تجارت فرش ایرانی کمی تا اندازه‌ای ابری است

مجید یوسفی- فرش ایرانی سال‌ها است که با کاهش نسبتا رو به افزایشی مواجه شده است و در طی این سال‌ها، مراجع دولتی و خصوصی دلیل یا تقصیر آن را به گردن هم نهاده‌اند تا آنجا که کاهش صادرات فرش ایرانی به یک بحران ملی شده است. این مهم اگر به دولت مربوط نشود قطعا و قدر مسلم باید به صادرکننده فرش ایرانی ارتباط پیدا کند، چه آنکه فرش و پسته ایرانی، پس از نفت تنها کالاهایی هستند که در چهار گوشه جهان شناخته شده‌اند. اگر اتفاقی برای این صنعت بیافتد که یحتمل در حال شکل‌گیری است دست کم به شهرت و اعتبار ایرانیان لطمه جدی خواهد خورد. این مهم اما از دید تجار و بازرگانان فرش ایرانی به درستی در حال پیگیری است و طی یک دهه اخیر مشاهدات و قراین نشان می‌دهد که اینان حضور فراگیری در بازارهای جهانی از خود نشان داده‌اند و می‌خواهند سهمی بیشتر یا فزون‌تر در این بازارها بیابند. اگر چه آمارها به ما می‌گویند که تلاش و همت این مردان اقتصادی طی یک دهه اخیر چندان موثر نبوده است اما نوع واکنش آنان نسبت به بروز بحران‌های رو به افزایش بازار فرش گویای این است که دست کم آنان به نوع مشکلات و آسیب‌های آن به خوبی آگاه شده‌اند. احد عظیم‌زاده یکی از صادرکنندگان موفق فرش ایرانی که اینک بیست سالی است در چهار گوشه دنیا آوازه او پیچیده در مصاحبه با دنیای اقتصاد به بعضی از کارشکنی‌ها و نیز راهکارها برای برون رفت از بحران فرش اشاره نموده است. عظیم‌زاده ناهماهنگی بازرگانان و تجار فرش، عدم حمایت دولت، بی‌اعتنایی عمومی نسبت به کارشکنی‌های بورکراتیک و نیز نگاه غیر آسیب‌شناسانه اتحادیه صادر کنندگان فرش ایران را بخشی از این بحران دانسته است.

احد عظیم‌زاده اینک چهل سالی است که بر صنعت فرش مبادرت دارد و از هفت سالگی به این کار اشتغال داشته است. او در عمده بازارهای جهانی حضور خود را تثبیت کرده و می‌خواهد نام فرش ایرانی را بلند آوازه کند. صنعت فرش ایران نیازمند او و دیگر همگنان اوست و صادرات آن بدون حضور او و دیگر صادرکنندگان فرش جایگاه رفیعی نخواهد یافت.

آقای عظیم‌زاده فرش ایران با چه قدمتی از دور رقابت‌ها خارج می‌شود، اکنون ما در چه مرحله‌ای از این رقابت قرار داریم و پیش‌بینی می‌کنید که طی چند سال آینده در مجموع از بازار جهانی فرش گذاشته شویم؟

فرش ایران قدمتی ۲۵۰۰ ساله دارد. امروز بسیاری از فرش‌هایی که از کشورهای دیگر در دنیا عرضه می‌شود، چنین تاریخچه‌ای قدیمی ندارند و همه بازارهای جهانی به این نتیجه می‌رسند که فرش، فرش ایرانی است. فرش‌هایی که آنان تولید می‌کنند کیفیتی مناسب ندارند.

با این شرایط علت اینکه آنها می‌توانند با ما رقابت کنند و بیشتر بازارهای جهان را در دست گیرند این است که دولت جمهوری اسلامی متاسفانه از این صنعت حمایتی نمی‌کند به وعده‌های خود عمل نمی‌کند.

فرش دست‌باف باید بیشتر از اینها حمایت شود. به عنوان مثال برای تشویق صادرات فرش ۳درصد سود را ۵درصد افزایش داده‌اند.

در حالی که این رقم ۵درصد نیست. زمانی که فرش به ارزش ۱۰میلیون تومان خریداری می‌شود و در گمرک به ۵/۲میلیون تومان ارزیابی می‌شود، فقط ۵/۱درصد تشویقی دارد، ولی فرش ماشینی ۵درصد تشویقی صادراتی پرداخت می‌‌کنند. حمایت‌های کشورهای دیگر از صنعت فرش دست‌باف خودشان این است که امتیازات ویژه‌ای به آنها می‌دهند.

اما در ایران اگر فرشی به خارج صادر شود،حمایت واقعی نمی‌شود فرش فروشی و به دست آوردن پول از دست رفته است و اگر به فروش هم نرسد می‌بایست در هنگام برگشت به کشور، مبلغ زیادی بابت ترخیص آن از گمرک پول پرداخت شود.

در این میان افرادی به عنوان دلال فرش‌ها را به کشورهای آسیایی و حاشیه خلیج‌فارس صادر می‌کنند تا سود مناسبی از پیمان خود به دست آوردند.بنابراین باید از این سودجویی و دلال‌بازی‌ها جلوگیری شود.

چرا که قانونی تصویب کرده‌اند که اگر فرش را به خارج برده و نتوان آن را در مدت ۶ ماه تا یک سال به فروش رساند، باید پیمان باطل شود.

چرا پیمان را از درجه اعتبارساقط می‌دانید؟

در مورد پیمان، چون یارانه به آن تعلق می‌گیرد باید باطل شود زیرا تاجر نباید هم جنس را برگرداند و هم پول پیمان را دریافت کند ولی ۲۷ تومانی که تاجر باید بابت کرایه هواپیما بدهد، باید از دلال‌ها گرفته شود.

در مورد قوانین و یارانه‌های موجود با توجه به وقوع انقلاب و تغییراتی که قبل و بعد از آن وجود داشته است، توضیح دهید.

متاسفانه در کشور ما این قانون ۵ سال است که وجود دارد. به عنوان مثال پیمانی می‌بندند که با دلار فلان مبلغ فرش را صادر می‌کنند.

سود این صادرات، برای واردکنندگان است. صادرات فرش هیچ‌گاه بیش از ۱۰درصد سود برای تاجر نداشته است ولی واردات به خصوص در سال‌های اخیر از ۵۰-۲۰۰درصد سود داشته است.

به جای اینکه واردکننده سوبسیدی به صادرکننده بدهد تا از جواز صادرات برای واردات خود استفاده کند چندین سال برعکس آن عمل شد و صادرکنندگان فرش ضررهای سنگینی متحمل شدند.

پس از آن برای حل این مشکل قانونی تصویب نمودند که تاجر قادر به صادرات جنس خود است. در حال حاضر حدود ۴ سال تشویقی برای صادرات در نظر گرفته‌اند که در ابتدا ۵/۱درصد یارانه و امسال ۵ درصد بود. این پرسش مطرح است که چرا صادرکننده‌ای که در سال ۸۴ جنسی را صادر کرده و با اینکه سال ۸۵ هم تمام شده هنوز تشویق صادراتی خود را دریافت نکرده است.

در این مورد باید تشویق صادرات واقعی داده شود. ما سنگ خود را به سینه می‌زنیم. چرا به خاطر گمرکات، آمار صادرات را اشتباه به جهان اعلام می‌کنیم که کشورهای دیگر با مشاهده چنین آمارهایی، می‌بینید چند سال پیش صادرات ایران یک میلیارد دلار بود ولی الان افت کرده است.

در حالی که در پاکستان صادرات رو به افزایش است زیرا قیمت واقعی کالا را اعلام می‌کنند. اگر در ایران کالایی ۳میلیون دلار ارزش داشته باشد تنها ۱۲۰۰۰۰۰دلار ارزیابی می‌شود و حدود ۶۰-۷۰درصد کمتر از ارزش واقعی محاسبه می‌شود این بزرگترین لطمه به فرش دست‌بافت است. در این زمینه باید افراد کاردان و کارشناس میزگردی برای نظرخواهی و ارائه راه‌حل برای اصلاح ارزیابی‌ها تشکیل دهند.

با وجود این که هر ساله بر ارزیابی گمرکات ۶۰-۷۰درصد افزوده می‌شود حدود ۶ سال است که در زمینه فرش دستباف ارزیابی‌ها ثابت مانده‌اند.

خبری که براساس آن اعلام شد ۴۰درصد از جایگاه فرش جهان در ایران است، تا چه حد صحت دارد؟

من هم این خبر را در روزنامه مطالعه کردم. من اطلاعی ندارم که این آمارها را بر چه اساسی ارائه داده‌اند و چنانچه مدرکی وجود دارد باید ارائه شود و به

اتحادیه صادرکنندگان ارسال شود و اتحادیه تجار را در این زمینه مطلع کند.

تا سال گذشته این درصد ۲۲-۲۴درصد بود و از سال گذشته تا امسال صادرات فرش افت کرده است.

این آمارها چگونه ۴۰درصد را نشان می‌دهند، من اطلاعی ندارم و اگر چنین آماری صحت دارد با دلایل کافی به صادرکنندگان اطلاع دهند.

به نظر شما سیاست‌های حمایتی از صنعت فرش باید چگونه باشد که این صنعت به جایگاه گذشته خود بازگردد؟

در زمینه صنعت فرش باید از بافنده حمایت شود. تا سال گذشته حدود دو میلیون و چهارصدهزار نفر بافنده در کشور وجود داشت که چنانچه تعداد خانوارهای این افراد ۴-۵ نفر باشد آمار به ۱۱میلیون نفر می‌رسد.

در کشور ۷۰میلیونی از صنعتی که بزرگ‌ترین بخش اشتغالزایی در کشور را دارد باید حمایت شود.

به نظر من دولت باید بافندها را حمایت کند. پیشنهاد من برای حمایت این است که بافنده‌ها بیمه شوند ثانیا اگر فرش ۶ متری از نخ‌های ابریشم و غیره ببافد حدود ۷۰۰هزار تا یک میلیون تومان هزینه دارد بنابراین اتحادیه‌ای تشکیل دهند که اگر دولت یارانه‌ای می‌دهد به بافنده کمک کند تا مواد اولیه را تامین کند.

قطعا امروزه به همان تعداد ۲میلیون و چهارصد هزار نفر بافنده وجود ندارد و کمتر شده است. با وضع بازار امروز چنانچه تولیدات ۵۰درصد کاهش یابد که حتما نیز کاسته می‌شود حدود یک میلیون نفر این افراد بیکار می‌شوند که چنانچه نصف این رقم بتواند کار دیگری بیابند ۵۰۰هزار فرد بیکار وجود خواهد داشت که فاجعه‌ای برای کشور است.

چرا دولت این حمایت را نمی‌کند؟

مسوولان این کار را انجام نمی‌دهند. در دوره قبل از آقای شریعتمداری که وزیر بازرگانی بود ۳ دفعه وقت ملاقات گرفتیم.

اما ۲ سال است از آقای میرکاظمی ۵۰ بار نوبت ملاقات خواسته‌ام ولی هنوز به من این نوبت نرسیده است.

وقتی به من که به عنوان موفق‌ترین صادرکننده هستم وقت ملاقات نمی‌دهند قطعا به طبقات پایین‌تر نیز این نوبت را نمی‌دهند.

آیا وزیر محترم ما نباید چاره‌ای برای حل مشکلات ما بیندیشد؟

من که نمی‌توانم به وزیر آموزش و پرورش یا به وزیر نفت مشکلات خود را بگویم.

آیا در دوره‌های قبل کمیته‌هایی وجود داشتند که از شما برای گفت‌وگو و حل مشکلات دعوت به عمل آورد و امروزه چنین کمیته‌هایی نباشند؟

در دوره‌های قبل لااقل یک بار نوبت ملاقات به ما می‌رسید.

دولت چه وعده‌هایی تا به امروز به صادرکنندگان فرش داده است؟

در مورد غرفه‌های نمایشگاه‌های خارج از کشور وزارت بازرگانی ۸۰درصد هزینه‌ها را به صادرکنندگان کمک کند.

دوست اگر خواهان رقابت صادرکنندگان داخلی با سایر صادرکنندگان خارجی هست می‌بایست آنها را تشویق کند دوره‌های قبل بهتر از الان بود.

همان طور که می‌دانید فرش عظیم زاده معرف ایرانیان و جهانیان است. زیرا من تنها فردی هستم که سرتاسر دنیا از شبکه‌های برون مرزی ایران هر روز ۱۲ بار قرارداد دارم که آمریکا، آفریقا و اروپا و آسیا فرش عظیم زاده را تبلیغ کنم.

بالغ بر ۵/۱میلیارد تومان پول بابت تبلیغ داده‌ام که در این میان قرار بر این بود که ۵۰درصد هزینه‌های برون‌مرزی را دولت کمک کند.

در دوره قبل برای این مورد دوندگی‌های زیادی صورت گرفت و قرار بود ۳۶۰میلیون تومان بدهند ولی به جای آن چک ۳۰میلیونی دادند که من هم نپذیرفتم.

بعد از آن وقتی که رفتم همان ۳۰میلیون تومان را بگیرم به من گفتند چک به حساب خزانه واریز شده است و قابل بازگشت نیست.

آقای دکتر فرجی رییس مرکز فرش ایران سال گذشته در نمایشگاه شهریورماه تهران به ما فرمودند امسال تصمیم گیرنده برای یارانه‌ها خودم هستم که به شما هم کمک می‌کنم.

من تصور می‌کردم کمک ایشان ۴۰۰میلیون تومان است در حالی که تنها ۵۰میلیون تومان بود که آن هم در چک ذی‌حساب از من اشکال گرفته‌اند که در تبلیغ باید به جای فرش عظیم‌زاده فرش ایران ذکر می‌شد.

مگر فرش عظیم‌زاده، متعلق به چینی‌ها یا سایر کشورها است؟ مشتری من در فرودگاه از کجا بداند که باید به فرش عظیم‌زاده مراجعه کند؟

این بسیار خنده‌آور است. وزیر بازرگانی به فروشگاه من بیاید و تمامی نخ و فرش‌ها را بازدید کند که همه ایرانی هستند.

من عظیم‌زاده از صنعت فرش خسته شده‌ام. در حال حاضر ما به راحتی می‌توانیم به سایر کشورها رفته و در مورد نوع تقاضای آنان تحقیق کنیم.

بازاریابی توسط افراد ناکارآمد و صرفا دانشگاهی بدون تجربه که گلیم را از فرش تشخیص ندهند، غلط است.

باید از تاجرهای کارشناس و افراد کاردان خواسته شود تا از بازارهای بکر استفاده شود و تنها توجه خود را به آلمان، آمریکا معطوف نکنیم.

امروزه کدام کشورها در مقابل ایران صف کشیده‌اند که در گذشته عقب‌تر از ایران بوده‌اند؟

چین، هند، پاکستان بیشتر از همه بازارها را در دست گرفته‌اند در حالی که جنس آنها کیفیت مطلوبی ندارد و تنها با رنگ و طرح جدید است که مشتری جذب می‌کند.

چرا به چنین روزی افتادیم اشکال در کجا است؟

در مورد فرش در ایران ما به صورت سنتی جلو می‌رویم. در حالی که باید امروزه با خواسته‌های جهان پیش رفت و اگر چنین کاری صورت گیرد آمار ۴۰درصد گفته شده تا ۲، ۳سال آینده به ۶۰درصد هم می‌رسد.

ولی با بازاریابی صحیح و تجار واقعی به این هدف خواهیم رسید.

امروزه بازارهای جهانی، فرش‌هایی با رنگ‌های تند و طرح‌های شلوغ را نمی‌پسندد.

اگر یک روز در میان فقط ۱۵ دقیقه، تجار مطلع از بازارهای جهانی و خواسته‌های آنها، در این زمینه به مردم آگاهی دهند، صنعت پیشرفت می‌کند.بافنده مقصر نیست، هر تقاضایی از او شود همان را انجام می‌دهد.

جنسی که تولید می‌شود باید بلافاصله فروش رود که با بررسی‌ها می‌توان این کار را عملی کرد باید طی جلساتی که با حضور وزیر بازرگانی، اعضای وزارت و اعضای مرکز فرش ایران و اتحادیه صادرکنندگان برگزار شود و تصمیم‌گیری‌های لازم صورت گیرد.

عملکرد اتحادیه فرش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

با وجود زحمات فراوانی که اتحادیه به عمل می‌آورد ولی متاسفانه دست آن را باز نمی‌گذراند.به عنوان مثال وضع قوانین جدید و باطل شدن پیمان یکی از مواردی است با ابطال آن صددرصد موافق هستم.

پیمان چیست؟

طی پیمانی که بین گمرک و صادرکننده منعقد می‌شود، تشویقی حدود ۵/۱-۵درصد به صادرکننده کالا تعلق می‌گیرد ولی چنانچه کالا در طی ۲سال فروخته نشد و به کشور برگشت داده شد، صادرکنندگان حق درخواست مبلغی برای کرایه حمل‌و‌نقل و غیره کالای صادره از دولت ندارند که من با این پیمان موافقم.

اما این که ۲۷تومان هم بابت هر متر مربع صادرکننده به دولت برای عدم فروش پرداخت کند درست نیست.

حال صادرکننده خود مبلغی هنگفت بابت کرایه هواپیما داده است، پیمان او نیز که باطل شده است، این مبلغ ۲۷تومان برای او ظلم است.

سالیان طولانی در گمرک ۵/۱درصد از صادرکنندگان دریافت می‌شود، یک نفر به ما پاسخ دهد که این مبلغ پول به دست چه کسی می‌رسد؟

بانی اینکه فرش ایران در یورونیوز تبلیغ می‌شود کیست؟

اطلاعی ندارم چون خودم در آن تبلیغی ندارم.

شاید شرکت فرش ایران باشد. نمی‌دانم. پیشنهاد من در زمینه فرش دستبافت این است که اگر به صادرکنندگان هم یارانه‌ای خاص تعلق نگرفت به بافنده‌ها این کمک‌ها را ارائه دهند.

چرا باید این افراد که هنرمند هستند بیمه نشوند.

بافنده‌ها بیشتر در کدام مناطق کشور متمرکز هستند؟

در سرتاسر کشور پراکنده‌اند. آذربایجان و نائین تولید زیادی دارد.

اگر بررسی کنید سالیان طولانی است که فرش نائین با یک طرح و ۱۰ رنگ کرم، آبی، سبز، زرد، قرمز، سرمه‌ای و طوسی بافته می‌شود.

ولی فرش تبریز با هزاران رنگ و طرح‌های مختلف بافته می‌شود و خود را با سایز و رنگ‌های مورد تقاضای جهان هماهنگ می‌کند. تنها موردی که کم‌کم نیز به آن دست می‌یابد در زمینه رنگ است که پیشرفت زیادی در آن داشته است و برای هر تقاضای مختلف از آمریکا، ژاپن و غیره هماهنگ با درخواست‌ها عمل می‌کند.

چند سال در این حرفه مشغول هستید؟

۴۹سال دارم. زمانی که ۷ساله بودم، پدرم فوت کرد و به علت عدم امکانات لازم، از ۷سالگی با فرش بوده‌ام. حدود ۷سال فرش بافتم چون به دلیل کارخانه فرشی که پدرم داشت اطلاعاتی در این زمینه در اختیارم بود.

پس از آن تا سن ۱۸سالگی پشتی می‌فروختم. پس از سربازی در سن ۲۰سالگی که پایم به اروپا باز شد سعی کردم به دنبال طرح‌های جدید و نو بروم.

در آلمان در طی نمایشگاهی خبرنگاری که با من مصاحبه می‌کرد از من پرسید به عنوان تولیدکننده و صادرکننده چرا فرش ایران با وجود گرانی طرفداران زیادی دارد؟ پاسخ دادم سوال ساده‌ای است زیرا فرش ایرانی مانند برلیان است و تنها فرشی است که در تمامی موزه‌های دنیا وجود دارد. در کدام موزه فرش چینی، هندی یا پاکستانی موجود است؟

در حال حاضر هم اگر فردی فرش چینی، هندی یا پاکستانی خریداری کند از آینده آن بی‌خبر است. در حالی که فرش ایرانی هر روزی که پا می‌خورد، قدمت و قیمت آن بالا رفته و زینت‌بخش خانه‌ها است.

آینده فرش ایران را با توجه به مسائلی که تشریح کردید چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

اگر دولت به این صنعت توجهی نکند تا ۲-۳سال آینده تا ۷۰درصد افت می‌کند. باید حمایت وسیعی در این زمینه صورت گیرد.

قدمت فرش هند و چین چند سال است؟

نهایتا ۱۰۰-۲۰۰سال است در حالی که فرش ایرانی ۲۵۰۰سال قدمت دارد.

به عنوان موفق‌ترین صادرکننده، بفرمائید چند سال است که این کشورها به طور جدی در عرصه جهانی فرش صادر می‌کنند؟

باید به دنبال این بود که دلایل عدم خرید فرش ایرانی توسط خارجیان بررسی شود. چنانچه تولیدات را براساس خواسته‌ها و تمایلات افراد هماهنگ کنیم به موفقیت خواهیم رسید.

رنگ سال را چگونه تعیین می‌کنید؟

از چندین کشورها نظرخواهی و بازاریابی می‌شود. مثلا فرش‌‌هایی با رنگ پوست پیازی در حال حاضر خواهانی ندارد ولی اگر به جای رنگ پوست پیازی، قهوه‌ای به کار برده شود، خواهان فراوانی دارد زیرا چوب در همه جا قهوه‌ای است و باید در فرش مقداری رنگ قهوه‌ای به کار رود تا با تزئین در یا پنجره خانه افراد منطبق باشد.

بیش از ۵۰نوع رنگ مبل در جهان وجود ندارد. بنابراین اگر کسی فرش نفیس دستباف ایرانی خریداری می‌کند حتما به رنگ مبل خود نیز توجه دارد.

ما باید در مبل‌فروشی‌ها به رنگ دلخواه افراد توجه کنیم. در خارج از کشور فروشگاه‌ها مبل‌ها و فرش‌ها را با هم می‌فروشند تا خریدار مبل و فرش خود را با سلیقه واحد خریداری کند.

این تحقیقات بازاریابی را چه کسی انجام می‌دهد؟

فعلا هیچ‌کس انجام نمی‌‌دهد و هر کس خود به تنهایی نگاهی می‌کند باز می‌گردد. اگر ۲۰نفر گروهی بازدید کنند به نتایج بهتری دست می‌یابند.

متاسفانه ما در ایران به صورت تک‌محوری فعالیت می‌کنیم. ما باید از یکدیگر نظرخواهی کرده و به نتیجه واحدی برسیم.

اما در کشوری مانند ژاپن از ۱۰۰نفر، ۹۵نفر به دنبال ۵نفری که اندیشه‌ای دارند می‌روند ولی در ایران هر کس تنها نظر خود را می‌پذیرد. باید بر سر میز مذاکره، نظرات را جمع‌آوری و بررسی‌های لازم را به صورت گروهی انجام داده تا به نتیجه خوبی برسیم.

ذائقه ایرانی در فرش چگونه تغییر کرده است؟

بیشتر فرش‌های تولیدی در ایران به فروش می‌رسد. فرد ایرانی نیز به فرش دستباف پول می‌پردازد زیرا هر فرش ایرانی که زیر پا باشد بعد از چند سال که به فروش رود، هم سود خود را در این چند سال کرده و هم پول بیشتری بابت فروش آن به دست می‌آید.

فرش ایرانی به عنوان سرمایه‌ای برای زینت‌ خانه‌ها است که می‌توانند به راحتی آنها را با قیمت خوبی به فروش رسانند. سال ۸۵، فرش ایرانی حدود ۵۰-۸۰درصد افزایش قیمت داشته است.

صادرات شما در طی ۳سال گذشته چه میزان کاهش یافته است؟

صادرات من طی ۳سال اخیر روز به روز در حال کاهش است. شاید از ۴۰۰نفر آمارواقعی مربوط به صادرکننده‌های فرش ۲۰۰نفر بسیار فعال باشند که از ۲۰۰فرد فعال، ۲-۳نفر دارای ۱۰درصد افزایش صادرات بوده‌اند ولی سایر افراد با کاهش روبه‌رو بودند.