یادداشت
درسی از مذاکرات تجاری برای مذاکرات سیاسی
علی لاریجانی و خاویر سولانا پس از مذاکرات مادرید درباره نتایج آن به گونهای سخن گفتند که از آن استنباطهای متناقض میتوان کرد: موفقیت مذاکرات، شکست مذاکرات.
محمود صدری
علی لاریجانی و خاویر سولانا پس از مذاکرات مادرید درباره نتایج آن به گونهای سخن گفتند که از آن استنباطهای متناقض میتوان کرد: موفقیت مذاکرات، شکست مذاکرات. مذاکرات از آن جهت شکست خورده است که لاریجانی گفت: ایران دلیلی برای توقف برنامه هستهای خود نمیبیند و سولانا با صراحت گفت: موضوع اصلی توقف غنیسازی است و در مذاکرات گشایش عمدهای رخ نداد.
اما از جهت دیگر، مذاکرات موفق بود. زیرا لاریجانی گفت: مذاکرات جدی و صریح بود و سولانا بر آن افزود که پیشرفتهایی «در برخی موضوعات مهم» حاصل شده است.
اگر هدف مذاکره، به عنوان یک فن حل مناقشه کاویده شود درمییابیم که وجه دوم اظهارات لاریجانی و سولانا یعنی امیدواری آنها، جدیتر و واقعیتر از وجه نومیدانه آن است.
اینکه طرفین پذیرفتهاند بار دیگر و ظرف همین دو هفته آینده گفتوگو کنند، یعنی اینکه استفاده از لفظ شکست مذاکرات، غیرواقعبینانه است.
اساسا در چند دهه اخیر ادبیات دیپلماتیک جهان دستخوش تغییری شد که لفظ شکست مذاکرات را از زبان دیپلماتها پاک کرده است و به جای این واژه ناامیدکننده تعابیری مانند «توافق بر سر عدم توافق»، «قرار ادامه مذاکرات»، «برخی مسائل حل شده و برخی دیگر باقی ماند» و نظایر اینها ایجاد شده است.
ادبیات دیپلماتیک جدید در جهان، تا حدود زیادی مدیون مذاکرات تجاری ۶۰سال گذشته است. در مذاکرات موافقتنامه تجارت و تعرفه (گات) که سال ۱۹۴۷ آغاز شد و تا سال ۱۹۹۵ پائید، محورکار، بردباری به خاطر مصلحت بزرگ یعنی سود دو جانبه بود. در این سالها هزارن ساعت مذاکره، انجام شد؛ هزاران تفاهمنامه و پیشنویس توافقنامه پدید آمد؛ میلیونها نفر از مذاکرات حمایت کردند و میلیونها نفر دیگر در برابر آن ایستادند تا اینکه سرانجام از درون آن توافق بزرگ یعنی تشکیل سازمان تجارت جهانی سربرآورد. مبنای مذاکرات گات و علت طولانی شدن آن چیزی نبود مگر اصرار طبیعی طرفهای مذاکره بر حقوق خود و یا آنچه که حقوق خود میانگاشتند.
اما همه میدانستند که اصرار بر خواستهها، تا جایی میسر است که طرف دیگر را از مذاکره ناامید نکند و او را به گزینش راهی پرهزینهتر نکشاند.
اکنون مذاکرهکنندگان ایرانی و اروپایی، فارغ از اینکه از مذاکرات بردبارانه گات الهام گرفته باشند یا نه، زیر سایه آن و منشهای جدید در مذاکره، سیر میکنند.
سخنان مسوولانه و بردبارانه لاریجانی و سولانا پس از مذاکرات مادرید، این امید را هنوز زنده نگه داشته است که ایران و غرب بیش و پیش از هر اهرم دیگری به ابزار مذاکره برای حل مناقشه هستهای دل بستهاند.
این راه، دشوار و نفسگیر، اما قطعا کمهزینهتر، متمدنانهتر و انسانیتر است. طبیعی است از مذاکره درباره موضوعی حساس انتظار توافق زودهنگام نمیرود. اما مدارای دو جانبه و دستاوردهای ذرهای و قطرهای، فضیلتی است که باید آن را ستود و برای پایداریاش دعا کرد.
ارسال نظر