اتاق‌های بازرگانی، خانه تمام رشته‌های صنعتی و افکار فعالان اقتصادی است

قسمت دوم

افرادی را باید در انتخابات اتاق‌ها انتخاب کنیم که دیدگاه‌شان ورای یک طیف فکری است

ضریب راندمان تولید چقدر بود؟

۱۱۳ درصد از ظرفیت تولید سیمان را در یک سال رکورد زدیم و درصد کلینکر بالای ۱۰۵درصد بود. خب برای یک کارخانه ۴۰ساله نکته قابل توجهی است. روند تولید در سیمان کرمان طی سه سال گذشته، یک روند افزایشی بوده است.

روند امسال چطور است؟

بدون شک امسال نیز همان روند سه سال گذشته پیگیری می‌شود. اما اگر این قطعی گاز در یک ماه اخیر را نداشتیم، وضعیت تولید دچار تعدیل نمی‌شد. وقتی گاز قطع می‌شود، مجبور هستید از سوخت مازوت استفاده کنید. از سوی دیگر استفاده از سوخت مازوت برای تولید محصول با استاندارد استفاده از سوخت گاز، اندکی زمان‌بر است. یعنی وقتی از سوخت مازوت استفاده می‌کنید باید یک مقدار تغییرات در مواد اولیه ایجاد کنید تا محصول باکیفیت مطلوب، تولید شود. متاسفانه به دلایل ناخواسته ما قطع کامل گاز داشتیم یا با نوسان تا سطح ۲۰درصد روبه‌رو هستیم.

قطع و نوسانات گاز چه مدتی است که آغاز شده است؟

بیش از یک ماه و نیم است که این مساله رخ می‌دهد. البته می‌دانید که یک خط لوله سومی از منطقه عسلویه به استان کرمان کشیده شده است که با بهره‌برداری از آن، مشکل کمبود گاز در استان کرمان و نیرو را مرتفع خواهد کرد.

این رویداد صنعتی برای سیمان کرمان می‌تواند یک مزیت جدید ایجاد کند؟ اینطور نیست؟

بله همین طور است. خط دوم نصب و کارهای فنی آن انجام شده است فقط بحث تزریق خود گاز، درون خط لوله باقی مانده است که مسوولان معتقدند که درماه جاری و همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب، این طرح رسما به بهره‌برداری برسد که اگر این اتفاق بیفتد، خبر خوبی برای ما خواهد بود. چون قطع و وصل گاز افت تولید، گرفتگی کوره و سایر مسائل فنی را به دنبال دارد.

البته این مساله فقط برای ما نبوده و سایر واحدهای تولیدکننده سیمان نیز کم و بیش با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

اگر این مسائل وجود نداشت، بی‌نظیرترین رکورد تولید تاریخ حیات سیمان کرمان را امسال جشن می‌گرفتیم. همین الان هم تا این لحظه راندمان و رکورد تولید ما بالا است.

با مسوولان شرکت گاز صحبتی ندارید؟

این موضوع فقط مربوط به استان کرمان نیست. حتی آنها برای رفع مشکلات، تلاش جدی منظور داشتند.

ما اگر یک برنامه‌ریزی کلان‌نگر و جامعی داشته باشیم،

هیچ گاه این اتفاق روی نمی‌داد. اصولا باید یک برنامه راهبردی میان‌مدت و بلندمدت داشته باشیم. یعنی یک روزی صنایع کشور به حق تشویق می‌شوند که سیستم خود را گازسوز و به مسائل زیست‌محیطی و کاهش هزینه‌ها، توجه کنند. خب بعد از مدتی می‌بینند در برنامه‌ریزی‌هایی که صورت گرفته است، به دلیل رشد غیرقابل انتظار جمعیت و تحریک تقاضا، واحدها با قطع گاز روبه‌رو می‌شوند. چرا؟ چون که تشدید سرما و بارندگی در فصل زمستان، مصرف خانگی را افزایش داده است. حال سوال این است که آیا نباید رشد مصرف در فصل سرد و گرم پیش‌بینی شود؟ خب در فصل زمستان، هوا سرد می‌شود. باران و برف می‌آید؟ اگر در فصل زمستان هوا سرد نشود و نزولات آسمانی نبارد که دیگر این زمستان نیست. این چرخش طبیعت و یک اصل ثابت شده برای نظام برنامه‌ریزی در بازار انرژی است. بنابراین وقتی ما برنامه‌ریزی می‌کنیم و صنایع را به تغییر سیستم سوخت تشویق می‌کنیم، باید میزان رشد مصرف آنها را در برنامه‌ریزی در نظر بگیریم. رشد جمعیت و رشد مصرف باید در نظر گرفته شود تا صنعت این‌گونه، با مشکل روبه‌رو نشود. من نظرم این است که باید یک برنامه کلان‌نگر و فرانگر داشته باشیم. امسال بحث گاز است، از سال آینده بحث برق نیز مطرح خواهد شد. در مورد برق هم یک روزی صنایع تشویق شدند که خودشان نیروگاه برق داشته باشند و بتوانند برق مصرفی را تولید کنند. یک روزی هم شبکه توسعه پیدا کرد و همه تشخیص داده‌اند که از امکانات شبکه سراسری استفاده کنند و هزینه استقرار سیستم برق داخلی را روی سایر امور توسعه‌ای بنگاه‌ها و واحدهای تولیدکننده سرمایه‌گذاری کنند.

اکنون مجددا موضوع استقرار و نصب نیروگاه داخلی درون کارخانه‌ها، مطرح شده است و هم‌اکنون کلیه صنایع تشویق می‌شوند که خودشان برق تولید کنند.

چون می‌دانید که تعرفه مصرف برق به ویژه در ساعات پیک یا اوج مصرف تفاوت فاحشی با سایر ساعت‌ها دارد. ما هم‌اکنون سه نوع نرخ در سه مقطع زمانی مختلف شبانه‌روز داریم که هزینه آن بسیار بالا است. البته نباید فراموش کنیم که سیاست‌گذاری صحیح بر روی قیمت حامل‌های انرژی، خودش سوق‌دهنده حرکت بنگاه‌ها به سمت مصرف بهینه و کاهش هزینه‌های عملیاتی، کاهش قیمت تمام شده محصول و درنهایت تولید رقابتی است.

شما براساس همین تفکر چه برنامه‌ای برای بهینه‌سازی مصرف سوخت در سیمان کرمان دارید؟

سال آینده برای کمک به صنعت برق، تولید پایدار و مستمر و کاهش قیمت تمام شده محصول در سیمان کرمان، بنا داریم که تا اندازه‌ای برق مصرفی را خودمان به ویژه در ساعات پیک تولید کنیم و در ساعات کم‌مصرف برق که هزینه آن نیز پایین‌تر است، از برق شبکه سراسری استفاده کنیم. ولی خوب است رفع تمام این نارسایی‌ها در برنامه پنج ساله توسعه کشور که برنامه میان‌مدت است، لحاظ و سازوکارهای رفع آن نیز در برنامه در نظر گرفته شود.

یکی از نکات مهمی که در برنامه توسعه صنعتی باید در نظر قرار گیرد، این است که صنایع باید در چه رشته‌هایی توسعه پیدا کنند و چه شاخه‌هایی که سرمایه‌گذاری در آن باعث اتلاف منابع می‌شود، صورت نگیرید.

فرض کنید همین توسعه صنعت سیمان با یک عدم انسجام در برنامه‌ریزی روبه‌رو است. فشارهایی وجود دارد که واحدهای تولید سیمان در استان‌های مختلف راه‌اندازی شود. خب این سوال وجود دارد که آیا این تصمیم دارای فایده و منفعت ملی است؟ توسعه کمی و بی‌رویه صنعت سیمان، باعث می‌شود که این صنعت هم به سرنوشت صنعت ماکارونی، سرامیک و بسیار صنایعی که هم‌اکنون بازارشان، اشباع شده است، روبه‌رو شوند. خب این اتلاف منابع، بیکاری و ورشکستگی را به‌دنبال دارد. البته دولتمردان به این مساله توجه دارند و به نظر می‌رسد که برخی از نمایندگان مجلس باید این مساله را مدنظر قرار دهند که قبل از ایجاد اشتغال باید به ایمنی سطح اشتعال و اشتغال پایدار در بنگاه‌های صنعتی موجود و فعال توجه کنند. واحدی که با مشکل فروش رو‌به‌رو می‌شود، نمی‌تواند اشتغال پایدار ایجاد کند. در‌حال‌حاضر صنعت سیمان نیز با چنین مسائلی روبه‌رو است. امروز دیگر مکانیزم عرضه و تقاضا و وجود مزیت‌‌های محصول در بازار، حرف اول را می‌زند. تا چندی دیگر بسیاری از واحد‌های تولیدی ظرفیت تولیدشان افزایش می‌یابد و مازاد تولید نسبت به مصرف داخلی داریم.

به نظر شما واحد‌های سیمانی در آینده نه چندان دور با مشکل فروش روبه‌رو هستند، چه باید کرد؟

تنها راه خروج از وضعیت فعلی، ‌صادرات محصول به بازار‌های نزدیک و سنتی است. محصولات صنعت سیمان از جمله کالاهایی است که هزینه حمل نقش بسزایی در قیمت صادراتی محصول دارد. خب، ایران در بهترین نقطه از نظر دسترسی به بازار‌های صادراتی همجوار نظیر عراق و افغانستان قرار دارد. نیم‌نگاهی به آمار صادرات ما به این کشورها نشان می‌دهد که بازار عراق فقط در همین مقطع زمانی پتانسیل خوبی برای صادرات محصول ما دارد. ولی ما متاسفانه به دلیل بحران ناگهانی که سال گذشته در بازار داخلی رخ داد، بزرگ‌ترین خدمات را به صادرکنندگان چینی کرده و بازار همجوار خود را دودستی به آنها تقدیم کردیم. چون عراقی‌ها پیش از این اتفاق، فقط سیمان ایران را از نظر کیفیت می‌شناختند و سیمان چین نیز با قیمت‌های رقابتی توانست بازار ایران را بگیرد. در عراق هم که دیگر برج‌سازی نیست و اگر یک عراقی می‌خواهد خانه دو طبقه درست کند، زیاد برای او تفاوت نمی‌کند که آیا این سیمان چینی که در بازار وجود دارد، دارای کیفیت مطلوب است یا خیر؟ برای او قیمت محصول مهم است نه کیفیت!

یا وقتی به آمار صادرات سیمان ایران به افغانستان توجه می‌کنید، می‌بینید که ما صادرات چندانی به این کشور نداشتیم و آمار صادرات پاکستان که خودش به شدت نیازمند سیمان است، چه میزان به این کشور، سیمان صادرات داشته است. صادرات ما بسیار پایین‌تر از این کشور به افغانستان بوده است. واقعا فرصت زیادی نداریم. مگر تاجر و صادرکننده چقدر در دنیای پرتحول امروزی زمان در اختیار دارد؟

البته کاستی‌‌ها به همین نقطه ختم نمی‌شود.

بله، برخی از مشکلات ما مقررات و مسائل اقتصادی است. ما جدای از اینکه در یک فضای اقتصادی رقابت می‌کنیم، در یک محیط و منطقه سیاسی، در حال بیزینس هستیم. واقعا چرا برای بازسازی و کمک به افغانستان باید با محدودیت روبه‌رو شویم؟

امروزه محصول ایران و ترانزیت آن را قبول ندارند. هم‌اکنون کاشی و سرامیک با کیفیت ایران به ترکیه رود و از آنجا با هواپیما به افغانستان صادر شود. چرا باید این‌طور باشد؟ این نشان می‌دهد که بخش‌خصوصی کشور کار خودش را انجام می‌دهد، اما باید از سویی زیرساخت‌ها و مناسبات به گونه‌ای طراحی شود که تجارت و صادرات در یک فضای آرام، با کمترین هزینه صورت گیرد.

بدیهی است طاعون قرن یا معضل بیکاری که همه نسبت به گسترش آن نگران هستند، با این‌گونه تدابیر قابل‌حل است.

از سوی دیگر، ما همیشه برای تصمیم‌گیری و حضور در بازار‌های منطقه تاخیر داریم. سال گذشته قرار بود که در آبان و دی ماه سیمان وارد بورس فلزات شود، اما این‌گونه نشد. من با مکانیزم آن کاری ندارم، قرار بود سیمان از سبد حمایتی خارج شود و برای عرضه و تقاضا، بازار قیمت محصول را تعیین کند و از نظر صادرات محصول نیز قرار بود نظارتی بر صادرات سیمان اعمال شود. اما چطور شد!؟

راه‌حلی برای صادرات محصول وجود دارد؟

بله، در یک روش ما می‌توانیم از روش ‌تعویض یا تاخت (SWOP) استفاده کنیم. سیمان را از یک مبدا صادراتی در جنوب یا شرق صادر کنیم و در شمال یا غرب، ما به ازای آن را وارد کنیم، نیاز داخلی تامین می‌شود هم بازار تنظیم می‌شود، هم صادرات با کسب یک حاشیه سود صورت می‌گیرد. البته این یک روش است.

تحلیل شما از بخشنامه جدید دولت درباره صادرات محدود واحدهای تولیدی جدید و قدیمی چیست؟

به نظر من اگر با عدد و رقم بخواهیم صحبت کنیم، این بخشنامه نیز اجرایی نخواهد بود. براساس بخشنامه جدید پروژه‌های قدیمی مثل ما می‌توانند ۵۰درصد از تولید مازاد بالای راندمان ۹۵درصد را صادر کنند. خب حالا تصور کنید که در حال حاضر در استان کرمان یک پروژه دوم نیز‌ در آستانه بهره‌برداری قرار دارد که چنانچه به طور دقیق وارد مدار شود، در همان سال اول ۵۰۰هزار تن مازاد بر مصرف استان داریم.

آنهایی که با اقتصاد صنعت سیمان آشنا هستند، ۵۰۰هزار تن حجم اندکی نیست! حالا توجه داشته باشید که ما پروژه‌های سیمانی سوم در کرمان و چهارم در سیرجان را هم داریم که اگر وارد مدار تولید شوند، «تحلیل دیگری» باید ارائه داد. بنابراین با صدور این بخشنامه اصل و ضرورت صادرات در نظر گرفته نمی‌شود.

شما امید دارید که روزی صادرات سیمان آزاد شود؟

به هر ترتیب نباید زمانی این اتفاق بیفتد که کار از کار گذشته باشد. هم‌اکنون کشور امارات به شدت در حال ظرفیت‌سازی است و خودش در سال ۲۰۰۹ با ظرفیت میلیونی، صادرکننده سیمان خواهد بود. عربستان در حال احداث یک کوره ۱۲هزار تنی است و این کشور هم به زمره صادرکنندگان منطقه می‌پیوندد. عراق به سرعت در حال بازسازی خطوط تولید قدیمی و اجرای طرح‌های جدید است. همین سازندگانی که در ایران مشغول نصب و استقرار واحدهای تولید سیمان هستند، در آن کشور نیز مشغول به کار هستند. بنابراین آن تیتری که شما چندی پیش نوشتید، واقعا صحیح است. «فرصت زیادی نداریم» باید ظرف ۶ تا ۷سال آینده از این فرصت طلایی استفاده کنیم. حتی اگر از یک نقطه کلینکر وارد کنیم، به صرف و صلاح ما است که به افغانستان یا عراق سیمان صادر کنیم. این یعنی مدیریت بهینه صنعتی.

هم‌اکنون چین چنین کاری را انجام می‌دهد. از یکسو کلینکر یا حتی سیمان وارد می‌کند و از یکسو سیمان صادر می‌کند، اما بازار صادراتی خود را از دست نمی‌دهد و به شرقی‌‌ترین نقطه آسیا به دل خاورمیانه نفوذ کرده است. این مدیریت فقط به محصول سیمان محدود نمی‌شود، یک زمانی در صنعت غذا واردکننده بود، اما اکنون صادرکننده بزرگ شده است.

این یعنی بازار سپاری، آیا این‌طور نیست؟

دقیقا! ما به صرف اینکه در بازار داخل در یک مقطع از سال با عدم تعادل عرضه و تقاضا روبه‌رو هستیم، باید بنشینیم و نظاره‌گر موفقیت چینی‌ها باشیم.

از قبل از انقلاب هم همین‌طور بود، بازار در فصل تابستان با کمبود عرضه سیمان و رفتار سفته‌بازانه شبکه توزیع روبه‌رو بود.

اما حالا که الحمد‌ا... ظرفیت‌سازی شده و تا پایان برنامه چهارم ظرفیت تولید در کشور در حال افزایش است، باید نگاه فراگیرتر و جامع‌تری به صنعت داشته باشیم.

از سوی دیگر رییس‌جمهور محترم یک دستور بسیار دقیق و هوشمندانه صادر کرده‌اند که در صورت اجرایی شدن، تاخیر در اجرا و بهره‌برداری پروژ‌ه‌ها از جمله پروژه‌های سیمانی را تسریع می‌بخشد.

ایشان ۲۰۰میلیارد تومان برای اجرای پروژه‌هایی که در زمان معینی به بهره‌برداری می‌رسند، تخصیص داده‌اند.

پروژه ممتازان ما هم در فهرست این پروژه‌ها بود اما چه‌قدر از این منابع به این پروژه تخصیص یافت؟

این تصمیم زیبایی بود، اما در اجرا اسیر بوروکراسی شده است.

اگر اجازه دهید یک سوال درباره وضعیت فروش و تحقق پیش‌بینی سود در سال‌جاری مطرح کنیم. شما به هر ترتیب مشکل ناخواسته قطع گاز را داشته‌اید که این خارج از اراده مجموعه بوده است. وقوع این مساله روی وضعیت سود شرکت چه اثری دارد؟

به خوب نکته‌ای اشاره کردید به هر حال نمی‌توانیم بگوییم قطع گاز روی تولید و فروش اثری ندارد. با تمام مشکلات به یاری خدا تا این لحظه که آمارها را نگاه کرده‌ام، پیش‌بینی سود خود را محقق کرده‌ایم.

این در حالی است که در سه‌ماه چهارم همانند بسیاری از واحدهای سیمانی، طبق توصیه بورس، معادل ۱۰درصد افزایش قیمت سیمان را در بودجه عملیاتی خود لحاظ کرده‌ایم.

امروز هفته اول بهمن است و هیچ افزایش قیمتی هم نداشتیم.

به‌رغم این مساله، انتظار داریم که خود را با تمام اتفاق‌هایی که افتاده است، از طریق سایر درآمدها پوشش دهیم و امیدواریم تعدیلی آنچنان که در جهت خلاف تحقق بودجه‌مان باشد، رخ ندهد.

اما اگر روند قطع گاز به همین صورت ادامه پیدا کند، که البته این مساله برای سیمان کرمان هم نیست، نمی‌توان از هم‌اکنون پیش‌بینی خاصی ارائه کرد، اما مساله تثبیت قیمت سیمان به‌طور مرتب حاشیه سود آنها را کاهش می‌دهد.

برنامه‌‌‌ای برای بازسازی و تعمیرات اساسی کارخانه‌ ندارید؟

ما طرح‌ بزرگی داریم که در مرحله مطالعات است. در این طرح تمام خطوط کارخانه بهسازی می‌شود. در این به‌دلیل اینکه تنها تولیدکننده سیمان در استان بودیم و باید براساس الزامات محیطی به نیاز بازار، پاسخ می‌گفتیم، به‌طور مرتب تولید کردیم، هر کارخانه‌ای پس از مدتی نیازمند سرویس جدی و اساسی است، به ویژه با توجه به اینکه سیمان ممتازان در شش ماه اول سال آینده وارد مرحله تولید می‌شود، ما سال آینده را فرصت برای تعمیرات و بازسازی اساسی می‌دانیم.

از سوی دیگر یک صنعت تولیدی بزرگ نظیر سیمان نیازمند سرمایه‌گذاری برای استمرار در روند تولید است.

افزایش سرمایه شرکت باعث خواهد شد که سیمان کرمان بتواند در برنامه راهبردی خود به عنوان یک واحد تولیدی که در کنار شهر کرمان و نزدیک فرودگاه قرار دارد، الزامات زیست‌محیطی را رعایت کرده و از مزایای همجواری شهر استفاده کند و سهامداران به این نکته توجه دارند.

اجرای هر طرح نیز نیازمند سرمایه‌گذاری است و سرمایه‌گذاری هم بخشی از سود سهامداران را تعدیل می‌کند. اما برای بقای هر صنعت باید یکسری حداقل‌ها در نظر گرفته شود. بنابراین باید طوری برنامه‌ریزی شود که هم سهامداران راضی باشند و هم به روند تولید کارخانه لطمه‌ای وارد نشود.

هم‌اکنون ما مشاوره‌های کارشناسی را برای اجرای طرح موردنظر، دریافت کرده‌ایم و این طرح در سال آینده اجرا خواهد شد. به گونه‌ای باید حرکت کنیم که اگر در ۱۵ سال آینده کارخانه در مرکز شهر کرمان باشد، استاندارد زیست‌محیطی رعایت شود. شما در بسیاری از کشورهای پیشرفته مشاهده می‌کنید که یک واحد تولید سیمان در مرکز یک شهر باستانی قرار دارد و شما فکر می‌کنید که وارد یک پارک و فضای تفریحی شده‌اید. بنابراین برنامه‌های سال آتی شرکت را در مجمع عادی سالانه اعلام می‌کنم.

برنامه‌هایی نظیر حرکت به سمت تولید محصولات بعد از تولید سیمان، تغییر در نوع و حجم بسته‌بندی برای پاسخگویی به بخشی از نیاز بازار و افزایش حاشیه سود که به طور طبیعی به نفع سهامداران است. چون در یک فضای رقابتی شما باید به نیاز بازار پاسخ دهید.