گفتوگوی دنیای اقتصاد با کارگردان و بازیگر نمایش «قصه تلخ طلا»
نمایش از مردی که محکم قدم برمیدارد
او محکم قدم برمیدارد و ما را در سوگ و غم از دست دادن پدر و در حال پرداختن به دلمشغولی اصلی خود، تئاتر پذیرا شد.... بگذریم... به بهانه اجرای نمایش «قصه تلخ طلا» با او و بازیگرش ایرج راد گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
علیرضا تهرانی- شاید فقط بهروز غریبپور میتوانست فضای متروکه و متعفن کشتارگاه تهران را به فرهنگسرای بهمن، پادگان مخروبه فیشرآباد را به خانه هنرمندان و کارخانه آبجوسازی شمس را به مرکز مطالعات تاریخی شهر تهران مبدل سازد...
او محکم قدم برمیدارد و ما را در سوگ و غم از دست دادن پدر و در حال پرداختن به دلمشغولی اصلی خود، تئاتر پذیرا شد.... بگذریم... به بهانه اجرای نمایش «قصه تلخ طلا» با او و بازیگرش ایرج راد گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید: عکس: الهام صالح
«قصه تلخ طلا» یک نمایش موزیکال با حال و هوایی سنتی است، غریبپور درباره ساختار این نمایش گفت: «سابقه این سبک نمایش طولانی نیست و به این دلیل که یکی از عناصر اساسی نمایش موسیقی بوده است. نمایش موزیکال در رابطه با مضامین مذهبی، اجتماعی و انتقادی نیز جایگاه دیرینهای در تئاتر دنیا دارد. سابقه من در این زمینه بر میگردد به ۲۶ سال پیش و قالب موزون و موزیکال که برای کودکان و نوجوانان مینوشتم که این شیوه انتقال پیام و تاثیرپذیری مخاطب نقش بسزایی ایفا میکرد.
اما در تئاتر بزرگسال این اولین تجربه من محسوب میشود و اینگونه نمایش سابقه زیادی در ایران ندارد.
هرچند به صورت پراکنده در یک دوره بعد از مشروطیت یک راهحل صحنهای وجود داشت که ملحم از اپراتهای گروههای غیرایرانی از کشورهایی مثل قفقاز و... اتخاذ شده بود و در عمل ثابت میکرد که تماشاگر عام از این شیوه لذت میبرد، مثل تجربههای آرشین مالالان و مشدی عباد که فراموش شدنی نیستند. هنگام نوشتن، این مساله مدنظرم بود اما به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد و خواننده زن امکان خواندن ندارد، تلفیقی از کر و شکل شعرگونه دیالوگ ها را محفوظ نگهداشتم تا هم از نظر مضمون و محتوا و هم از نظر ساختار، تماشاگر را به تئاتر دعوت کنم. امروزه قالب تئاتر ایران از توده عظیم مردم غافل شده و بیشتر نمایشها برای نخبگان، دانشجویان و مخاطب خاص اجرا میشود. به نظر تئاتر بودن حضور تماشاگر عام، بیمعنا است و این نوع نمایش اگر در تجربه موفق باشد، میتواند گزینه جالبی برای حضور خانوادهها و مخاطب عام در تئاتر باشد.»
او با اشاره به چگونگی آگاهی تماشاگر از اجرای نمایش افزود: «تماشاگر میتواند از طریق مصاحبههای تلویزیون و رادیو از اجرا مطلع شود. البته به نظر من بهترین راهحل خود تماشاچیان هستند. آنها اگر لذت ببرند خود مبلغ کار میشوند و این آثار شناخته میشود. به هر حال راهحلهای زیادی وجود دارد که بشود توده مردم را مطلع ساخت. رسانهها نقش موثری در این زمینه دارند و امیدوارم آنها این لطف را در حق من و این نمایش انجام دهند».
قصه تلخ طلا براساس یک افسانه کهن نوشته شده است، غریبپور درباره ریشههای این افسانه و ضرورت پرداختن و استفاده از این مضامین میگوید: «در تمام قصههای دنیا مضامین مشترکی وجود دارد، نبرد خیر و شر، جنگ برای به دست آوردن سرزمین یا مال و همینطور به دست آوردن امری توسط چیزی غیرقابل تطبیق با مضامین اخلاقی، اجتماعی و عاطفی، نکته آخر بندی است که در این قصهها و تمام قصههای دنیا وجود دارد. همین مساله مرا واداشت تا به یکی از همین قصههای قدیمی را که نگاهی بین ماتریالیسم و غیرماتریالیسم و دیدگاهی متعارض نسبت به مفاهیم خوشبختی دارد، دستمایه به صحنه بردن نمایشی کنم. من روی قصههای مختلف جهان کار کردهام، این قصهها در شرایط امروز جهان دارای تاثیر فراوانی است. گویی برای امروز نگاشته شده و به همین دلیل سعی کردم نشان دهم ظرفیت این قصهها بیشتر از آن چیزی است که تصور میکنیم»
نویسنده نمایش «ایکارو» ادامه داد: «استادی داشتیم به نام اسکار باتک که با ما تمرین قصهگویی میکرد. قصهای را از کردستان انتخاب کردم و برای او خواندم، او تعجب کرد که در جمهوری چک هم عین این قصه با حواشی متفاوت وجود دارد، سپس از زبان استادی به ما گفت: اگر ۵۰قصه کشور خود را شنیده باشید با تمام قصههای دنیا آشنا خواهید بود، چون این قصهها در تمام دنیا مشترکند.»
این کارگردان سپس درباره ریشههای این افسانه توضیح داد: «مادامی ارمنی ادعا داشت اصل این قصه به روسیه برمیگردد اما با تحقیقاتی که انجام دادم متوجه شدم ریشههای این قصه هم در شمال و هم در جنوب کشور وجود دارد و جزئی از داستانهای شناخته شده جهان محسوب میشود.»
اما با نگاهی به این افسانه کهن چند سال پیش نمایشی عروسکی برای کودکان و نوجوانان به روی صحنه رفت و در اجرا هم موفق بود، غریبپور درباره قابلیتهای این افسانه و درونمایههایی که آن را هم برای مخاطب کودک و هم تماشاگر بزرگسال مناسب میسازد، می گوید: «این مساله بسته به دیدگاه نویسنده است. چینیها میگویند سعی کن اهمیت در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که بدان مینگری! بنابراین هر قصهای لایهها و ابعاد گوناگونی دارد و بسته به توان و علاقه و تجربه نویسنده، داستانی میتواند هم برای مخاطب کودک و بزرگسال باشد و هم دارای ابعاد سیاسی و اجتماعی متفاوتی باشد. ابعاد «قصه تلخ طلا» وسیعتر از آن است که صرفا برای مخاطب کودک به صحنه بیاید.»
در پایان وی درباره نگارش نمایشنامه موزون و قابلیتهایی که حضور مستمر و موسیقی در کارگردانی ایجاد میکند، توضیح داد: «در مورد زبان اقتصاد کلام را از طریق شعر پدید آوردم و سعی کردم کوتاه و سریع و نافذ به نتیجه برسم. در صحنه هم سعی کردم با استفاده از دکوری مینیمالیستی از حداقلها حداکثر استفاده را انجام دهم. در این گونه نمایشها باید صحنه، بازی و نور از شعر تبعیت کند، فضا یک فضای مرکب است و من به عنوان کارگردان باید آماده باشم تا بخش پنهان شعر را مرئی سازم. در ایران تجربه نادرستی وجود داشت که قالبا شعرا به نوشتن نمایشنامه میپرداختند که با آن آشنایی نداشتند و یا امروزه با تنظیم اشعار شعرا به نوشتهای منظوم میرسند. من در تجربه بیست و چند سالهام زبان شعر را برای انتقال پیام بسیار موثر میدانم، ادعا میکنم در نمایشهای قبلی موزون مینوشتم، اما در قصه تلخ طلا عنصر شاعرانگی بیشتر است و وجه دیگری از بهروز غریپپور را به عنوان شاعر در معرض داوری قرار دادهام.
و اما ایرجراد، بازیگر نامآشنای سینما، تلویزیون و تئاتر در این نمایش عهدهدار نقش یونس ماهیگیر است، وی درباره ایجاد این کاراکتر گفت: «تقریبا این کار با کلیه نمایشهایی که بازی کردهام متفاوت است. این کاراکتر یک شخصیت قصهوار است و ابعاد خیلی پیچیده و غریبی ندارد و در واقع یونس، ماهیگیری دریادل و ساحلنشینی با خلوص نیت است که تلاش میکند خواستههای همسرش را فراهم کند، اما در طی این مسیر به جایی میرسد که میبیند همه این خواستهها ظاهری و بدون عمق بوده و نمیتوانسته کمکی به ادامه زندگی آنها کند، زن به یک جنون و حرص میرسد و مرد را آزار میدهد، او دوست دارد به آن همدلی و بیچیزی برگردد. در کل فضایی که این شخصیت دارد و نوع شعرگونه بودن این نمایش با کارهای دیگرم متفاوت است.»
راد درباره همکاری با بهروز غریبپور میگوید: «این اولینباری است که در کنار هم کار میکنیم، به هر حال هر کارگردان سبک و شیوه خاص خود را دارد. در کل حضور غریبپور به عنوان نویسنده نمایش و ذهنیتهایی که درباره این قصه بینالمللی داشت، برایم جالب بود.»
این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون درباره عدم حضور مستمرش در تئاتر گفت: «به تبع و به علت کمبود امکانات، بازیگر نمیتواند به طور مستمر و منسجم تئاتر کار کند و در یک گروه یا دو گروه دائم فعال باشد. تئاتر بدون گروه معنا ندارد. حضور در یک نمایش وقت زیادی از من میگیرد. در این چند سال اخیر هر نمایش ۶ تا ۷ماه وقتم را گرفته، تمرین طولانی و به همین سبب نوبت اجرا هم عقب افتاده است. طبیعتا این مساله وقت شما را زیاد میگیرد و از کارهای دیگر باز میمانید.»
وی درباره مدت تمرین قصه تلخ طلا تصریح کرد: «حدودا سه یا چهار ماه پیش شروع به تمرین کردیم که با وقفههایی مواجه شد. این نمایش قرار بود مهرماه به صحنه بیاید، اما اجرا به آبانماه موکول شد. در یک نمایش وقت لازم است تا بازیگران با سبک بازی و نوع ارتباط با یکدیگر آشنا شوند تا به شناختی از هم برسند که خود این نیز وقتگیر است.»
اکثر بازیگرانی که مقابل راد در این نمایش حضور دارند جوانها هستند، وی حضور جوانان را در تئاتر اینگونه ارزیابی میکند: «جوانهای بسیار مستعدی در تهران و شهرستانها هستند که ثابت کردهاند با اینکه امکانات تعلیمی مناسبی وجود نداشته، اما آنها نیروهای با استعداد و توانمندی هستند. مشکلی که وجود دارد امکانات کم و محدود است که اجازه حرکت سازنده و موثر را به آنها نمیدهد. ضمن آنکه جایگاههای مختلف در تئاتر ما تعریفی ندارد. جایگاه تئاتر حرفهای، دانشجویی و آماتور تلفیق نشده است و سالن مشخصی برای هرکدام وجود ندارد. در واقع تماشاچی سردرگم است که در چه سالنی چگونه نمایش را میتواند ببیند.»
ایرجراد مدیر خانه تئاتر است، فرصت را غنیمت میشمارم و در انتها از او درباره نتیجه قراردادهای تیپ خانه تئاتر سوال میکنم، این بازیگر در این باره گفت: «متاسفانه این قراردادها همچنان به سرانجام نرسیده، در مراسم افطاری که در تالار وحدت با حضور وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، قضیه را مطرح کردم و از وزیر خواستم تا در این زمینه اقدامی شود تا تلاش و کوشش اهالی تئاتر به نتیجه برسد. در این قراردادها چند مساله وجود دارد، مدت قرارداد، مبلغ قرارداد و نوع پرداخت آن که باعث قانونمندی در مدت حضور یک هنرمند تئاتر برای تمرین، اجرا و مبلغ قرارداد است.»
نمایش قصه تلخ طلا با حضور بازیگرانی چون ایرجراد، نسیم ادبی، سیاوش چراغیپور، همایون صلاحی، مهرداد غضنفریان، تهمینه محمدی و... و به آهنگسازی ابراهیم اثباتی همهروزه به غیر از شنبهها راس ساعت هفت شب در سالن چهار سوی تئاتر شهر به صحنه میرود.
ارسال نظر