مهناز عرب - پس از جنگ جهانی دوم سبک و شیوه مدرنیسم و شبه‌مدرنیسم در علوم، فنون، هنر و معماری کشورهای جهان اثر نهاد که این تغییرات در معماری و سبک آن قابل مطالعه و بررسی است. در این دوران تمایل به نزدیک کردن فضای خصوصی و عمومی دیده می‌شود و مرز میان زندگی خصوصی افراد و زندگی بیرونی آنها به اهمیت سابق نیست. ورودی خانه‌ها مستقیم به سالن و اتاق‌ها ختم می‌شود و هر مکان فقط قابل‌استفاده در مورد خاص می‌باشد (اتاق ریاست - اتاق معاونت - مهمانخانه و ...) و حتی وسائل و اشیا جنبه معناداری خود را از دست می‌دهند مثلا مهمان‌خانه‌ فضایی انتقالی میان محیط بیرون از خانه یعنی محل ظاهر شدن و نمایاندن و درون‌خانه یعنی محل زندگی می‌شد. به مرور شبه‌مدرنیسم در کلیه زمینه‌های اجتماعی زندگی مردم رسوخ کرد و من‌جمله هنر و معماری قدیمی همان نقش‌ها و طرح‌هایی را که با تجربه درونیشان فنی شده بود به مرور به سبک مدرن و شبه‌مدرن تغییر یافت. همان تجاربی که به خاطر ابراز وفاداری به سنت‌ها بود، تجربی معنوی معماران، صادقانه و عارفانه خارج از آرمان‌های شخصی آنها بود و منبع الهام آنها تجربه عشق به مبدا بود و هنر معماری عرضه بروز آن تجارب بود.

در ایران نیز معماری و شهرسازی بدون شناخت و حقیقت‌یابی از ریشه‌ها و اندیشه‌های غربی و جریان‌های زودگذر هنری شبه‌مدرنیسم‌، نجات خود را در بهره‌گیری و تقلید از سبک معماری مدرن دانستند، یعنی هنرمند دیگر از قیود و سبک‌های گذشته آزاد بود و پرداختن به مدل‌هایی با خطوط و سطوح منحنی و آمیزش آن با رنگ‌های متنوع و طبیعی بود. ایرانیان مدت‌ها در قالب‌های مصنوعی تجددخواهی سرگرم شدند.

اهداف شبه‌مدرنیسم در تکه‌پاره کردن شهر تنها ایجاد امکان برای تردد ماشین و فضای مناسب معماری برونگرا در این برنامه حتی آداب و رسوم زندگی خصوصی اجتماعی افراد دگرگون شد. از جمله این تغییرات می‌توان به تغییر حریم اشاره نمود در معماری سنتی حریم مرز ایجاد می‌نمود و تمامیت زندگی را حفظ می‌نمود. حریم انسان‌ها را بدون اینکه با هم درآمیزند پیوند می‌داد، کنترل کننده روابط بود و حافظ خلوت فرد بود جهت تعادل میان درون و برون که با ورود سلیقه‌های غربی کم‌کم صور خارجی یعنی نماها و ظاهر بناها دگرگون شد. پس طراحی فضاهای داخلی را نیز متاثر می‌ساخت، کاربرد قوس نیم‌دایره هلالی شکل، ستون‌ها هم‌ردیف با سطح خارجی، سردرهای ورودی جای خود را به تزئینات ظاهری داد.