یادداشت
در حاشیه مصوبه تغییر شرایط کاندیداتوری نمایندگی مجلس
در روزهای گذشته به وسیله رسانههای گروهی اعلام شد که از این به بعد شرط حضور متقاضیان در رقابت مابین کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامیداشتن حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد (فوقلیسانس) است، متعاقبا این خبر حس اظهار نظر حقیر را به عنوان فردی که مانند هر ایرانی دیگری خود را فرزند این آب و خاک میداند و در سرنوشتش دخیل، تحریک کرد و به تنظیم این نوشته واداشت تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
تقی بهرامینوشهر
در روزهای گذشته به وسیله رسانههای گروهی اعلام شد که از این به بعد شرط حضور متقاضیان در رقابت مابین کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامیداشتن حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد (فوقلیسانس) است، متعاقبا این خبر حس اظهار نظر حقیر را به عنوان فردی که مانند هر ایرانی دیگری خود را فرزند این آب و خاک میداند و در سرنوشتش دخیل، تحریک کرد و به تنظیم این نوشته واداشت تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. تاسف و تعجب عموم مردم، خاصه فرهیختگان و نخبگان در خصوص استماع خبرتصویب این مصوبه به دلیل احتمال قریب بهیقین داشتن تبعات ریز و درشتی است که میتواند ساختار دموکراتیک و مردمسالارانه نظام را به شدت و از درون، هرچند نامحسوس ولی مستمر تحتشعاع قرار دهد. از اصول مسلم و غیرقابل انکار جوامع مردمسالار بالاخص حکومت اسلامی ایران آن است که انتخاب کردن و انتخاب شدن حق هر فرد تابع اصول کلی نظام و قانون اساسی باشد. در حالی که شرط داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد (فوقلیسانس) در رقابتهای انتخاباتی نمایندگی مجلس شورای اسلامی شرطی کاملا غیراصولی و در بررسی تبعات آن کاملا غیرعملی است. مضاف بر اینکه حسننظر قانونگذاران در وهله اول به منظور ارتقای سطح کیفی و علمیو تخصصی (کانون عصاره ملت) که همان مجلس است، بی تردید مبرهن است.
ناقض اصل «جمع ضدین محال است» تاریخ، مولیالموحدین، قطب عالم امکان، عالیجناب عشق و شهود و شهادت، مولاعلی علیهالسلام، میفرمایند: بزرگترین علم تجربه است، داشتن مدرک، عاملی است کاملا اکتسابی که در مدت زمانی کوتاه و با اعمال راههای متعددی میتوان به آن دست پیداکرد و پرواضح است که داشتن مدرک به منزله بهرهمندی کامل از آن علم وتخصص نیست بالاخص در نظام آموزشی ما که جای اصلاحات فراوان دارد، ولی در عوض آراستگی به تجربه، ماحصل یک عمر تلاش و تکاپو است، تجربه، دستاوردی است که با خون دل و رنج و حرمان فراوان و در قبال صرف عمر گهربار فرد مجرب درآمیخته، تجربه سازنده، عاملی است که داشتنش مستلزم یک عمر دوندگی و همت و غیرت است و کاملا غیرقابل اکتساب مادی و رابطهای است، برای حفظ تمامیت اعتبار سرمشق ارزنده حضرت امام(ره) در این راستا که میزان، رای مردم است باید تمام جوانب امر را در نظر داشت و نباید با ایجاد محدودیتهای تعریف نشده و تعریف شده اجازه داد که مصداق سرمشقی به آن زیبایی به مقدار زیادی تنزل یابد و خدای ناکرده کاربردش تا حد یک شعار یا تیتر تبلیغاتی کاهش یابد. در وهله اول شاید در قبال نقد وارده، این پاسخ به نظر آید که ارتقای سطح علمی نامزدها به منظور بهرهوری بهتر نباید انتظار زیادی باشد. ولی با تعمق بیشتر و آنالیز دقیقتر، نکات ریز و درشت زیادی روشن میشود. مثلا از رده خارج شدن نوابغ بیشماری که بنا به دلایل متعددی ازجمله تبعیض در تقسیم فرصتهای علمیبین اقشار و مناطق مختلف فرصت اخذ مدرک مورد نظر را نداشتهاند و در عوض و عملا، تمام لحظههای عمرشان در راه کسب تجربه و علم عملی و خدمت به مردم سپری شده است.
کم نیستند نوابغ و نخبگانی که در بطن مردم زندگی میکنند و در طول زندگانی خود عملکردهایی داشتهاند که نه تنها دانشآموختگان تحصیلات عالی از ارائه عملی مشابه آن عاجزند، بلکه خود آنها هم پیرو و مکمل و ادامهدهنده آن اکتشاف و عملکرد یا مورد مشابه دیگر آن هستند.
برای تعریف ملاک و شرایط نامزدی انتخابات مجلس باید بسیار دقیق تر از اینها عمل کرده و بررسیهای کارشناسانه به عمل آورد چرا که موضوع به قدری حساس است که یک تصمیم ناپخته ممکن است سیستم مدیریتی کلان کشور را به مخاطره بیاندازد. برای نمونه با از رده خارج کردن نوابغ و نخبگان مذکور به دلیل نداشتن مدرک فوقلیسانس (آن هم در کشور ما که با وجود موسسههای عالیه آزاد و غیرانتفاعی و شبانه و فراگیر و غیره اخذ آن بسیار ساده و پیش پا افتاده است.) چه اتفاقی میافتد، در وهله اول با حذف افراد مجرب و کارآزموده افراد کمتجربه که شاید از مجموع شرایط مقبولیت فقط مدرک مورد نیاز را داشته باشند، عرصه را برای حضور خالی دیده و فضای رقابتی بسیار ناسالمیرا فراهم میکنند و چه بسا به دلیل عدم برخورداری از حس اصالت خدمت، از انجام هیچ عملی فروگذار نخواهند بود. با این توضیح که اخذ حداقل مدرک فوقلیسانس هدف اول خواهد بود و مابقی ارزشها و اصول اخلاقی و علماندوزی و کسب تجربه در وهلههای بعدی قرار خواهد گرفت. در ضمن بدیهی است که رانت خواریها و موسسههایی که بیشتر به بنگاه فروش مدرک خواهد ماند تا کانون علم و فرهیختگی، شروع به تجارت خواهد کرد و بلا و آتش خانمان سوز مدرکگرایی پوشالی و بی محتوا دامن تقوا و ایمان و عمل صالح را خواهد سوزاند و دود این آتش اول به چشم دانشجویان واقعی خواهدرفت چرا که پیدا است راه گرفتن مدرک کارشناسی ارشد بسیار دشوارتر خواهد شد و کسی به تعلیم و تعلم به معنی واقعی کلمه نخواهد اندیشید.
داشتن کارنامهای روشن از جمله تلاش در راستای سازندگی علمی و عملی و فرهنگی و اقتصادی جامعه، داشتن حسن شهرت و مقبولیت مردم، برخورداری از تجارب مدیریتی و بهرهمندی از استعدادهای خاص که خداوند فقط به خواص و منتخبان خود اعطا میکند، میتواند از بهترین شرایط کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی محسوب شود. برانگیختگی حس مسوولیتپذیری نوابغی که بنا به دلایل متعدد از خدمت و مسوولیت دوری میجویند و ایجاد فرصت حضور برای آنها و دعوت کردنشان به صحنه، راهکارهای عملی و زیباتری است تا اجرای مفاد مصوبه اخیر که چیزی جز حفظ ظاهر و آب و رنگ و لعاب بخشیدن خشک و خالی نیست.
کاشکی به جای این مصوبه این امکان فراهم میشد که بعد از ایجاد فضای مناسب خدمت نوابغ و انتخاب آنها در مجلس، فرصتی به وجود میآمد که آن دسته از فرهیختگان که فرصت تکمیل آموزههای عالیه خود را نداشتهاند و به خاطر توانمندیهای بالقوه و بالفعل خود و در مجلس با رای مردم حضور یافته اند. طی ادوار فشرده و مورد نیاز و ضربتی، مصوبان این مصوبه را بیشتر به هدف مورد نظر (که ارتقای سطح علمی مجلس است) میرساندند.
ما با اعمال این مصوبه، فرصت حضور در مجلس را به ۵درصد از اقشار جامعه داده و اجازه می دهیم اقلیت مدرک دار حق انتخاب سرنوشت اکثریت را داشته باشند و عملا ۹۵درصد جامعه را از حضور در تصمیمگیریهای کلان کشوری منع میکنیم، یا عملا با داغ کردن بازار نمره و رتبه و کاغذ و مدرک ازکیفیت نظام آموزشی کاسته و باز هم مانند اشتباهات سالهای اخیر به کمیت آن میافزاییم، این عمل چقدر با پارامترهای دموکراتیک تطابق دارد؟!
به هیچ وجه نباید حق انتخاب مردم را محدود و در چار چوب قرار داد چرا که کنترل از راه دور رای مردم نادیده گرفتن شعور جمعی است. داشتن صرف مدرک، از راه طبیعی و بدون اضطراب و دلهره و تشویش هرچند پسندیده و مبین سطح بالای همت و تلاش آدمیاست ولی نداشتن آن دلیل ناکارآمدی و بیهمتی و عدم برخورداری از شرایط مدیریتی نیست و ایجاد محدودیتهایی از این دست عملا دستیابی به آن و تحصیل حقیقی عالیه را هم مشکل نموده و رقابتها را کاذب میکند و از هدف اولیه و اصلی خود که اکتساب علم مزین به عمل و تجربه است دور میکند و کاربری آن را به دستاویزی برای رسیدن به منصب قدرت تغییر میدهد و بدیهی است که تخلفات و تقلبات تحصیلی در اخذ مدرک هم در تعاقب آن زیاد شود. علاوه بر اینکه جوانان مطرح و دانش آموخته بهجای دل سپردن به کاری که دارند و ادای وظیفه و دین خود در بخشهای دولتی و اقتصادی و صنعتی و مراکزی که در آن اشتغال دارند با وجود دیدن فرصت احراز قدرت به فکر رقابت کردن و گرفتن آن منصب به هر نحوی که باشد میافتند و عملا مراکز حساس تولیدی و استراتژیک مملکتی که به وجود آنها نیاز دارد خالی شده و بازاری ایجاد میشود تا دانشآموختگان برای تصرف عنان قدرت تمام ارزشها را از یاد ببرند.
و اینک چونان همیشه مقاطع حساس و سرنوشتساز، ضرورت حضور شورای نگهبان به منظور صیانت از تمامیت ارزشهایمان بیش از پیش روشن میشود، بدیهی است که بر شورای محترم نگهبان است که قبل از اینکه این مصوبه به قانون تبدیل شود جهت حفظ آرامش و اطمینان و جلوگیری از پایمال شدن حق اکثریت مردم وارد عمل شده و با تنویر اذهان مصوبان، مصوبه مذکور را اصلاح نمایند.
حقیقتا هم میزان، رای مردم است و لاغیر. پس هر ایرانی که از نظر علمیو عملی و تجربی قادر به ایفای وظیفه سنگین نمایندگی باشد باید بدون داشتن شرط مدرک تحصیلی و فقط با بررسی حسن عملکرد سابقه با تایید سازمانهای مربوطه و با حسن شهرت و عدم سوءپیشینه بتواند خود را در معرض انتخاب مردم برای تقبل خدمت و ادای وظیفه قرار دهد، از طرفی چنانچه طبق اصل سوم قانون اساسی یکی از وظایف دولت و حکومت اسلامی رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه میباشد و نیز از سویی مجلس هفتم خود را متصف به وصف اصولگرایی قلمداد نموده است، استثنا نمودن نمایندگان فعلی از داشتن این شرط، بیش از هر چیز بیانگر فقدان تقوای سیاسی نمایندگان است که طبق اصل ۶۷ قانون اساسی در برابر قرآن مجید سوگند خوردهاند که در انجام وظایف خود امانت و تقوا را رعایت نمایند.
شاید اولین سوالی که به ذهن برخی از مخاطبان این نقد برسد این است که حتما نگارنده با تصویب این مصوبه از حضور در رقابت انتخاباتی مجلس شورای اسلامی محروم میشود، در این خصوص باید به اطلاع رساند که بنا به وظایف تعریف شده دیگری که حقیر دارم به هیچوجه در برنامههای آینده خود احتمال حضور در رقابت نمایندگی را قرار ندادهام و در ضمن حقیر، مشکل عدم داشتن مدرک کارشناسی ارشد را هم ندارم چرا که تحصیلات لازمه و مربوطه را تا به آخرین حد عالیه از نظر مدرک رساندهام ولی بررسی تبعات این مصوبه مرا به عکسالعمل حاضر واداشت، با امید سرافرازی روز افزون ایرانی آبادتر در دستان توانمند فرزندان غیورش.
ارسال نظر