ما بیرون زمان ایستاده‌ایم
مجید یوسفی
در حالی که اخبار ضد و نقیضی از بازگشت فرش‌های ایرانی از کشورهای آلمان، فرانسه و سوئد به گوش می‌رسد. پاره‌ای از صاحب‌نظران اقتصادی بازگشت فرش‌های ایرانی طی دو سه هفته اخیر را وجود تنگناهای اداری دانسته‌اند. اینان معتقدند که‌این معضل طی هفته‌های آینده از طریق مقامات اقتصادی ایران مرتفع خواهد شد. اگرچه کاهش استقبال از فرش‌های ایرانی از سال‌ها پیش آغاز شده، ‌اما موج جدید روانی تحریم‌ها در این بین بی‌تاثیر نبوده است. آخرین داده‌ها بر پایه تازه‌ترین آمار منتشر شده از سوی گمرک جمهوری اسلامی حاکی است که صادرات فرش ایران در سال گذشته ۵/۱۲درصد نسبت به سال ماقبل کاهش یافته و به ۴۰۵‌میلیون دلار رسیده‌است.

صنعت فرش تنها صنعتی است که‌ ایرانیان را در صادرات با این شناسه می‌شناسند و با آن رد پای ایرانیان را در اقصی نقاط جهان دنبال می‌کنند. اینک شاید سیصد سالی است که ‌این صنعت در دنیا فراگیر شده و هر از چند گاهی نوآوری در این صنعت ایجاد می‌شود. اما در ایران گویا روند این نوآوری طی چند دهه گذشته به تدریج معکوس شده و از منزلت آن کاسته شده است. اگرچه یک نهاد نیمه دولتی طی ماه‌های اخیر با هزینه‌های گزاف با تبلیغ فرش ایرانی در شبکه یورونیوز سعی دارد شکوه و عظمت گذشته را مجددا به ‌ایران بازگرداند اما این مهم نیازمند یک عزم ملی است.
علی محمدی پرویزیان کارشناس مدیریت بازرگانی از دانشگاه راسیون کاناداست. او همچنین فارغ‌التحصیل دانشگاه‌امیرکبیر در رشته مهندسی نساجی است و حدود ۱۵ سالی است که به همراه پدر خود به کار فرش مشغول است و ۱۰ سالی هم در بازار امریکای شمالی و اروپا تجارت فرش کرده است. خط تولید فرش تبریز در شهر تبریز توسط پدر وی راه‌اندازی شد. پدر او موسس و بنیان گذار شرکت فرش تبریز بود. در آن هنگام پدر او با همکاری پدر خود حاج عباس علی محمدی پرویزیان کار فرش و ریسیدن خامه فرش را آغاز کرد که از سوی جد پدری و همچنین جد مادری در کار تجارت فرش فعالیت می‌کردند. براساس اسناد موجود ۶۰ سال است که‌اینان در کار صادرات فرش به لبنان بوده‌اند. او می‌گوید: «کار فرش یک کار بسیار با قدمت در خاندان پرویزیان محسوب می‌شود که در حال حاضر به صورت مدرن و امروزی دو‌هزار دارقالی در استان‌های آذربایجان شرقی و غربی به چشم می‌خورد.» او اضافه می‌کند: «در حدود۲۰ سال پیش پدرم با بافنده‌هایی در منزل کار خود را شروع کرد و کارخانه مواد، خامه قالی، نقشه و تمام موارد را تهیه و آماده می‌کرد و دار قالی به صورت یک پکیج به خانه روستاییان می‌رفت. و در روستاهای کوچک و بزرگ تقسیم می‌شد و قراردادی با بافنده‌ها بسته می‌شد و بافنده‌ها همچنان که مشغول بافت فرش بودند، دستمزد را در هنگام انجام کار دریافت می‌کردند». مصاحبه زیر پیرامون معضلات و ناهمواری‌های صنعت فرش است که در زیر می‌خوانید:
اساسا مواد اولیه را شما در اختیار بافندگان قرار می‌دهید یا خودشان باید تهیه کنند؟ تولیدات شما غیر از مواد اولیه فرش چه چیزی‌هایی است؟
ما تمام فعالیت‌های تولید یک فرش را زیر یک سقف انجام می‌دهیم. پشم را از خارج وارد می‌کنیم. در واقع پشم مرینوس درجه یک از خارج وارد می‌شود. در کارخانه، کار ریسندگی انجام می‌شود که نخ ریسیده و رنگ‌رزی می‌شود. برای خامه‌ها تا حد امکان از رنگ‌های صد در صد گیاهی استفاده می‌کنیم. مقداری از این مواد رنگ‌زا را هم خودمان وارد می‌کنیم.


این خامه‌ها در چه کیفیتی قرار دارد؟
خامه‌های قالی ما خیلی معروف است و در تمام ایران پخش می‌شود. ولی از لحاظ ریسندگی و تولیداتی که در کارخانه است ما صادراتی نداریم. چون به سختی می‌توانیم پاسخگوی بازار داخلی و مصرف خودمان باشیم.
اخیرا اخباری در مورد صادرات فرش به گوش می‌رسد که حاکی از وضع ناگوار این صنعت است و عقیده صادر‌کنندگان و صاحبان کار نیز این است که‌این روزها صادرات فرش در بحران است. آیا تصور شما هم به این گونه است؟
اولا تمامی بازارها در کل دنیا سنگین شده است. در اروپا و امریکا هم به همین شکل است و این محدود به‌ایران نمی‌شود و حتی این تنها در مورد فرش هم نیست کل محصولات مصرفی و بالاخص محصولات لوکس مشمول این بحران شده‌اند. در دنیا بازار فرش سنگین شده است و به خاطر رکود اقتصادی که در کل اروپا و امریکا وجود دارد این مساله را به نقاط دیگر دنیا هم سرایت داده است. اگرچه در حال حاضر گردش کار و در‌آمدزایی در آسیا و بعد به تبع آن در ایران خیلی بهتر از اروپا و امریکا است، اما در مجموع بازار سنگین شده و فروش فرش با افت روبه‌رو است و مانند 5 سال گذشته نیست و به سمت روند نزولی پیش می‌رود. در این بازار پر رقیب ایران با رقبای قدرتمندی چون پاکستان، هند و چین و نپال روبروست. از طرفی روز به روز تولید فرش در ایران سخت تر و گران تر می‌شود، دستمزدها بالا می‌رود و مواد اولیه گران می‌شوند. در نتیجه قیمت تمام شده فرش بالا می‌رود و از طرف دیگر رقبا روز به روز تنوع تولیدات را بیشتر کرده و قیمت‌ها را پایین می‌آورند و دولت‌های آنها سوبسید‌های عالی و تشویق‌های خوبی به تولیدکنندگان می‌دهند. مشکل دیگری که در فروش فرش ایرانی است دوری ما از بازارهای جهانی است. به واسطه اینکه از بعد از انقلاب از بازار جهانی مدتی جدا شدیم و از مد و خواسته بازار دور افتادیم. بافنده‌های ما عادت کردند که سال‌ها، فرش‌هایی ببافند که در گذشته می‌بافتند و می‌فروختند بدون اینکه بازارسنجی کنند که مد دنیا و خواسته بازار دنیا تغییر کرده است که خوشبختانه در 5 و 6 سال اخیر یک مقدار تولید‌کنندگان به‌این موضوع آشنا شدند، تولیدکنندگان موفق دیگری غیر از فرش تبریز در ایران حضور دارند که با توجه به‌این موضوع و با نوآوری، بهینه سازی، افزایش کیفیت بازار‌های خیلی خوبی را به وجود آوردند. فرش‌هایی که با کیفیت پایین بافته شده که ممکن است بخاطر کاهش قیمت تمام شده بطور موقت خریدارانی داشته باشد، ولی در طویل‌المدت آسیب جدی به فرش ایران خواهد رساند. در حال حاضر بازار عمده در دست کشور‌های هند، پاکستان و چین است و فرش‌های نپالی به خاطر نوع خاص آن یک بازار اختصاصی و ویژه محسوب می‌شوند. پیش‌بینی می‌کنم که تولید فرش دستبافت ایران با شرایط کنونی محکوم به فنا است و تا 7ـ8 سال دیگر شاهد شروع واردات عمده فرش دستبافت برای مصرف داخلی خواهیم بود. تولید یک فرش 40- رج در ایران حداقل حدود 200‌هزار‌تومان متری تمام می‌شود و همین فرش را در هند می‌توان متری 100‌هزار‌تومان خریداری نمود. یعنی حداقل نصف قیمت. بنابراین نیاز به تلاش، اهتمام و زحمت زیادی داریم که بتوانیم جایگاه فرش ایرانی را در بازار ارتقاء دهیم حتی اگر نتوانیم به سهم گذشته خود که 80درصد بوده برسیم. البته دیگر این یک آرزو است. یک روزی در فرانسه قالی می‌بافتند، حدود 200 سال پیش ولی دیگر امروز نمی‌شود. ایران هم دارد وارد دوران تازه‌ای می‌شود و دیگر برای بافنده گره زدن صرف نمی‌کند.
سهم کنونی فرش ایرانی در بازار جهانی به چه میزانی است؟
در حال حاضر سهم فرش ایرانی در دنیا زیر 15درصد است.
با توجه به‌اینکه ما یک دوره‌ای را از بازار فرش امریکا و اروپا عقب ماندیم آیا شرکت فرش تبریز گروه خاصی برای بازاریابی جهانی دارد یا خیر؟
صددرصد در این قسمت فعالیت‌هایی را شرکت انجام می‌دهد و سعی در گسترش فعالیت‌ها داریم. یک موضوع مهم قابل بحث این است که بازار فرش عمدتا در اختیار یک سری از تجار بزرگ کلیمی است که اکثرا در شهر نیویورک سکونت دارند. سرمایه‌گذاران این صنعت هستند و بعد از انقلاب ایران چون دست اینان از بازار ایران کوتاه شد اینها بافندگان خود را به کشورهایی چون چین، هند، پاکستان، سوق داده و گسترش دادند. یعنی استاد بافت‌های اولیه اکثرا از تبریز و اصفهان به دیگر نقاط جهان اعزام شدند.
مثلا به کدام کشورها اعزام می‌شدند؟
به پاکستان، هند و چین اعزام می‌شدند و به آنها آموزش می‌دادند. و صاحبان سرمایه در آن کشورها سرمایه‌گذاری می‌کردند و اکنون نیز سعی می‌کنند که فرش‌های خودشان را بفروشند و چون اینها شرکت‌های بزرگ و عمده در فروش فرش هستند، اجازه نمی‌دهند که فرش ایرانی در بازار جهانی جایی پیدا کند.
اگر بخواهیم در سطوح جهانی راه‌حلی برای این معضل بیابیم چگونه می‌توانیم این معضل را مرتفع کنیم؟
البته حدود 15 سال پیش شخصا با سرمایه‌گذاران خارجی وارد مذاکره شدم که در ایران و در شرکت فرش تبریز سرمایه‌گذاری کنند و ما به آنها سهام بدهیم و آنها برای محصولات ما بازار به وجود بیاورند. حتی با این افراد تا پای مذاکره پیش رفتیم. و آنها نیز تمایل پیدا کردند. ولی در اجماع نهایی آنان به‌این نتیجه رسیدند که‌این مذاکرات ادامه نیابد و افراد دیگری هم که در لس‌آنجلس، نیویورک شعباتی داشتند و ما می‌خواستیم با عرضه فرش ایران در کنار آنان قرار گیریم تا بازار گسترده‌ای را بدست بیاوریم از این کار منصرف شدند. راه‌حل این است که در درجه اول باید قیمت تمام شده فرش پایین بیاید. در آذربایجان و بسیاری نقاط دیگر بافنده گران است. باید در مناطق محروم کشور مانند: استان‌های جنوبی، سیستان، بلوچستان.... سرمایه‌گذاری شود. باید سالن‌های تولید راه‌اندازی شده و استاد باف‌ها را جهت آموزش به آن مناطق اعزام نماییم. به این صورت هم برای جامعه محروم ایجاد اشتغال می‌شود هم فرش با قیمت رقابتی تولید می‌شود تازه بعد از این مرحله مساله بازاریابی جهانی مطرح می‌شود!
رفتارشان و عکس‌العمل شان نسبت به شما چگونه بود؟
اینها با رقابت منفی (مبارزه در قیمت) ما را از بازار نیویورک بیرون کردند و تجار بعدی ایرانی هم که به آنجا رفتند نتوانستند موفق شوند. به نظر ما تنها راه مبارزه با این پدیده‌ این است که ما بتوانیم به فروشنده‌هایی که فرش را به دست خریدار نهایی می‌رسانند و یا با خرده فروشان یک رابطه مستقیمی برقرار کنیم و این به واسطه برگزاری نمایشگاه‌های خوب و موثر امکان‌پذیر می‌شود. مثلا ما نمایشگاه فرش تهران را داریم ولی متاسفانه هتل به‌اندازه کافی و یا سرویس دهی مناسب نداریم که بتوانیم این افراد را برای نمایشگاه دعوت کنیم. و باید برای اینها هتل، بلیط، ویزا، تهیه شود. و همچنین این اطمینان به آنها داده شود که در ایران مشکلی متوجه آنها نخواهد بود. تا به تدریج بتوانیم این افراد را به‌ایران بیاوریم و پذیرایی کنیم و جنس‌هایی عرضه کنیم تا بتوانیم فرش‌ها را بفروشیم. متاسفانه ما با زمان حرکت نمی‌کنیم اما می‌خواهیم بهترین صادرکننده زمان خود باشیم. البته‌این نیازمند تغییر نگرش ما در بازاریابی نوین در دنیا است و تا زمانی که‌این بازاریابی و مشتری سنجی تغییر نکند در وضعیت ما هم تغییر چندان ایجاد نمی‌شود. اینجانب پیشنهاد تاسیس یک پاساژ مدرن فرش در نزدیکی فرودگاه‌امام را به مرکز ملی فرش داده‌ام تا مرکزی جامع برای سرویس دهی به مشتریان داخلی و خارجی باشد.
جز از این طریق چه راه دیگری می‌تواند عرضه فرش ایرانی را تسهیل کند؟
راه‌حل دیگر این است که با استفاده از شبکه جهانی اینترنت بتوانیم فرش‌ها را مستقیما به خریدار نهایی برسانیم. البته‌ این هم نیازمند به یک شبکه وسیع است. ما در ایران به ندرت توانسته‌ایم به چنین کارهای گروهی نزدیک شویم. خواست ما این بود که بتوانیم حتی اگر شده کلونی‌هایی تشکیل بدهیم تا بتوانیم قدرت بازار فرش ایرانی را افزایش دهیم اما تا به‌ امروز چندان موفق نشدیم. راه دیگر و مهم‌تر از همه نقل و انتقال فرش است که ما بتوانیم طی یک هفته فرش را از ایران به اقصی نقاط جهان منتقل کنیم. البته با توجه به کمبود پرواز‌ها و امکانات باربری این کار مسیر نیست.
با برگزاری نمایشگاه در خارج از کشور مانند نمایشگاه هانوفر در آلمان که معمولا در ماه ژانویه برگزار می‌شود سهم صادرات فرش ما در چه حدی است؟
دو نمایشگاه اصلی و مهم در دنیا برگزار می‌شود: هانوفر در آلمان در ماه ژانویه برگزار می‌شود و یکی هم نمایشگاه آتلانتا در امریکا برگزار می‌شود. طی سال‌های اخیر هر دو نمایشگاه با بحران و عدم استقبال روبرو بوده‌اند و تقریبا در حال از بین رفتن هستند. در عوض نمایشگاه‌های پاکستان و هند رونق گرفته‌اند. در امریکا هم نمایشگاه لاس و گاس این تولید‌کنندگان چگونه توانستند در آن بازار‌ها مقبولیت بیشتری پیدا کنند؟
یک علت آن این است که در بازار مدرن امروز باید فرش‌ها با استاندارد مطلوب و به صورت پروگرام عرضه شود. در نتیجه تولید باید مدرن و استاندارد باشد. دوم، این شبکه‌ها هستند که می‌توانند فضای بازار را گمانه‌زنی کنند. یعنی تولیدکنندگانی که شعبه‌های متعدد به وجود آوردند و بحث خدمات بعد از فروش را ارایه می‌کنند و همین مساله باعث می‌شود که شما همواره همراه مشتری خود خواهید بود و در طی سال از سلیقه مشتری مطلع می‌شوید و در واقع باید ارتباط بین مشتری و فروشنده وجود داشته باشد. این برتری رقبای چینی، هندی و پاکستانی ماست.
آیا برای حمایت از بافندگان برنامه مشخصی وجود دارد؟
به نکته مهمی اشاره کردید. ما واقعا ابتدا مدیون بافندگان، و بعد سنت کهن و اساتیدی که در این زمینه فعالیت داشتند هستیم. مثل حاج جلیلی‌ها و بسیاری دیگر …. که باعث شدند فرش ایرانی معتبر و به صورت یک اسطوره حتی در جهان امروز مطرح شود. و ما هم باید دین خود را ادا کنیم و با توجه به‌این که کار فرش دارای درجه بالای اشتغال زایی است باید بیشتر به‌این مساله اهمیت دهیم. شرکت فرش تبریز طرحی در این باره مطرح کرده است که البته به صورت رسمی به مقامات ارائه نشده اما ‌امیدواریم که ‌امتیاز این طرح برای شرکت فرش تبریز محفوظ بماند. موضوع ایجاد شهرک‌های فرش است. طرح بر این اساس است که شهرک‌ها را در مناطق محروم و روستایی بسازیم و در هر شهرک حدودا ۱۰۰الی ۲۰۰ دستگاه ساختمان مسکونی وجود دارد که ۱۰۰ متر آن برای زندگی شخصی است و ۵۰ متر آن تبدیل به کارگاه می‌شود که ۲ الی ۳دار در آن قرار می‌گیرد. این شهرک علاوه‌بر کنترل بافت فرش دارای مرکزی برای ورزش و مدرسه (مجموعه فرهنگی، ورزشی ) است. به این گونه که دار قالی را در خانه‌ها نصب می‌کنند و مواد اولیه را در اختیار بافندگان قرار می‌دهیم. در واقع نظارت کامل بر بافت قرار می‌گیرد که بافت‌های آن استاندارد می‌شود و نظارت کامل ایجاد می‌شود و در این مراکز فرش‌ها تکمیل می‌شود و آماده ارائه به بازار می‌شود. و در مجموعه چندین هدف را دنبال می‌کند:
1- مشکل مسکن تا حدودی حل می‌شود با این حساب که ما پولی بابت اجاره دریافت نمی‌کنیم. اما در هر خانواده‌ای 2 الی 3 بافنده حضور داشته باشند
۲ - ایجاد خدمات فرهنگی - ورزشی، تفریحی، آموزشی و پزشکی
3 - در نهایت فرشی که در این شهرک تولید می‌شود از کیفیت بسیار بالایی برخوردار خواهد بود. ما می‌توانیم از بیرون از مرزهای ایران سفارش بگیریم و سوابق نشان داده است که کارگاه‌ها به تنهایی پاسخگو نیازها نخواهد بود. با توجه به همه‌این مسائل چون سطح زندگی این افراد ارتقا می‌یابد موضوع بیمه و امکانات هم حل می‌شود. برای پیشبرد این طرح نیاز به حمایت دولت داریم تا وام و بودجه در اختیار ما قرار دهند که ما بتوانیم استارت شهرک‌ها را بزنیم.
طرح شهرک‌ها برای روستاییان و کشاورزان چه تاثیری دارد؟
عمده قالی بافی ایران در روستاها است. و برای کشاورزانی که مشغول کار هستند کشاورزی در تابستان‌ها انجام می‌شود و در زمستان‌ها این افراد بیکار می‌شوند و در واقع شغل دوم کشاورزان می‌تواند فرش دستبافت باشد که باید این افراد را برای عهده دار شدن این شغل تشویق و ترغیب کرد. به این ترتیب روستاییان تشویق می‌شوند در روستاها بمانند و به کلان شهرها ©