«دنیای اقتصاد» بررسی میکند
تجربه موفق یک اقتصاددان در فقرزدایی
محمدیونس با تاسیس بانک گرامین بنگلادش به شش میلیون نفر وام داد.
محمدیونس با تاسیس بانک گرامین بنگلادش به شش میلیون نفر وام داد.
عملکرد اعتبارات خرد برای فقیران
بانک گرامین بنگلادش
نویسنده: مایکل تودارو
مترجم: دکتر غلامعلی فرجادی
یکی از محدودیتهای عمدهای که فقرا با آن روبهرو هستند دسترسی به اعتبارات است. برای دورهگردان فقیر شهری دسترسی به اعتبارات میتواند به معنای شانسی برای ذخیره کردن بیشتر کالا باشد تا بتوانند اقلام مورد نیاز مشتریان را تحویل دهند و سرانجام بتوانند از یک دورهگرد کوچک شهری نامطمئن به یک فروشنده مطمئن شناخته شده تبدیل شوند.
برای دهقانان فقیر روستایی دسترسی به اعتبارات میتواند بهمعنای شانس خرید احشام و لوازم مورد نیاز و نیز در اختیار داشتن کالای سرمایهای محدود باشد که آنها را قادر میسازد تا حد زیادی بهرهوری خود را بهبود بخشند، محصولات زراعی خود را متنوع سازند و از طریق تولید غلات نقد شدنی برای بازار به سمت کشاورزی تجاری و سرانجام از یک دهقان حاشیهای به یک مزرعهدار تجاری تبدیل شوند. برای کارگران فاقد زمین فقیر روستایی، دسترسی به اعتبارات میتواند به معنای شانسی برای یادگیری مهارتها و خرید مواد اولیه (مانند پارچه) و ابزار (مانند چرخ خیاطی) باشد که سرانجام به بازرگانی موفق تبدیل شوند.
در یک تله فقر سرمایه در گردش، یک کارآفرین خرد مقدار بسیار کمی ذخیره انبار دارد تا بتواند در فروش بسیار مولد باشد. برای مثال، وی طرحها و اندازههای مختلفی را که مشتریان خواستار آن هستند در اختیار ندارد. اما این به معنای آن است که وی درآمد خالص بسیار کمی دارد که بتواند منابع مورد نیاز برای ذخیره بیشتر انبار را در آینده به آن اختصاص دهد.
بانک گرامین بنگلادش یک نمونه بسیار عالی از چگونگی فراهم کردن اعتبار برای طبقات فقیر است، در حالی که ریسک اتلاف منابع را به حداقل میرساند.
نهادهای تامین مالی متوسط(1) که فقرا را هدفگذاری میکنند مانند گرامین در تمام جهان در حال توسعه از دهه 1980 به سرعت توسعه یافته است. اما هیچ جا توسعه این نهادها تکاندهندهتر از بنگلادش نبوده است. به طوری که از یک نماد قحطی به یک نماد امید دگرگون شده است. این امر تا حدودی ناشی از موفقیت نهادهای تامین مالی کوچک بوده است. در این مطالعه موردی، ما راهبردهای کلی یکی از این نهادها یعنی بانک گرامین را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
محمدیونس (۲)در نیمه دهه ۱۹۷۰ هنگامی که استاد اقتصاد در دانشگاه چیتاگانگ(۳) بود، بانک گرامین را طراحی کرد. یونس با تحصیلات خود متقاعد شده بود که دسترسی نداشتن به اعتبارات برای طبقات فقیر یکی از محدودیتهای کلیدی در پیشرفت اقتصادی آنان است. نتیجهگیری که با مطالعات بعدی در چهار گوشه کشورهای در حال توسعه مورد تایید قرار گرفت. یونس میخواست نشان دهد که امکان وامدهی به طبقات فقیر بدون وثیقه وجود دارد. برای تعیین بهترین نظام وامدهی، بانک گرامین را به عنوان یک پروژه تحقیقاتی اجرایی ایجاد کرد. امروزه بانک گرامین یک نهاد مالی با بیش از ۶ میلیون وامگیرنده در بین طبقات فقیر فعلی و قبلی است.
یونس در یک مصاحبه مطرح کرد که «تمام انسانها کارآفرین به دنیا میآیند. برخی این فرصت را برای کارآفرینی به دست میآورند و برخی دیگر هیچ گاه از این فرصت برخوردار نمیشوند. یک وام کوچک میتواند شانسی برای کشف توانایی شخصی باشد. تمام انسانها دارای یک مهارت هستند - مهارت بقا. این واقعیت که انسانها زنده هستند این موضوع را ثابت میکند. فقط از این مهارت حمایت کنید، خواهید دید چگونه انسانها آن مهارت را به کار میگیرند.»
یونس پس از متقاعد کردن بانک توسعه کشاورزی بنگلادش در فراهم کردن وام اولیهای که شخصا آن را ضمانت کرده بود، عملیات بانک گرامین را در سال ۱۹۷۶ شروع کرد. با توسعه شعب، دولت به ارزش بانک گرامین پی برد و بانک گرامین به طور رسمی به عنوان یک نهاد مالی در سال ۱۹۸۳ پذیرفته شد.
امروزه 94درصد بانک گرامین به عنوان یک بانک عمومی - تعاونی در مالکیت وامگیرندگان است. این بانک به سرعت به رشد خود ادامه داد و اکنون بیش از 2400 شعبه در سراسر کشور دارد. این بانک در 78هزار روستا فعالیت دارد. امروزه بانک گرامین تمام وامهای خود را از طریق سپرده وامگیرندگان تامین مالی میکند. مدیریت شعبه که 15 تا 20 روستا را تحت پوشش دارد، یک واحد سازمانی اساسی است که مسوولیت سود و زیان آنها را بر عهده دارد. هر شعبه دارای تعدادی روستا یا مراکز همسایگی است که از هشت گروه متحد تشکیل شده است. هر گروه 5 عضو دارد و بنابراین در حدود 40 وامگیرنده در هر مرکز وجود دارد. اندازه 5 نفری هر گروه نه به طور اختیاری، بلکه بر اساس تجربه انتخاب شده است. ابتدا وامها مستقیم به افراد پرداخت میشد، اما این روش نیاز به صرف زمان بسیار زیاد کارکنان برای نظارت بر استفاده از وام و بازپرداخت آن داشت. پس از آن اندیشه مسوولیتپذیری دو جانبه توسعه یافت، ابتدا گروههای 10 نفره یا بیشتر آزمون شد، اما ثابت شد این تعداد برای کنترل کردن غیررسمی و موثر بسیار زیاد است. ثابت شد گروههای 5 نفره در عمل بهتر پاسخ میدهد. از 1998، بانک گرامین
تاکید بیشتری بر بدهی فردی قرار داده است.
از زمان تاسیس، بانک گرامین میلیونها فقیر بنگلادشی را قادر ساخته است که بنگاه کوچک خود را راهاندازی کرده یا ارتقا بخشند. به طور کامل ۹۷درصد وامگیرندگان زن هستند. وامگیرندگان عموما به کسانی محدود میشوند که کمتر از نصف یک جریب زمین دارند. این تعداد ۹۶درصد وامگیرندگان را شامل میشوند. نمایندگان شعبههای گرامین اغلب در روستاها دربهدر برای آگاه کردن مردم که اغلب بیسوادند یا از معامله با بانکها اکراه دارند مراجعه کرده و درباره خدمات بانک گرامین توضیح میدهند.
پیش از بازگشایی یک شعبه، مدیر شعبه جدید موظف است که یک گزارش اقتصادی- اجتماعی مشتمل بر اقتصاد، جغرافیا، جمعیت، حمل و نقل، زیر ساختهای ارتباطی و سیاست منطقه را تهیه کند. این گزارش نشان میدهد که مدیر شعبه با منطقه و وامگیرندگان بالقوه پیش از اینکه شعبه عملیات خود را شروع کند، آشنایی دارد.
گرامین که به زبان بنگالی به معنای «روستایی» است به عنوان یک اتحادیه اعتباری عمومی تشکیل شد و دارای وامگیرندگانی است که ۹۴درصد سرمایه بانک را در اختیار دارند. باقیمانده سهام متعلق به دولت است. زمانی که وامگیرندگان به سطح معین دریافت وام میرسند آنان استحقاق خرید یک سهم از سرمایه بانک گرامین را دارند. بانک، سیاست خود را در ارتباط با منابع بالای وامگیرندگان مستقل از نظارت دولت تعیین میکند. نرخ بهره سالانه بانک گرامین برای وامهای اصلی سرمایه در گردش، ۲۰درصد نگاه داشته شد (با روندی کاهنده) نرخ بهره کنونی برای وامهای مسکن ۸درصد و برای وامهای دانشجویی ۵درصد است. برنامه ویژهای نیز وامهای با بهره صفر را برای گدایان ارائه میکند.
برای بهرهمند شدن از وامهای بدون وثیقه، وامگیرندگان بالقوه تشکیل یک گروه 5 نفره میدهند. هر عضو باید یک جلسه آموزشی دو هفتهای را پیش از اینکه بتواند از دریافت وام مطمئن شود بگذراند و به دنبال جلسات آموزشی باید جلسات گروهی هفتگی را با مدیر بانک برگزار کند. بانک گرامین تکیه بر چیزی دارد که آن را «وثیقه فشار» مینامند. برعکس گزارشهای گسترده مطرح شده، وامگیرندگان در گروههای مشترک مجبور نیستند که دو امضا باشند یا به طور مشترک وامهای یکدیگر را تضمین کنند.
در هر حال، روشن است که فشار نیرومند اجتماعی بر اعضا برای بازپرداخت وام وجود دارد. اعضا از ویژگی اعضای گروه دیگر آگاهند و عموما به گروههایی میپیوندند که اعضای آن گروه معتقد به بازپرداخت وام هستند. نظارت دقیق به نرخ بالای بازپرداخت وامها تا حد بالای ۹۸درصد کمک کرده است. اگر چه نرخ دقیق بازپرداخت در ادبیات محل مناقشه است، شکی وجود ندارد که بازپرداخت بسیار بالاتر از دیگر بازپرداخت وامهای بانکی در سطح ملی است که به وامگیرندگان بسیار ثروتمندتر اعطا میشود.
همچنین انگیزههای اضافی مالی برای بازپرداخت وام در زمان تعیین شده وجود دارد. هر وامگیرنده فردی در صورت بازپرداخت وام خود در زمان تعیین شده میتواند میزان دریافت دوباره وام خود را 10درصد افزایش دهد. برای گروه، اگر میزان شرکت در جلسات 100درصد باشد و وامها بازپرداخت شود، هر وامگیرنده مشمول 15درصد افزایش وام میشود، 5درصد بابت شرکت در جلسات و 10درصد بابت بازپرداخت وام. اگر هر یک از 8 گروه وامگیرنده پرونده کاملی داشته باشند، یک افزایش اضافی دیگر نیز مشمول گروه هشتگانه میشود. علاقه بسیاری از وامگیرندگان در استفاده از سقف بیشتر وام احتمالا منجر به دقت تمام اعضا در بازپرداخت وام در زمان تعیین شده خواهد شد.
عضوی که قادر به بازپرداخت وام خود نمیباشد، اجازه دارد که وام خود را تجدید ساختار کرده و با اقساط بیشتر مبلغ کمتری بازپرداخت کند و در صورت لزوم به صورت محدود تامین مالی شود. این مساله بر اساس قوانین بانک گرامین عدم بازپرداخت را تقریبا به صفر کاهش داده است. علاوه بر این، اکثر وامگیرندگان با آرزوی اینکه اعتبارات خود را تجدید کرده و حقوق خود را برای دریافت مبلغ بیشتر وام حفظ کنند بیشتر کار میکنند و در زمان تعیین شده وام را بازپرداخت میکنند.
ساختار گروه، تشکیل سرمایهگذاری تعاونی را در بین مشارکتکنندگان تسهیل میکند و مسوولیت سرمایهگذاری بسیار بزرگ یا بسیار پر خطر برای افراد فقیر را بر دوش خود آنها میگذارد. بانک گرامین همچنین انباشت پسانداز را در بین اعضای خود از طریق الزامات پسانداز یا انگیزههایی برای وامگیرندگان در پسانداز کردن تسهیل میکند.
اعضای گروه در موضوعات عملی مانند روشهای بانکداری، برنامه پسانداز گروه، نقش مدیر اصلی و مدیر گروه و حتی چگونگی درج امضاهای آنها آموزش میبینند.
افزون بر این، آموزش یک جزء اخلاقی دارد که بر اصول شانزدهگانه بانکها که به «تصمیمات» مشهور است تاکید میکند که به وسیله هر عضو توافق میشود. این تصمیمات در یک همایش ملی متشکل از یکصد مدیر اصلی زن در سال 1984 فرمولبندی شد. آنان بر کمکهای دو جانبه و سایر ارزشهای نوین، از جمله انضباط شخصی و تلاش سخت و بهداشت تاکید میکنند.
یک بحث عمده در مورد اعتبارات خرد مربوط به این است که آیا نهادهای اعتبارات خرد باید خود را محدود به وامدهی کنند یا باید در سایر فعالیتهای توسعه اجتماعی نیز درگیر شوند. بانک گرامین که از نظر فنی نوعی بانک است و نه یک سازمان غیردولتی معمولا در میان نهادهای کوچک گروهبندی میشود، اما تصمیمات شانزدهگانه نشان میدهد که یک عنصر اجتماعی بسیار گستردهتری در گرامین وجود دارد.
نهادهای دیگر فعالیتهای بسیار متفاوت را نیز فعالانه ترکیب میکنند. این نهادها شامل «آزادی از گرسنگی» (4) است که اعتبارات را با آموزش پایه ترکیب میکند، «پروژه امید» (5) که اعتبارات را با کالاها و بهداشت کودکان ترکیب میکند وکمیته پیشرفت روستایی بنگلادش (براک) (6) یکی از جامعترین سازمانهای غیردولتی است که با فقرا در بنگلادش کار میکند.
تا سال ۲۰۰۷ میانگین مقدار وام ۳۱۳دلار بود. محمود حسین دریافت که ۴۶درصد وامها صرف پرورش دام و مرغ میشود، ۲۵درصد صرف صنایع سبک فرآوری شده و ۲۳درصد صرف تجارت و مغازهداری میشود و تقریبا هیچ رقمی از وام صرف تامین مالی مزرعه در فعالیتهای کشاورزی نمیشود. وامگیرندگان گرامین موفقیت چشمگیری در انباشت سرمایه داشتهاند. پرورش دام یک فعالیت عمده وامگیرندگان است. حسین دریافت که شمار صاحبان دام سالانه ۲۶درصد رشد داشتهاند.
اگر چه قدرمطلق شمار صاحبان دام کوچک است، اما همین مقدار نیز بهبود خیرهکنندهای برای فقرای بنگلادش به شمار میآید. سرمایه در گردش وامگیرندگان طی 27 ماه به طور متوسط سه برابر شده است؛ ولی کارگران کشاورزی کاملا فاقد زمین بهره چندانی از اعتبارات کسب نکردهاند. محمود حسین دریافت که این گروه 60درصد گروه هدف بانک گرامین را تشکیل میدادند؛ اما فقط 20درصد وامگیرندگان واقعی را شامل میشدند- این رقم شامل کسانی میشد که گزارش دادند کارگر کشاورزی را به عنوان فعال اقتصادی ثانویه استخدام کردند - و نیز آنهایی که کارگران را به عنوان فعال اقتصادی اصلی به کار گرفتند. توجه کنید که اکثر کارگران در بنگلادش یک قطعه زمین کوچک را برای منزل مسکونی مالک هستند، اما آن قدر زمین کوچک است که نمیتواند پایهای برای یک کشاورزی حیاتی باشد. به این معنا حدود 60درصد مردم بنگلادش در عمل فاقد زمین هستند. در هر کشوری برنامه توسعه برای بهرهمند کردن کارگران کشاورزی فاقد زمین بسیار مشکل است. این افراد کمترین سطح تحصیلات را دارند و احتمالا کمترین آمادگی را برای انتقال به فعالیتهای کارآفرینی حیاتی دارند. تاکید بانک گرامین برای خدمت به زنان
فقیر به طور خاص خیرهکننده است. بر اساس تحقیقات حسین، نیمی از زنان گفتهاند که آنان در زمان عضو شدن در بانک گرامین بیکار بودهاند (در مقایسه با مردان که رقم 7درصد بوده است). ارزیابی دیگری که به وسیله مارک پیت(7) و شهیدار خندکر(8) انجام شده است، نشان میدهد که اعتبارات خرد برای زنان (در مقایسه با مردان) از بانک گرامین و دو وام دهنده دیگر اثر بسیاری بر رفتار خانوادههای فقیر در بنگلادش داشته است. آنان براساس یافته دیگری نتیجه گرفتند که هزینههای مصرفی سالانه خانوار برای هر 100 تاکای (9) (هر تاکا حدودا معادل 140ریال است) اضافی که توسط زنان قرض گرفته شده است 18 تاکا افزایش یافته است، در مقایسه با مردان این رقم 11 تاکا در مقابل 100 تا کای دریافتی بوده است. علاوه بر این، دسترسی به اعتبارات خرد به خانوادهها کمک کرده است که بتوانند در طول زمان مصرف خود را هموار کرده و در نتیجه در دوران کمبود رنج کمتری متحمل شوند. در سایر تحقیقات، پیت و همکارانش دریافتند که اعتبارات برای زنان اثر مثبتی بر سلامت بچهها داشته است. همچنان که اعتبارات برای مردان نیز اثر قابل مقایسهای داشته است. آیا وامهای بانک گرامین یارانهای است
و چه مقدار یارانه معنا دارد؟ برخی تحلیلگران معتقدند که نهادهای اعتبارات خرد نباید اعتبارات را با نرخهای یارانهای عرضه کنند؛ زیرا به این ترتیب میتوانند تعداد وامها را تا جایی که ممکن است افزایش دهند. عدهایدیگر بحث میکنند که محرومترین فقرا قادر نیستند با نرخهای غیریارانهای وام دریافت کنند؛ زیرا آنان هنوز نتوانستهاند به فعالیتهای به قدر کفایت سودآور دسترسی یابند. اگر چه به نظر میرسد بانک گرامین چندان با این تفکر پرداخت یارانه راحت نیست. جوناتان موردوچ (10) شواهدی را ارائه میکند که نشاندهنده وجود یارانه در اعطای اعتبارات است. برای مثال، او محاسبه کرده است که کل یارانه پرداختی در سال 1996 در هزینه فرصت اقتصادی سرمایه حدود 26 میلیون تا 30 میلیون بوده است. در هر حال روشن نیست که در سال 2007 یارانهای وجود داشته باشد.
هزینهها در بانک گرامین در مقایسه با معیارهای بانکهای تجاری کاملا بالا است. این هزینهها ۵/۲۶درصد ارزش وام و بهرهها تخمین زده میشود. این رقم ۱۰درصد بیش از نرخ بهره رسمی دریافتی است و به این معنا است که ۳۹درصد هزینههای وامدهی از یارانههای دریافتی از منابع دیگر تامین میشود. با اضافه کردن هزینههای فرصت برآورد شده، محمود حسین یارانه موثر را ۵۱درصد محاسبه کرده است. در حدود نیمی از هزینههای اضافی مازاد بر بهرههای پرداختی مربوط به هزینههای گشایش شعب جدید بوده است. اینکه آیا یک بخش درخور توجه از وامگیرندگان فقیر میتوانند نرخهای بالاتر را پرداخت کنند و همچنان سودآور بمانند، معلوم نیست؛ چون منابع برای یارانه محدود است، هر چه مقدار یارانه برای هر وام بیشتر باشد، وامهای یارانهای کمتری میتوان پرداخت کرد. وضعیت بهینه شاید ترکیبی از کاهش هزینههای عملیاتی، افزایش ناچیز در نرخهای بهره و ادامه پرداخت یارانه باشد که حداکثر منافع رفاهی را با منابع در دسترس ایجاد میکند. در هر حال، یک یارانه عمومی توسط بانک گرامین ممکن است بر پایه اثر وام بر محو فقر مطلق و عوارض خارجی مثبت توجیه داشته باشد.
1 - بانک گرامین و خدمات تلفنی
تا سالهای اخیر تلفن در بنگلادش برای اکثر مردم یک کالای لوکس غیرقابل تصور بود. حتی اگرشما در مناطق شهری که دارایسیم تلفن بود ساکن بودید، تلفنهای بیسیم هزینه چندصددلاری داشت - به علاوه ضرورت پرداخت رشوه بزرگی برای دریافت تلفن - که حتی برای طبقات متوسط نیز خارج از توان مالی بود. نبود تلفن به این معنا بود که اکثر فعالیتها میبایستی به صورت شخصی انجام شود. زمان ارزشمند فقط برای رفتن به شهر و مذاکره با افراد مورد نظر تلف میشد. در این شرایط ارتباط طبقات فقیر با دنیا به طور ساده قطع بود. با یک اندیشه بکر و تکان دهنده، شرکت تله کام وابسته به بانک گرامین یک برنامه تجاری ساده را به اجرا گذاشت: «فراهم کردن یک تلفن همراه برای فقیرترین زنان در هر روستا» «اکنون شما ممکن است تعجب کنید» محمود یونس در سال ۱۹۹۵ اعلام کرد «تلفن همراه به چه درد فقیرترین زنان در روستاهای بنگلادش میخورد؟ خوب مشخص است، هر کس در روستا میخواهد تلفن بزند به وی مراجعه میکند.»
گرامین برآورد میکند که هر تلفن همراه در اختیار زنان امکان مکالمات تلفنی را تا بیش از 1000 نفر در روستا فراهم میکند؛ یعنی بیش از یک چهارم کل جمعیت روستا. درآمد هر تلفن در حدود 140دلار در ماه میشود که خالص آن پس از کسر هزینهها در حدود 60دلار خواهد بود و این رقم دو برابر درآمد سرانه ماهانه کشور است.
یونس در سال ۲۰۰۳ نظر داد که «هنگامی که ما این فعالیت را شروع کردیم، دریافتیم که زنان برای کارکرد آن باید قادر باشند که حسابداری کار را انجام دهند. آموزش حسابداری به فقیرترین زنان روستا که بیسوادند و مجبورند تمام مدت کار کنند و یاد نگرفتهاند که در فضای کارآفرینی فکر کنند بسیار مشکل است. شما باید حداقل یک فرد دانش آموخته در خانواده داشته باشید. ما تصمیم گرفتیم که این موضوع را به مراکزمان واگذار کنیم تا آنها خود تصمیم بگیرند که چه کسی میتواند تلفن داشته باشد.»
یونس همچنین مطرح میکند که «ما اکنون به 34هزار روستا که دارای بیش از یکمیلیون مشترک هستند خدمات رسانی میکنیم. از این تعداد 32هزار نفر آنها زنان فقیر روستایی هستند. اگر چه ممکن است این ارقام چندان بزرگ به نظر نرسد؛ اما اگر شما زمان مکالمه را در نظر بگیرید، 17درصد مکالمات تلفنی توسط همین زنان صورت میگیرد و این استفاده تلفن به وسیله فقرا است. تا نیمه سال 2007 بانک گرامین برای خرید تلفن همراه و انجام خدمات رسانی در روستا به حدود 300هزار نفر وام اعطا کرده بود. تلفن گرامین به طور مستمر رشد کرده است و اکنون بزرگترین شرکت تلفن در بنگلادش است.» در سال 2007، تلفن زنان همچنان 17درصد مکالمات تلفنی را به خود اختصاص داده بود؛ در حالی که آنان فقط 4درصد مشترکان تلفن را در اختیار داشتند. این مساله منعکسکننده استفاده موثر از تلفن همراه به عنوان یک کالای تجاری در روستا است و نه یک کالای مصرفی. بهرغم فهرست منتشر شده بهای مکالمات تلفنی، گزارشهایی مبنی بر وجود تبعیض قیمت وجود دارد که برخی از آنها از نظر اجتماعی مفید است. افراد بسیار فقیر میتوانند قیمت کمتری پرداخت کنند. در اجرا برخی مکالمات تلفنی برای اخبار بد
ممکن است رایگان باشد؛ اما برای اخبار خوب قیمت بیشتری دریافت میشود.
نظام تلفنی از دانش و سازمان فقرا که در این مورد سازمان محلی بانک گرامین است، استفاده میکند. زنان مالک تلفن اغلب اعضای گرامین هستند که قبلا توانایی و خواست خود را برای تاسیس یک کارآفرینی کوچک نشان داده و قادر به نگهداری حسابها بوده و عموما شناخته شدهاند و دارای یک موقعیت جغرافیایی مناسب هستند.
به نظر میرسد زنان به استفاده از تلفن توسط زنان دیگر اعتماد میکنند - اگر چه مردان نیز کاملا از استفاده از تلفن همراه زنان رضایت دارند. با رشد بازار، میتوان انتظار داشت که رقبای جدید وارد بازار شده و قیمتها را کاهش دهند که در کل برای روستاها مفید خواهد بود. در واقع، با افزایش شمار روستاهایی که از تلفن همراه زنان استفاده میکنند، تقاضا برای تلفن همراه در هر روستا نیز افزایش خواهد یافت. بخشی از این افزایش به دلیل این است که هر چه تعداد روستاهای دارای تلفن افزایش یابد، تعداد روستاهایی که به طور بالقوه میتوانند مکالمه کنند افزایش خواهد یافت. این موضوع یک نمونه استفاده کامل از کالا است. بانک گرامین به سایر فرصتهای فنآوری جدید نیز از طریق ایجاد شرکت بازیافت انرژی و خدمات اینترنتی پاسخ میدهد.
۲ - چالشهای آینده
گرامین با برخی چالشها رو به رو است. بنگلادش متاثر از تکانههای زیست محیطی، مانند سیلهای شدید است که آزمونی برای مقاومت وامگیرندگان گرامین و خود گرامین است. با توسعه نهادهای اعتباری کوچک و ورود بنگاههای جدید خصوصی و نیمهخصوصی به بازار، رقابت بین نهادهای اعتباری در حال افزایش است. تطبیق دادن با این محیط جدید یک چالش خواهد بود. در بولیوی، کشور دیگری که نهادهای اعتباری توسعه زیادی یافته است، تصور گستردهای وجود دارد که افزایش رقابت، به ویژه از طرف شرکتهای مصرفکنندگان خصوصی که مشتاق پیوستن به فهرست عضویت نهادهای اعتباری کوچک بودند، تا حد زیادی در ایجاد بحران مالی بولیوی نقش داشتهاند.
چالشهای فرهنگی نیز اهمیت دارند. افزایش درآمد زنان، احترام به نفس و فضای تجاری سبب برخی واکنشها در فرهنگ محافظهکارانه اسلامی روستاهای بنگلادش که انتظار میرود زنان از فعالیتهای اجتماعی جدا باشند، داشته است. بانک گرامین و سایر برنامهها مانند مدارس غیرسنتی که به وسیله براک (۱۱) اداره میشود چالشی در مقابل این وضعیت موجود سنتی است که مردان در آن به طور سنتی ریاست دارند. مواردی مانند آتشسوزی مدارس و اخراج زنان از روستاهایشان و حتی آسیب رساندن به آنان برای به چالش کشیدن هنجارهای فرهنگی سنتی (از جمله شرکت در فعالیتهای بازار) وجود داشته است. یونس میگوید که برخی شوهران، گرامین را به عنوان تهدیدی برای حاکمیت خود تلقی میکنند. در برخی موارد «شوهران فکر میکنند که ما به آنها توهین میکنیم و خانواده آنها را نابود میکنیم» ما مواردی از طلاق را فقط به خاطر اینکه زنان وام گرفتهاند، داشتهایم. یک روحانی بنیادگرا در داکا ادعا کرده است که «ما هیچ مخالفتی با بهبود زندگی زنان نداریم؛ اما انگیزههای بانک گرامین و سایر سازمانها کاملا متفاوت است، آنان میخواهند اسلام را نابودکنند و این کار را از طریق زنان و کودکان
انجام میدهند.» آینده بانک گرامین بستگی به واکنش خلاق به این فضای مشکل تغییر اقتصادی و فرهنگی دارد.
گرامین ثابت کرده است که در واکنش به نیازهای اعتباری اعضای خود انعطافپذیر است. برای مثال، بانک گرامین یک برنامه بیمه عمر و نیز یک برنامه بیمه وام ایجاد کرده است. برنامه مسکن گرامین برای ساخت مسکن یا نوسازیآن- تعمیر پشتبام، پیمانکاری و شبکه فاضلاب - وام میدهد. خانهها معمولا دیوارهای گلی دارد؛ اما این دیوارها ضخیم است و اگر درست تعبیه شود، میتواند سالها عمر کند. خانهها از نظر اندازه بزرگ هستند و دارای پنکه سقفی و برقی هستند و معمولا سایر وسایل برقی اساسی در روستاهای دارای برق وجود دارد.
گرامین همچنین پرداخت وام برای آموزش عالی را برای اعضایش شروع کرده است. شمار فزایندهای از والدین شاهد هستند که اولین اعضای خانواده آنان در رشتههایی مانند علوم کامپیوتر و حسابداری وارد دانشگاه میشوند و این یک تحول قابلتوجه است. در سال ۲۰۰۶، بانک گرامین، موسسان آن و محمود یونس به طور مشترک جایزه صلح نوبل را دریافت کردند؛ افتخاری که شایستگی آن را داشتند.
پاورقی:
۱ - MFI: Medium Finance Institute
2 - Muhammad Yunus
۳ - Chittagong
4 -Freedom From Hunger
۵ -Project Hope
6 - BRAC: Bangladesh Rural Advancement Committee
۷ -Mark Pitt
8 -Shahidur Khandker
۹ -Taka
10 - Jonathan Morduch
۱۱ - BRAC
ارسال نظر