حسن تفاهم میان تهران و غرب به نفع مسکو نیست

عقل سلیم می‌گوید، آمریکا و اعضای «گروه ۶» باید از امضای توافقنامه سه جانبه میان ایران، ترکیه و برزیل درباره تبادل سوخت خشنود باشند. این جمله، بخشی از مقاله تحلیلی ‌ایگور اسلیسارینکو‌، روزنامه‌نگار اوکراینی درباره روابط ایران، روسیه و غرب است که با عنوان «بازی‌های هسته‌ای بزرگ» در روزنامه «دن» اوکراین چاپ شده است. به گزارش ایسنا به نقل از روزنامه اوکراینی ایگور اسلیسارینکو نوشته است: در روزهای آینده «اوباما» ناچار خواهد بود «نتانیاهو» را متقاعد کند که دولت آمریکا مانع از اقدامات عملی برای اجرای بیانیه کنفرانس نیویورک (در مورد اسرائیل) در ارتباط با معاهده منع گسترش خواهد شد. در این راستا دستگاه اداری «نتانیاهو» اعلام کرده «بی.بی» برای کسب همین ضمانت‌ها عازم واشنگتن خواهد شد. شک نباید داشت که او این قول را از آمریکا خواهد گرفت، زیرا در وهله نخست به‌خصوص با توجه به انتخابات قریب الوقوع کنگره آمریکا آرام کردن «مهم‌ترین لابی در آمریکا» لازم است. همه می‌دانند که دموکرات‌ها هم به آرا و هم به پول یهودیان نیاز دارند.

صرفنظر از این که آمریکا بهانه‌گیری می‌کند که متاسف شده از اینکه بیانیه فوق‌ صرفا به اسرائیل ارتباط دارد، واشنگتن دلایلی نیز برای خوشحالی دارد، زیرا این بیانیه تل‌آویو را از حمله به ایران باز می‌دارد.

اما متناقض‌تر از همه چیز این است که «برنامه هسته‌ای ایران» حتی برای اسرائیل نیز موضوعی واقعی به‌شمار نمی‌رود. برای اسرائیل صرفا ایران یک چالش در مقابل برتری طلبی اسرائیل در منطقه است. چند سال پیش رقیب اسرائیل، عراق صدام حسین بود. برکناری صدام به دست آمریکا موفقیت‌آمیز بود، اما بخت تکرار این سناریو در مورد ایران ناچیز است.

ظرفیت‌های تهران برای برتری در منطقه، برای واشنگتن نیز چالش محسوب می‌شود؛ زیرا از سال‌های گذشته آمریکا حوزه خلیج فارس را به عنوان ناحیه منافع ملی خود اعلام کرده است. این موضوع را کارشناسانی به نام «جیمز لیندسی» و «ری تکیه» در مقاله مبسوطی که در نشریه فارین افرز منتشر شده، تایید کرده‌اند. آنها نوشته‌اند: «ایران درصدد حمله به همسایگان خود نیست... ایران فقط می‌خواهد خود را به عنوان قدرت منطقه‌ای معرفی کند و نقطه عطف خط مشی آمریکا در راستای بازداشتن ایران باید ترساندن این کشور باشد».

عقل سلیم می‌گوید، آمریکا و اعضای «گروه ۶» که درصدد جلوگیری از «تهدید ایران» هستند باید از امضای توافقنامه سه جانبه میان ایران، ترکیه و برزیل درباره تبادل سوخت بیست درصد در داخل ترکیه «که تهران می‌گوید برای اهداف پزشکی به‌کار گرفته می‌شود و برای ساخت بمب اورانیوم ۸۰ درصد مورد نیاز است» خشنود باشند. اما واشنگتن و هم‌چنین مسکو در این‌باره نظرات تردیدآمیزی را ابراز داشتند. رفتار واشنگتن قابل درک و فهم است زیرا این موافقت‌نامه موجب تفرقه بیشتری میان آمریکا و ترکیه شده است که چندی پیش مطیع بود و در بستر سیاست‌های آمریکا حرکت می‌کرد، اما در این اواخر ترکیه هم در بیان و در اقدامات خود از سیاست‌های آمریکا در منطقه ابراز نارضایتی می‌کند و ادعاهای خویش برای تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه را نشان می‌دهد.

پس از صدور این بیانیه (توافقنامه سه جانبه) آمریکا توانست روسیه و چین را برای تصویب مجموعه جدیدی از تحریم‌ها مجاب کند. استنباط عمومی در مورد این تحریم‌ها آن است که آنها جنبه نمادین دارند و آرزوی «هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا» برای وضع «تحریم‌هایی که ایران را فلج کند» تحقق نیافته است. از سوی دیگر، به‌نظر می‌رسد پکن به این دلیل که این تحریم‌ها از راه‌حل نظامی جلوگیری خواهد کرد، راضی شده است، زیرا چین بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران است و در صورت وقوع جنگ، بهای نفت با توجه به برآوردهای قبلی چندین ده برابر می‌شود.

مسکو به چند دلیل با وضع این تحریم‌ها موافقت کرده است. اولا حسن تفاهم میان تهران و غرب به نفع مسکو نیست، چون در این‌صورت منابع انرژی ایران می‌تواند رقیب منابع انرژی روسیه شود. دوم آن که این تحریم‌ها به همکاری‌های میان روسیه و ایران ارتباط ندارد و «روسیه وعده داده نیروگاه اتمی بوشهر را در سال جاری راه‌اندازی کند و قول داده مجموعه‌های پدافند موشکی اس ـ۳۰۰ را که پول آن را گرفته به ایران تحویل دهد. بنابراین به‌نظر می‌رسد علت این گونه تاخیرها از سوی روسیه این بود که تهران را به‌خاطر درخواست پرداخت غرامت اشغالگری شوروی و انگلیس در جنگ دوم جهانی مجازات کند» و سرانجام موافقت مسکو با تحریم‌ها پاداشی به آمریکا در مقابل بازگشت مسکو به خاورمیانه است. مدودف در جریان سفر اخیر به سوریه با خالد مشعل ـ رهبر حماس ـ ملاقات و اظهار کرد: «اوضاع خاورمیانه تنها به ‌سمت وخامت می‌رود.» آمریکا در مقابل این اظهارات ناراحتی اش را فرو داد، ولی با نارضایتی ناظر اوضاع است. صرف‌نظر از دیپلماسی ظاهری آمریکا، مدودف نه تنها این حرف‌ها را زد، بلکه اظهار کرد: «نوار غزه بزرگ‌ترین بازداشتگاه در جهان است و در آن فاجعه انسانی هم اکنون صورت می‌گیرد و اسرائیل بابت آن مسوولیت کامل دارد.» همچنین رییس‌جمهور روسیه حق حماس برای مشارکت بر اساس برابری حقوق در روند صلح خاورمیانه را به‌ رسمیت شناخت و قول داد از این به بعد روسیه در حاشیه نخواهد بود. جالب توجه این است که در مقابل این سخنان حتی وزیر اسرائیلی، لیبرمان نیز ساکت ماند.

احتمال می‌رود که موضع غیرفعال آمریکا در قبال انعقاد توافق میان روسیه و اوکراین در مورد تمدید مدت حضور ناوگان دریای سیاه در کریمه در زمره توافقات میان مسکو و واشنگتن در رابطه با «موضوع ایران» باشد. «حداقل طرف‌های ایرانی که من با آنها ارتباط دارم در این خصوص تردید کمی دارند».

یانوکویچ موفق شد در جریان برگزاری نشست هسته‌ای سران در آمریکا در قبال وعده تحویل کامل ذخایر اورانیوم اوکراین تا سال ۲۰۱۲ به «اوباما» سلام کند و با او دست بدهد. در مقابل واشنگتن وعده داد کمک‌های فنی و اورانیوم با غنای کم را در اختیار اوکراین بگذارد، «اما همان‌طور که ریگان یاد داد می‌توان به دیگران اعتماد کرد، ولی امتحان نیز باید کرد، به همین خاطر کسانی که «کلاهبرداری» در مورد جبران خسارت میلیاردی به کی‌یف در ازای انصراف از قرارداد با ایران برای ساخت نیروگاه اتمی بوشهر را فراموش کنند، گناهکار خواهند بود،» اما نمی‌توان باور کرد اقدامی که یانوکویچ کرد تنها ناشی از یک ژست حسن نیت مقامات جدید اوکراین باشد. به‌خصوص اگر به بیانات رک الکساندر لوکاشنکو‌، رییس‌جمهور بلاروس که در آن نشست دعوت نشده بود توجه کنیم. او گفت: «از ما کسی دعوت نکرد، زیرا ما نه به ساز آمریکا می‌رقصیم و نه توجهی به ساز روسیه داریم. از من خواسته‌اند اورانیوم با غنای زیاد را تحویل دهیم. اما من گفته‌ام: «هیچ چیزی را نخواهم داد، زیرا متعلق به من نیست، بلکه متعلق به ملتم است.» در این رابطه روسیه به آمریکا دلگرمی داده و گفته جای نگرانی وجود ندارد، زیرا ما آن اورانیوم را از آن‌جا خارج خواهیم کرد، اما من باید بگویم نه روسیه و نه هیچ کس دیگر نخواهد توانست اورانیوم را بدون موافقت ما از کشور ما خارج کند.»

آیا به تفسیر بیشتری در این مورد نیاز داریم؟