او که با معادله‌اش جاودانه شد - ۲۰ آذر ۸۵

بخش پایانی

فیشر به‌خوبی آگاه بود که نظریه مقداری پول تا حدود زیادی با رابطه مقداری مبادله (و مثلا نقش نرخ بهره در به‌اصطلاح «مکانیسم غیر مستقیمی» که پول را به قیمت‌ها متصل می‌سازد در مقایسه با «مکانیسم مستقیمی» که ناشی از ارزش واقعی وجوه نقدی است که عوامل اقتصادی نگهداری می‌کنند) مرتبط است به‌رغم این واقعیت که این کتاب هیچ حشو و زوائدی نداشته و به‌رغم تلاش‌های پیشگامانه فیشر برای مقداری کردن متغیرهای رابطه تبادل، بحث کلی کتاب به نفع و در دفاع از نظریه مقداری پول است، چرا که دوره انتقالی مورد اشاره از نظر فیشر بسیار کوتاه و قابل اغماض است. این کتاب هرگز توفیقی را که سایر آثار فیشر به دست آورد، کسب نکرد و در حل و فصل مجادله‌ای که در مفهوم نظریه مقداری پول وجود داشت، موفقیتی به‌دست نیاورد. حتی هواخواهان جدید نظریه مقداری پول اکنون مجددا سرگرم توضیح این مساله هستند که چگونه افزایش عرضه پول روی قیمت‌ها اثر می‌گذارد.

کتاب نظریه بهره فیشر مدعی ارائه مطلب تازه‌ای نیست، بلکه تنها به دلیل کیفیت آموزشی بالایی که دارد، حائز اهمیت است. این کتاب که فیشر به «جان رائه و یوگن فون بوم - باورک که شالوده آثار مرا پی‌ریزی کردند» تقدیم کرده، می‌کوشد تا نشان دهد که نرخ بهره واقعی توسط تقاضای وام‌های مصرفی و تولیدی از یک سو و عرضه پس‌انداز از سوی دیگر تعیین می‌شود. بخش اعظم کتاب به تعیین نرخ واقعی بهره اختصاص دارد، لیکن تمایز میان نرخ بهره واقعی و نرخ بهره پولی در فصل نخستین کتاب و نیز در فصل پایانی آن مورد اشاره قرار گرفته است.

سه فقره از آثار فیشر به اصلاحات پولی اختصاص دارند: تثبیت دلار (۱۹۲۰)، پول پستی (۱۹۳۳) و پول کامل (۱۹۳۵) و نیز دو اثر دیگر یکی ترقی و کسادی (۱۹۳۲) و تورم (۱۹۳۳) همگی در تقویت پیشنهادهای او برای اصلاحات پولی بوده‌اند. کتاب تثبیت دلار، شامل طرح بدیعی است برای تثبیت قدرت خرید پول تحت نظام پایه طلا که تغییر قیمت رسمی طلا را معادل معکوس شاخص قیمت‌ها پیشنهاد می‌کند. نظامی که می‌تواند توسط یک کشور که دارای نرخ ارز متغیر است و یا همه کشورها چنانچه نرخ ارز ثابتی داشته باشند، به کار گرفته شود. در کتاب ترقی و کسادی و نیز پول پستی فیشر پیشنهاد سیلویو کاسل (۱۹۳۰ - ۱۸۶۲) را مورد توجه قرار داده که به موجب آن افراد می‌بایستی پول خود را هر ماه در ادارات پست مهمور به مهر کنند تا از ارزش نیفتد. هدف کاسل این بود که به این ترتیب از احتکار پول جلوگیری کند و چنانچه سپرده‌های بانکی را نیز شامل می‌کرد، قطعا طرح موفقی ارائه نموده بود و این نکته‌ای بود که فیشر آن را درک کرد. در کتاب پول کامل، فیشر سعی دارد نشان دهد که دورهای تجاری در اقتصاد تا حدود زیادی ناشی از اعتبارات بانکی و قدرت بانک‌ها در ایجاد پول است. از نظر او راه‌حل این مشکل این است که معادل صددرصد ذخیره برای سپرده‌ها نگهداری شود. سپرده‌گذاران نیز برای اداره امور سپرده‌هایشان باید کارمزد بپردازند و بانک‌ها از منابعی که استقراض می‌کنند، می‌توانند در بازار سرمایه وام بدهند. فیشر خود می‌پذیرد که این عقیده به همان قدمت فعالیت بانکداری است. او به‌خصوص از گروهی از اقتصاددانان دانشگاه شیکاگو از جمله هنری سیمونز، فرانک نایت و پل دوگلاس نام می‌برد که طرحی نظیر این را دو سال قبل از آن ارائه کرده بودند و امروزه برخی از اقتصاددانان مثل میلتون فریدمن از آن حمایت می‌کنند.

فیشر که از نظر مالی از ابداع یک طرح بایگانی کارت اندیکس قابل ‌رویت، نفع فراوانی برده بود، سال‌های بعدی عمر خود را برای مسائل مورد توجه خود از جمله ممنوعیت مشروبات الکلی، داروهای پیشگیری‌کننده، اصلاح‌نژاد، صلح جهانی و حفظ صددرصد ذخیره توسط بانک‌ها صرف کرد. نفوذ زیادی که فیشر روی تخصص اقتصاد در آمریکا داشت (اگر نخواهیم از ثروت او در این خصوص صحبت کنیم) عملا در سال ۱۹۲۹ به پایان رسید. چرا که او نه تنها نتوانست بحران وال‌استریت را پیش‌بینی کند، بلکه حتی پس از شروع بحران نیز اصرار داشت که بهبود اقتصادی تازه‌ای در راه است و به‌زودی فرا خواهد رسید.

فیشر هرگز مکتبی بنیان نگذارد. او شاگردان فراوانی، ولی هواخواهان کمی داشت. بسیاری از آثاری که در اواخر عمر نوشت با اقبال عمومی مواجه نشد، زیرا شایعات مربوط به این‌که او از افکار دیگران استفاده می‌کند در اطراف او زیاد شده بود. در واقع، دیگر اقتصاددانان به افکار نویسنده کتابی مثل چگونه باید زیست: دستوراتی برای زندگی سالم‌تر با استفاده از علوم جدید که کتاب پرفروشی شده و به ۱۰ زبان ترجمه شده بود، با شک و تردید نگاه می‌کردند. شاید اگر فیشر در مورد «بحران بزرگ» دچار اشتباه نمی‌شد، شهرت او در دو دهه گذشته این چنین در محاق فرو نمی‌رفت.