سیاست و تجارت با مواد غذایی

مترجم: نیلوفر قدیری- آیا واقعا می‌توان دنیا را با فروش مواد غذایی خاص تغییر داد؟ برای یافتن پاسخ این سوال مطلب زیر را بخوانید. آیا چرخ‌دستی‌های سوپرمارکت‌ها جای صندوق‌های رای را گرفته‌اند؟ میزان شرکت در انتخابات در اکثر کشورهای توسعه‌یافته در دهه‌های اخیر افت داشته است اما فروش مواد غذایی ارگانیک و محلی هر یک با برنامه مخصوص سیاسی خود به سرعت در حال رشد است. این مواد غذایی به مغازه‌داران امکان می‌دهد تا نظرات سیاسی خود را ابراز کنند. این نظرات شامل مواردی مختلف از نگرانی از محیط‌زیست گرفته تا حمایت از کشاورزان فقیر می‌شود. مغازه‌دارها از این فرصت استفاده کرده‌اند. مردم در مواقع عادی کار چندانی در اعتراض به اوضاع سیاسی و شرایط محیط زیستی نمی‌توانند انجام دهند اما وقتی با چرخ دستی خرید خود به سوپرمارکت‌ها می‌روند، می‌دانند چه کار کنند و چه انتخابی انجام دهند تا پیام خود را برسانند.

این کار تاثیرات مثبتی دارد. پیش از اختراع عنوان‌های اخلاقی و ارگانیک راه معمولی ابراز نظرات سیاسی با استفاده از مواد غذایی فقط تحریم بود. اما عنوان‌های اخلاقی و ارگانیک انجام اقدامات سیاسی را ممکن می‌کند. به این ترتیب تعامل سازنده با شرکت‌ها هم ممکن شد. اگر اقدام به تحریم کنید شاید تاثیر آن آنقدر زیاد نباشد. مصرف‌کنندگان قدرتی بسیار فراتر از آنچه تصور می‌شد، دارند. آنها در یکی از طرف‌های منتها‌الیه چرخه عرضه هستند و کشاورزان در سوی دیگر این چرخه هستند. مصرف‌کنندگان واقعا این قدرت را دارند که پیامی را از طریق این چرخه پیچیده ارسال کنند. اگر این پیام تکرار شود و به اندازه کافی بلند و پیوسته باشد آن وقت تغییر دهنده و تاثیرگذار خواهد بود. این همان اتفاقی است که اکنون در حال روی دادن است.

صنایع ۳۰میلیارد دلاری مواد غذایی ارگانیک از طریق خرج کردن دلارهای مصرف‌کنندگان به دست آمده است. میان اقدامات مردم به عنوان شهروند و تحرکاتشان به عنوان مصرف‌کننده تفکیک و تفاوت وجود دارد. از شهروندان انتظار می‌رود که صلاح جامعه را در نظر بگیرند اما مصرف‌کنندگان خودخواه هستند و فقط صلاح خود را در نظر می‌گیرند. انتخاب مواد غذایی نوعی آشتی میان این دو برقرار می‌کند.

اکنون حتی این ادعای روشن که غذای ارگانیک برای محیط زیست بهتر از غذاهای کشت شده است اکنون به گزاره‌ای جنجال‌برانگیز تبدیل شده است. برای عبارت ارگانیک تعاریف مختلفی وجود دارد. اکنون با استناد به این تعاریف بعضی این پرسش را مطرح کرده‌اند که آیا واقعا کشاورزی ارگانیک برای محیط زیست بهتر است؟ شاید یکی از سرسخت‌ترین منتقدان کشاورزی ارگانیک نورمن بولاگ پدر انقلاب سبز و برنده جایزه صلح نوبل باشد که از استفاده از کود شیمیایی برای افزایش محصول حمایت می‌کند. او می‌گوید از آنجا که کشاورزی ارگانیک محصول کمتری به دست می‌دهد بنابراین نیاز به زمین بیشتری برای زیر کشت بردن محصول وجود دارد و این به محیط زیست آسیب می‌رساند. به گفته بولاگ به یمن کود شیمیایی تولید جهانی غلات بین سال‌های ۱۹۵۰ و ۲۰۰۰ سه برابر شد، اما مقدار زمینی که مورد استفاده قرار گرفت فقط ۱۰درصد افزایش یافته است.

اما ادعای دیگری که مطرح می‌شود این است که کشاورزی ارگانیک انرژی بیشتری می‌برد. بعضی می‌گویند کودهای مصنوعی استفاده شده در کشاورزی متعارف از گازطبیعی درست شده که کاملا بی‌ثبات و غیرقابل دوام است. اما کشاورزی ارگانیک انرژی بیشتری در هر تن غذا مصرف می‌کند. تنها یک پنجم انرژی که مرتبط با تولید مواد غذایی در سراسر چرخه غذایی است در مزارع مصرف می‌شود و بقیه صرف حمل و نقل و فرآوری می‌شود.

موضوع دیگری که در این میان مطرح است، تجارت آزاد است که هدف آن رسیدگی به نابرابری‌های در قیمت پایین است. هدف از این روند آن است که تولیدکنندگان قیمت منصفانه‌ای دریافت کنند اگر چه بازار غیرمنصفانه باشد. روند این کار به اینگونه است که به مصرف‌کنندگان قیمت بالاتر از قیمت بازار پرداخت شود به شرطی که آنها استانداردهای کاری و تولید را رعایت کنند. مثلا در مورد قهوه کشاورزان حامی تجارت منصفانه حداقل ۲۶/۱ دلار برای هر پوند قهوه پول دریافت می‌کنند که این ۰۵/۰ دلار بالاتر از قیمت بازار است. این مقدار به تولیدکنندگان بازگردانده می‌شود تا برای برنامه‌های توسعه هزینه کنند. بازار محصولات تجارت منصفانه بسیار کوچکتر از بازار محصولات ارگانیک است اما با شتاب بیشتری در حال رشد است. در سال ۲۰۰۵ این محصولات ۳۷درصد رشد کرده و به ۴/۱میلیارد دلار رسید.اما مخالفان این روند بیشتر در میان کارشناسان اقتصادی هستند که می‌گویند قیمت پایین کالاهایی چون قهوه به دلیل تولید مازاد است و باید نشانه‌ای باشد برای تولیدکنندگان که به تولید محصولات دیگر روی بیاورند. پرداخت قیمت بیشتر به این تولیدکنندگان هم جلوی ارسال این نشانه و سیگنال را می‌گیرد و هم متوسط قیمت پرداخت شده برای قهوه را بالا می‌برد و تولیدکنندگان را به ورود به بازار تشویق می‌کند. به این ترتیب قیمت قهوه‌ای که در چارچوب تجارت منصفانه نیست را بیشتر از قبل پایین می‌کشد و کشاورزان خارج از این چارچوب را فقیرتر می‌کند. اما حامیان این طرح می‌گویند با پولی که به عنوان مازاد قیمت بازار به کشاورزان پرداخت می‌شود آنها می‌‌توانند در صورت سود نداشتن کارشان به کشت محصول دیگری روی بیاورند.

مخالفت دیگری که نسبت به این طرح ابراز می‌شود در ارتباط با فرضیات سیاسی درباره بهترین راه سازمان‌دهی نیروی کار است. به ویژه برای کالاهایی از جمله قهوه مجوز تجارت منصفانه فقط به تولیدکنندگان کوچکی داده می‌شود که قراردادهای منصفانه با کارگران منعقد کنند. شرکت‌های بزرگ خانوادگی شامل این مجوز نمی‌شوند. از سوی دیگر قوانین برای هر کالایی متفاوت است. اما محدود کردن مجوزها باعث می‌شود که اکثریت وسیعی از کارگران کشاورز که در مزارع خانوادگی کار می‌کنند از این کمک‌ها بی‌بهره بمانند.

تضمین قیمت حداقلی همچنین به این معناست که هیچ انگیزه یا محرکی برای بهبود کیفیت محصول وجود ندارد. مصرف‌کنندگان این محصول از این وضع گلایه دارند. در مقابل گروهی دیگر هستند که به جای دادن پول اضافه به ارائه آموزش و توصیه به کشاورزان و فراهم کردن امکان دسترسی آنها به اعتبار روی می‌آورند. این گروه که از مخالفان طرح تجارت منصفانه هستند، می‌گویند این راه، راه مناسب و کارآمدی برای دادن پول و کمک به تولیدکنندگان فقیر نیست.

جهانی فکر کنید محلی عمل کنید

یکی از راه‌های منصفانه کردن قیمت‌ها، خرید مستقیم است که باعث می‌شود تولیدکنندگان قیمت منصفانه‌ای دریافت می‌کنند و هیچ واسطه‌ای در این بین نیست که چرخه توزیع را طولانی کند. خریداری مستقیم از تولیدکنندگان محلی همچنین دلیلی باقی نمی‌گذارد که غذای محلی از آن سوی دنیا حمل شود و به سوی دیگر برود. این حمل و نقل را مسافرت غذایی می‌خوانند. بنابراین غذای محلی با عرضه مستقیم به دلایل مختلفی مورد پسند و تایید طرفداران محیط زیست و لابی‌کنندگان ملی‌گرای بخش کشاورزی و فعالان مخالف بنگاه‌ها از یک سو و مصرف‌کنندگان خواستار دانستن منشا اصلی تامین غذا از سوی دیگر است.

بنابراین ترجیح دادن محصولی که محلی رشد و پرورش یافته به محصول مشابهی که از دوردست آمده، تصمیم منطقی است. اما چنین مقایسه‌های مستقیمی به ندرت انجام می‌شود. در کشورهای اروپایی که اهمیت زیادی برای محیط زیست قائل هستند، مانند انگلیس کمیته ملی محیط زیست هر سال بررسی و تحقیق می‌کند که آیا محصولی مانند گوجه فرنگی را بهتر است از خارج وارد کنیم و مسافرت غذایی آن را تحمل کنیم یا بهتر است که در داخل کشت شود. امسال کمیته ملی محیط زیست انگلیس چنین نتیجه‌گیری کرد که برای محیط زیست کشور بهتر است که گوجه‌فرنگی را با کامیون از اسپانیا وارد کنند نه اینکه آن را در داخل کشت کنند. یافته دیگر این کمیته این است که تغییر جهت به سیستم غذاهای محلی و فاصله گرفتن از سیستم غذاهای مبتنی بر سوپرمارکت ممکن است تعداد سفرهای غذایی داخل کشور را افزایش دهد چرا که سوپرمارکت‌ها سیستم حمل و نقل متمرکزی دارند و حمل و نقل کالاهایشان را به صورت محدودتر انجام می‌دهند.

تحقیقی که در نیوزیلند انجام شده نشان می‌دهد تولید محصولات لبنی و سیب و پیاز در این کشور و حمل آن به انگلیس انرژی کمتری می‌برد تا تولید آنها در انگلیس. اگر چه پرواز هواپیماهایی که این محصولات را از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه‌یافته حمل می‌کنند گاز گلخانه‌ای بیشتری تولید می‌کند اما این نکته در مقابل تقویت تجارت و توسعه قابل تحمل است. در پس حمایت از تولید غذاهای محلی رگه‌هایی از محافظه کاری و سیاست‌های حمایتی و مخالفت با جهانی شدن وجود دارد. غذاهای محلی به لابی‌کنندگان بخش کشاورزی امکان می‌دهد تا علیه واردات موضع‌گیری و مبارزه کنند. استدلال مرسوم آنها این است که غذاهای محلی تازه‌تر است که البته این استدلال همیشه هم درست نیست.

در این صورت و با این شرایط یک مغازه‌دار چه کار باید بکند؟ همه انتخاب‌های غذایی یک سری امتیازات دارد و مجموعه‌ای هم معایب . حتی در شرایطی که کشاورزی ارگانیک انرژی، انرژی کمتری مصرف می‌کند و آلودگی کمتری تولید می‌کند بازده و محصول آن کمتر است و زمین بیشتری اشغال می‌کند. تجارت منصفانه به کشاورزان فقیر کمک می‌کند اما به دیگران آسیب وارد می‌رساند. از سوی دیگر اگرچه مواد غذایی محلی آلودگی ناشی از حمل و نقل و مسافرت‌های غذایی را کاهش می‌دهد اما قابلیت و ظرفیت توسعه اقتصادی را نیز کم می‌کند. خریداری همه این سه نوع غذا نوعی اعتراض ضد شرکتی است.

مواد غذایی اهمیت زیادی در بحث‌های محیط‌زیستی، توسعه، تجارت و جهانی شدن دارد اما قابلیت انتخاب مواد غذایی در تغییر دنیا را نباید بزرگنمایی کرد. با انتخاب مواد غذایی در کنار تغییرات محیط زیستی می‌توان در نظام تجارت جهان و در پی آن سیاست‌های جهانی تغییر ایجاد کرد. مردم جهان علاوه بر برگه رای با دلارهایی که برای مواد غذایی صرف و هزینه می‌کنند، می‌توانند نظر خود را ابراز کنند.

فعالیت سیاسی شاید به اندازه خرید کردن برای مردم جالب نباشد، بنابراین به جای فعالیت سیاسی می‌توان با خرید کردن، سیاسی کاری کرد.

منبع:اکونومیست