ریسک در بازارهای مالی
یک سرمایهگذار نیاز دارد تا به شناخت ژرفی از ریسک و بازده دست یابد تا بتواند در فرایند سرمایهگذاری و دادوستد در مسیر درستی گام بردارد. پرسشهای بسیاری برای برخورد با ریسکهای بازار مطرح است. اما به راستی ریسک و بازده چه مفهومی را در بازارهای مالی دارند؟ چگونه باید بین ریسکها و بازدههای بازار تناسبی ایجاد کرد؟ چه میزان ریسک را باید در هر دادوستد پذیرفت؟ از این پرسشها چنین بر میآید که ریسک و بازده و شناخت این مفاهیم بسیار کلیدی است.
به یاد بیاورید کودکانی را که سوار بر اسبهای چوبی دور گردونهای بالا و پایین میروند و یا راه آهن پر پیچ و خم شهر بازی که با قطارهای تفریحی پر از هیجان به سرعت حرکت میکنند. رفتار و مسیر قیمت در بازارهای سهام، اوراق قرضه و مبادلات ارز شباهت زیادی به حرکت آنها دارند.
آیا با این همه بالا و پایین شدن میتوانیم ریسکهای آن را تحمل کنیم؟ آیا تاکنون به ریسکهای مختلف و نامشخصی که در بازار با دادوستد معاملهگران شریک میشوند با دقت فکر کردهاید؟ آیا فعالیت بدون ریسک در دنیای ما وجود دارد؟
حقیقت آن است که بسیاری از مردم نه به ریسکهای پیرامون خود توجه میکنند و نه راه برخورد با آن را مورد بررسی قرار میدهند. گاهی نیز نمیدانند که چطور خود را در برابر ریسکهای ناشناخته محافظت نمایند.
همه ما میدانیم که تقریبا بسیاری از فعالیتهای زندگی به طور نسبی دارای ریسک هستند. خواه سرمایهگذاری، خواه رانندگی و یا پیادهروی در خیابان باشد. همه و همه چیز در معرض ریسک قرار دارد. هستی و دوره زندگی انسانها با ریسک همراه است. تقریبا پدیدههای جهانی که میشناسیم، ماهیت ریسکی دارند. از این نوشته چنین برمیآید که زندگی یک معامله بزرگ بر روی میزان ریسکی است که میتوانیم در هر شرایط بپذیریم. چنانچه در بازارهای مالی سرمایهگذاری کنید، ممکن است به آسودگی شبها را به خواب نروید، چرا که سرمایهگذاری و دادوستد با ریسک همراه است. در پدیدههای پیرامون موارد و موضوعات بسیاری وجود دارند که در آنها هر رخداد و پیشامد با احتمال روبرو است.
تا بدین جا ممکن است ریسک را گونهای از خطر پنداشته باشیم. اما آیا براستی ریسک همان مفهوم خطر را میرساند؟ «ریسک در بازارهای مالی به طور ساده احتمال و شانسی است که در آن بازده واقعی سرمایهگذاری با بازده مورد انتظار اختلاف و تمایز پیدا میکند.» به بیان دیگر ریسک همان احتمال انحراف بازده سرمایهگذاری از بازده مورد انتظار در نظر گرفته میشود. ریسک هر فعالیت تجاری، امکان و احتمال زیانی است که در یک سرمایهگذاری شامل آن خواهد شد. احتمال زیان ممکن است اندک باشد و یا شاید همه سرمایهگذاری را دربرگیرد. از این رو زمانی با ریسک مواجه خواهیم بود که نسبت به بازده مورد انتظار در آینده عدم اطمینان وجود داشته باشد. بدین ترتیب عدم اطمینان نسبت به پیشامد دادوستد در بازار ارز مفهوم ریسک را آشکار میسازد. بدیهی است که عامل ریسک و نااطمینانی در همه فعالیتهای سرمایهگذاری به چشم میخورد که این مفاهیم نشان میدهد به مخاطره باید به گونه دیگری نگریست. تصور کنید که در یک جاده تابلوی «خطر افتادن در پرتگاه» نصب شده است. یک راننده میداند که بیتوجهی در نحوه اداره اتومبیل میتواند خطر بزرگی را برای وی به همراه داشته باشد و تنها با
رعایت اصول میتواند احتمال خطر افتادن را کاهش دهد. کسی که در بازار ارز به دادوستد میپردازد با یک مخاطره روبهرو نیست، اما سرمایهگذاری وی همراه با ریسک زیان یا سود همراه است. سرانجام دادوستدهای موفق پاداش و شکست در مبادلات زیان را به همراه خواهد داشت. هرگاه به دادوستد مبادلات ارزی بپردازیم، نسبت به پیامد آن نااطمینانی وجود دارد، اما افتادن در پرتگاه پیامد یک مخاطره بزرگ است. تصمیمات سرمایهگذاری ما بدون در نظر گرفتن ریسک و بازده مورد انتظار معنی و مفهوم خود را از دست میدهد، زیرا منافع آینده حاصل از سرمایهگذاری یا سفتهبازی با اطمینان و به طور قطعی مشخص نیست. هر سرمایهگذار در هنگام پیادهسازی تصمیمات تجاری نرخ بازده انتظاری و ریسکهای کسب و کار را مورد توجه قرار میدهد.
دستهای از مردم از ریسک گریزان هستند. آنها ترجیح میدهند به کارهایی مشغول شوند که خالی از ریسک باشد. معمولا درآمدهای حاصل از فعالیتهای بدون ریسک اندک است. خرید اوراق قرضه دولتی یا سپردهگذاری بلندمدت در بانکهای تجاری، سرمایهگذاری بدون ریسک به شمار میآید. حیطه فعالیتهای دسته دیگری از مردم به طور زیادی دارای ریسک است. سفتهبازان (سوداگران) بازار ارز که روزانه به دادوستد مشغول هستند، در این دسته جای میگیرند. به نظر میرسد آنها واقعا دوستدار ریسک هستند و زمانی احساس خوشایندی خواهند داشت که بتوانند از ریسکهای بازار در جهت اهداف خود بهره گیرند. هر گاه در بازار سهام به دادوستد مشغول میشویم و یا دادوستد ابزارهای مشتقه را برای کسب درآمد برمیگزینیم، ریسک زیادی را متوجه خود میسازیم.
رابطه جانشینی ریسک و بازده موضوعی بسیار کلیدی است. تصمیمات سرمایهگذاری بدون در نظر گرفتن رابطه ریسک و بازده بیمعنی خواهد شد. تصمیم به اینکه چه میزان ریسک بگیریم تا بتوانیم به آسودگی زندگی کنیم، بسیار مهم است. چگونه ریسکها و بازدههای یک سرمایهگذاری تناسب خواهند داشت. چه ریسکهایی را باید گرفت؟ جانشینی ریسک و بازده مفهوم موازنه بین خواسته و میل سرمایهگذار در کنار کمترین ریسک ممکن در برابر بالاترین بازده ممکن را منعکس میسازد. این رابطه بیان میدارد که هر فرد باید تصمیم بگیرد که چه موازنهای را برای کمترین ریسک ممکن و بالاترین بازده ممکن خواستار است. از یک سو ریسک کم (سطوح پایین نااطمینانی) اغلب با بازده بالقوه اندکی در ارتباط است و از سوی دیگر ریسک بالا (سطوح بالای نااطمینانی) با بازده بالقوه بالایی همراه است. به طور ساده این گفتهها بیان میکنند که سرمایهگذار هر چه ریسک کمتری را پذیرا باشد، بازده انتظاری پایینتری را درخواست کرده است. اوراق قرضه یا مشارکت دولتی معمولا بازدهی بدون ریسک دارند. از آنجایی که سرمایهگذاری بر روی این اوراق بدون ریسک محسوب میشود، بازدهی اندکی را به دست میدهد. شخصی که
بخواهد بازدهی بالاتر از اوراق قرضه بدست آورد، باید ریسک بپذیرد. پذیرش ریسکهای بالاتر به مفهوم کسب بازدهی بالقوه بیشتری است. نمودار زیر نمونهای از رابطه جانشینی ریسک و بازده را به نمایش گذاشته است. انحراف معیار بالاتر همان معنی ریسک بالاتر را نشان میدهد.
محاسبه ریسک
دانستیم که ریسک احتمال انحراف بازده واقعی سرمایهگذاری از بازده مورد انتظار در نظر گرفته میشود. سرمایهگذار زمانی با ریسک روبهرو میشود که نسبت به بازده مورد انتظار در زمان آینده عدم اطمینان داشته باشد. نبود اطمینان نسبت به بازدههای آینده یک طرح سرمایهگذاری ریسک را در آن وارد میسازد. ما همواره با ریسک و احتمال سرو کار داریم. سراسر زندگی و پیرامون ما در دنیای واقعی پر از نااطمینانی است و هرگز نمیتوان در مورد رویدادهای آینده به طور قطعی سخن گفت. بدین ترتیب تصمیمگیری در مورد پدیدههایی که با ریسک همراه هستند با دانش آمار و احتمال بررسی و تحلیل میشوند. در اینجا درمییابیم که تئوریهای احتمال و آمار در بازارهای مالی دارای نقش برجستهای هستند. اما به راستی احتمال چه مفهومیدارد. در برخی متون واژه احتمال را همردیف شانس بوجود آمدن یک رویداد یا مشاهده دانستهاند و برای محاسبه آن، شمار برآمدهای مورد انتظار، بر کل برآمدهای ممکن تقسیم شود.
= احتمال
شمار برآمدهای انتظاری
برآمدهای ممکن
محاسبه احتمال در این مورد زمانی امکانپذیر است که بتوانیم به یک سری مشاهده یا آمار در گذشته دسترسی داشته باشیم. در تحلیل ریسک سرمایهگذاری، کاملا بدیهی است که اگر یک سرمایهگذاری تنها بازده مثبت داشته باشد، دیگر مفهوم ریسک به آن نسبت داده نمیشود. بازارهای مالی و اجرای دادوستد با ریسک همراه هستند. بدیهی است که همچون مشاهدات تجربی در آزمایشگاه نمیتوان انتظار داشت که بر طبق شناخت رابطهها و پیروی از یک روند مشخص و تعریف شده پیامد یا بازده معینی بوجود آید. سرمایهگذاری در بازارهای مالی در شرایط یکسان و در زمانهای مختلف نتایج همسان و آزمون شدهای را به دست نمیدهد، زیرا بازارهای مالی به مانند آزمایشگاه در شرایط تحت کنترل توانایی ایجاد نتیجه و پیامد یکسان را ندارد. از اینرو آزمون بازارهای مالی با توجه به عامل تصادفی بودن برآمدها و نتایج بهدست آمده نادرست است. بدین ترتیب از آنجایی که عامل عدم قطعیت در بازارهای مالی وجود دارد، نتیجه و برآمد آن را نمیتوان به طور قطع و یقین پیشبینی کرد. در اصطلاح آمار و احتمال چنین پدیدههایی که در آن عامل ریسک و عدم قطعیت در پیشبینی وجود دارد، آزمون تجربی تصادفی نام گرفته
است. پرسشی که در اینجا مطرح میشود، آن است که آیا اتکا به حدس و گمان با وجود تصادفی بودن و عدم قطعیت در نتایج سرمایهگذاری بازارهای مالی کاربرد دارد؟ چنین رفتاری از سوی یک سرمایهگذار میتواند پسندیده و مطلوب باشد؟
محاسبه ریسک کنونی در سرمایهگذاری
در دانش آمار، ریسک را به صورت انحراف معیار شناسایی میکنند. بدین ترتیب میتوان برای بهدست آوردن ریسک از رابطه ریاضی انحراف استاندارد (انحراف معیار) بهره جست.
میانگین دادههای آماری |: دادههای آماری گذشته | n: شمار مشاهدات | δ : انحراف معیار
بر اساس دوره زمانی ریسک به دو دسته تقسیم میشود:
1 - ریسک کنونی، دوره زمانی گذشته تا حال را در بر میگیرد.
۲ - ریسک آینده، توزیع احتمالات بازدههای آینده را با توجه به شرایط زمانی آینده مشخص کند.
محاسبه ریسک کنونی
به طور ساده رابطه انحراف معیار با استفاده از دادههای گذشته ریسک کنونی را بهدست میدهد.
میانگین بازدهها |: بازده واقعی (بازدههای گذشته) |n: شمار بازدههای در دسترس | δ : انحراف معیار
نکته1: چنانچه میانگین دادههای آماری (بازده) با تک تک دادههای آماری (بازدههای) گذشته یکسان باشد، انحراف معیار برابر صفر خواهد شد. در چنین مواردی فعالیت تجاری بدون ریسک است.
نمونه: بازدهی حاصل از سرمایهگذاری شخصی در اوراق مشارکت برای شش ماه را در نظر بگیرید. چنانچه وی به طور یکسان هر ماه بازدهی ۳۳/۱درصد بهدست آورده باشد، سرمایهگذاری وی بدون ریسک قلمداد میشود. زیرا :
نکته2: چنانچه بازدههای بهدست آمده با میانگین بازده متفاوت باشد، انحراف معیار برابر صفر نخواهد شد و بنابراین فعالیت تجاری همراه با ریسک خوانده میشود.
نمونه: بازدههای ده هفته مربوط به نرخ مبادله پوند - دلار را در نظر گیرید. هرچند ده مشاهده آماری نمیتواند ریسک کنونی پوند را به طور مناسبی برآورد کند، اما برای شرح ریسک در اینجا کافی به نظر میرسد.انحراف معیار یا ریسک هفتهای نرخ مبادله پوند - دلار ۲۴۱ واحد بهدست آمد. بر اساس این داده پراکندگی بازده واقعی از میانگین آماری آن ۰۲۴۱/۰واحد برآورد میشود. در واقع ریسک یا میزان تغییرپذیری نسبت به میانگین هفتگی رقم ۰۲۴۱/۰ واحد است و نشان میدهد که تغییرات و نوسانات هفتگی به احتمال ۶۸درصد میتواند بین ۱۵۷ تا ۳۲۵ واحد قرار گیرد. با توجه به این ارقام درمییابیم که ریسک سرمایهگذاری هفتگی بر روی پوند- دلار بر اساس مشاهدات آماری به طور نسبی بالا است.
نکته3: احتمالات آماری به صورت جدول 3 بهدست میآیند:
این جدول نشان میدهد که برای بهدست آوردن احتمال ۶۸ درصدی وقوع بازده واقعی باید ریسک را یک بار از میانگین بازده کم و یک بار به میانگین بازده افزود.
نکته4: با توجه به مطالب بالا درمییابیم که هر چه انحراف معیار (ریسک) از میانگین دادههای آماری بیشتر باشد ریسک بیشتری وجود دارد. به گفته دیگر، هر چه انحراف بازده واقعی نسبت به میانگین بازده بیشتر باشد، ریسک بیشتری را باید پذیرا باشیم.نکته5: دریافتیم که ریسک همان احتمال انحراف بازده واقعی سرمایهگذاری (انحراف داده آماری) از بازده انتظاری (دادههای مورد انتظار) است. بنابراین تغییرات شدید بازدهی و یا پراکندگی ارقام و دادههای آماری به مفهوم ریسک بالا برای آن در نظر گرفته میشود.
نکته۶: از ریسک کنونی میتوان در مواردی به عنوان سنجهای جهت برآورد ریسک آینده بهره برد. در بازارهای مالی معمولا به دلیل رقابتی بودن، چنین برداشتی میتواند کارآمد باشد. به عنوان نمونه بورس اوراق بهادار لندن یا بازار تبادلات ارزی از کارایی بالایی برخوردار هستند، چرا که انتشار اطلاعات جدید فوری در قیمتها بازتاب مییابد.
محاسبه ریسک آینده
ریسک آینده، شانس و احتمال وقوع رویدادی را در آینده بازگو میکند. هرگاه دادههای پیشبینی آینده را در دست داشته باشیم، میتوان با استفاده از توزیع احتمالات، شانس هر رخداد را بررسی و برآورد نمود. بنابراین با بهرهگیری از رابطه انحراف استاندارد (معیار) و در دست داشتن دادههای پیشبینی آینده ریسک ورقهبهادار بهدست خواهد آمد. رابطهای که میتوان ریسک آینده ورقه بهادار یا دارایی را برآورد نمود، به صورت زیر است:
احتمال رخداد:Pi | انحراف معیار:δ| بازده انتظاری (بازده مورد انتظار):r | بازده (داده) احتمالی آینده :Ri
در رابطه بالا چنین فرض شده که میتوان برای بازارهای کارا ریسک کنونی را به عنوان سنجهای برای ریسک انتظاری آینده درنظر گرفت. برای بهدست آوردن بازده انتظاری، کافی است از رابطه آماری امید ریاضی استفاده کنیم:
= بازده انتظاری
× بازده احتمالی آینده)∑
(بازده انتظاری
نمونه: یک معاملهگر سهام توزیع احتمال و بازده انتظاری یک ورقه بهادار را برای فصل آینده چنین پیشبینی کرده است:
در جدول 6 توزیع احتمال رخدادهای گوناگون آمده و با بکاربردن رابطه بالا میتوان ریسک آینده و بازده انتظاری را بهدست آورد:با توجه به انحراف معیار یا ریسک آینده 7/8درصد و بازده انتظاری 6درصد میتوان پراکندگی بازده واقعی را در اطراف میانگین بر طبق جدول 7 بهدست آورد:
ارقام جدول ۷ پراکندگی دادهها یا بازدههای واقعی را نسبت به بازده انتظاری با احتمالات مختلف نشان میدهند.
منبع:
www.rahnemoonsarmaye.com
موسسه آموزش و پژوهشهای اقتصادی رهنمون سرمایه
ارسال نظر