یادداشت
علل روند کند تصمیمسازی برای مساله بنزین
شما شاید تا حالا مدیر یک کارخانه، شهردار یک شهر، فرماندار یک شهرستان یا استاندار و یا حتی رییسجمهور نبودهاید. تا در چنین موقعیتی قرار نگیرید، امکان ندارد علت بعضی از عدم تصمیمگیریها را متوجه شوید.
مهندس محمود اسلامیان*
شما شاید تا حالا مدیر یک کارخانه، شهردار یک شهر، فرماندار یک شهرستان یا استاندار و یا حتی رییسجمهور نبودهاید. تا در چنین موقعیتی قرار نگیرید، امکان ندارد علت بعضی از عدم تصمیمگیریها را متوجه شوید. با خودتان محاسبه میکنید. خیلی مساله ساده است. به قول رییس محترم کمیسیون انرژی مجلس، سرمایهسوزی است. سرمایهای را که میلیونها سال ذخیره شده است و متعلق به نسلهای گذشته و آینده است، یکجا مصرف میکنیم. دست گذشتگان که از دنیا کوتاه است و اطلاعی هم از گنجهای زیرزمینی نداشتند.
آیندگان هم که هنوز به دنیا نیامده یا اگر آمده باشند، قدرتی ندارند. ما مردم هم که اصل سرزمین شعر و ادب و صفا هستیم، به قول مرحوم خیام:
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش، عمر بر باد مکن
مثلا به قول بعضی از منتقدان نسل سوخته، حسابی از خجالت این شعر حداقل در باب مصرف انرژی درآمدهایم.
شاید اگر مرحوم خیام دوباره به دنیا میآمد، اسکار خیامشناسی را به خاطر «حالی خوش باش» به نسل ما میداد. چرا که نه به فکر گذشتهایم و نه آینده، ذخائر کشور را به قیمت کمتر از آب، مصرف میکنیم.
حداقل در عمر سه دولت این بحث به صورت جدی مطرح بوده است. اما در عمل افزایش مستمر مصرف و کاهش صادرات منابع نفتی و عدم سرمایهگذاری منابع نفتی در پروژههای زیربنایی، نتیجه قابل شهود است. ساعتها و روزها کارشناسان چپ و راست و میانه و ارزشی و ضدارزش در باب مضرات این گونه مصرف توضیح دادهاند. شاید کمتر موضوعی باشد که چنین اجماعی در مورد آن حاصل و تقریبا مخالفی ندارد. پس از نظر کارشناسی، همگان چه دلسوزان نظام چه غیردلسوزان بر کنترل تاراج منابع ملی تفاهم دارند. دولتهای میانه و چپ گذشته و ارزشی و اصولگرای فعلی نیز، بر یافتن راهحلی تاکید داشته و دارند. اگر در گذشته امکان این وجود داشت که بخشی از درآمدهای نفتی صرف پروژههای زیربنایی شود، با رشد مصرف این امکان نیز بسیار محدود شده است.
نکته بسیار جالب اینجاست، که ابتدای هر سال این بحث مطرح و نگرانیها به جامعه منتقل و افزایش قیمتهای سایر کالاها عملا اتفاق میافتد. شما اگر با وسائل نقلیه عمومی تردد داشته باشید متوجه میشوید که بدون افزایش قیمت بنزین هزینههای حمل و نقل افزایش یافته است. این دیگر خیلی دردآور است. یعنی جامعه هزینه افزایش قیمت بنزین را میدهد ولی خود بنزین افزایش قیمت نمییابد.
متاسفانه ما بارها تجربیات تلخی را تکرار میکنیم که هزینه آن را ملت بایستی پرداخت نمایند. یک سوال ساده، کار به کشورهای غیرنفتی نداریم. کشورهای نفتی دنیا و همین همسایههای نزدیک با این معضل چه کردهاند. به هر حال این توقع در مردمان این کشورهای صاحب نفت وجود دارد که به علت داشتن ذخائر نفتی، قیمت پایینتری پرداخت نمایند. خوب یک تجربه در کشورهای نفتی وجود دارد.
مشکل کجاست؟ به نظر میرسد در این موضوع بهخصوص، مشکل کارشناسی وجود ندارد. مشکل مخالف و موافق هم وجود ندارد. زیرا همه ایرانیان نسبت به مصالح ملی خود آن هم به این صورت واضح، حساسیت دارند. ابتدای مقاله در مورد اینکه آیا مسوولیتی داشتهاید، سوال کردم. مدیران بر دو دستهاند:
۱ - مدیرانی که منافع زودگذر خود را بر مصالح ملی ترجیح میدهند.
۲ - مدیرانی که حاضرند اعتبار خود را فدای مصالح ملت کنند.
بسیاری از ما توان نه گفتن نداریم. اساسا نهگفتن توانمندی بالایی میخواهد. حال اگر نیاز به رای و انتخاب مردم هم داشته باشیم، کار بسیار مشکل میشود. اگر نیاز به تشویق کارکنان خود داشته باشیم، کار امکانناپذیر میشود. نظر اینجانب روی مدیران خاصی نیست. منظور، جامعه تصمیمگیر کشور، اعم از مجلس و دولت است.
مشکل بنزین در کالاهای دیگری هم وجود داشت. با تصمیمگیری حل شد وگرنه امروز به جای مواجهه با مسالهای به نام بنزین با دهها موضوع که نیازمند کارت هوشمند است، طرف بودیم. مردم باید بپذیرند راهحلی جز معقول کردن قیمت بنزین وجود ندارد. تصور اینکه این تعدیل تاثیر وحشتناکی در اقتصاد میگذارد بدون محاسبه است. زیرا با طرح مکرر موضوع مرتب شاهد افزایش قیمت کالاها و خدمات هستیم. بدون اینکه اصل موضوع افزایش قیمت داشته باشد.
به کرات بحث شده است که این روش دقیقا به ضرر طبقات پایین درآمدی جامعه است. با متعادل کردن قیمت میتوان به طبقات پایین و یا سرویسهای عمومی، یارانه پرداخت نمود. میدانم تصمیمگیری دشواری است ولی چاره چیست.
سیستم کوپنی در قرن ۲۱ آن هم در کشوری که میخواهد رتبه اول را در کشورهای منطقه به دست آورد؟ باید همه از دولت حمایت کنیم. موافق و مخالف، اینجا پای مصالح یک ملت در میان است. قیمت بنزین بایستی در چند مرحله متعادل شود. به نقطهای برسیم که قاچاق سوخت بیمعنی شود.
به نقطهای برسیم که مصرف سوخت متعادل شود و این امر جز با متعادل کردن قیمت تحققناپذیر است.
قیمت بنزین و سایر فرآوردهها میتواند نزدیک ارزانترین قیمت سوخت در منطقه باشد. جراحی بزرگی است ولی چارهای وجود ندارد. تجربه موفق دیگری در دنیا وجود ندارد. از پوسته تعارف با مردم خارج شویم. بگذاریم تاریخ راجع به ما قضاوت کند. مگر راجع به قیر این اتفاق نیفتاد. میگفتند همه پروژههای راهسازی میخوابد. یک تعدیل قیمت شد. زندگی ادامه پیدا کرد. امید است با همکاری همه دستاندرکاران با تئوری «مرگ یک بار شیون هم یک بار» به این معضل خاتمه داده شود. تردید ندارم آیندگان بر چنین تصمیمگیرانی درود خواهند فرستاد.
*رییس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن اصفهان
ارسال نظر