مدیر عامل شرکت تعاونی تولیدکنندگان میخ:
تشکلها هزینه بر و مزاحم نیستند
گروه تشکلها- یوسف بهمنآبادی- تا زمانی که مدیران بنگاههای اقتصادی به تشکلها اعتقادی نداشته باشند و آنها را پدیدههایی فرعی، حاشیهای، هزینهبر یا گاهی مزاحم بدانند توسعه تشکلهای غیردولتی دور از دسترس خواهد بود. مرتضی فریدی، مدیر عامل شرکت تعاونی تولیدکنندگان میخ با اظهار این مطلب به دنیایاقتصاد گفت: قبل از تاسیس شرکت تعاونی تولیدکنندگان میخ در سال ۱۳۸۲، جامعه میخسازان به عنوان تنها تشکل صنعت میخسازی به دلایل مختلفی نظیر ورشکستگی تولیدکنندگان و تمایل نداشتن آنها برای مدتی به صورت غیرفعال درآمد. حتی اعضای آن برای انحلال این تشکل نیز گردهم نیامدند. خلاء تشکل فعال در این زمان، برخی تولیدکنندگان میخ را بر آن داشت تا به تاسیس شرکت تعاونی تولیدکنندگان میخ همت گمارند. این شرکت در حال حاضر ۸عضو دارد که بیش از نصف تولیدکنندگان میخ در کشور را شامل میشود.
وی در خصوص اهداف موردنظر از تاسیس این تشکل گفت: ارائه خدمات به اعضا یکی از این اهداف است. هر جا نیاز باشد تولیدکنندگان با سازمانهای دولتی ارتباط برقرار میکنند. شرکت تعاونی تولیدکنندگان میخ خود را مسوول این امر میداند. هماهنگی در بازار و کمک به رفع مشکلات پیش رو از دیگر اهدافی است که این شرکت دنبال میکند. افزون بر این انعکاس خواستهها، دیدگاهها و مشکلات اعضا به مسوولان از طریق مکاتبات از دیگر اهداف تشکل است.
نویدی در خصوص فعالیتهای انجام شده این تشکل افزود: یکی از مهمترین فعالیتهای انجام شده مباحث مربوط به اصلاح استاندارد میخ است. پیش از این، تولیدکنندگان میخ با استانداردهای موجود قادر نبودند نیازهای بازار را تامین کنند ازاینرو، شرکت تعاونی با ارسال مکاتبات و برگزاری جلساتی با کارشناسان موسسه استاندارد توانست این مشکل را رفع کند. فعالیت دیگر در خصوص تجمیع عوارض بود که در حال حاضر از تولیدکنندگان دریافت میشود. در مکاتبات انجام شده با وزارت صنایع و معادن این دیدگاه را مطرح کردیم که میخ یک کالای واسطهای بوده و به طور مستقیم به دست مصرفکننده نمیرسد. میتوان عنوان کرد که خوشبختانه آنها هم نظرات ما را پذیرفته و تا حدودی به نتیجه مورد نظر رسیدهایم.
همچنین برای حفظ منافع اعضا در بازار اقدام به ساماندهی بازار کردهایم. وی با اشاره به این که ضعف آگاهی گروهی یکی از مهمترین مشکلات جامعه کنونی ایران به شمار میآید، بیان کرد: این باور وجود ندارد که برای رسیدن به توسعه اقتصادی نیازمند تشکلهایی ساختارمند و هدفمند هستیم و این ضعف آگاهی فعالیت گروهی در میان اقشار مختلف جامعه و متاسفانه دولت نفوذ دارد تا زمانی که مدیران بنگاههای اقتصادی به تشکلها اعتقادی نداشته باشند و آنها را پدیدههایی فرعی، حاشیهای، هزینهبر یا گاهی اوقات مزاحم بدانند توسعه تشکلهای غیردولتی دور از دسترس خواهد بود و مشکلات جنبی آن نیز اجتنابناپذیر خواهد بود.
وی افزود: متاسفانه دولت تعریف مشخصی از حدود مرز اختیارات تشکلها ندارد و در نتیجه پیامد این مساله جایگاه مناسبی برای آنها قائل نشده است.
در حالی که در کشورهای پیشرفته بسیاری از تصمیمهای امور اقتصادی از طریق تعاملی که بین تشکلها و دولت به وجود میآید اتخاذ میشود.
وی افزود: وقتی برای تشکلها جایگاهی مناسب وجود ندارد بدون شک با مشکل مواجه خواهیم شد.
وقتی با نهادهای دولتی مکاتبهای میکنیم نمیدانیم جایگاه ما کجا است چه درخواستی میتوانیم داشته باشیم پیشنهادهای خود را چگونه ارائه دهیم.
همچنین این که نمیدانیم حرفمان کجا باید مطرح شود تا در زمان خود پاسخ مناسب را دریافت کنیم.
در کنار مشکلات پیش رو ممکن است اعضای تشکل با پیگیریها و تواناییهای خود بتوانند به نتایجی برسند، اما این امر به صورت منظم نیست.
از دیگر موانع تشکلگرایی نبود پیشینه مناسب از تشکلها است، این موجب شده تا بنگاههای اقتصادی چندان اهمیتی به تشکلها ندهند.مساله دیگر این است که تشکلها اهداف بلندمدت اعضا را دنبال میکنند و گاهی ممکن است در این میان، اهداف کوتاهمدت اعضا به خطر بیفتد که این نتایج در برههای کوتاه موجب دلسردی اعضا میشود.نبود ثبات اقتصادی و سیاسی نیز مزید بر علت شده تا جایی که حتی بنگاههای اقتصادی از ادامه فعالیت در سالهای آتی اظهار نگرانی میکنند. همچنین مدیران کشور درگیر روزمرگی و امور اجرایی هستند و این وضعیت موجب میشود نگاه به منافع بلندمدت تضعیف شود. چرا که با چنین وضعیتی، مدیران از منافع کوتاهمدت خود برای رسیدن به منافع بلندمدت عدول نمیکنند.
مساله دیگر این که مدیران جامعه از سطح دانش و تخصص کافی برخوردار نیستند. چرا که اگر کمی با بینشی بازتر به دنیای اطراف مینگریستند متوجه میشدند توسعه یک کشور بدون فعالیت تشکلها امکانپذیر نیست. نویدی با اشاره به اینکه تشکلها در کشورهای پیشرفته نظارت خود را بر دولت تحمیل میکنند،گفت: از آنجا که تشکلها نمایندگان واقعی بخشهای صنعتی، بازرگانی و خدماتی هستند نظرات و دیدگاههای آنها تخصصی بوده و ارتباط تناتنگی با مسائل روز صنف خود دارد. تشکلها به طور معمول ظرفیت قابل توجهی از نظر دانش، تجربه و سرمایه انسانی دارند، به همین دلیل قادرند کمک بسیار موثری برای توسعه کشور ارائه دهند. وی پیشنهاد داد: رفع موانع تشکلگرایی، نیازمند تحول اساسی است و در این میان دولت باید تشکلها را به رسمیت بشناسد نقش هدایتکننده و حمایتکننده داشته باشد. مدیران و رسانهها فرهنگسازی را در اولویت فعالیتهای خود قرار دهند تا جایگاه تشکلها در جامعه به آنچه ضرورت دارد، نزدیک شود.
ارسال نظر