مدیر نشر موسیقی هرمس از وضعیت صنعت موسیقی ایران گفت
صداوسیما حق مولف را نادیده میگیرد
موسیقی که هر کدام از ما به صورت سیدی و نوار در خانه، محل کار، اتومبیل، رستوران، یک فروشگاه مرکز تجاری و... هر روز گوش میدهیم و از آن لذت میبریم و حتی گاهی با آن همراهی میکنیم، شاید ندانیم که جدای از هنرمندان حاضر در آن افراد دیگری نیز حضور دارند.
غزال صادقی
موسیقی که هر کدام از ما به صورت سیدی و نوار در خانه، محل کار، اتومبیل، رستوران، یک فروشگاه مرکز تجاری و... هر روز گوش میدهیم و از آن لذت میبریم و حتی گاهی با آن همراهی میکنیم، شاید ندانیم که جدای از هنرمندان حاضر در آن افراد دیگری نیز حضور دارند. عکس: سامان دزیانیان
در ایران با وجود مشکلات اقتصادی فراوانی که در سر راه این صنعت وجود دارد به طور متوسط یکمیلیون نفر به صورت حرفهای به فعالیت در صنعت موسیقی میپردازند. صنعت نشر موسیقی یکی از مهمترین و پولسازترین شاخههای صنعت در دنیا به شمار میرود و حتی میتواند شانه به شانه سینما درآمدزا باشد به صورت مثال صنعت موسیقی سومین صنعت پولساز کشور سوئد است و هر چند به نسبت سینما در ابتدای راه است اما با این وجود میتواند به عنوان یکی از ارکان صنعت و درآمدزا برای یک کشور مطرح باشد. پیشینه موسیقی در کشور ما به پیش از انقلاب بازمیگردد اما شکلگیری و گسترش آن به ۱۵سال پیش بازمیگردد و با اطمینان میتوان گفت این صنعت هنوز با شکوفایی خود فاصله بسیار زیادی دارد. در ارتباط با چگونگی و روند رشد و توسعه صنعت موسیقی در ایران با رامین صدیقی، مدیر نشر موسیقی هرمس گفتوگویی کردیم. تحصیلات و تخصص وی مهندس صنایع و برنامهریزی استراتژیک - کنترل پروژه است، قبل از هرمس، به عنوان مشاور با بعضی موسسات همکاری میکرد و یکی از مهمترین فعالیتهای وی در زمینه همکاری با موسسه شهر کتاب است. فعالیت خود را در این مرکز از سال ۱۳۷۹ آغاز کرده است و با اینکه مدت کوتاهی از فعالیت این مرکز میگذرد اما انتشار بیش از دوازده اثر و برگزاری چندین کنسرت در داخل و خارج از کشور را در کارنامه کاری خود دارند.
برداشت شما از وضعیت موسیقی ایران به عنوان یک صنعت بعد از انقلاب چگونه است؟
این صنعت از ابتدای انقلاب وجود داشت شاید در ابتدا ابعاد کوچکتری را شامل میشد، در ایران در دورههای خاصی همیشه بر روی موسیقی نظارت میشد اما انحصار در آن وجود نداشت. به طور مثال وزارت ارشاد دفتری دارد به نام دفتر موسیقی که قبلا مرکز موسیقی بود و قبلتر از آن به نام مرکز سرودهای انقلابی بوده است و در واقع قوانین و چارچوبهایی را که وزارت ارشاد بر اخذ انتشار یک اثر تصویب میکند توسط آن اجرا میشود.
به نظر شما چه مشکلاتی بر سر راه این صنعت وجود دارد؟
یکی از مهمترین مشکلات و موانعی که بر سر راه این صنعت وجود دارد مشکل قانون کپیرایت و رعایت نشدن حقوق مولف است، چون ما از کشورهایی نیستیم که عضو کنوانسیون رم باشیم و این مشکل بزرگ سالهاست که شامل حال ما میشود. جالب است که بدانید این قانون در مجلس پیش از انقلاب در سال ۱۳۴۸ تصویب شد، اما عملا در حوزه موسیقی از همان ابتدا نیز به درستی اجرا نشد. صنعت موسیقی به شدت به قانون کپی رایت وابسته است و نسبت به هنرهای دیگر به شکل تنیدهتری درگیر این موضوع است. این مشکل مسائل اقتصادی را نیز به دنبال دارد.
سرقت آثار هنری چگونه صورت میگیرد؟
وقتی از تولیدات هنری یک شخصی استفاده شود و شخص هیچ فایدهای از این کار نبرد، هنرمند عملا با بازاری روبهرو میشود که در اختیارش نیست و هنرمند را از این بازی حذف میکند. مشکل بعدی نیز این است که هنرمند برای مقابله با این مساله باید به نوع دیگری برخورد کند و کالاهای خود را به قیمت غیرواقعی ارائه دهد تا بازار غیررسمی را بشکند و نتیجه آن این میشود که وقتی یک کالایی در ایران تولید میشود و شما آن را با یک کالای مشابه در کشورهای دیگر مقایسه کنید چیزی حدود یکهفتم تا یکهشتم آن است. اگر قرار باشد ارزش کالای خود را به قیمت واقعی نزدیک کند بازار سیاه و غیرمجاز او را از بین میبرد. به طور مثال در حال حاضر در دنیا برای خرید یک CD اورجینال باید مبلغی در حدود ۱۴ تا ۱۵دلار بپردازید و همین آلبومها را با قیمت بسیار کمتری در ایران به بازار ارائه میدهند.
چه راهکارهایی برای جلوگیری از ضرردهی گروههایی که مخاطب خاص دارد وجود دارد؟
چه در ایران و چه در کل دنیا پاپ و راک طرفداران بیشتری دارد و حوزههای دیگر طرفداران کمتر و به تبع تیراژ تولید پایینتری نیز دارند. قانون کپیرایت برای این شاخه کاربرد بیشتری دارد، مثل حقوق پخش از رادیو، تلویزیون، استفاده از موسیقی برای مصارف ثانویه.
به عنوان مثال زمانی که وارد یک فروشگاه میشوید و موسیقی پخش میشود در رستوران یا حتی آسانسور، همه اینها جزو حقوق یک محصول محسوب میشود، اما چون این قانون شامل حال موسیقی نمیشود، نمیتوان احقاق حق کرد. تمام این فروشگاهها، رستورانها، مغازهها مراکزی هستند که قسمتی از آوردشان، به خاطر موسیقی است، اما حق مولف آن در ایران پرداخت نمیشود.
آیا حق مولف در رسانههای ملی مانند رادیو و تلویزیون رعایت میشود؟
حق و حقوق مولف قاعدتا باید از این مجاری تامین شود، اما حتی این مکانهای مهم ملی نیز این حقوق را نادیده میگیرند در حالی که اگر دقت کنید میبینید که هر کدام از این کانالها مدت زمان زیادی را با موسیقی پر میکند و در این چندسالی که این قانون مدون شده است فقط صنعت سینما آن هم در پنج، ششماه پیش بود که با کمک رسانهها و انعکاس آن به مجلس و با وجود حاشیههای بسیار و اعتراضات تهیهکنندگان کپیهای غیرمجاز و قاچاق تاحدی جمعآوری شد. ولی چون موسیقی به پرزرق و برقی سینما نیست و کمتر در چشم و اذهان دیده میشود به آن جدی نگاه نمیشود.
علت و ریشه این بیتوجهیها در چیست؟
این بحث فقط به مسوولان برنمیگردد، ما جامعهای داریم که پذیرای این واقعیت نیست و یکسری مسائل را جزو حق مسلم خود میدانیم و با آن مانند هوا برخورد میکنیم. مثلا کسی به ما نمیگوید برای استنشاق هوا باید پول بدهید، پس در هر مکانی که باشیم میتوانیم از اکسیژن آن محل به صورت رایگان استفاده کنیم. خیلی از مخلوقات هنری مثل موسیقی، تئاتر، فیلمنامه، کتاب و... که ارزش دارد نیز شامل همان روال شده است. ما تا ۳۰سال پیش فقط مصرفکننده فرهنگی بودیم و تا وقتی هم که صرفا مصرفکننده بودیم هیچ مشکلی نداشتیم که یک سرقتکننده هستیم. این داستان دهها سال است که در مملکت ما اتفاق میافتد و مسوولان ما نیز مثل مردم همین جامعه هستند و هیچ زمان این قضیه برایشان جدی نبود.
چرا هر روز از میزان فعالان اقتصادی در زمینه موسیقی کاسته میشود؟
این به وضعیت اقتصادی کشور برمیگردد و اینکه مردم علاقهمند به فعالیتها و انجام کارهای زودبازده، با سوددهی فراوان هستند. پس وقتی کسی میتواند با ساخت یک ساختمان ثروت فراوانی داشته باشد هیچ زمان سرمایه خود را وارد کاری که بازدهی کمتری دارد و حتی امکان دارد در مواردی به سوددهی هم نرسد، نمیکند و ترجیح میدهد کاری را انجام دهد که هیچ تغییر اجتماعی یا سیاسی بر روی آن تاثیر نگذارد و این یک پدیده اجتماعی است که از تبعات اقتصادی کشور ریشه میگیرد.
چه آماری از فعالان عرصه موسیقی در ایران وجود دارد؟
به جرات میتوان گفت موسیقی در ایران صنعت کوچکی نیست. درحالحاضر شاید نزدیک به یکمیلیون نفر از این صنعت امرارمعاش میکنند از جمله خواننده، آهنگساز، نوازنده، عوامل فنی، پشتیبانی و... . اما از آنجا که این صنعت، صنعت دیربازدهی است و زیرساخت بیماری دارد و ریسک در آن بسیار بالا است. صاحبان سرمایه ترجیح میدهند سرمایهشان را جای دیگر خرج کنند.
اصلیترین فعالیت شما چیست و چه مشکلاتی در سر راه انتشار آلبوم دارید؟
کار ما تولید و انتشار موسیقی است و مشکل اصلی ما مسائل مالی است که دخل و خرج ما با هم همخوانی ندارد. شاید سودی که یک شرکت موسیقی برای یک آلبوم میکند چیزی بیشتر از چهار یا پنجدرصد نباشد و طی مدت زمان پنج- شش سال این میزان سوددهی اصلا کافی نیست.
آیا در ایران آلبومهای موسیقی به لحاظ فنی در سطح استاندارد حرفهای تولید میشوند؟
تولید موسیقی در ایران کاملا به صورت حرفهای انجام میشود و میتوان گفت از لحاظ فنی قابل مقایسه با کشورهای اروپایی هستند. شاید اثری که تولید میشود باب طبع هر سلیقهای نباشد، اما از لحاظ استودیو با ضبط و دیگر مسائل فنی مشکلی نداریم.
شما به عنوان یک ناشر و تهیهکننده موسیقی چه تلاشی در ارتباط با اجرا شدن قوانین کپیرایت در ایران انجام دادهاید؟
ما از طریق نشریه خودمان و بقیه نشریات به طور مرتب در ارتباط با مسائل کپیرایت مطالب مختلفی چاپ میکنیم نشست و سمینار برگزار میکنیم، حتی برای دانشجویان موسیقی و حقوق دانشگاه تهران سلسله نشستهایی را برپا کردیم. در دوران وزارت سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی حتی پیشنویس لایحهای را با کمک معاون وزیر آماده کردیم تا در کمیسیون فرهنگی مجلس وارد شور شود ولی اتفاقی نیفتاد. از طرفی در برخورد با مخاطبان نیز سعی میکنیم به صورت غیررسمی عمق این موضوع را تشریح کنیم.
آیا اجرای کنسرت جزو فعالیتهای اصلی شماست؟ و میتواند به عنوان یک فعالیت مهم درآمد داشته باشد؟
خیلی زمانها کنسرت درآمدزا نیست و زیانده هم هست اما میتواند به عنوان یک فعالیت مهم برای درآمد باشد اصلیترین کارها انتشار است و ما فقط برای هنرمندانی کنسرت میگذاریم که با ما همکاری میکنند و کارشان قابل اجرای زنده است ولی کنسرت برای هنرمندان میتواند منابع درآمد باشد.
چه مشکلاتی برای اجرای کنسرت وجود دارد؟
بحث اقتصادی که مخاطبان کم باشند یا زیاد، فروش بلیطها به چه صورتی باشد. در تهران به عنوان پایتخت ایران مکان مناسب برای اجرای کنسرت نداریم و در حوزه موسیقی به جز ۲ یا ۳ محل مناسب که دارای استانداردهای نسبی هستند محل دیگری نداریم. تالار وحدت، فرهنگسرای نیاوران و بهمن هستند ولی مکانی برای ساخت و استفاده، برای این منظور ساخته نشده است. تالار وزارت کشور که یک ساختمان بتونی است و ۱۵درصد صندلیهای آن دید به هیچ جا ندارد و زمان مفید هم برای اجرای یک کنسرت با در نظر گرفتن ایام سوگواری و عید نوروز شاید به ۷ ماه محدود باشد و شاید پیدا کردن مکان برای این مدت مشکل باشد و صدور مجوز که پروژهای طولانی نیست، یک زمان امکان دارد دو هفته به طول بکشد و زمان دیگر چند ماه، به خصوص تا دنبال حامیان مالی بگردید و این در واقع زمان بر بودن گرفتن مجوز برگزارکنندگان را با تردید مواجه میکند برای اینکه زمان کافی وجود ندارد که پشتوانه اقتصادی مناسب را فراهم کنند. در همه جای دنیا یک برگزارکننده چیزی در حدود ۲ یا ۳ ماه فرصت دارد تا یک منیجر مناسب برای خود پیدا کند اما این کار در ایران ۱۰ الی ۱۵ روز است که بسیار فرصت کمی است.
درآمدهای یک کنسرت از چه منابعی تامین میشود؟
اصل تامین هزینههای یک کنسرت با بلیط فروشی است که میتواند یک فعالیت زنده سودآور باشد و یا زیانآور و با برآوردها یا هماهنگ بوده یا طبق پیشبینی انجام نشده، زیان کنیم.
یک کنسرت چه هزینههایی دارد؟
سالن وزارت کشور با نور و صدا و حمل و نقل شبی ۹میلیون اجاره و ۲میلیون هزینه عوامل راهنما، مبلغی برای اماکن نیروی انتظامی شبی ۲میلیون، هزینه نور ۵/۱ تا ۲میلیون، هزینه صدا و تجهیزات و میکروفون برای ۱ میکروفون ۱۸۰ تا ۱۹۰هزار تومان( ۲۷تا میکروفون) هزینه چاپ و بلیت و تبلیغات، کمیسیون و دستمزد محل بلیتفروشی، هزینه هنرمند که ۷ یا ۸ماه تلاش کرده که یک کار را به روی صحنه ببرد،که در نتیجه برای هر شب ۳۰ تا ۴۰میلیون هزینه است حالا یک نفر در سالن بیاید یا ۳هزار نفر فرقی نمیکند این مبلغ پرداخت شده و شما تمام منبع درآمدتان همان بلیتفروشی است و یک سری هم بلیت میهمان دارید و وزارت کشور ۲۸۰۰ صندلی قابل فروش دارد و هر صندلی ۱۶هزار تومان و ۴۸میلیون در بهترین حالت به دست میآید
چگونه از شکل گرفتن بازار سیاه جلوگیری میکنید؟
خوب یک کاری مثل شجریان ۶ شب که اجرا کردند ۱۸۰۰ نفر رفتند اما بیش از ۵۰-۶۰هزار نفر متقاضی داشت آن صندلیها پر شده پس بازار سیاه به وجود میآید و شخصی میگوید بلیت خودم را تا ۱۰۰هزار تومان میفروشم.البته راههایی هست که بتوان جلوگیری کرد مثلا ما تا آخرین روز بلیت نمیدهیم و شانس پایین میآید اما حتمی نیست.
ارسال نظر