یادداشت
برنده رقابت اقتصادی
رقابت چیست؟ چرا محرک اصلی اقتصاد در دنیا موضوعی بهنام رقابت شده است؟ منتفع این ماراتن نفسگیر چه کس و یا چه کسانی هستند؟ این بازی توسط چه کسانی شرح شده و انتفاع از آن کیست؟
محمود اسلامیان*
رقابت چیست؟ چرا محرک اصلی اقتصاد در دنیا موضوعی بهنام رقابت شده است؟ منتفع این ماراتن نفسگیر چه کس و یا چه کسانی هستند؟ این بازی توسط چه کسانی شرح شده و انتفاع از آن کیست؟ شاید بشود گفت: از ابتدای خلق بشر و پیدایش بازار رقابت به شکل ابتدایی بهوجود آمد. بشر به دنبال بهتر شدن و بهتر زندگی کردن است. این فلسفه در تاریخ انسان جاری است. درکهای متفاوت باعث اشکال مختلف شده است. رقابت در سیاست، اقتصاد، هنر، ورزش همیشه جاری بوده است. شاید اگر رقابت وجود نداشت امروز انسانی پیدا نمیشد که بتواند ۱۰۰متر را در ۱۰ثانیه بدود یعنی در ثانیه ۱۰متر به جلو برود. به ظاهر ساده ولی واقعا حیرتآور است. اگر رقابت نبود حافظ ظهور نمیکرد پیکاسو پیدا نمیشد و جهان به تحولات امروزی نمیرسید. در عرصه اقتصاد با توسعه صنعتی در جهان روز به روز شاهد سنگین شدن رقابتهای اقتصادی هستیم. شاید در دورهای امر رقابت بسیار ساده میبود ولیکن با مرور زمان این امر با هوشیاری و فشردگی بیشتری همراه میشد.
در رقابت صنعتی دو موضوع هدف واقع میشود:
الف) کیفیت محصولات
ب) قیمت
تلاش عمومی شرکتهای اقتصادی حول دو محور ذکر شده قرار میگیرد. ارائه سیستمهای بهبود، تلاش شبانهروزی جهت مشارکت سازمان و تحقیقات و پژوهش و صدها فعالیت سازماندهی میشود تا نهایتا محصولات ارائهشده از نظر کیفیت و قیمت بتواند سهم بازار خود را حفظ و توسعه دهد. مساله روشن است چه کسانی منتفع نهایی این دو فاکتور هستند؟ مردم. پس هدف نهایی رقابت بالا بردن رفاه و سطح زندگی مردم است که این نیاز با اهداف شرکتهای یکی میشود. به این مفهوم که سازمانهای اقتصادی برای بقا بهدنبال توسعه کیفی خود هستند و این هدف دقیقا در خدمت مصرفکنندگان یعنی مردم قرار میگیرد. پس برنده بازی رقابت شرکتهای اقتصادی و مردم هستند. بهنظر میرسد بهتر از این نشود. یعنی در جریان یک بازی برد - برد قرار میگیریم که یک طرف مصرفکنندگان و یک طرف شرکتهای تولیدی قرار میگیرند. در این روند است که یک خودرو ۱۵۰۰۰ دلاری ۳۰ سال پیش TOYOTA تبدیل به یک خودرو مدرن با کیفیت ۱۰۰۰۰ دلاری در دنیای امروز میشود TOYOTA به سهم خود از بازار میرسد و مردم به رفاه بیشتر با پرداخت کمتر. پس باید از رقابت اقتصادی استقبال کرد و آن را خدمتی به نوع بشر دانست. تعرفه یک ابزار مهم حمایتی و ضد رقابتی است. میزان تعرفهای محصول نشان میدهد تا چه حد آن شرکتها توان رقابتی در عرصههای اقتصادی دارند. وقتی تعرفه بالا باشد دو اتفاق میافتد:
الف - شرکت مورد حمایت از گردونه رقابت جهانی خارج میشود.
ب - مردم بایستی هزینههای بالایی را برای مصرف آن محصول به میزان تعرفه پرداخت نمایند.
اجازه دهید نگاهی به شرکتهای مهم داخلی داشته باشیم. شرکتهایی که بهدلایل مختلف از تعرفه بالا استفاده نموده و شرکتهایی که با حداقل تعرفه طی سالهای گذشته تولید مینمودهاند. شرکتهای خودروساز و لوازم خانگی عمدتا از تعرفههایی ۱۰۰ تا ۶۰درصد طی سالهای گذشته استفاده مینمودهاند این حمایت ثمری جز کاهش توان رقابتی، کیفیت پایین محصولات و .... را نداشته است. علیالظاهر بهدلیل تعرفه بالا بایستی درآمد شرکتها افزایش و از رهگذر این افزایش کیفیت تولیدات ارتقا یابد. لیکن قانون رقابت میگوید هیچگاه یک آدم چاق با عضلاتی ضعیف از پس یک دونده حرفهای برنمیآید. الزاما غذای بیشتر به معنی توانمندی بیشتر نخواهد بود. سرنوشت خودروسازهای کشور، بدهی بالا، نارضایتی مردم، مصرف سوخت بیحساب و عدم حضور در بازارهای جهانی و شکننده بوده است. به شرکتهای صدر بورس توجه نمایید. فولاد خوزستان، مپنا، شرکت مس، فولاد مبارکه و ... عموما شرکتهای هستند که طی سالهای گذشته با حداقل تعرفه ۵ تا ۲۰درصد کار کردهاند. این تعرفه پایین واحدهای مذکور را شلاق زده و قبراق تربیت نموده است. از مزیت انرژی غافل نمیشویم ولی باور کنید اگر همین واحدها تعرفه واردات بالای خود را حفظ میکردند اکنون قادر به رقابت در عرصههای جهانی نبودند. شرکتهای ذکر شده عموما در بازار صادرات نقش بالایی دارند، کیفیت تولیداتشان به گونهای است که به بازارهای مهم صنعتی دنیا صادر میشود و اطمینان سهامداران را در بررسی جلب نمودهاند. علاوه بر آن قیمت محصولات این شرکتها با بیشتر از قیمتهای جهانی به بازار داخل عرصه میشود. حتی اجرای اصل ۴۴ خود هدف نیست هدف رقابتی کردن واحدهای اقتصادی و بالا بردن بهرهوری است. بهنظر میرسد برای رفاه مردم، توانمند ساختن مجموعههای اقتصادی باید وارد این رقابت شد. این یک بازی برد - برد است مردم و شرکتهای برندگان واقعی این بازی هستند.
*رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اصفهان
ارسال نظر