«فارن پالیسی» بررسی میکند
چالشهای سیاستمداران جهان در سال جدید
مترجم: مجید روئین پرویزی
باراک اوباما
تبدیل ۲۰۱۱ به یک فرصت و نه بحران
چرا این کار ضروری است: میان بحران اقتصادی بینالمللی، جنگ در عراق و افغانستان، تداوم چالشهای خاورمیانه و جنگ ارزی خانمان برانداز، سیاست خارجی دولت اوباما عمدتا مجموعهای واکنش به بحرانهای مختلف بوده است، چه بحرانهای تازه و چه بحرانهایی که این دولت میراثدارشان شده است. حتی آنچه که تصور میشد توافق تسلیحاتی بیدردسری با روسیه باشد هم در اثر کشمکش با جمهوری خواهان سنا، به صحنه زد و خورد سیاسی تبدیل شد.
مترجم: مجید روئین پرویزی
باراک اوباما
تبدیل ۲۰۱۱ به یک فرصت و نه بحران
چرا این کار ضروری است: میان بحران اقتصادی بینالمللی، جنگ در عراق و افغانستان، تداوم چالشهای خاورمیانه و جنگ ارزی خانمان برانداز، سیاست خارجی دولت اوباما عمدتا مجموعهای واکنش به بحرانهای مختلف بوده است، چه بحرانهای تازه و چه بحرانهایی که این دولت میراثدارشان شده است. حتی آنچه که تصور میشد توافق تسلیحاتی بیدردسری با روسیه باشد هم در اثر کشمکش با جمهوری خواهان سنا، به صحنه زد و خورد سیاسی تبدیل شد.
در سال آینده هم دستیابی به پیشرفت قابل اعتنا در حوزه این مسائل بعید به نظر میرسد، بنابراین اوباما باید از فرصت استفاده کرده و تمرکزش را در سال جدید به مسائل مثبت معطوف کند. به این معنا که برای بهبود روابطش سفرهایی به اروپا و آمریکای لاتین داشته باشد، مناطقی که به دلیل توجه بیشتر به خاورمیانه و آسیای مرکزی نادیده گرفته شدهاند، اوباما باید دست کسانی چون سامانتا پاور و سوزان رایس که برای حقوق بشر فعالیت میکنند را در دولتش بازتر بگذارد. همچنین باید از معدود نقاط ضعف کنگره جمهوری خواه استفاده کرده و توافقنامههای تجارت آزاد با کشورهای چون کلمبیا و کره جنوبی را به امضا برساند.
چرا شدنی نیست: بحرانها کماکان به قوت خود باقی خواهند بود. نیروهای آمریکا هنوز در افغانستان زیر آتش اند و اوباما چه ضرب الاجل تابستان آینده خودش برای بیرون کشیدن نیروها از این کشور را رعایت کند چه خیر، مورد انتقاد قرار خواهد گرفت. هرچه هم مجادلات فلسطین و اسرائیل بیشتر ادامه یابد، احتمالات تشکیل دو دولت مستقل کمتر خواهد شد. مصائب اوباما درسال آتی هم استمرار خواهد داشت.
هو جینتائو
به مخالفان ثابت کند اشتباه میکنند
چرا این کار ضروری است: چین که اوایل سال سر مسائل سانسور با گوگل نمایش ضعیفی داشت، سال ۲۰۱۰ را با در زندان نگه داشتن لیو شیائوبو و کوبیدن جایزه صلح نوبل ضعیفتر هم به پایان برد. وقتی رییسجمهور ونجیابائو هم برای حفظ ظاهر زیادی مجادله برانگیز تلقی میشود، نشان میدهد که هیات حاکم چین حتی به یاران خودش هم دیگر اعتماد ندارد.حزب کمونیست در دهههای اخیر به معجزه اقتصادی خیره کنندهای دست یافته و میلیونها نفر را از فقر نجات داده است. بنابراین اگر کمی سختگیریهایش را کم کند معقول است که انتظار داشته باشیم همچنان از حمایت عمومی شهروندانش برخوردار خواهد بود. چرا سال ۲۰۱۱ فرصتی برای چین نباشد که ثابت کند ترسی از انتقاد ندارد و آزادی بیان را در کشور بیشتر کند؟
چرا شدنی نیست: چون سیستم فعلی کم یا بیش جواب میدهد. مادامی که اقتصاد رشد کند مردم رضایت نسبی خواهند داشت و سایر پایتختها هم کم یا بیش درباره واکنش پکن به مسائلی مثل نوبل صلح سکوت خواهند کرد و در این صورت هو و دیگر سران حاکم چین انگیزهای برای تغییر رفتار ندارند.
ولادیمیر پوتین
به دیمیتری فرصت بده
چرا این کار ضروری است: انتظار زیادی است که فکر کنیم نخست وزیر قدرت طلب روسیه یک شبه به سیاستمداری دموکرات تبدیل خواهد شد، اما حداقل میتوان امیدوار بود که او به رییسجمهور منتخب مردم روسیه - دیمیتری مدودف - شانسی برای حکمرانی بدهد. نشانههایی هست که اگر مدودف تکنوکرات فرصتی بیاید مایل است برخی از اصلاحات لیبرالی را در کشور پیاده کند، بیآنکه به موقعیت کسانی مثل پوتین که در رئوس قدرت هستند خدشهای وارد شود. طی یک سالی که به شروع فصل انتخابات مانده، چرا فرصتی برای رییسجمهوری واقعی به مدودف داده نشود؟
چرا شدنی نیست: چون اساسا همچنین برنامهای در کار نیست. روز به روز احتمال کاندیدا شدن پوتین برای انتخابات ریاست جمهوری 2012 افزایش مییابد و امسال حتی باید به انتظار فعالیتهای بیشتر دفتر نخست وزیر روسیه بنشینیم.
سیلویو برلوسکونی
تا فرصت داری کنار بکش
چرا این کار ضروری است: درحال حاضر دو سناریو برای پایان افسانه فعالیت سیاسی برلوسکونی ۷۴ ساله قابل تصور است. همچنان به حاکمیتاش ادامه خواهد داد، با چالشهای قانونی علیه مصونیت سیاسیاش و تهدیدهای موجود علیه حزب حاکم خواهد جنگید و در نهایت در دفترش خواهد مرد یا اینکه سرانجام بخاطر یکی از خیلی اتهاماتی که علیهاش مطرح است محاکمه شده و از سمتاش برکنار میشود. برلوسکونی اگر زرنگ باشد، با حزب مخالف به توافق خواهد رسید که از قدرت کنارهگیری کند، اما در عوض مصونیت قضایی داشته باشد. آن وقت میتواند مابقی روزهای زندگیاش را با خوشی و آرامش بگذراند.
چرا شدنی نیست: برلوسکونی به قضات اعتماد ندارد. نظام قضایی یکی از آن شاخههای حاکمیت ایتالیا است که برلوسکونی در آن هیچ دوستی ندارد. به مجرد اینکه دومرتبه شهروندی عادی شود باید انتظار داشته باشد که نظام قضایی به دنبال او آمده و به نوعی گرفتارش کند. ضمن آنکه تا به حال درباره هیچکدام از اتهاماتش اظهار ندامت نکرده و به نظر رسما فکر میکند که سمت نخست وزیری ارث پدریاش است. برلوسکونی بدون مبارزه کنار نخواهد کشید.
دیوید کامرون
بازگشت آرامش
چرا این کار ضروری است: کامرون امسال هرچه گفت عمل کرد، خدمات دولتی و اجتماعی را پایین آورد، از بودجه نظامی زد و هزینه دانشگاهها را هم به عنوان بخشی از برنامه ریاضت بزرگاش افزایش داد، اما به ویژه این افزایش شهریهها جوانان انگلیسی را به خیابانها کشاند و صحنههایی ایجاد شد که یادآور خاطرات دهه ۶۰ بود. دولت اگر بیش از این هزینهها را کاهش دهد، با خطر نابودی توافق شکنندهاش با حزب لیبرال دموکرات روبهرو شده و حتی ممکن است حمایت هم حزبیهایش را هم از دست بدهد.
زمان آن رسیده که کامرون ثابت کند طرح «جامعه بزرگ» او چیزی به جز کاهش هزینهها و خدمات هم در خودش دارد، شاید یک نقطه شروع مهاجرت باشد. همانطور که ماجرای بمبگذاری تیمور عبدالوهاب الابدالی نشان داد، بریتانیا
روز به روز درسر بیشتری با تروریستهای تندرو پیدا میکند. دولت انگلستان که درباره مسائل مهاجرتی چندان روی خوش نشان نمیدهد، شاید بتواند همبستگی جامعه مهاجران مسلمان کشورش را یکی از اولویتهای سال آتی خود قرار دهد.
چرا شدنی نیست: با توجه به حجم زیاد بدهی بخش عمومی، دولت انگلستان صرفهجوییهای کلان اقتصادی را یک ضرورت میداند که باید به انتظار پیامدهای سیاسیاش نشست. ضمن آنکه رای دهندگان بریتانیایی خواهان افزایش عمده محدودیتهای مهاجرتی هستند.
کیم یونگ ایل
جنگ راه نینداز
چرا این کار ضروری است: طی سالیان گذشته کیم همواره توانسته بحران در شبه جزیره را به اوج خود رسانده و سپس با امتیازدهی در دقیقه نود و بازگشت به میز مذاکره کاری کند که تحریمها زیاد سنگین نشده و کمکهای خارجی همچنان جریان داشته باشند، اما شاید این بار دیگر زیاده روی کرده باشد. بعد از اینکه امسال رزمناو کرهای را غرق کرد و جزیره یئونپیونگ را هم به توپ بست، لی میونگ باک، رییسجمهور کرهجنوبی بسیار تحت فشار است که پاسخ مناسبی به این حملات بدهد. کرهشمالی خیلی هوشمندانه اواخر دسامبر از تهدیداتش عقب کشید، اما هرگونه تحرک نظامیبیشتر به معنای جنگ خواهد بود. اگر به هیچ علتی دیگری هم نه، کیم برای منافع خانوادگی خودش هم که شده باید کمی ادبیات و رفتارش را تلطیف کند.
چرا شدنی نیست: زمان جانشینی نزدیک است. جایگزین برگزیده شده، کیم یونگ اون، نسبتا ناشناخته است و عمدتا او را به خاطر طرح کاهش ارزش پول فاجعه بار سال گذشتهاش میشناسند. نیاز به توفیقات نظامیبرای رهبر آینده کره، ممکن است این کشور را به سمت تحرکات نظامیبیشتر سوق بدهد.
هوگو چاوز
مثل لولا باش
چرا این کار ضروری است: چاوز باید نگاهی به رییسجمهور اخیر برزیل لوییز لولا داسیلوا داشته باشد که با یکی از بالاترین درصدهای محبوبیت روی زمین کرسی قدرت را ترک گفت. چاوز میتوانست سبک لولا را برگزیند، پوپولیسم عمل گرا، ترکیب برنامههای اجتماعی سخاوتمندانه درکنار حمایت از تجارت و خصوصی سازی صنعت و سیاست خارجی عمدتا مستقل و بدون هیچگونه نمایش خاص ضد آمریکایی. اما در عوض چاوز همان سنت چپگرای خیلی قدیمی آمریکای لاتین را برگزیده است که باعث شده کشورش علاوه بر دردسرهای اقتصادی در عرصه بینالمللی هم تنها تر شود. کنترل بیچون و چرای او بر قانونگذاری ونزوئلا حالا در حال تضعیف است، اما شاید برای این انقلابی بلیویایی سابق هنوز هم خیلی دیر نشده باشد که از همسایهاش پند بگیرد، صنعت خصوصی و نزاعهای سیاسی را رها کند و اجازه بدهد که کشورش همانطور که پتانسیلاش را دارد به قدرت آمریکای لاتین تبدیل شود.
چرا شدنی نیست: شانس اصلاحات سیاسی در ونزوئلا معمولا متناسب با قیمت نفت نوسان میکند و این اواخر قیمت نفت حرکت رو به بالا بوده است. آقای رییسجمهور این روزها هیچ نشانی از سادهگیری نشان نمیدهد و اتفاقا اختیارات فوری دیگری نیز برای خودش به تصویب رسانده است.
ارسال نظر