تابستان بی‌پایان

مترجم: آذر حمیدیان

برای صاحبنظران صنعت فیلمسازی چند ماه آینده بسیار جذاب خواهد بود. بین اوایل ماه مه و اواسط ماه اوت، هالیوود ادامه بسیاری از فیلم‌های مشهور را برپرده سینماها به نمایش می‌گذارد. «مرد عنکبوتی»، «شرک»، «هری‌پاتر»، «ساعت شلوغی»، «هویت بورن»، «دزدان دریایی کارائیب»، «اعجاب‌انگیزان»، «یازده یار اوشن»، «جان سخت»، «بروس قدرتمند» از جمله این فیلم‌ها هستند. البته بودجه همه فیلم‌های تابستان امسال مبتنی بر سایر فیلم‌ها نیستند. به عنوان مثال «سیمپسونها» و «انتقال‌دهندگان» بر پایه برنامه‌های تلویزیونی است.

پیش‌بینی می‌شود هیچ‌یک از این فیلم‌ها به لحاظ هنری چندان منحصر بفرد نباشند. منتقدان از آنها خوششان نخواهد آمد چون آنها از سال ۱۹۱۴ از فیلم‌های عامه‌پسند تعریف نکرده‌اند.

از آن هنگام به بعد تیر انتقادات «احساس وحشتناک عجله و هراس و پرواز» سینمای معاصر را نشانه گرفت. اما هیچ‌یک از این انتقادات و ایراد‌گیری‌ها نتوانست تولیدکنندگان چنین فیلم‌هایی را نگران کند چون آنها می‌دانند که قهرمان‌های این داستان‌ها خریداران بلیت سینما و دی‌وی‌دی را با اطمینان بیشتری نسبت به سایر فیلم‌ها جذب خود می‌کنند.

از سال ۱۹۷۵ که «آرواره‌ها» گوی سبقت را ربود و جوید، هالیوود به طرز روزافزونی بر فیلم‌های تابستان و ایام کریسمس تکیه می‌کرد. فصل اکران فیلم‌های تابستانی که از ماه ژوئن آغاز می‌شد، این روز‌ها به اوایل ماه مه رسیده است. بودجه‌های تولید و بازاریابی فیلم‌ها رشدی سریع را شاهد است. گفته می‌شود هزینه تولید «مردعنکبوتی ۳» بیش از ۳۰۰میلیون دلار بوده است. یعنی یک‌برابر و نیم هزینه تولید فیلم «تایتانیک» که مدیران شبکه فاکس را در سال ۱۹۹۷ دچار هراس کرده بود. اما اگر این روزها تعداد کمتری از دست‌اندرکاران این صنعت از چنین هزینه‌هایی دچار ترس می‌شوند به این دلیل است که اقتصاد مربوط به ساخت این‌گونه فیلم‌ها در دنیای امروز تغییر کرده است. برای اینکه بهتر متوجه شوید کافی است حاصل دو فیلمی را که هر دو در اواخر ماه مه اکران شدند با هم مقایسه کنید: «ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی» که در سال ۱۹۸۹ و «آخرین مردان ایکس» که سال گذشته اکران شد. مخاطبان هر دوی این فیلم‌ها تقریبا یک طیف را شامل می‌شد یعنی کودکان، نوجوانان و برخی والدین علاقه‌مند. هر دوی آنها هم سومین قسمت از یک مجموعه داستان سه قسمتی بود.

هر دوی آنها اکرانی موفق داشتند و هر دوی آنها تقریبا درآمد واقعی مشابه‌ای در دو ماه ابتدایی اکرانشان در سینماهای آمریکا داشتند. اما وضعیت گیشه آنها با هم کاملا تفاوت داشت. «آخرین جنگ صلیبی» در اولین تعطیلی آخر هفته فروش خوبی داشت اما بعد فروش آن با کاهش تدریجی مواجه شد. در حالی که «مردان ایکس» آغاز و پایان اعجاب انگیزی برای اکران خود رقم زد. تنها در ۴ روز این فیلم توانست ۱۲۳میلیون دلار درآمد کسب کند. هر دوی این فیلم‌ها برای زمان خود یک نمونه محسوب می‌شوند. اولین فیلم‌های مدرن از این دست چون «آرواره‌ها» و «جنگ ستارگان» تنها در چند سینما به معرض نمایش گذارده شد و سپس به تدریج رشد خوبی را نشان داد.

(فروش بلیط برای «جنگ ستارگان» در یازدهمین هفته نمایش به اوج خود رسید).

اما با گذشت سال‌ها روند فروش اینگونه فیلم‌ها به سیری نزولی بدل شد یعنی در ابتدا با فروش بسیار خوبی مواجه می‌شوند و سپس به تدریج از میزان فروش آنها کاسته می‌شود. با توجه به برنامه زمانی فشرده اکران این فیلم‌ها پیش‌بینی می‌شود روند فروش بلیت آنها بسیار سرگیجه‌آور و سریع باشد. یک دلیل برای این موضوع افزایش ظرفیت‌ها است. تعداد پرده‌های سینما در آمریکا از ۲۹۷۰۰ پرده در سال ۱۹۹۶ به ۳۹۷۰۰ پرده در سال گذشته افزایش یافته است. به دلیل آنکه عرضه صندلی بیش از تقاضای تماشاچیان بالقوه برای تقریبا همه فیلم‌ها است، رقابت‌های بازاریابی چنان رونق یافته است که مشتریان بلیت‌ها را وا می‌دارد پیش از آنکه فیلم بزرگ بعدی اکران شود، همه صندلی‌های سالن سینما را پر کنند.

این روزها برنامه‌ریزی‌ها طوری تنظیم می‌شود که به ندرت اتفاق می‌افتد دو فیلم مشهور از این نوع در یک تعطیلی آخر هفته به طور همزمان اکران شوند و به رقابت با هم بپردازند. دلیل دوم برای رونق این فیلم‌های مدرن اهمیت صفحه‌های نمایش کوچک است. کسانی که در آمریکا به سینما می‌روند تنها یک چهارم مجموع درآمدهای یک فیلم را به خود اختصاص می‌دهند.تماشاچیان خارجی هم یک چهارم دیگر را به خود اختصاص می‌دهند. نیمه باقیمانده درآمدهای اینگونه فیلم‌ها از تلویزیون، مجوز انتشار محصول و بالاخره عمده‌ترین منبع فروش کنونی یعنی فروش دی‌وی‌دی به دست می‌آید. بر اساس آماری که سندیکای ملی صاحبان تئاتر آمریکا منتشر کرده‌اند، پارسال دی‌وی‌دی یا سی‌دی هر فیلم به طور متوسط چهار ماه و هشت روز پس از شروع اکران فیلم بر روی پرده سینماها عرضه می‌شدند این یعنی پنج هفته زودتر از عرضه سی‌دی‌ها در سال ۲۰۰۲. نکته جالب آنکه این موضوع فروش اولین آخر هفته گیشه فیلم‌ها را با اهمیت‌تر کرده است. همانطور که جیم جیانوپولوس، مدیر شبکه فاکس گفته است، اکران سینمایی یک فیلم امروز به معنای آغاز عرضه یک محصول به اشکال مختلف است. فروش بلیط یک فیلم در روزهای اول به تنهایی نمی‌تواند اساس خوبی برای پیش‌بینی فروش آینده تلویزیونی و دی‌وی‌دی آن محصول باشد. اما در واقع یک آگهی تبلیغاتی برای آنها محسوب می‌شود. البته به این موضوع کمتر توجه می‌شود و استودیوها آگهی‌های خود را در روزنامه‌ها و مجلات درج می‌کنند تا نشان دهند فیلمشان چقدر موفق است. واضح‌ترین دلیل برای آنکه لزوما بودجه‌های عظیم متضمن فروش خوبی برای فیلم‌ها می‌شوند این است که استودیوها پول خود را برای آن به خطر می‌اندازند. فیلم‌های پرخرجی از این نوع، مزایای دیگری هم دارند. سینماها آنقدر به اکران چنین فیلم‌هایی محتاجند که اغلب تشویق می‌شوند با سود کم آنها را به نمایش درآورند. تبلیغاتی که پیش از فیلم‌های بزرگ به نمایش درمی‌آیند با مخاطبان زیادی مواجه می‌شوند. استقبال از چنین فیلم‌هایی بر افتخارات استودیوها و غرور آنها می‌افزاید. اما گاهی ابرهایی هم در آسمان اکران تابستانی فیلم‌ها مشاهده می‌شود. یکی از مشکلات فیلم‌هایی که در تابستان امسال اکران می‌شود این است که رشد فروش دی‌وی‌دی که یک دهه است سود خوبی را عاید می‌کند در حال کند شدن است. بر اساس آماری که گروه سرگرمی‌های دیجیتال منتشر کرده است بین سال‌های ۱۹۹۷ و ۲۰۰۲ فروش دی‌وی‌دی در آمریکا هر سال معادل ۵۰درصد یا بیشتر رشد داشته است.

اما این فروش سال گذشته در آمریکا رشدی نشان نداده است و درآمدها در انگلیس و آلمان کاهش یافته است. از سوی دیگر شکل‌های جدید عرضه فیلم از قبیل بلو- ری، اچ‌دی- دی‌وی‌دی و دانلودهای آنلاین نتوانسته‌اند خریداران زیادی را جذب کنند. مشکل دیگر این است که شرکای استودیوهای فیلمسازی سود بیشتری را از آنها مطالبه می‌کنند. با توجه به اینکه فروش دی‌وی‌دی در چند سال اخیر سودآور بوده است، ستارگان سینما تقاضای دریافت سهم بیشتری از باقیمانده فروش فیلم دارند، اگرچه که همیشه این سهم بیشتر را به دست نمی‌آورند. سینماها هم که در گذشته با فرمول پیچیده‌ای که قرارداد کرده بودند در صورت طولانی‌تر شدن زمان اکران فیلم‌ها سهم بیشتری را از فروش گیشه به دست می‌آوردند، امروزه بیشتر تمایل به دریافت سهم ثابتی از مجموع فروش دارند. در حالی که روش پیشین برای استودیوها این امکان را فراهم می‌کرد که با اکران کوتاه بسیاری از فیلم‌ها سهم کمتری را به سینماها اختصاص دهند. تغییر شرایط این روزها برای استودیوها دشوارتر شده است. اما بزرگ‌ترین مشکلی که این فیلم‌های پرخرج را تهدید می‌کند این است که این فیلم‌ها همیشه محصولاتی جهانی بوده‌اند. ولی خطراتی که برای آنها وجود دارد خطر تکثیر غیرقانونی و گسترش سریع نظرات در اینترنت در مورد هر یک از فیلم‌ها است. کسانی که اهل سینما رفتن هستند این روزها خیلی زود و راحت می‌توانند در سرتاسر جهان بفهمند که آیا محصول، یک کار موفق بوده است یا نه. به همین دلیل است که به تازگی این فیلم‌ها تقریبا در سرتاسر جهان به طور همزمان اکران می‌شوند. به عنوان مثال فیلم «مردعنکبوتی ۳» روز اول ماه مه به طور همزمان در چین، فرانسه، آلمان و ژاپن اکران شد و سه روز بعد به پرده سینماهای آمریکا و انگلیس رسید. ستاره‌هایی که تنها می‌توانند در یکی از این مکان‌ها حضور یابند نمی‌توانند به اندازه کافی با تماشاگران فیلم‌هایشان دیدار داشته باشند و برای خود محبوبیت کسب کنند و شرکت‌های بازاریابی هم باید تا هنگام اولین اکران همه کارهایشان را به درستی انجام دهند. امکان بالقوه برای بروز یک اشتباه فاجعه‌آمیز هیچ‌گاه به اندازه امروز نبوده است. اگر فیلم‌های بزرگ تابستان امسال کارهای موفقی نباشند باید انتظار داشته باشیم سیل انتقادات و تهدیدات به سوی آنها روانه شود.