دور باشد. به روشنی می‌توان دید که تغییر در تهران به دلایل مختلف آغاز شده و ایران به سمت اعتدال متمایل شده است، نتیجه این تحول بدون هرگونه مقدمه‌ای به اینجا رسیده که رییس‌جمهوری جدید توانسته کشورش را از «محور شر» به «محور خیر» هدایت کند تا قطعه غایب پازل نقشه‌های سیاسی تکمیل شود.واقعیت این است که ایرانی که با تمام قوا درگیر جنگ در سوریه شد، اکنون به این درک رسیده که صرف نظر از ایالات متحده و هم‌پیمانانش در حمله نظامی به سوریه نقطه تحولی در سیاست حاکم بر این محور ایجاد شده است. اوباما در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر لزوم دست یافتن به راه‌حل سیاسی با همکاری روسیه و شورای امنیت تاکید و اشاره کرد که امکان حل قضیه پرونده هسته‌ای ایران بدون توسل به زور نیز وجود دارد همان‌طور که در سوریه از طریق گفت‌وگو با جریان‌های درگیر در این مساله مانع جنگ شدیم.

ایرانی‌ها با سخنرانی رییس‌جمهوری آمریکا به‌وسیله سخنرانی مشابهی مقابله کردند، روحانی اعلام کرد که کشورش تلاش نمی‌کند تا به سلاح هسته‌ای دست یابد؛ چراکه آن را از لحاظ اسلامی حرام می‌داند و بر استفاده از انرژی هسته‌ای برای اهداف صلح‌آمیز تاکید کرد.تنها تفسیری که از نرمش در اظهارات دو طرف آمریکایی و ایرانی می‌توان برداشت کرد این است که هر دو طرف قانع شده‌اند که راه‌حل نظامی برای سوریه ممکن نیست، برای همین بر سر نقطه‌ای روشن با یکدیگر تلاقی کردند.

منبع: الحیات/ دیپلماسی ایرانی