نیروی کار در دبی
امارات با واردات آزادانه نیروی کار در حال شکلدهی به اقتصاد آینده خود است. هیچ نقطه دیگری در روی کره زمین اینگونه امکانی را ندارد. مترجم: شادی آذری
ارقام، کلید کشف ماهیت نیروی کار و اقتصاد دبی هستند. براساس گزارشی که دولت امارات در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد، ۱۳/۹۷درصد از مجموع نیروی کار دبی خارجی هستند. لوگزامبورگ پس از دبی رقم ۷۵/۵۹درصد را برای سهم نیروی کار خارجی خود رقم زده است و پس از آن هم این رقم به کمتر از ۲۵درصد سقوط میکند که تنها ۱۰ کشور رقمی بالاتر از ۱۰درصد را در این زمینه به خود اختصاص دادهاند. اما این تنها یکی از سه رقم بسیار مهم و حیاتی دبی است. رقم دوم تعجببرانگیز دبی که معمولا هم شناخته نشده است، درصد کارگران خارجی است که به این نتیجه رسیدهاند که دبی را خانه خود بدانند و میخواهند دبی محل زندگی دائمی آنها باشد. بسیاری از آنها ۱۵ تا ۲۰ سال پیش به آنجا رفتهاند و به رغم آنکه در ابتدای عزیمتشان قصد داشتند تنها ۲ سال در آنجا بمانند، از آنجا خوششان آمد و همانجا ماندند. رقم مهم سوم که دولت آن را اعلام کرده این است که تنها ۵درصد از اماراتیها در بخشخصوصی استخدام شدهاند. با توجه به همه این نکات و براساس ارقام بیان شده، دبی موقعیتی بی همتا محسوب میشود. روی بد سکه این است که همه کارکنان در دبی از مدیران گرفته تا کارگران ساختمانی باید از خارج به این کشور وارد شوند. اما روی خوب سکه این است که دبی میتواند نیروی کار خود را شکل دهد و از این طریق اقتصاد آینده خود را بسازد. هیچ جای دیگر در کره زمین از چنین امکانی برخوردار نیست.
پنج سال پیش، وضعیت با اکنون متفاوت بود چون دبی از جنبه بینالمللی جایی تلقی میشد که باید در آن سختیها و دشواریهای بسیاری تحمل میشد. مهاجران تنها به این دلیل به دبی مهاجرت میکردند که دستمزدهای خوبی میگرفتند و این موضوع برای آنها امکان پسانداز بیشتری را فراهم میکرد.
از سوی دیگر پنج سال پیش مهاجران به دلیل دیگری هم به دبی آمدند. به نظر آنها دبی بهترین محل برای کار در خاورمیانه بود. ما یک هاینز یکی از مدیران شرکت استخدامی کرشا لئونارد با ذکر این مطلب میگوید: «یک دلیل این بود که امکان کسب تجربیات وسیعی در زمینههای مختلف در دبی فراهم بود». اما اکنون دبی دیگر راهی برای دستیابی سریع به ثبات مالی کارکنان نیست. هاینز میگوید خارجیانی که پیش از این در وطن خود به کار مشغول بودند این موضوع را کشف میکنند که هزینهها در دبی بسیار بالا است. کارفرمایان نیز گزارش میدهند که مشکلات بیشتری برای استخدام و حفظ و آموزش مهاجران دارند. افزایش هزینهها به این معنا است که اگرچه دستمزدها برای سبک زندگی در دبی کفایت میکند اما برای برنامههای بلندپروازانه پسانداز به هیچ وجه مناسب نیست. بنابراین آنهایی که برای مدت کوتاهی به دبی میآیند، با ناامیدی به وطنشان باز میگردند. بدتر آنکه به عقیده هاینز برخی از کارکنان کوتاهمدت دبی به دلایل بسیار بیپایهای به دبی میآیند.
یک توریست در تعطیلات خود به این نتیجه میرسد که دبی «چه جای فوقالعادهای» است و شانس خود را دریافتن بک شغل در بازار می آزماید. هایتز به یاد می آورد که در یک مصاحبه نمی توانست دلیل اصلی یک خانم انگلیسی را برای کاریابی درک کند. به همین دلیل از آن خانم پرسیده بود: «چرا دبی؟» وپاسخ آن زن این بود: «در اینجا میتوان بدون مزاحمت باران تنیس بازی کرد.»
اما نیروی کار دبی چه از لحاظ کمیت و چه از لحاظ کیفیت در حال قدرتمند شدن است. اگر چه تعداد کارکنان طی چند سال اخیر به ناگهان جهش یافته است. تقاضا برای این نیروی کار هم حداقل با همان سرعت افزایش یافته است. هاینز میگوید: «نیروی کار با کیفیت در دبی وجود دارد اما باید باز هم سطح این کیفیت ارتقا یابد.» و در آینده این کیفیت همچنان باید به روند صعودی خود ادامه دهد شاید سریعتر از رشد اقتصادی این منطقه. علت این است که اقتصاددانان مشارکت کارکنان توانمند و با معلومات را برای رشد اقتصادی حیاتی میدانند.
ریچارد فلوریدا، نویسنده کتاب ظهور طبقه اجتماعی خلاق، در نشریه هاروارد بیزینس ریویو در سال ۲۰۰۴ بر لزوم سرمایهگذاری روی این گونه افراد تاکید کرده است. تعریف فلوریدا از «طبقه اجتماعی خلاق» افرادی چون دانشمندان، مهندسان، معماران، طراحان، استادان، هنرمندان، موسیقیدانان و کسانی است که ایدهها، تکنولوژی یا متون نوخلق میکنند. ارزش آنها در این است که (در اینجا کلمه دیگری که اهمیت بیشتری از کلمه ارزش داشته باشد یافت نشد در غیر این صورت میبایست از آن استفاده می شد.) «هرگاه خلاقیتی تجلی مییابد و به طور وسیعتر هرگاه استعدادی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد، ابداعات و رشد اقتصادی بی شک از آن بهرمند میشوند.» فلوریدا میگوید تعجبی ندارد که مطالعات نشاندهنده این موضوع هستند که کشورهای دارای سهم بیشتری از کارکنان خلاق همان کشورهایی هستند که از سایرین رقابتیترند. کشور ایالات متحده در طول تاریخ خود تا حدود بسیار زیادی از حضور افراد با استعداد بهره برده است.
به عنوان مثال در طول جنگ جهانی دوم، خیل عظیمی از دانشمندان و متفکران از اروپای آشوبزده و جنگزده به این کشور پناه آوردند. فلوریدا میگوید از سرتاسر جهان افراد خلاق به دنبال فرصت مناسب برای خود به آمریکا آمدهاند. موفقیت آنها، که در واقع موفقیت آمریکا هم بوده است،در هر جا قابل مشاهده است. مهاجران چینی و هندی هم اکنون بیش از ۳۰درصد فعالیتهای دره سیلیکون (مرکز فناوری و ابداعات آمریکا) را به خود اختصاص دادهاند.
فلوریدا به عنوان مثال به فردی چون سرگئیبراین اشاره میکند که در مسکو متولد شده است و یکی از موسسان گوگل بوده است. او اکنون میلیاردها دلار سرمایه برای خود به دست آورده است. همچنین سایبر باتیا که یکی از موسسان هاتمیل است مثال مناسب دیگری است.
رقابت جهانی بر سر به دست آوردن و جذب افراد خلاق روز به روز سختتر میشود. در کشورهای توسعه یافته، نسلی که موجب رونق تکنولوژی و اقتصاد جهان شده بودند هم اکنون ۶۰درصد نیروی کار را تشکیل میدهند و این به معنای آن است که بسیاری از کارکنان با معلومات این جهان به زودی بازنشسته خواهند شد. این وضعیت موجب بحران کمبود متخصص خواهد شد. فلوریدا میگوید که این خلاء تنها میتواند توسط نیروی کار خارجی پر شود. اما از سوی دیگر کشورهایی چون چین و هندوستان هماکنون مردمشان را تشویق میکنند که به فرصتهای موجود در میهن خویش روی آورند.
جذب استعدادها
سایر ملتهایی هم که رشد اقتصادیشان در خطر است هماکنون با ولع بسیار در جستوجوی افراد بااستعداد و خلاقند. وزیر تحقیقات، علوم و فناوری نیوزیلند، پیتهاجسون میگوید کشورش به مهاجرت بیشتر به عنوان «عملکردی برای جذب استعداددها درراستای رشد اقتصادی» مینگرد و نه موضوعی مربوط به نگهبانی از دروازههای کشور.
یک شرکت مشاورهای به نام مونیتور گروپ متشکل از بسیاری از رهبران فکری با سوابق کاری فوقالعاده است. این شرکت توصیه کرده است که کشور کره توجه خود را به شکلدهی موجی از دانش خارجی معطوف کند چون این موضوع نسبت به جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی اگر با اهمیتتر نباشد حداقل به همان اندازه اهمیت دارد.
هاینز معتقد است در این زمینه دبی یکی از مدعیان است. او میگوید آنچه افراد تحصیلکرده را جذب دبی میکند، امنیت، آب و هوای فوقالعاده، سواحل زیبا و فعالیتهای متنوع خارج از خانه آن است. اما فرصتهای مناسب عامل اصلی است. او میگوید تکتک افرادی که در دبی هستند مانند «خاکههای طلا» با ارزشند.
به عنوان مثال یک مدیر پروژه در دبی بعد از دو یا سه پروژه بزرگ میتواند به وضوح هم نام خود را به شهرت برساند و هم فرصتهای بهتری را برای خود فراهم آورد. افرادی از این قبیل به دنبال چالش هستند تا بتوانند صعود بعدی خود را در موفقیتهای کاری خود رقم زنند. آنها در تلاشند بهترین نتایج را از کار خود حاصل کنند تا در پرونده سوابق کاریشان افتخارات بیشتری را برای خود جمع کنند. ژول کاتکین نویسنده نشریه نیوجئوگرافی متخصص در زمینه نیروی کار با معلومات و بررسی محل زندگی و کار آنها است.او در مصاحبهای که در مورد مقالهاش با او انجام شد گفت: «مساله یافتن علل جذب کارکنان با معلومات بحثهای زیادی را مطرح کرده است اما نتایج کمی حاصل شده است.»
برخی میگویند که هنر و فرهنگ موجب جذب اینگونه افراد میشود اما کاتکین این دیدگاه را رد کرده است. او میگوید: «افراد تحصیلکرده اغلب به دنبال مکان هایی برای زندگی خود میگردند که ریشههای کانون گرم خانوادگیشان تا آنجاها هم رسیده باشد».البته سن هم یکی از عوامل مهم محسوب میشود. شهرهای شلوغ و گرانی که جوانان حدود ۲۰ساله را جذب خود میکند این روزها به تدریج از نیروی کار تحصیلکردهای که به دنبال تشکیل خانواده هستند خالی میشود. نگرانی درباره استطاعت در برابر هزینههای مسکن، مدارس خوب و خیابانهای امن برای فرزندان، برای چنین نیروهای کاری در اولویت قرار د ارد. به راستی اگر امکانات به درستی مدیریت و تامین شود آیا میتواند نیروی کار متشکل از خواص ا هل تفکر را از سر تا سر جهان جذب کند؟ اگر آنها بخواهند مانند زنبورهای عسل بعد از دستیابی به عسل به کندوی خود بازگردند. همه آنچه دبی امروز برای حفظ چنین نیروهایی نیاز دارد همان کندو برای آنها است.
منبع: گلفنیوز
ارسال نظر