نگاهی به فیلمهای در حال اکران سینما
سینما فقط نفس میکشد
شادی شیرازی- در حالی که حدود۱۰روز به شروع جشنواره فیلم فجر زمان باقی مانده است، شمارش معکوس برای علاقهمندان به سینما از مدت ها پیش آغاز شده است و بهمنماه برای این دسته از مردم همراه با حال و هوای پیروزی انقلاب اسلامی، لذت تماشای فیلم را نیز به همراه دارد. در حال حاضر سینمای ایران با فیلمهای اکران شده در این دوره به دلیل کمرونق بودن آنها در دوره خزان خود قرارگرفته است. فیلمهایی که هیچ یک توانایی ایجاد انگیزه برای تماشاگران را ندارند تا به سالن سینما بکشاند. کارگردانانی چون پوران درخشنده، سیروس الوند، فریدون جیرانی نتوانستهاند به هیچ وجه انتظار تماشاگر را برآورده کنند و امید است جشنواره فیلم فجر هوای تازه به این سینمای سرد بدهد. در ادامه نگاهی گذرا به فیلمهای در حال اکران خواهیم داشت.
تماشاگر میفهمد!
«تله»، آخرین ساخته سیروس الوند داستان زندگی زوج جوانی است که در روزهای اول زندگی دختران دیگری به زندگی مرد خانواده سرک میکشند تا همسرش به اوشک کند تا او را مورد سنجش قرار دهد که این سنجش اتفاقات بعدی فیلم را رقم میزند.
این فیلم اگرچه از بازیگران زیادی همچون محمدرضا گلزار، مهناز افشار، امین حیایی و سحر زکریا استفاده میکند اما با داستان ساده و کاملا بچهگانهای که دارد، سرگرمی خندهداری را برای تماشاگران ایجاد میکند. این همه ستاره برای یک کارگردان کافی است تا فروش فیلمش ضمانت شود.
این فیلم در ۳۹روز از نمایش خود توانست ۳۴۷میلیون فروش کند اما به هیچ وجه نتوانست تماشاگر خود را راضی کند. ایرج افشار به عنوان فیلمنامهنویس در این فیلم آنقدر به فراهم کردن حوادث عجیب در پشت سر یکدیگر توجه کرده که نتوانسته به شخصیتپردازی در این فیلم بپردازد و تا حدودی شخصیتها را دچار رفتارهای متناقض کرده است.
شاید تله توانست تا حدودی خوب بفروشد ولی این کارگردان با سابقه به خوبی میداند که تنها استفاده کردن از بازیگران نامی فروش یک فیلم را تضمین نمیکند و تماشاگران فیلمها نیز مربوط به چند دهه گذشته نیستند تا یک موضوع عشق و عاشقی با حوادث عجیب و غریب آنها را راضی نگهدارد.
پایانبندی فیلم از شروع فیلم عجیبتر است و صحنههایی که در پایان این فیلم رخ میدهد کوچکترین تاثیری بر تماشاگر ندارد. آدمها به راحتی چاقومی کشند و آن را در یکدیگر فرو میکنند، تماشاگر میبیند و بیتفاوت است. تماشاگران امروزه با توجه به در دسترس بودن فیلمهای روز جهان سطح اطلاعات خود را نیز رشد داده است و خود منتقدی شده است که فیلم را میفهمد.
طرفداران سینما از سیروس الوند به عنوان یک کارگردان باتجربه انتظار بیشتری داشتند و این فیلم آنها را از سینمای او ناامید کرد اما شاید در آینده فیلمی در خور سینمای ایران از این کارگردان ببینند.
او یک ستاره است
نیکی کریمی، امین حیایی و اندیشه فولاوند در «ستاره است» هفتمین اثر فریدون جیرانی به ایفای نقش میپردازند.
این فیلم که دومین جلد از سهگانه «ستارهها» است مربوط به زندگی بازیگری مطرح در سینما است که در حال بازی در یک فیلم تجربی است.
فرزانه مشرقی در کاراکتر زن معتاد مواد فروش، قناری را با نام بازیگر فیلم اشتباه میگیرد و همراه او به خانهاش میرود و داستان فیلم از این پس وارد مرحله جدیدی میشود.جیرانی، نویسنده و فیلمسازی حاشیهپرداز است و همیشه حاشیه ازمتن برایش جذابتر است.
این را میتوان از نوشتههایش فهمید و «ستاره است» نیز حاشیهای است از سینمای ایران.این فیلم که از دو جلد دیگر «ستارهها» خوشساخت تر است ولی از نظر فروش در گیشه موفق نبوده است و در طول ۳۲روز اکران توانسته حدود ۵۵میلیون بفروشد.این فیلم فراواقعی است و واقعگرا نیست از خطوط منظمی در داستان خود برخوردار است.امین حیایی و اندیشه فولادوند به خوبی در «ستاره است» ظاهر شدهاند.
گیسبریده درست انتخاب میکند
گلشیفته فراهانی این روزها در سینمای ایران به ستاره درجه یکی تبدیل شده است. هنرنمایی فوقالعاده این بازیگر در فیلمهای اکران شده از جمله «میم مثل مادر» نشان از این دارد که این بازیگر مراحل ترقی را به خوبی طی کرده است.
او این بار نقش دختری ۱۷ساله را بازی میکند که بهدلیل نامههای عاشقانهای که برایش ارسال میشود مورد سوءظن مسوولان مدرسه و خانوادهاش قرار میگیرد.او بدون اینکه تقصیری داشته باشد از طرف پدرش مورد ضرب و شتم قرار میگیرد.او در بین تمامی راههای گریز از این فشارها درستترین انتخاب را میکند و به قانون پناه میبرد تا پدرش را حبس کنند و از اینجا اتفاقات دیگر فیلم رقم میخورد.
جمشید حیدری دهمین ساختهاش را تنها با هدف جبران ناکامیهای قبلیاش در گیشه ساخته و از این رو هر آنچه داشته به کار برده تا فیلمی خوشساخت و جذاب را روانه پرده سینما میکند. ولی «گیسبریده» نه خوشساخت است و نه جذاب. از این فیلم نمیتوان انتظار تحلیلهای اجتماعی و نقد اجتماعی را داشت اما به عنوان یک فیلم میتوانست در حد تبیین، چارچوبی را در نظر بگیرد ولی کارگردان در کل در این فیلم بسیار ضعیف عمل کرد.
بازی گلشیفته فراهانی در نقش خود که دختری جسور بود تنها نکته مثبت این فیلم است، اما حیدری نتوانست از تمام بازیگری فراهانی در این فیلم بهره بگیرد. واقعیت این است که حضور این بازیگر و تواناییهایش میتواند در مواقعی فیلم را در اختیار بگیرد و ضعفهای فیلم را مخفی نگهدارد، ولی این تنها برای چند لحظه است و نه بیشتر.
در کل این فیلم میتواند شکست دیگری در کارنامه این کارگردان باشد.
محمدرضا شریفینیا، سارا خویینیها و فهیمه راستکار از دیگر بازیگران این «گیسبریده» هستند. این فیلم در مدت ۴۶روز به فروش ۱۷۳میلیون تومان رسیده است.
«زمستان است» از تازهواردها
سومین ساخته رفیعپیتز در جشنوارههای مختلف، موفق نشان داده است. کسب جایزه بهترین صدابرداری و فیلمبرداری از جشنواره فیلم فجر، جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره پالم اسپرینگر آمریکا و خوشه نقرهای از جشنواره و ایادولید اسپانیا از جمله موفقیتهای این فیلم در عرصه جهانی و داخلی بوده است.
این فیلم داستان جوان آهنگری به نام مختار را روایت میکند که کارگاهش تعطیل شده و به دنبال کار ناچار تن به مهاجرت میدهد.
بنا به گفته کارگردانش، فیلم برداشتی آزاد از «سفر» محمود دولتآبادی است و نام فیلم برگرفته از اشعار مهدی اخوانثالث است. داستانی که دولتآبادی سالها پیش نوشته و در سال ۱۳۵۲ بازنویسی کرده است.
این فیلم بنابر اعلام خبرگزاری مهر به صورت ناگهانی به روی پرده رفته است که کارگردان بدون خبر از این موضوع برای گرفتن جایزهاش راهی آمریکا شده بود. «زمستان است» را باید متعلق به سینمای هنری و شخصی دانست که با توجه به حضور مولفههای شاخص هنری، تماشاگر تا پایان به راحتی با فیلم همراه نمیشود. مهارتهای رفیع پیتز در روایت داستان دولتآبادی منجر به آفرینش اثری قابل تقدیر در کارنامه او گردیده است.
این فیلم به نظر نمیرسد با توجه به ساختارش در گیشه به فروش بالایی برسد و با گذشت بیش از یک هفته از اکرانش به فروش نزدیک به ۵میلیون رسیده است. در هر صورت تمامی فیلمهایی که در گیشه موفق نمیشوند، دلیل بر ضعف آن فیلم نیست.
ارسال نظر