انواع قراردادهای مالی از نگاه اسلام
سید عباس موسویان
از روزی که انسان، به زندگی اجتماعی احساس نیاز کرد و به داشتن روابط با همنوع خود علاقهمند شد، به تناسب نیاز و وضع اجتماعی، قراردادها و پیمانهایی را ابداع کرد. این قراردادها گرچه در ابتدای پیدایی ساده و کم بودند، با مرور زمان، توسعه کمی و کیفی یافتند و هر چه زمان پیشتر میرود، بر تنوع و تکامل آنها افزوده میشود. از آن جا که دین اسلام به عصر و زمان خاصی اختصاص ندارد، بدون اصرار بر قرارداد خاصی، اهداف خود را در بخش معاملات، طی چند مرحله عملی ساخت.
بخش دوم
سید عباس موسویان
از روزی که انسان، به زندگی اجتماعی احساس نیاز کرد و به داشتن روابط با همنوع خود علاقهمند شد، به تناسب نیاز و وضع اجتماعی، قراردادها و پیمانهایی را ابداع کرد. این قراردادها گرچه در ابتدای پیدایی ساده و کم بودند، با مرور زمان، توسعه کمی و کیفی یافتند و هر چه زمان پیشتر میرود، بر تنوع و تکامل آنها افزوده میشود. از آن جا که دین اسلام به عصر و زمان خاصی اختصاص ندارد، بدون اصرار بر قرارداد خاصی، اهداف خود را در بخش معاملات، طی چند مرحله عملی ساخت. ۱. وجوب احترام به عهد و پیمانها
یَا أَیهَا الذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به پیمانها و قراردادها وفا کنید (مائده (۶): ۱).
با توجه به این که واژه «العقود» در آیه شریفه، جمع دارای الف و لام است و جمله نیز اطلاق دارد، آیه دلیل بر وجوب وفا به تمام پیمانهایی است که میان افراد انسان با یکدیگر یا افراد انسان با خدا بسته میشود و مفهومی کاملا گسترده دارد که بر تمام جنبههای زندگی انسان، اعم از عقیده و عمل ناظر است (مکارم شیرازی، ۱۳۷۳: ۴/۲۴۴)، بنابراین، مسلمانان مطابق این آیه شریفه، موظف شدند به تمام عهد و پیمانهایی که بین خود میبندند، ملتزم باشند، به طوری که پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله میفرماید:
لادین لمن لا عهدله،
آن کس که به پیمان خود وفادار نیست، دین ندارد (مجلسی، ۱۳۷۴: ۱۶/۱۴۴)
۲. عقلایی و اختیاری بودن قراردادها
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را به باطل نخورید، مگر این که تجارتی باشد که با رضایت شما انجام گیرد (نساء (۴): ۲۹).
این آیه، زیربنای قوانین اسلامی در مسائل مربوط به معاملهها و مبادلات مالی را تشکیل میدهد، و به همین دلیل، فقیهان اسلام در تمام ابواب معاملهها به آن استدلال میکنند. قسمت نخست آیه، خطاب به افراد با ایمان میگوید: «اموال یکدیگر را از طریق نابجا و غلط و باطل نخورید»، یعنی آیه، هر گونه تصرف در مال دیگری بدون وجود قرارداد عقلایی را ممنوع ساخته، همه را تحت عنوان «باطل» که مفهوم گستردهای دارد، قرار داده است و قسمت دوم آیه، قانون کلی دیگری را به صورت جمله استثنایی بیان میکند: مگر این که تصرف شما در اموال دیگران از طریق پیمان تجاری باشد که از رضایت و اختیار دو طرف سرچشمه بگیرد، بنابراین، تمام مبادلات مالی و انواع تجارتها که میان مردم رایج است، چنان چه از روی رضایت دو طرف صورت گیرد و جنبه معقول و منطقی داشته باشد، از نظر اسلام مجاز است. (مکارم شیرازی، همان: ۳/۳۵۵).
۳. تعیین ضوابط کلی
از آن جا که انسان، افزون بر بعد عقلانی، ابعاد عاطفی، احساسی و کششهای نفسانی نیز دارد، گاه در اعمال و رفتار از مسیر عقل و عقلانیت فاصله گرفته، دچار اختلاف و تشتت میشود. در این موارد، خداوند از باب رحمت و شفقت، انسانها را به سوی آن چه صلاح و رستگاری است هدایت میکند.
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم، مگر برای این که آن چه را در آن اختلاف دارند، برای آنها روشن کنی و [این قرآن] مایه هدایت و رحمت است برای قومی که ایمان میآورند (نحل (۱۶): ۶۴).
دین اسلام با همین فلسفه، ضوابطی را برای حفظ مصالح کلی انسانها و عقلایی کردن روابط مالی، تشریع و برای مسلمانان ابلاغ کرده است که مهمترین آنها عبارتند از: اهلیت طرفین معامله، خالی بودن معاملهها از ضرر، خالی بودن معاملهها از غرر و خالی بودن معاملهها از ربا.
در یک نتیجهگیری کلی میتوان گفت: در هر زمانی، هر قراردادی که بر اساس یکی از نیازهای واقعی شکل میگیرد در صورتی که از دید مردم، عقلایی و اختیاری باشد و ضوابط کلی شرعی را رعایت کند، مورد تایید اسلام خواهد بود.
انواع معاهدههای مالی
معاهدههای مالی را میتوان از ابعاد گوناگون تقسیم کرد. در این قسمت با توجه به هدف مقاله، معاهدههای مالی را ابتدا به دو گروه انتفاعی و غیرانتفاعی تقسیم کرده، سپس با تقسیم معاهدههای انتفاعی به دو گروه مبادلهای و مشارکتی، از هر گروه به توضیح فشرده معاهدههای مورد نیاز در عملیات بانکی میپردازیم.
۱. معاهدههای غیرانتفاعی
دین اسلام، انواعی از معاهدههای مالی غیرانتفاعی را تایید و در مواردی به آنها سفارش میکند و برای آنها پاداش دنیایی و آخرتی در نظر گرفته است، معاهدههایی چون صدقه، هبه، عاریه، ودیعه، وقف و قرض بدون بهره، از این گروه به شمار میآیند. از این گروه فقط عقد قرض است که میتواند در معاملهها بانکی مطرح باشد.
قرارداد قرض در دین اسلام، از معاهدههای غیرانتفاعی است و هر نوع اشتراط زیاده، ربا و ممنوع است.
در روایات معتبری از امام صادق علیهالسلام میخوانیم:
ربای حرام، عبارت است از این که فردی به دیگری قرض دهد و شرط کند که بیشتر از آن چه گرفته، برگرداند. این همان ربای حرام است (عاملی، همان: ۱۲/۴۵۴).
نکته قابل توجه این است که گاه هر نوع قرض بدون بهرهای به خطا قرضالحسنه قلمداد میشود، در حالی که مطابق روایات اسلامی، قرضالحسنه که ثواب بسیار بزرگی دارد، نوع خاصی از قرض بدون بهره است که به قصد خیرخواهی و برای حمایت از نیازمندان داده میشود و شامل همه سپردههای جاری و قرضهای صنفی رایج بین مردم نمیشود، گرچه آنها نیز در صورت عدم وجود بهره، حلال هستند و گاهی از باب کمک به مومن ثواب دارند.
۲. معاهدههای انتفاعی
مقصود از معاهدههای انتفاعی، آن گروه از قراردادهای مالی است که انسانها برای به دست آوردن مال و ثروت به کار میگیرند و خود به دو گروه عمده معاهدههای مبادلهای و مشارکتی تقسیم میشوند.
۲-۱. معاهدههای مبادلهای
معاهدههای مالی مبادلهای، به آن نوع قراردادهای مالی گفته میشود که در آنها، اموال و منافعی در برابر پول یا مال دیگری مبادله میشود. این معاهدهها تنوع بسیاری دارند، اما تعداد معینی چون فروش اقساطی، فروش سلف، فروش دین (تنزیل)، اجاره به شرط تملیک و جعاله، قابلیت اجرا در نظام بانکی را دارند. این گروه از معاملهها ویژگیهایی دارند که در نظام بانکی، از سایر عقود متمایز میشوند.
ویژگیهای معاهدههای مبادلهای
۱. مقطعی بودن معاهدهها: معاهدههای مبادلهای، پس از پایان قرارداد به پایان میرسند و دو طرف قرارداد، مسوولیتی در برابر فعالیتهای اقتصادی و معاملههای همدیگر ندارند، برای مثال، در قرارداد فروش اقساطی، فروشنده هیچ مسوولیتی در قبال فعالیتهای اقتصادی خریدار ندارد. خریدار چه توانایی استفاده از کالاهای خریداری شده را داشته باشد یا نداشته باشد، بتواند سود انتظاری خود را از فعالیت مذکور تحصیل کند یا نه، معامله از ناحیه فروشنده، قطعی و تمام شده است. این وضعیت در اجاره، سلف و تنزیل نیز هست و با قدری تفاوت در جعاله نیز وجود دارد.
۲. رابطه بدهکار و بستانکار: پس از پایان معاهدههای مبادلهای، رابطه حقوقی متعاملین، رابطه بدهکار و بستانکار است و پس از وفا به معاهده، این رابطه به پایان میرسد، برای مثال، پس از تحقق فروش اقساطی و تحویل جنس به مشتری، فروشنده، بستانکار و خریدار، بدهکار میشود و با پرداخت قیمت کالا در سررسیدهای مقرر، رابطه مذکور از بین میرود. همین مطلب با قدری تفاوت در دیگر معاهدههای مبادلهای نیز جریان دارد.
۳. قابلیت برای نرخهای ثابت و از قبل تعیین شده: معاملههای مبادلهای، قابلیت برنامهریزی برای نرخهای سود ثابت و از قبل تعیین شده را دارند، برای مثال، یک بنگاه اقتصادی تصمیم میگیرد کالاهای خود را در سال مالی خاصی با ده درصد سود بیشتر به صورت نسیه اقساطی به فروش برساند یا املاک خود را با مبلغ معین به صورت اجاره به شرط تملیک واگذار یا اسناد تجاری را با نرخ معین تنزیل کند.
۴. عدم نیاز به نظارت و کنترل: لازمه منطقی ویژگیهای پیشین این است که پس از پایان قرارداد مالی، به نظارت و کنترل از طرف متعاقدین بر فعالیتهای اقتصادی همدیگر نیازی نباشد، چرا که نه تحولات اقتصادی کل جامعه و نه تدابیر مدیریتی بنگاه مربوط، هیچ تاثیری در مبالغ قرارداد ندارد.
۲-۲. معاهدههای مشارکتی
معاهدههای مالی مشارکتی، به آن نوع قراردادهای مالی گفته میشود که دو طرف قرارداد، در اصل مالکیت و سود و زیان فعالیت اقتصادی، یا در خصوص سود و زیان فعالیت اقتصادی با هم شریک میشوند. عقودی چون مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی، مضاربه، مزارعه و مساقات از این نوع هستند. این عقود نیز ویژگیهایی دارند.
ویژگیهای معاهدههای مشارکتی
۱. مستمر بودن قرارداد: معاهدههای مشارکتی، برخلاف مبادلهای، ماهیتی استمراری دارند و تا پایان فعالیت اقتصادی و سررسید معاهده، قرارداد، استمرار دارد، برای مثال، وقتی چند نفر جمع شده، از طریق مشارکت مدنی، سرمایه فعالیت اقتصادی را تامین میکنند تا زمانی که فعالیت مذکور ادامه دارد و شرکت منحل نشده، قرارداد استمرار دارد. همین وضعیت در دیگر معاهدههای مشارکتی نیز وجود دارد.
۲. مشارکت در نتایج سود و زیان: در معاهدههای مشارکتی، دو طرف یا اطراف قرارداد (شرکا) به تمام حوادث و پیامدهای مثبت و منفی فعالیت اقتصادی ملتزم هستند، اگر نتیجه فعالیت، سود سرشار بود، برای همه توزیع میشود و اگر ضرر بود، برای همه است و اگر هیچ چیز نبود، نتیجه، متوجه همه میشود.
۳. متغیر بودن سود: مقدار سود صاحبان شرکت، تحت تاثیر متغیرهای اقتصادی کل جامعه و متغیرهای تاثیرگذار بر خصوص بنگاه مربوطه قرار دارد، در نتیجه، در ابتدای سال مالی، گرچه میتوان با توجه به پارامترهای گوناگون، دامنه سود انتظاری را پیشبینی کرد، سود تحقق یافته در پایان دوره مالی مشخص میشود.
۴. نیاز به نظارت و کنترل: نتیجه منطقی ویژگیهای پیشین این است که شریکان و صاحبان فعالیت اقتصادی برای استیفای کامل حقوق خود، به صورت پیوسته و مستمر جریان هزینهها و درآمدها را نظارت و کنترل کنند، چون احتمال انواع اشتباههای مالی و خیانت وجود دارد.
اهداف، انگیزهها و روحیات مشتریان بانک
بانکها با دو گروه عمده از مردم به نام صاحبان سپرده و متقاضیان تسهیلات در ارتباطند و این افراد، اهداف، انگیزهها و روحیات گوناگونی دارند. نظام بانکی باید با طراحی انواع سپردهها و شیوههای اعطای تسهیلات بتواند از یک سو تمام پساندازها و وجوه مازاد مردم را جمعآوری کند و از سوی دیگر بتواند به تمام نیازهای متقاضیان تسهیلات پاسخ مثبت دهد، بنابراین، لازم است اهداف، انگیزهها و روحیات سپردهگذاران و گیرندگان تسهیلات شناسایی شود.
۱. اهداف و انگیزههای سپردهگذاران
در کشورهای اسلامی، مردم و موسسههای حقیقی و حقوقی، با اهداف و انگیزههای گوناگونی در بانکها سپردهگذاری میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
الف. حفظ و نگهداری وجوه: برخی از مردم، وجوه مازاد خود را در بانکها سپردهگذاری میکنند تا در محل مطمئنی حفظ شود و در مصارف آتی و غیرمترقبه از آنها استفاده کنند.
ب. تسهیل در مبادلههای پولی: گروهی از مردم برای استفاده از خدمات بانکی در نقل و انتقال وجوه، سپردهگذاری میکنند.
ج. کسب سود: برخی از مردم به علل گوناگون نمیخواهند یا نمیتوانند وجوه مازاد خود را سرمایهگذاری مستقیم کنند، در نتیجه، به هدف کسب سود، سپردهگذاری میکنند.
د. مشارکت در اعطای قرضالحسنه: برخی از مردم به ویژه مسلمانان، در سایه تشویقهای دینی دوست دارند بخشی از وجوه مازادشان را قرضالحسنه دهند، اما نمیخواهند یا نمیتوانند به صورت مستقیم عمل کنند و ترجیح میدهند این امر مهم را از طریق موسسههای معتبری چون بانکها انجام دهند.
ه. کمک به عمران و آبادانی کشور: مردم فهمیده و اندیشهور هر کشوری علاقه دارند وجوه مازاد خود را در اختیار بانکها بگذارند تا از طریق دستان توانمند به جریان افتد و زمینه رشد و توسعه کشور فراهم آید.
روشن است که اهداف پیشین با هم قابل جمعهستند. تنها هدف مشارکت در اعطای قرضالحسنه است که با هدف کسب سود سازگار نیست و سپردهگذار باید یکی از آن دو را با اهداف دیگر برگزیند.
۲. روحیات سپردهگذاران
به طور معمول، آن گروه از سپردهگذاران بانک که با هدف کسب سود سپردهگذاری میکنند، از جهت روحیه به سه گروه تقسیم میشوند: گروه نخست، افراد به طور کامل ریسکگریز هستند و دوست دارند بانک سود مشخص و از قبل تعیین شدهای را به آنان بپردازد. گروه دوم، افراد به طور کامل ریسکپذیر هستند و حاضرند برای سود انتظاری بالاتر، درجههایی از ریسک و مخاطره را بپذیرند و سرانجام گروه سوم، افراد متعارف و معمولی هستند که تغییرات سود را تا حدی میپذیرند و تا حدودی ریسک را قبول دارند، اما نباید میزان آن از اندازه مشخصی تجاوز کند، برای مثال اگر بانک اعلان کند برای سپردههای خاصی ۱ × X درصد سود میدهد، تحمل میکند، اما اگر این نرخ، به ۳ × X برسد، ترجیح میدهند با آن بانک تصفیه حساب کنند.
۳. اهداف و روحیات گیرندگان تسهیلات
متقاضیان تسهیلات بانکی، به دو گروه عمده تقسیم میشوند: گروه نخست، متقاضیان تسهیلات برای تامین نیازمندیهای مصرفی چون خرید کالاهای اساسی هستند. این گروه ترجیح میدهند با نرخهای ثابت و از قبل تعیین شده معامله کنند تا بتوانند برای بازپرداخت اقساط ماهیانه از محل درآمدشان برنامهریزی کنند. گروه دوم، سرمایهگذاران اقتصادی هستند که برای تامین یا تکمیل سرمایه بنگاه اقتصادی تقاضای تسهیلات میکنند. این گروه از مشتریان از جهت روحیه به سه دسته تقسیم میشوند: دسته اول افراد ریسکپذیرند و ترجیح میدهند خود عهدهدار تمام مخاطرههای بنگاه اقتصادی باشند و کسی را در جایگاه شریک نمیپذیرند و ترجیح میدهند با بانکهایی کار کنند که با قراردادهای مبادلهای و با نرخهای ثابت و از قبل تعیین شده تسهیلات میدهند. دسته دوم، افراد ریسک گریزند و ترجیح میدهند تا جایی که میتوانند مخاطرههای سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی را به دیگران منتقل کنند، در نتیجه، در تامین سرمایه نقدی نیز سراغ موسسههایی میروند که در ریسک بنگاه مشارکت کنند. دسته سوم، افراد متعارف و معمول هستند و ترجیح خاصی ندارند و متناسب با وضعیت روز و مصالح بنگاه تصمیم میگیرند و به طور معمول ترکیبی از دو نوع بدهی را دارند. بخشی از سرمایه مورد نیازشان را از موسسههای مشارکتی و بخشی دیگر را از طریق بانکها و موسسههای مالی با سود ثابت تهیه میکنند.
نقد و بررسی بانکداری بدون ربای ایران
تجزیه و تحلیل قانون و عملکرد بانکداری بدون ربای ایران به بحث طولانی نیاز دارد. در این مقاله فقط برای رسیدن به الگوی پیشنهادی، شیوههای تجهیز و تخصیص منابع را با توجه به اهداف، انگیزهها و روحیات مشتریان بانک نقد و بررسی میکنیم.
۱. شیوههای تجهیز منابع
مطابق مواد سه تا شش قانون عملیات بانکداری بدون ربا، سه نوع سپرده قرضالحسنه جاری، قرضالحسنه پسانداز و سپرده سرمایهگذاری مدتدار برای بانکها تعریف شده که هر سه با توجه به مطالب پیشگفته قابل نقد است.
۱-۱. سپرده قرضالحسنه جاری
از آن جا که انگیزه سپردهگذاران این حساب، حفظ و نگهداری وجوه و تسهیل در مبادلههای پولی از طریق خدمات بانکی است، بهکارگیری واژه «قرضالحسنه» درست نیست. گویا اطلاق این واژه بر این حسابها، از این پندار سرچشمه میگیرد که هر قرض بدون بهرهای قرضالحسنه است، در حالی که این درست نیست. مطابق مضمون آیات و روایات، قرضالحسنه هنگامی معنا مییابد که قرض دهنده برای کسب پاداش معنوی به فرد نیازمندی قرض بدون بهره میدهد، بنابراین اگر قرضدهنده با اغراض دیگری چون حفظ پول، تسهیل در معامله، نقل و انتقال وجوه و ... مبلغی را به بانک یا غیر آن بسپارد، اگر چه قرض بدون بهره و از نظر اسلام مجاز و مشروع است، عنوان «قرضالحسنه» بر آن صدق نمیکند و بیشتر سپردهگذاران حساب جاری، با چنین اغراضی سرمایههای نقدی خود را به بانکها میسپارند.
۱-۲. سپرده قرضالحسنه پسانداز
حسابهای پسانداز، از سپردههای رایج نظامهای بانکی و ویژگی آن این است که اشخاص، وجوه مازاد خود را به چنین حسابی واریز کرده، در برابر آن، دفترچه پسانداز میگیرند تا هنگام نیاز، دریافت کنند. در بانکهای سنتی به طور عموم به آنها بهره تعلق میگیرد. در بانکداری بدون ربا، پرداخت بهره ممنوع است، اما برای تشویق سپردهگذاران، جوایزی در نظر میگیرند. این جوایز از طریق قرعه، بین صاحبان حساب توزیع میشود. از آن جا که گروهی از صاحبان این نوع سپردهها، افزون بر حفظ و نگهداری وجوه، قصد کمک به اعطای قرضالحسنه و شرکت در ثواب معنوی دارند، اطلاق سپرده قرضالحسنه بر این بخش از حسابها بهجا است، اما گروهی دیگر از مردم قصد دارند افزون بر حفظ و نگهداری پول، درآمدی نیز از طریق سپردههایشان داشته باشند، در نتیجه بانکداری بدون ربا در پوشش دادن نیاز این گروه در مقایسه با بانکداری سنتی، کم دارد و مساله اعطای جوایز اولا به جهت تصادفی بودن نمیتواند در همگان انگیزه پدید آورد و ثانیا هزینههای تبلیغاتی سنگینی را نیز بر بانک تحمیل میکند.
۱-۳. سپرده سرمایهگذاری مدتدار
مطابق قانون، بانکها، وجوه سپردههای سرمایهگذاری مدتدار را در قالب حقوقی عقد وکالت تحویل گرفته، در جایگاه وکیل سپردهگذاران، در امور مشارکت، مضاربه، اجاره به شرط تملیک، معاملههای اقساطی، مزارعه، مساقات، سرمایهگذاری مستقیم، معاملههای سلف و جعاله و تنزیل (خرید دین) به کار میگیرند. بانکها اصل سپردهها را تعهد یا بیمه، و منافع حاصل از عملیات مذکور را طبق قرارداد مناسب با مدت و مبلغ سپرده با رعایت سهم منابع بانک پس از کسر هزینهها و حقالوکاله بین صاحبان سپرده تقسیم میکنند.
چنانکه از ماهیت عملیات پیدا است، سود بانک و به تبع آن، سود سپردهگذاران، به سود حاصل از معاملههای پیشگفته بستگی کامل دارد و سود برخی از آن معاملهها چون مشارکت، مضاربه، مزارعه و مساقات، در پایان دوره مالی مشخص میشود و از قبل قابل تعیین نیست، در نتیجه، سود کل بانک از قبل قابل تعیین نبوده، به سود بنگاههای اقتصادی بستگی خواهد داشت، بنابراین، سپرده سرمایهگذاری مدتدار در بانکداری بدون ربا بر فرض که بتواند نظر افراد ریسکپذیر جامعه را جلب کند، برای آن گروه از سپردهگذاران که ریسکگریز و در پی کسب درآمد ثابت برای سرمایه نقدی خود هستند، راهکاری ندارد. نتیجه کلی این که در بانکداری بدون ربا، برای آن گروه از سپردهگذارانی که میخواهند از طریق حساب پسانداز و سپرده مدتدار درآمدی ثابت داشته باشند، راهکاری نیست و سپردهای تعریف نشده است.
۲. شیوههای تخصیص منابع
مطابق قانون عملیات بانکداری بدون ربا و آییننامههای اجرایی، بانکها میتوانند وجوه حاصل از انواع سپردههای بانکی را از طریق شیوههای دوازدهگانه سرمایهگذاری مستقیم، مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی، مضاربه، مزارعه، مساقات، فروش اقساطی، سلف، اجاره به شرط تملیک، جعاله، خرید دین و قرضالحسنه به کار گیرند.
توجه به ماهیت فقهی و اقتصادی شیوههای مذکور نشان میدهد که این شیوهها قابلیت دارند همه متقاضیان تسهیلات بانکی را با تمام اهداف و انگیزهها و روحیات پوشش دهند. متقاضیان تسهیلات مصرفی و سرمایهگذاری ریسکپذیر میتوانند از شیوههای فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک، سلف، جعاله، خرید دین و قرضالحسنه استفاده کنند، چنان که متقاضیان تسهیلات سرمایهگذاری معمول و ریسکگریز میتوانند از طریق شیوههای دیگر، تقاضای تسهیلات کنند.
در مقام عمل، در بیست سال گذشته به عللی چون نبود ساختار مناسب سازمانی، تعدد بیش از حد شیوههای اعطای تسهیلات برای همه بانکها و شعب، نبود سیستم نظارتی مناسب، عدم رعایت تخصص در فعالیتهای بانکی و نبود آموزش مناسب، وقایع ذیل در اعطای تسهیلات رخ داده است.
الف. رشد کمی عقود با بازده ثابت: مطالعه عملکرد نظام بانکی نشان میدهد که سهم عقود با بازده ثابت (فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک، سلف و جعاله) به طور پیوسته افزایش یافته است، به طوری که امروزه نزدیک به ۷۰درصد تسهیلات اعطایی بانکها از طریق این شیوهها است.
ب. تغییر ماهیت عقود مشارکتی: مطالعه نوع قراردادهای مشارکت مدنی و مضاربه نشان میدهد که در این قراردادها، توجه چندانی به سودهای واقعی و تحقق یافته فعالیتهای اقتصادی نمیشود، بلکه بانک با احتساب سود انتظاری که به طور معمول از طرف شورای پول و اعتبار اعلان میشود، به صورت سود تحقق یافته، قراردادها را تنظیم و از مشتری مطالبه میکند، نتیجه این که نظام بانکی در عمل، فقط توانسته تقاضای آن دسته از مشتریان را که دنبال تسهیلات با سود ثابت هستند بر آوَرَد و راهکاری برای آن دسته از متقاضیان تسهیلات که به دنبال شریک واقعی برای بنگاه اقتصادی خود هستند، ارائه نمیکند.
ارسال نظر