سه تصمیم مهم برای بازار جهانی نفت

آگاهان گفته‌اند که انتخاب سالم البدری به دبیرکلی اوپک اولین پاداش طرابلس برای بهبود رابطه خود با واشنگتن بوده است مسعود سیفی‌اعلا- اجلاس پنج‌شنبه گذشته اوپک در ابوجا پایتخت نیجریه چند تصمیم مهم اتخاذ کرد که کاهش مجدد سقف تولید اعضا و انتخاب دبیر کل جدید از مهم‌ترین آنها بود. به موجب این تصمیمات اعضای اوپک مجددا ملزم شدند که از اول فوریه آینده یعنی از حدود دو ماه دیگر ۵۰۰هزار بشکه از تولید روزانه خود را کاهش دهند تا تعادل موردنظر در بازار جهانی نفت برقرار شود، مضاف بر اینکه بعد از مدت‌ها اختلاف‌نظر، اعضای اوپک پذیرفتند که کاندیدای لیبی را به عنوان دبیر کل جدید بپذیرند و حداقل برای مدت سه سال آینده مناقشات ایران و کویت را بر سر احراز این مقام خاتمه دهند.

مضاف بر این دو تصمیم البته پذیرش عضویت آنگولا به عنوان دوازدهمین عضو اوپک نیز تصمیم مهمی بود که در اجلاس اخیر اتخاذ شد تا وزنه این کارتل جهانی نفت را اندکی سنگین‌تر سازد. اما تامل در پذیرش تقاضای سودان و اکوادور و احاله آن برای بررسی بیشتر که احتمالا مسیر عضویت آنها در اجلاس آینده اوپک را هموار سازد از نکات حائز اهمیت دیگری بود که در اجلاس ابوجا مشاهده شد. بدین ترتیب سه تصمیم اجلاس ابوجا سوای تصمیمات دیگر آن قابل تامل است که در زیر به طور اختصار مورد بررسی قرار می‌گیرد.

۱ - تصمیم بر کاهش مجدد تولید اعضای اوپک به میزان ۵۰۰هزار بشکه در روز که قرار است از اول فوریه آینده به مورد اجرا گذاشته شود اگرچه از منظر حفظ منافع همگانی و مدیریت عرضه بازار جهانی نفت بسیار حائز اهمیت است، اما به نوبه خود واجد شرایطی است که احراز آن تا حدود زیادی از دسترس اوپک خارج است. نخست به این دلیل که اعضای اوپک متاسفانه به تصمیماتی که خودشان اتخاذ کرده‌اند، چندان پایبند نبوده و در اجرای آنها تعلل می‌کنند، به طوری که در همین مورد اخیر، یعنی در مورد تصمیم اجلاس دوحه مبنی بر کاهش ۲/۱میلیون بشکه از سقف تولید اعضا، عملا بیشتر از ۷۰۰هزار بشکه کاهش نیافت و بدین ترتیب آب به آسیاب رقبا ریخته شد تا هر چقدر که می‌توانند به آشفتگی و تشتت بازار کمک کنند. نکته حائز اهمیت در این میان آن است که بعضی از اعضای اوپک با وفاداری به تصمیمات اجلاس‌ها از جمله اجلاس دوحه، شاهد مظلوم رقابت ناسالمی می‌شوند که همتایان آنها بر ایشان تحمیل می‌کنند، کما اینکه ایران با پذیرش تصمیم اجلاس دوحه ۱۷۶هزار بشکه از عرضه نفت خود را به بازارهای جهانی کاست و دیگر همسایه‌ها نیز چنین کردند، اما عدم کاهش حدود ۵۰۰هزار بشکه از آن مقدار، درست در شرایطی که اجلاس ابوجا نیز به کاهش مجدد این مقدار تصمیم گرفته است، نشانگر وجود همین مقدار مازاد عرضه در بازار است. چه بسا اگر اعضای اوپک متفق‌‌القول به تصمیم اجلاس دوحه عمل می‌کردند، شاید این تصمیم اتخاذ نمی‌شد و بالاخره کشورهایی مثل ایران که بر حسب این تصمیم مجددا باید ۷۳هزار بشکه از تولید خود را بکاهند ناچار به کاهش مجدد سقف تولید نمی‌شدند. آیا واقعا در این مرحله دبیرخانه اوپک قدرت اجرایی کافی برای الزام اعضا به رعایت تصمیمات اجلاس دوحه و اجلاس ابوجا به خرج خواهد داد تا در اول ماه فوریه تولید یا عرضه واقعی اوپک به بازار جهانی نفت ۷/۱میلیون بشکه کمتر از اول ماه نوامبر ۲۰۰۶ باشد.

دومین دلیل اما، وجود رقبایی برای اوپک در خارج از این دایره است که عملا امکان کنترل بازار نفت را از دسترس اوپک خارج می‌سازد. کشورهایی مثل روسیه و مکزیک که حجم تولید و عرضه انبوهی دارند و کشورهایی دیگر مثل نروژ یا انگلستان، عمان، مصر، سوریه و چند کشور دیگر که در قد و قواره‌های مختلف صادرکننده نفت هستند و عضو اوپک هم نیستند، بنابر معادلاتی که دارند به نسبت‌ تقاضای بازار جهانی نفت، محصول خود را عرضه می‌کنند و تابع هیچ قید و قیودی هم نیستند. وزنه این کشورها در بازار جهانی نفت به جایی رسیده است که عملا ۷۰درصد تقاضای بازار را تامین می‌کنند و روزبه‌روز هم با تقویت موقعیت خود سهم اوپک را از دسترس اعضای آن خارج می‌کنند.

سومین دلیل اما در همین رابطه، مدیریت استراتژیک دولت‌ها در‌خصوص عرضه و تقاضای نفت است که موجب شده در حال حاضر با انباشت ذخایر عظیم به یک قدرت بزرگ در بازار نفت تبدیل شوند، دولت‌ها در کشورهای عضو کلوب OECD که باشگاهی مرکب از ۲۴ عضو است به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان جهانی نفت بالغ بر ۵میلیارد بشکه نفت ذخیره استراتژیک دارند که بدین‌وسیله قادرند بر تمام معادلات بازار تاثیرگذار باشند.

۲ - انتخاب دبیرکل جدید اوپک در اجلاس ابوجا یک نقطه موفقیت برای این اجلاس بود. سال‌ها مجادله و مناقشه ایران و کویت بر سر حقوق خود برای دبیرکلی اوپک موجب شده بود که در طول دو سال گذشته این سازمان بدون دبیرکل باشد و عملا توسط رییس و نایب‌رییس آن اداره شود. ادموند داکورو و محمد بارکیندو دو شخصیتی بودند که در طول سال‌های اخیر، اوپک را اداره کرده و در غیبت سیلوا کالدرون، نماینده ونزوئلا که دو سال پیش ماموریت وی به اتمام رسید، باری به هر حال نگذاشتند انسجام اوپک از هم بپاشد، اما این دو شخصیت هرگز نتوانستند حقوق حقه ایران را که سالیان درازی است نوبت دبیرکلی آن فرارسیده است احراز کنند، لذا در اجلاس اخیر گویی برای اینکه اوپک هر دو طرف ایران و کویت را راضی نگه‌دارد به انتخاب سوم دست زد و سالم البدری نماینده لیبی را به این مقام برگزید تا برای سه سال آینده مدیریت دبیرخانه اوپک را که نقش مهمی در اجرای تصمیمات دارد به وی واگذار کنند. آگاهان گفته‌اند که این تصمیم اولین پاداش طرابلس برای بهبود رابطه خود با واشنگتن بوده است.

۳ - پذیرش عضویت آنگولا در اوپک که در اجلاس ابوجا صورت گرفت یک گام عملی موثر برای گسترش حیطه نفوذ این سازمان بین‌المللی در بازار جهانی نفت است. اگرچه در این اجلاس به سودان و اکوادور گفته شد که فعلا برای پذیرش تقاضای عضویت خود منتظر اجلاس بعدی باشند، ولی آنچه که پیدا است عضویت آنها نیز به‌رغم حجم تولید نه چندان زیادی که دارند در اوپک مسجل است. منهای حجم تولید این کشورها که به نوبه خود بسیار مهم است، اما نکته مهم‌تر تجمع آنها زیر یک سقف یا یک پرچم است که امکان انسجام بازار نفت را میسر سازد. به همین دلیل هم هست که اوپک مدام با بزرگان عرصه نفت از جمله روسیه و مکزیک چانه‌زنی می‌کند تا رضایت آنها را برای عضویت در این سازمان به‌دست آورد.

اما در نقطه مقابل، رویکرد اقتصاد جهانی به‌ خصوصی‌سازی که صدالبته صنعت نفت را نیز در برگرفته و به تدریج پیشرفت می‌کند، ممکن است روزی به کشورهایی هم برسد که به طور سنتی نفت را دولتی اداره کرده‌اند. صدالبته مدیریت دولتی با شرایط اوپک سازگار است ولی چه‌بسا چنین شرایطی با مدیریت بخش خصوصی بر صنعت نفت سازگار نباشد.