دکتر حسن سبحانی

۱ - تجربه سهمیه‌بندی بنزین و تلاش برای رفع کاستی‌ها و نواقص ناشی از آن از نظر گستردگی دامنه و عمق مساله آنقدر برای اقتصاد انرژی ایران ارزشمند است که ایجاب می‌کند برای هفته‌ها و ماه‌های طولانی‌، موضوع مانند امری فوق‌العاده مهم در دستور کار دولتمردان و مجریان قانون باقی بماند و تلاش شود که گذر زمان هرگز از اهمیت و ضرورت اجرایی شدن مناسب آن نکاهد. هوشیاری در درک و رفع کاستی‌ها به نحوی که کمترین آثار منفی به اجرای سهمیه‌بندی نسبت داده شود و اهتمام برای تبیین و نمایش دستاوردها و توجیه مصرف‌کنندگان‌، از بایسته‌های ضروری این تجربه است. مساله ای که باید موضوع قاعده بودن اجرای سهمیه‌بندی و استثنا بودن مقوله انحراف از آن را برای همگان به مساله ای ملی و وفاقی سراسری تبدیل کند.

۲ - ملاحظات لازم الرعایه برای تحقق آنچه در بند «۱» آمد، ایجاب می کرد و می‌کند که دستگاه‌های مسوول به طور جدی با حرام خواری و بدرفتاری بعضی از صاحبان وسایط نقلیه عمومی برخورد کنند و دامنه بازار سیاه را تا جای ممکن محدود کنند، هر چند محاسبات و لحاظ عقلانیت درخصوص واگذاری بخشی از سهمیه تاکسی‌، وانت و نیسان نشان می دهد که با‌ عنایت به هزینه فرصت فعالیت‌های دارندگان این‌گونه خودروها نباید دامنه عرضه بنزین آنها در بازار سیاه زیاد و گسترده باشد، ولی حتی همان عرضه کم نیز در نظر مصرف‌کنندگان که از مقوله کلان موضوع نمی‌توانند استنباط درستی داشته باشند، مانند بی‌خاصیتی سهمیه‌بندی و لزوم مراجعه به بازار سیاه‌، تامین بنزین از این بازار جلوه می‌کند و میل برخی را برای تهیه بنزین و دایر کردن رفت و آمدهای خود همانند گذشته یعنی مثل دوران غیرسهمیه‌بندی دامن می‌زند.

از این جهت برخورد علنی‌، آشکار و جدی با پدیده عرضه‌کنندگان بنزین از میزان سهمیه‌ای که صرفا برای پاسخگویی به نیازهای مردمی در اختیار آنها قرار می‌گیرد، باید هر روز برای مردم گزارش شود تا قبح و زشتی و بداخلاقی معطوف به این پدیده عادی نشود و بدون ذره‌ای تردید از طریق ابطال پروانه‌ها و مجوزهای خودروهای موضوع بحث‌، اجرای جدی طرح سهمیه‌بندی به عنوان یک قاعده اجتناب‌ناپذیر‌، آثار اقتصادی اجتماعی خویش را برجای بگذارد.

۳ - از مهم‌ترین پیام‌های مربوط به سهمیه‌بندی بنزین آن بود که اصلاح رفتار جامعه‌، هم ممکن‌، مفید و هزینه‌آور است.

این تصمیم و اجرای ملی باید این مفهوم را در ذهنیت همه مردم ملکه کند که نمی‌توان بدون از دست دادن چیزی‌، مقوله دیگری را رایگان به دست آورد. از این رو کشوری که می‌خواهد روزانه ۲۰‌میلیون لیتر صرفه‌جویی کند باید آمادگی داشته باشد که هزینه‌هایی را برای آن پرداخت کند. متاسفانه اولین کسانی که به این مفهوم رخنه‌ناپذیر حمله کردند و صلابت و صحت آن را در نظر مردم سست کردند، مسوولان دولتی در سازمان جهانگردی و ایرانگردی بودند و با عنوان بنزین سفر و لزوم تدارک آن‌، این معنی را فریاد کردند که ما جزو کسانی هستیم که هم سهمیه‌بندی داریم و هم با کاهش سفر مواجه نخواهیم شد. آنچه با عنوان افزایش سهمیه و با عنوان بنزین سفر برای همه مردم در نظر گرفته شده است‌، استثنای بزرگی است که بیم مبدل شدن تدریجی آن به قاعده (با مدنظر گرفتن روش‌ها در پرداختن به این مقوله از موضوعات) می‌رود و باید مسوولان ذی‌ربط در دولت به شدت با این پدیده مقابله کنند و آنقدر ساده اندیشی در کار نباشد که کاهش سفر مورد ادعا باشد و در عین حال در هتل‌ها امکان تامین جا نباشد و قیمت آنها ثابت باشد و بدون عنایت به تقاضا و عرضه در بستر مسائل مربوط به ایرانگردی هیچ اتفاق مهمی نیفتاده باشد و لحاظ بنزین سفر مهم‌ترین اتفاقی تلقی شود که در این مقوله رخ می‌دهد.

بخش مهمی از لطمه‌های احتمالی وارد شدن خسارت به طرح بسیار مهم و حیاتی سهمیه‌بندی بنزین را متوجه همین تصمیم دولت می دانیم و بر آن هستیم که اگر امکان جبران آن وجود ندارد، باید این اولین تخطی از اصل سهمیه‌بندی آخرین تصمیم در این ارتباط باشد، وگرنه بزودی فضایی را شاهد خواهیم بود که در آن قاعده به استثنا و استثنا به قاعده در موضوع‌، تغییر مکان و موقعیت داده‌اند و این به معنی شکست پرهزینه طرح ملی در حال اجرای سهمیه‌بندی بنزین و مصرف آن است.

پایگاه خبر «الف»