حبابهای قیمتی مشهور علم اقتصاد
یکی از عوامل تاثیرگذار در نوسان قیمتها وجود حباب روی سطح قیمتها میباشد. حباب در سطح قیمتها به دلیل اختلال در فرآیند جاری اطلاعات صحیح در بازار پدید میآید و نادیده گرفتن این عامل قیمتی، هزینههایی بر اقتصاد ملی تحمیل خواهد کرد. موضوع حبابهای قیمتی از لحاظ تاریخی برای اولین بار در اوایل قرن هفدهم و از لحاظ علمی نخستینبار در بحران بازار سهام ایالاتمتحده از اکتبر ۱۹۲۹ تا ژوئن ۱۹۳۲،مطرح شد. در ادبیات اقتصادی به انحراف قیمت کالا از قیمت تعادلی بلندمدت آن حباب گفته میشود. در این تحقیق، سه حباب قیمتی مشهور تاریخ علم اقتصاد شامل جنون گل لاله، اکتبر سیاه و سود شرکت «تری-ام»، معرفی شده است. نقش حبابهای قیمتی در سیاستگذاریهای اقتصادی، بخش پایانی این پژوهش میباشد.
یکی از عوامل تاثیرگذار در نوسان قیمتها وجود حباب روی سطح قیمتها میباشد. حباب در سطح قیمتها به دلیل اختلال در فرآیند جاری اطلاعات صحیح در بازار پدید میآید و نادیده گرفتن این عامل قیمتی، هزینههایی بر اقتصاد ملی تحمیل خواهد کرد. موضوع حبابهای قیمتی از لحاظ تاریخی برای اولین بار در اوایل قرن هفدهم و از لحاظ علمی نخستینبار در بحران بازار سهام ایالاتمتحده از اکتبر ۱۹۲۹ تا ژوئن ۱۹۳۲،مطرح شد. در ادبیات اقتصادی به انحراف قیمت کالا از قیمت تعادلی بلندمدت آن حباب گفته میشود. در این تحقیق، سه حباب قیمتی مشهور تاریخ علم اقتصاد شامل جنون گل لاله، اکتبر سیاه و سود شرکت «تری-ام»، معرفی شده است. نقش حبابهای قیمتی در سیاستگذاریهای اقتصادی، بخش پایانی این پژوهش میباشد.
۱) مقدمه
تثبیت اقتصادی یکی از وظایف اصلی دولت در حیطه اقتصاد میباشد، شاید بتوان ریشه اصلی نوسانات در سطح کلان اقتصاد را تورم و نوسانات سطح قیمتها دانست، یکی از عوامل تاثیر گذار در نوسان قیمتها وجود حباب روی سطح قیمتها میباشد. تشکیل، انبساط و ترکیدن حبابهای قیمتی منجر به نوسان شدید در سطح قیمت کالا و خدمات خواهد شد. توجه نکردن به وجود حباب قیمتی به عنوان یکی از ریشههای نوسانات اقتصادی، دولت و بانک مرکزی را در رسیدن به وظیفه تثبیت ناکام خواهد گذاشت. وجود حباب قیمتی در بازارهای مختلف و به طورکلی حباب در سطح قیمتها یکی از نظریههای جدید در حیطه اقتصاد کلان بوده که به دلیل اختلال در فرآیند جاری اطلاعات صحیح در بازار پدید آمده و نادیده گرفتن این عامل قیمتی، هزینههایی بر اقتصاد ملی تحمیل خواهد کرد. موضوع حبابهای قیمتی از لحاظ تاریخی برای اولینبار در اوایل قرن هفدهم و از لحاظ علمی نخستینبار در بحران بازار سهام ایالاتمتحده از اکتبر ۱۹۲۹ تا ژوئن ۱۹۳۲،مطرح شد و اقتصاددانان، به ویژه طرفداران مکتب انتظارات عقلایی همواره تحولات این موضوع جدید در حیطه اقتصاد کلان را مطالعه و پیگیری نمودهاند که از مشهورترین آنها
میتوان به فلود و گاربر (۱۹۸۴)، شیلر (۱۹۸۱)، میس (۱۹۸۶)، روگوف(۱۹۸۶)، اوانز (۱۹۸۶)، بورن اشتاین(۱۹۸۷)، وو (۱۹۸۷)، وست(۱۹۸۷)، وال(۱۹۸۷)، هاردویلز(۱۹۸۸)، پروفسور بهزاد دیبا و گروسمن(۱۹۸۸)، کسلا(۱۹۸۹)، فروت و ابستفلد (۱۹۹۱)، لارسن(۱۹۹۷)، شیراتسوکا(۲۰۰۳)، انگستد(۲۰۰۴) و وایت (۲۰۰۴) اشاره نمود.
2) انتظارات عقلایی
نگرش انتظارات عقلایی در اقتصاد کلان که عمدتا توسط رابرت لوکاس (۱۹۷۶) از دانشگاه شیکاگو و توماس سارجنت (۱۹۸۲) از دانشگاه استانفورد آمریکا، توسعه یافته است بر پایه این فرض قرار دارد که مردم انتظارات خود را در مورد تورم یا هر متغیر اقتصادی دیگر بر پایه تمامی اطلاعات موجود در مورد رفتار آینده متغیر شکل میدهند .منظور از اطلاعات موجود، کل اطلاعات در دسترس، چه اطلاعات گذشته و چه انتظارات جاری است. عمدهترین فرضی که در انتظارت عقلایی مطرح است درونزا بودن انتظارت مردم است. موت (۱۹۶۱) معتقد است « انتظارات مردم به صورت سینماتیک بدتر از پیشگویی مدلهای اقتصادی نیست».
اصولا الگوهای انتظارات عقلایی در اقتصاد با دو فرض اساسی شروع میشوند، اول اینکه مردم اطلاعات بسیار و رایگانی در اختیار دارند و دوم اینکه قیمتها و دستمزدها انعطافپذیرند. با این دو فرض اساسی یاد شده، در انقلاب انتظارت عقلایی، یک تعادل همواره را در تمامی بازارها نشان خواهد داد و بیان میکند که حتی در کوتاهمدت هم انتظارات با واقعیت منطبق هستند، لذا دلیلی جز عوامل تصادفی وجود نخواهد داشت تا در تعادل نباشیم. بنابراین با فرض انتظارات عقلایی، پیشبینیهای بدون تورش را بر مبنای اطلاعات مناسب به وجود میآورند. در حقیقت افراد عقلایی میتوانند مشاهدات گذشته خود را راجع به رفتار مسوولان مورد استفاده قرار دهند تا قاعده سیاستگذاری را کشف نمایند. به محض اینکه قاعده مذکور را شناختند، در مورد متغیرهایی که سیاستگذاران براساس آنها واکنش نشان میدهند، میتوانند مشاهدات جاری را برای پیشبینی حرکتهای سیاستگذاری آینده مورداستفاده قرار دهند. آنگاه براساس این پیشبینیها میتوانند تاثیر سیاستهای پیشبینی شده را با انجام دادن تعدیلات مناسب در مورد دستمزدها و قیمتهای اسمی اصلاح نمایند. در این صورت سیاستگذاران یا
میبایست به شیوهای تصادفی و غیرقابل پیشبینی عمل کنند و یا مخفیانه قاعده سیاستگذاری را تغییر دهند.
۳) حباب در اقتصاد
در ادبیات اقتصادی به انحراف قیمت کالا از قیمت تعادلی بلندمدت آن حباب گفته میشود، در واقع هنگامی که قیمت یک کالا یا خدمت با قیمت انتظاری آن در آینده تفاوت داشته باشد، بحث حباب مطرح میگردد .جهت تعریف دقیق حباب، مفهوم قیمت ساختاری تعریف میشود: منافع انتظاری ناشی از نگهداری یک کالا یا خدمت را قیمت ساختاری آن میگویند.
طبق رابطه ارزش فعلی منافع آینده (NPV)، قیمت یا ارزش حقیقی هرکالا یا خدمت برابر با ارزش فعلی منافع ناشی از نگهداری آن کالا یا خدمت میباشد، هنگامی که آن کالا در یک افق نامحدود فروخته شود. برای نمونه در بازار سهام، هنگام تعیین قیمت یک سهم، سوالی که ممکن است در ذهن ایجاد شود این است که آیا همه تغییرات قیمت سهام تنها به دلیل تغییر منافع آینده یا نوسان نرخ بهره میباشد؟ اقتصاددانان، با توجه به رویدادهایی مانند کاهش ۲۳درصد شاخص سهام ایالاتمتحده در مدت دو روز در ۱۹۲۹ (معروف به اکتبر سیاه)، افت ۶/۲۲درصد شاخص سهام داوجونز در ۱۹ اکتبر ۱۹۸۷ و یا سقوط شدید شاخص سهام بازار بورس ژاپن در دهه ۹۰میلادی عوامل دیگری را در قیمتگذاری سهام دخیل میدانند. اکثر متخصصان بازارهای مالی رکود بزرگ و یا افت شدید و بلند مدت شاخص نیکی ژاپن و به دنبال آن رکود بازار ژاپن در اوایل دهه ۹۰ را به دلیل وجود حبابهای ذهنی قیمتی دانستهاند.
4) حبابهای قیمتی مشهور جنون گل لاله
در اوایل قرن هفدهم میلادی وجود گل لاله در باغچههای اروپایغربی به یک رسم و مد تبدیل شده و یک بازار گسترده تولید و توزیع پیازگل لاله ایجاد شده بود. این واقعه که از ۱۶۳۴ تا ۱۶۳۷ ادامه داشت، به «حباب لاله» معروف شد، در آن زمان بازار پیاز گل لاله در یک وضعیت سفته بازی شدید فرو رفته بود، تاحدی که پیاز گل به «فرمانده ایک» معروف شده بود. قیمت یک عدد پیاز گل لاله از ۱۵۰۰ گوینا در ۱۶۳۴ به ۷۵۰۰ گوینا در ۱۶۳۷، برابر با قیمت یک خانه مسکونی در بریتانیا رسیده بود. اوایل ۱۶۳۷ قیمت گل لاله افزایش مییافت و حباب قیمتی به طور مدوام منبسط میشد، تا اینکه حباب قیمتی گل لاله ترکید. بعد از فوریه ۱۶۳۷، قیمت گل لاله ۹۰درصد نسبت به قیمت سال قبل کمتر شده بود. نامگذاری «حباب» برای تورم ناشی از انبساط ذهنی انتظارات، برگرفته از همین واقعه میباشد.
اکتبر سیاه
پس از جنگ جهانی اول، ایالاتمتحده یک جهش انفجاری در رشد اقتصادی به دلیل تکنولوژی جدید تولید، فرآیند تولید و مدیریت جدید کارخانهها را تجربه نمود که برای نمونه میتوان به پیشرفت کارخانجات جنرال موتور و فورد در اتومبیلسازی و RCA در لوازم الکتریکی اشاره نمود. این غرش و انفجار به دلیل افزایش استفاده از بخش اعتباری تقویت شد. تولیدات صنعتی در ۱۹۲۹ رشدی ۲۵درصدی داشتند. بازار سهام ایالاتمتحده هم مانند اقتصاد این کشور رشد انفجاری داشت و در سپتامبر ۱۹۲۹ به اوج خود رسید. در سپتامبر ۱۹۲۹ سه شاخص مهم بازار بورس ایالاتمتحده در مقایسه با ۱۹۲۶ که برابر با ۱۰۰ فرض شده بود، به ۳۸۱ رسید، اما در اکتبر ۱۹۲۹ بازار سهام یک مرتبه سقوط نمود که به اکتبرسیاه معروف شد (۲۴ اکتبر، ۲۸ اکتبر و ۲۹ اکتبرسیاه)، شاخص سهام به ۱۴۵ یعنی رشد برابر با منفی ۶۲درصد نزول نمود. سرانجام در ژوئن ۱۹۳۲ شاخص سهام به پایینترین حدخود یعنی ۳۴ رسید (منفی ۹۱ درصد). عامل اصلی تشکیل حباب در این دوره فعالیت سفتهبازان در انحراف قیمتهای سهام از قیمتهای ساختاری آن بود رشد فزاینده شاخصهای سهام و سپس نزول شدید و ناگهانی آن در نمودارهای (۱) و (۲) به
تصویر کشیده شده است. در این دوره اقتصاددانان به فکر بررسی دلیل نوسانات شدید در سطح قیمتهای بازار سهام ایالاتمتحده افتادند و برای اولینبار به طور علمی حبابها را بررسی نمودند .
سود سهام 3هزار درصدی آقای ماورودی!
در سال ۱۹۹۴ یک بورس باز روس به نام «سرگئی ماورودی»، پس از تاسیس شرکت سهامی «تری- ام»، اعلام نمود به سهامداران این شرکت سالانه ۳۰۰۰درصد سود سهام پرداخت میکند!! شرکت ابتدای فعالیت بسیار موفق بود، قیمت سهام شرکت از۱۶۰۰ روبل (یکدلار) در فوریه ۱۹۹۴ به ۱۰۵۰۰۰روبل (۵۱دلار) در جولای ۱۹۹۴ رسید. تعداد سهامداران شرکت ماورودی در این زمان به ۱۰میلیون نفر و تعداد شعب این شرکت در سراسر روسیه به ۱۴۰ نمایندگی رسیده بود. جالب اینکه این شرکت هیچ فعالیت تولیدی یا خدماتی انجام نمیداد. دولت روسیه و حتی شخص بوریس یلتسین چندینبار در مورد فعالیت این شرکت به مردم هشدار دادند، اما سود رویایی شرکت، آن هم در دوران رکود اقتصادی روسیه، لشکر مردم عامه رها شده از کمونیست را به نمایندگیهای شرکت روانه کرده بود. تا اینکه بالاخره شرکت با زیاندهی و ورشکستگی روبهرو شد. میزان بدهی شرکت به مردم در حدی بود که سراسر کشور حالت فوقالعاده اعلام شده بود و در نقاطی درگیریهایی نیز رخ داد. نکته جالب اینکه ماورودی برای انتخابات پارلمان روسیه کاندید شد و با وعده پرداخت پول و سود مردم به مجلس راه یافت !
5) نتیجهگیری و پیشنهادها:
وجود حباب تورمی در اقتصاد یک کشور، نشانگر میل شدید به سفتهبازی در کشور میباشد. به عبارت دیگر، در صورت وجود حبابهای تورمی در بازار، قیمت بازاری برابر با مجموع قیمت اصلی و قیمت ناشی از افزایش تقاضای سفتهبازی میباشد.
شاخص قیمت حبابدار، معیار قابل اعتمادی برای بررسی تورم و برنامه ریزیهای اقتصادی نمیباشد. در صورت انبساط حباب و ترکیدن آن شاخص قیمت دچار نوسان شدید میشود. پیشنهاد محقق به بانک مرکزی و سیاستگذاران اقتصاد کشورمان، حمایت از فعالیتهای تولیدی و کاهش میل شدید جامعه به فعالیتهای سفتهبازی میباشد. دولت با افزایش سرمایهگذاری در صنایع مادر و صنایعی که کشورمان در آن از مزیت نسبی برخوردار است میتواند در آینده از سفتهبازی شدید در کشور بکاهد.
۶) منابع:
۱- Barsky, R.B. and DeLong J.B. (۱۹۹۰); "Bull and bear markets in the Twentieth Century," Journal of Economic History, vol.۱۰۰ (۲) June ۱۹۹۰.
۲- Borenzstein,E.R.(۱۹۸۷); Alternative hypotheses about the excess retuen on dollar assets,۱۹۸۰-۸۴,IMF Staff Papers,۲۹-۵۹.
۳- Casella,A.(۱۹۸۹);Testing for rational inflationary bubbles with exogenous or endogenous fundamentals, the german hyperinflation once more,Journal of monetary economics,vol.۲۴,۱۹۸۹,۱۰۹-۱۲۲.
۴- Campbell,J. and Shiller,R.(۱۹۹۸);Valuation Ratios and the Long-Run Stock Market Outlook
۵- Journal of Portfolio, Management,Winter ۱۹۹۸,۱۱-۲۶.
۶- Diba,B. & Grossman,H.(۱۹۸۸a); Rational inflationary bubbles,Journal of Monetary Economics,۲۱,۳۵-۴۶.
۷- Donaldson, R.G. and Kamstra, M.(۱۹۹۶); "A new dividend forecasting procedure that rejects bubbles in asset prices: The case of ۱۹۲۹'s stock crash," Review of Financial Studies, vol.۹ (۲) Summer ۱۹۹۶.
۸- Engsted,T.(۲۰۰۲); Misspecification versus bubbles in hyperinflation data,Department of financ.,The Aarhus School of Business Pub.,Denmark.
۹- Evans,G.E.(۱۹۸۶);A test for speculative bubbles in the sterling-dollar exchange rate,American Economic Review,۷۶,۶۲۱-۳۶.
10- Filardo, A.(2004); Monetary policy and asset price bubbles:Calibrating the monetary policy trade-off, BIS(Bank of International Settlements) Working papers،No:155، Monetary and Economic Development Department،June 2004.
11- Flood,R. & Garber,P.and Scott,L.(1984) ;Multi-country tests for price level bubbles,Journal of Economic Dynamics and control,8,329-40.
12- Froot,K.A. & Obstfeld,M. (1991);Intrinsic bubbles;the case of stock prices,American economic review,81,1189-1214.
13- Garber, P.(1989);Tulipmania,,Journal of Political Economy,June 1989,535-560.
14- Hardouvelis,G.A. (1988); Evidence on stock market speculative bubbles:japan,the united states and great Britain,FRBNY Quarterly Review,4-16
15- Humphrey,T. M.,(1985);The Evolution and policy implications of philips curve Analysis,Economic Review ,March/April,1985,Vol.71/2,Federal Reserve bank of Richmond.
16- Larsen,E.S.(1997); Theories and tests for bubbles, Norges Fiskerihøgskole,Working papers of Universitetet i Tromsø,pp17-19.
17- Lucas,R. (1981);Economic policy Evaluation A critique 1976,in studies in Business-cycle theory.MLT Press.
18- Meese,R. (1986);testing for bubbles in exchange rates,A case of sparkling rates?Journal of political economy,94,345-73
19- Mc Callum, B. T. (1989);Monetary Economics, Theory and policy, New york,MacMillan Publishing Co.
20- Sargent,T.J and Wallac, N. (1973);Rational Expectations and The dynamic of Hyperinflation,International Economic Review,Vol.14.
21- Shiller,R.(1981a); Do stock prices move too much to be justified by subsequent changes in dividends?,American Economic Review,71,421-36.
22- Shiratsuka,S. (2003); Asset Price Bubble in Japan in the 1980s: Lessons for Financial and Macroeconomic Stability , IMES Discussion Paper Series,Institue for Monetary and Economic Studies Bank of Japan.
23- West,K.D.(1987a); Aspecification test for speculative bubbles,Quarterly Journal of Economics,102,553-79.
۲۴- White, E.N.(۲۰۰۴); Bubbles and Busts: The ۱۹۹۰s in the Mirror of the ۱۹۲۰s, Finance Research Unit ,Institute of Economics,University of Copenhagen.
کارشناس ارشد اقتصاد*
ارسال نظر