گفتوگو با کارگردان نمایش «کالون و قیام کاستیلیون»
زیادهروی در هر چیز ضرر دارد
علیرضا تهرانی- بعد از دیدن برخی نمایشها تمایل داری کمی قدم بزنی و به آن چه دریافتهای بیاندیشی، با گوشی شنوا بیابی و چیزی را که دیدهای برایش تعریف کنی یا بهتر بگویم تحلیل کنی، نمایش «کالون و قیام کاستیلیون» از این جمله نمایشها است. اثری ناب و با حضور بازیگرانی چون: کامبیز امینی، حمیدرضا نعیمی، خسرو شهراز، فرید قبادی، یعقوب صباحی، مهران امام بخش و... این نمایش همهروزه و در ساعت ۲۰/۱۷ در تالار مولوی واقع در خیابان ۱۶ آذر به صحنه میرود. به همین بهانه با آرش دادگر کارگردان این نمایش گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید. اگر منطق را بر این امر گذاریم که آثاری که به مضامین مذهبی میپردازند را اثری مذهبی دانست پس نمایش شما را میتوان در ژانر تئاتر مذهبی قرار داد؟
ببینید من و آقای نعیمی به همراه گروه هیچ وقت به این فکر نکردهایم که برای ژانر خاصی بنویسیم. مساله ما بیشتر همان تئاتر است. موضوع و اتفاقی که بتواند روی صحنه اجرا و به درام تبدیل شود، هیچ وقت نگفتهام که میخواهم نمایش امروزی، تاریخی یا کمدی کار کنم، ما همیشه به تئاتر اندیشیدهایم و اینکه چگونه میتوانیم تئاتر کار کنیم. به اعتقاد من تمام پدیدههای عالم این امکان را دارند که اگر شناخت درستی از آنها دریابیم و اندازه، زمان و مکانشان را روی صحنه درک کنیم، هویت و شکل پیدا میکنند. پدیدهای را سعی میکنیم روی صحنه پرورش دهیم. حالا این پدیده میتواند مذهب، تاریخ و یا اتفاقی در امروز باشد. در کل این انسان است که موضوع خود را انتخاب میکند و با آن درگیر میشود، پس پدیده اصلی برای ما انسان است، پدیدهای که به وسیله پدیدههای پیرامون خود تعریف میشود و خود به پدیدههای دیگر تقسیم میشود.
بپردازیم به خود نمایش، در پوستر نام نویسنده اشتفان تسوایک معرفی شده که گویا آقای نعیمی بازخوانی از نوشته ایشان داشتهاند، ممکن است توضیحی درباره این نویسنده و بازخوانی آقای نعیمی داشته باشید؟
تسوایک نویسندهای اتریشی است که رمانی به همین نام به شکل اتوبیوگرافی نوشته است که درباره ژانکالون و وقایع آن زمان به صورت مستند و نه داستانی میپردازد. آقای نعیمی این رمان را طی ۵ماه تلاش مستمری که داشت، تحقیقاتی انجام دادند و آن را بازخوانی کردند.
پس با نمایش مستند روبهرو هستیم، ممکن است توضیح دهید این وقایع دقیقا در چه دورهای به وقوع پیوسته است؟
فضای این نمایش دقیقا مربوط میشود به تاریخ ۱۵۵۳ میلادی در ژنو و دوران حکومت ژانکالون رهبر شاخه کالونیستها از فرقه پروتستان.
انجمن کشیشان ژنو دقیقا چه وظایف حکومتی را بر عهده داشتند؟
آن چیزی که تاریخ میگوید این است که ژانکالون که کاریزمای مذهبی این حکومت است تمامی امور دولتی و مردمی را به دست شورای کشیشان ژنو سپرده است و این شورا موظف بوده که تمامی قوانین اجتماعی و الهی را در قبال مردم اعمال کند.آنان معتقدند که باید براساس انجیل و آیین و سنت مسیح، مردم را هدایت کرد.
این عقاید از کجا سرچشمه گرفته است؟
ببینید زیادهروی در هر چیز ضرر دارد، وقتی پافشاری میکنیم و استقلال و نظر و رای و عقیده را چارچوب بندی میکنیم و میگوییم و لاغیره. ژانکالون از طرف مردم انتخاب شد و اعتقادات کاملی دارد، اما در یک لحظه انسان فکر میکند که مرکز همه چیز است و هر چیزی که میگوید درست است. با گذشت زمان، دیگر جز خود کسی را نمیبیند و آن وقت است که شروع میکند به قضاوت در خیر و شر، خوب و بد، روشنایی و تاریکی، پاکی و ناپاکی و همینها باعث میشود تا ویرانیها آغاز شود. مسیح برای من پیامبری است که وقتی ظهور میکند و دین خود را اعلام میکند، مردمی را پیشروی خود دارد که رنج و سختی کشیدهاند. این مساله نه تنها در مورد مسیح بلکه در مورد تمام پیامبرانی که دیدگاه مذهبی عالمگیر دارند، برای مظلومان وجود دارد یا برای آنان بیان میشود. خداوند در قرآن، دائم به پیامبر اعلام میکند که من بخشنده و مهربان و دانا و بینا هستم، ای پیامبر به مومنان بگو که خداوند به تمام اعمال آنها آگاه است. مسیح هم برای همین ظهور کرد. برداشت ژانکالون و انجمن کشیشان آن چیزی نیست که مسیح بشارتش را داده بود.
و کسی که علیه این قرائتها و اندیشهها طغیان میکند میشل سروه است، ممکن است توضیحی درباره این کاراکتر و عقاید او داشته باشید؟
میشل سروه عملا یک پزشک است که کشف گردش خون را به او انتساب میدهند. او یک اسپانیایی بوده و در اظهارنظرهای مذهبی بسیار رک و بیپرده صحبت میکرده. مشهورترین کتاب او «تثلیث و تعمید در آیین مسیح» نام دارد.
او کاملا با این مساله که مسیح فرزند خدا است و اینکه ما با غسل تعمید تمام گناهانمان پاک میشود مخالف بوده است و همین اتفاق باعث میشود تا کلیسای کاتولیک و البته کلیسای ژان کالون او را محکوم کنند.
شما در این نمایش در مورد بهرهمندی از امکانات دکوراتیو عموما از چند میز و صندلی استفاده میکنید، اما با وجود صحنههای متعدد کمبودی احساس نمیشود، میخواهم بدانم چه رویکردی در کارگردانی دارید؟
به اعتقاد من، آقای نعیمی و گروه چه در متن و چه در کارگردانی، تئاتر را پدیدهای میدانیم که باید پیچیده را ساده کند. تئاتر اگر یک ابزار ارتباطی است پس باید به بهترین و درستترین شکل، ارتباط خود را برقرار کند. من اعتقاد به طراحان ندارم. اگر میگویم اعتقاد ندارم منظورم به این شیوه مرسوم امروز است. ما به گروه اعتقاد داریم، گروهی که از روز اول تمرین از جمله بازیگران، نویسنده، کارگردان و طراحان و ... در کنار یکدیگر نمایشی را آماده میکنند. آن چیزی که ما در سیستم و مکانیزم نمایشهایمان بهکار میگیریم، سیالی و پویا بودن و دینامیک بودن اجرا است. جایی برای توقف وجود ندارد، زمان در حال حرکت است و حرکت وقتی میتواند خود را تعریف کند که جابهجایی صورت گیرد. ما در اجراهایمان چیزی را از قبل پیشبینی نمیکنیم، بلکه تلاش میکنیم در حین تمرین از چیزهایی که نیاز داریم استفاده کنیم. این جسمها هستند که روی صحنه برای تماشاگر حرف میزنند نه دکور و دیالوگ و موارد دیگر.
متشکرم.
ارسال نظر