ظریف آمریکا را به سنتشکنی وا میدارد؟
تهران هفته گذشته اعلام کرد که پرونده هستهای را به وزارت خارجه میسپارد و احتمالا شخص محمدجواد ظریف، وزیر خارجه، ریاست مذاکرات هستهای با گروه ۱+۵، را بر عهده میگیرد. از سال ۲۰۰۳، شورایعالی امنیت ملی ایران مسوول پرونده هستهای ایران بوده و دبیر این شورا نیز ریاست تیم مذاکرهکننده هستهای را بر عهده داشته است. شورایعالی امنیت ملی ایران که در سال ۱۹۸۹ در ایران بنیانگذاری شد، شامل روسای سه شاخه از دولت، رییس شورایعالی فرماندهی نیروهای مسلح، مسوول امور طراحی و تامین مالی، دو نماینده از جانب رهبری، وزرای کشور، خارجه، اطلاعات و وزیری مرتبط با موضوع و عالیترین مقامات نیروهای مسلح و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است.
تهران هفته گذشته اعلام کرد که پرونده هستهای را به وزارت خارجه میسپارد و احتمالا شخص محمدجواد ظریف، وزیر خارجه، ریاست مذاکرات هستهای با گروه ۱+۵، را بر عهده میگیرد. از سال ۲۰۰۳، شورایعالی امنیت ملی ایران مسوول پرونده هستهای ایران بوده و دبیر این شورا نیز ریاست تیم مذاکرهکننده هستهای را بر عهده داشته است. شورایعالی امنیت ملی ایران که در سال ۱۹۸۹ در ایران بنیانگذاری شد، شامل روسای سه شاخه از دولت، رییس شورایعالی فرماندهی نیروهای مسلح، مسوول امور طراحی و تامین مالی، دو نماینده از جانب رهبری، وزرای کشور، خارجه، اطلاعات و وزیری مرتبط با موضوع و عالیترین مقامات نیروهای مسلح و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است. طبق قانون اساسی، تمامی تصمیمهایی که در شورایعالی امنیت ملی اتخاذ میشود باید پیش از تبدیل به سیاست رسمی کشور، به تایید مقام معظم رهبری برسد. از برخی جهتها، انتقال پرونده هستهای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه چیزی را تغییر نمیدهد. چرا که در نهایت این رییسجمهور است که دبیر شورایعالی امنیت ملی را تعیین میکند.
در گذشته، رهبری چنین اختیاری را برای روسایجمهور در نظر گرفتهاند. برای مثال، محمود احمدینژاد توانست علیه علی لاریجانی در شورایعالی امنیت ملی موضعگیری کند باوجود اینکه وی روابط نزدیکی با بیت رهبری دارد.
علاوه بر این، با اینکه وزیر خارجه به پرونده هستهای میپردازد، ایران به خوبی نشان داده که همچنان شورایعالی امنیت ملی در راس سیاستگذاریهای استراتژیک شامل پرونده هستهای و مذاکرات مربوط به ان قرار دارد. زیرا تصمیم هایی که در این شورا اتخاذ میشود باید به تایید رهبری برسد، و در نهایت تصمیمگیری در سیاست هستهای و مذاکرات بر عهده شخص ایشان است.
البته هنوز تصمیم انتقال پرونده به وزارت خارجه و ریاست ظریف بر تیم مذاکره کننده هستهای نهایی نشده است. با این وجود، اشاره به این موضوع از زبان مقامات دولت جدید ، نشانهای به شمار میرود که ایران برای غرب و به خصوص آمریکا ارسال میکند.
هرچند جمهوری اسلامی همواره دشمن دنباله روی از سیاستهای آمریکا بوده، اما شماری از اعضای کابینه دولت جدید در دانشگاههای آمریکا تحصیل کردهاند. در مقابل آمریکاییها نیز مناظرههای مربوط به ایران را به دقت زیر نظر دارند و رفتار خود را متناسب با آن تنظیم میکنند. برای مثال، زمانی که مقامات عالی ایران با تلاش دولت احمدینژاد به منظور نهایی کردن توافق تبادل سوخت در اواخر سال ۲۰۰۹، مخالفت کردند، غرب به این نتیجه رسید که رهبران ایران مخالف معامله با آمریکا هستند. در مقابل زمانی که سعید جلیلی به عنوان نماینده رهبری در مذاکرات هستهای حاضر بود، واضح بود که نوعی تمایل برای به نتیجه رسیدن وجود دارد.
تصمیمگیری برای اینکه وزیر خارجه سکان پرونده و مذاکرات هستهای را به دست بگیرد نیز در نخستین مرحله باید نشانه مشابهی برای غرب تفسیر شود. از زمانی که روحانی بهعنوان رییسجمهور جدید ایران انتخاب شده، بدبینیها در غرب، سطح توقعها از توافق احتمالی بر سر پرونده هستهای را پایین آورده است.
با قدرت دادن به وزارت خارجه در زمینه مذاکرات هستهای، در واقع دولت روحانی میخواهد به غرب نشان دهد که از قدرت مانور لازم در مذاکرات پیش رو برخوردار است. از سوی دیگر، وزارت خارجه بر خلاف شورای عالی امنیت ملی، مستقیما به روحانی گزارش میدهد. این در حالی است که روحانی علیاکبر صالحی، وزیر خارجه سابق را به عنوان رییس سازمان انرژی اتمی معرفی کرده است.
با این حال این احتمال وجود دارد که ایران انگیزههای دیگری در تقویت وزارت خارجه داشته باشد که از جمله آنها میتوان به ارتقای سطح مذاکره با گروه ۱+۵ اشاره کرد؛ که این به نوبه خود میتواند برای آمریکا دردسرساز باشد.
هرچند هنوز قطعیتی وجود ندارد، اما احتمال اینکه ظریف ریاست هیات مذاکرهکننده هستهای را بر عهده بگیرد، زیاد است. همانگونه که بسیاری باور دارند، این میتواند نشانه مثبتی برای غرب باشد، چرا که ظریف چهرهای پراگماتیک است که روابط خوبی با همتایان غربی خود دارد.
اما این شرایط میتواند آمریکا را در موقعیت دشوار انتخاب نماینده برای اعزام به مذاکرات قرار دهد. به طور سنتی مقام چهارم در وزارت خارجه آمریکا یعنی دستیار وزارت خارجه در امور سیاسی، در مذاکرات هستهای با ایران حضور داشته است. اما در صورتی که ایران محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کنونی را به دور بعدی مذاکرات اعزام کند، آمریکا نیز باید مقامی همسطح او را به این نشست بفرستد که کسی جز جان کری، همتای آمریکایی ظریف نخواهد بود.
این روند، سطح مذاکرات را به طور چشمگیری افزایش میدهد، و شاید همان چیزی باشد که دولت اوباما از آن پرهیز دارد. به این ترتیب در صورتی که کشورهای دیگر حاضر در گروه ۱+۵، در صورت حضور ظریف، وزرای خارجه خود را به مذاکرات بفرستند، برای واشنگتن دشوار خواهد بود که از چنین نتیجهای پرهیز کند.
ترجمه: دیپلماسی ایرانی
منبع: سایت دیپلمات
ارسال نظر