در تئاتر دنبال پول نیستم

محدثه واعظی‌پور- الهام نداف

رامبد جوان بازیگر نام آشنای سینما، تئاتر و تلویزیون پس از سال‌ها دوری از صحنه با نمایش «کالیگولا» به عرصه تئاتر بازگشت. به همین بهانه خبرگزاری مهر گفت‌وگویی با او انجام داده است که می‌خوانید:

ماجرای بازی در نمایش «کالیگولا» از کجا شروع شد؟ متن را خواندید و جذاب بود یا ‌گروه و تجربه ویژه حضور در این نمایش باعث شد پیشنهاد بازی در آن را بپذیرید؟

دو هفته مانده به اجرای این نمایش در جشنواره تئاتر فجر آقای آتیلا پسیانی با من تماس‌گرفت و پیشنهاد داد در این نمایش بازی کنم. من شنیده بودم که همایون غنی‌زاده، کارگردان این نمایش است و صابر ابر و هنگامه قاضیانی و تعدادی از بازیگران خوب تئاتردر آن بازی می‌کنند. بازیگری که آن نقش را بازی می‌کرد رفته بود، آقای غنی‌زاده هم با من تماس‌گرفت؛ اما من در شرایط بدی بودم، باید «پسر آدم، دختر حوا» را به جشنواره فیلم فجر می‌رساندم و سرم شلوغ بود.

«کالیگولا» را خوانده بودید؟

سال‌ها پیش خوانده بودم، نمایشنامه جالبی است. در مورد این نمایش تعریف‌های مثبتی شنیده بودم، می‌دانستم کارگردان باهوشی پشت آن است و حضور ابر و قاضیانی هم مرا برای بازی در «کالیگولا» ترغیب می‌کرد؛ اما نمی‌رسیدم. تصمیم‌گرفتم بگویم نمی‌آیم. رفتم سر تمرین، صحنه افتادن صندلی‌ها و باند پیچی کردن مریا را دیدم، فوق‌العاده و درجه یک بود.

به دلیل فاصله‌ای که از تئاتر داشتید، نگران بازی در چنین نمایش فرم‌گرا و ویژه‌ای نبودید؟

پیش از بازی دو نگرانی داشتم، یکی این که در این فرصت کم می‌توانم خودم را با‌گروه هماهنگ کنم، دیالوگم را حفظ کنم، سر جای خودم قرار بگیرم و نقشم را درآورم، نگرانی بعدی این بود که می‌توانم با کلیت کار ارتباط برقرار کنم. صابر معتقد بود اگر من بیایم زود با زبان این نمایش همراه می‌شوم.

پیش از «کالیگولا» پیشنهاد تئاتری داشتید؟

نه، اصلا. یعنی در سه سال گذشته یک یا دو پیشنهاد.

دوست داشتید روی صحنه تئاتر بروید؟

بله، نمایش هم حرفه من است، بازیگری و نمایش شغل من است. کارم را از تئاتر شروع کرده‌ام و به سینما و تلویزیون رفته‌ام.

پس چرا پیشنهادها این قدر کم بود؟ شاید تئاتری‌ها فکر می‌کنند بازیگران سینما و تلویزیون مناسب تئاتر نیستند.

نه فکر نمی‌کنم دلیلش این باشد. این را باید از آنهایی پرسید که باید من را دعوت می‌کردند و نکردند.

بعضی از بازیگرها و کارگردان‌های تئاتر در باره حضور بازیگران سینما و تلویزیون در تئاتر نظر مثبت ندارند، می‌گویند تبعات منفی‌اش بیشتر است، دستمزدها بالا می‌رود، نظم تئاتر به هم می‌ریزد و...

اینکه بگوییم بازیگرهای سینما و تلویزیون نمی‌توانند در تئاتر خوب باشند، شوخی است. بازیگر خوب نقشش را می‌فهمد و همه‌جا خوب است. وجود داشتن این گارد هم شایعه است، صحت ندارد.

حضور بازیگرانی مثل شما، شهاب حسینی، صابر ابر و... می‌تواند مخاطبان شما در سینما و تلویزیون را بیاورد به تئاتر و این خوب است.

من به عنوان بازیگر دستمزدی که در تلویزیون و سینما می‌گیرم در تئاتر نمی‌گیرم، توقعی هم ندارم. از تئاتر نمی‌خواهم درآمدزایی کنم، یک بار هم راجع به دستمزدم حرف نزده‌ام. آمده‌ام کاری انجام بدهم و به دنبال پول نیستم. بدیهی است به عنوان یک بازیگر و کارگردان تعدادی مشتری دارم و به خاطر من می‌آیند اینجا و به فروش نمایش کمک می‌شود و پول بیشتری به تئاتر می‌آید و این امکان کار را بیشتر می‌کند. تهیه‌کننده و کارگردانی که پول خوبی به دست آورده کار بعدی را با شرایط بهتری تولید می‌کند. اینها آدم‌هایی نیستند که با این پول بروند دنبال ساختمان سازی.

با عکس این جریان هم موافقید؟ با اینکه بازیگرهای تئاتر به سینما و تلویزیون بیایند؟

این اتفاق دارد می‌افتد. من این تفکیک‌ها را قبول ندارم. اما به سلیقه اعتقاد دارم، ممکن است کارگردان یا تهیه‌کننده‌ای مخالف این جریان باشد. یک نکته را هم در نظر بگیرید یک فیلم سینمایی دست کم با ۵۰۰ میلیون تومان ساخته می‌شود و طبیعی است کسی که حرفه‌اش این است بخواهد سرمایه‌اش را برگرداند.

برای بازگشت سرمایه هم بازیگر یکی از ابزارها است. بازیگر تئاتر برای شناخته شدن نیاز به رسانه تلویزیون دارد تا به شهرت و محبوبیت برسد و بعد از آن طریق به سینما بروند. در این شرایط هم توانایی دارند و هم چهره شده‌اند. من به عنوان کارگردان وقتی با تهیه‌کننده بخش خصوصی کار می‌کنم برایم مهم است که فیلمم بفروشد.

در نمایشی مثل «کالیگولا» که قطعا مخاطب عام ندارد، اگر بازیگرانی مثل ابر، قاضیانی و جوان حضور نداشته باشند، مخاطب عام هرگز به تئاتر نمی‌آید؛ اما این‌گروه وقتی می‌آید و از نمایش چیزی سر در نمی‌آورد سرخورده شده دیگر سراغ تئاتر نمی‌آید.

نه، حتی تماشاگر عام هم می‌تواند با این نمایش ارتباط برقرار کند، ما تماشاگر عام را دست کم می‌گیریم. تماشاگر خاص امتیازهای بیشتری از این نمایش می‌گیرد و مخاطب عام کمتر متوجه ظرافت‌ها و جذابیت‌هایش می‌شود. من واکنش‌ها را می‌بینم هر کس در حد بضاعت خود از این نمایش لذت می‌برد.

بازیگری و کارگردانی در سینما سخت‌تر است یا تئاتر؟

هر کدام ویژگی‌های خود را دارند، سینما خیلی پیچیده است.

در این شب‌ها در اجرا با ماجرای غیرقابل پیش‌بینی روبه‌رو نشدید؟

این نمایش، نمایش کارگردانی است، به عنوان بازیگر باید در چارچوبی که برایتان در نظر‌گرفته شده حرکت کنید و نمی‌توانید از این قالب بیرون بروید. جا به جا کردن آنچه کارگردان برایتان در نظر‌گرفته نظم دیگران را بر هم می‌زند.

بهترین اظهارنظری که درباره بازی‌تان در «کالیگولا» خوانده‌اید چه بوده؟

من معمولا نقدها و نظرها درباره کارهایم را نمی‌خوانم. مخصوصا مطالبی را که منتقدان می‌نویسند کمتر می‌خوانم، چون ذهنیتم را عوض می‌کند و دیگر دیر است، زمانی که کاری انجام می‌دهم این تغییر دیگر مفید نیست. سلیقه‌ها متفاوت است و نمی‌شود با نگاه دیگران کار را عوض کرد.

پس نقد به چه درد می‌خورد؟

به درد منتقدان!

در تئاتر چه طور می‌توان پول درآورد؟

می‌شود راه‌هایش را پیدا کرد؛ البته بخش بزرگی از این ماجرا به مدیریت تئاتر برمی‌گردد. من از همین الان می‌گویم اگر بخواهم سال آینده نمایشی روی صحنه ببرم کاری معتبر و حرفه‌ای انجام می‌دهم، ممکن است کسی آن را دوست نداشته باشد که سلیقه‌ای است؛ ولی تماشاگر نمی‌تواند بگوید کار بی‌ارزش است.

اما مردم ما به دیدن تئاتر عادت ندارند و این باعث می‌شود تئاتر بنیه مالی قوی نداشته باشد.

بله، اما ما بعضی چیزها را سخت می‌گیریم و می‌گوییم کار سخت است، به راه‌های تازه فکر نمی‌کنیم.

نمایش‌هایی در انتظار اجرا هستند و صف اجرا طولانی است، در این شرایط اجراها کوتاه می‌شود و تماشاگر کمی به سالن می‌آید و گیشه تئاتر رونق نمی‌گیرد.

اگر نمایشی با استقبال مردم مواجه شود سالن‌دار هم اجازه تمدید اجرا می‌دهد و این فرصت را برای نمایش‌های پرمخاطب به وجود می‌آورد که بیشتر مخاطب جذب کنند و فروش بالاتری داشته باشند. اگر نمایش‌ها پرمخاطب و پرفروش باشند و تئاتر به هنری سودآور تبدیل شود، سالن بیشتر ساخته می‌شود، تبلیغات حرفه‌ای‌تر می‌شود و اتفاق‌های بهتری برای تئاتر می‌افتد.