دو قاشق مطلوبیت
رابطه سیکلهای تجاری و نیکوکاری
مترجم: گلچهره پاکدل
هفته گذشته یکی از بنیادهای خیریه که هر دو سال مراسم ویژهای برای این منظور برگزار میکند با وجود رکود اقتصادی توانست تمام رکودهای پیشین جمعآوری اعانه خود را پشت سر بگذارد. این سوال پیش میآید که چه عواملی ما را ترغیب به پرداخت میکنند و این همان موضوعی است که اخیرا توجه اقتصاددانان زیادی را به خود معطوف داشته است.
تیمهارفورد
مترجم: گلچهره پاکدل
هفته گذشته یکی از بنیادهای خیریه که هر دو سال مراسم ویژهای برای این منظور برگزار میکند با وجود رکود اقتصادی توانست تمام رکودهای پیشین جمعآوری اعانه خود را پشت سر بگذارد. این سوال پیش میآید که چه عواملی ما را ترغیب به پرداخت میکنند و این همان موضوعی است که اخیرا توجه اقتصاددانان زیادی را به خود معطوف داشته است. انگیزههای زیادی در این بین دخیل اند. یکی از آنها دگرخواهی صرف است: یعنی اعانه میدهیم چون به رفاه و آسایش دیگران علاقهمندیم. یک دسته اندکی متفاوت که اقتصاددانی به نام جیمز آندرئونی آن را پیشنهاد کرده عبارت است از اعانهدهندگان نازک دل. یعنی کسانی که اعانه میدهند تا خودشان از این بابت احساس آرامش کنند.
در نگاه اول به نظر تفاوت چندانی میان دگرخواهان و کسانی که از روی دل نازکی و خوشقلبی اعانه میدهند وجود ندارد، اما این طور نیست: دل نازکها چندان اهمیتی نمیدهند که پول پرداختی شان واقعا به دست هدف میرسد و موثر است یا خیر.
مثلا تحقیقی که مشترکا توسط یک اقتصاددان، یک روانشناس و یک کارشناس بازاریابی انجام شده نشان میدهد که افراد معمولا وقتی با نام و مشخصات اعانه گیرنده روبهرو میشوند سخاوت بیشتری نشان میدهند تا مثلا وقتی که یک داده آماری درباره وضعیت تغذیه در نیجریه میشنوند. درحالی که دگرخواه اغلب آمار و شواهد میخواهد، نازک دل فقط میخواهد که احساس گرمای قلب و صمیمیت داشته باشد. یک انگیزه دیگر میتواند فشار اجتماعی باشد؛ یعنی اعانه میدهیم چون فکر میکنیم که دیگران از ما چنین انتظاری دارند.
همه اینها، بهویژه اگر بخواهیم بدانیم که در خلال رکود اقتصادی چه اتفاقی میافتد از اهمیت برخوردارند. دین کارلان یک اقتصاددان تجربی که به موضوع پرداختهای خیریهای میپردازد در پاسخ به پرسش من میگوید: «خب معلوم است، علم موشک که نیست!» یعنی «تبعا در شرایط رکود وضعیت فقرا هم بدتر میشود و لذا نیاز به اعانه هم بیشتر احساس میشود.» اما کارلان اضافه میکند که متاسفانه همه مردم دگرخواه نیستند.
جان لیست، یکی از پیشروان اقتصاد تجربی، اخیرا آزمایشی طراحی کرده تا به انگیزههای پرداخت اعانه پی ببرد. تیم او خانه به خانه برای جمعآوری اعانه میرفتند و البته گاهی از پیش زمان مراجعهشان را به اهالی خانه اطلاع میدادند. دگرخواهان حقیقی معمولا کسانی هستند که اگر از پیش به آنها خبر داده باشید تمایل بیشتری برای همکاری نشان خواهند داد. درحالی که کسانی که تحت فشار پول میدهند ممکن است در هنگام مراجعه جمعکنندگان اعانه در خانه آنها مخفی شوند. حتی گاهی ممکن است از پیش یک اعلان «لطفا مزاحم نشوید» پشت در خانه نصب کرده و خودشان را راحت کنند.
آزمایش لیست که با همکاری دو اقتصاددان از کالیفرنیا انجام شده است، نشان میدهد که دگرخواهان کسانی هستند که حتی هنگامی که هیچ اجباری به پرداخت ندارند از آن سر باز نمیزنند. از طرفی طی یک تصادف نادر انجام این آزمایش مصادف شد با ورشکستگی لمان برادرز و سقوط بازار سهام. لیست و همکارانش متوجه شدند که عایدی مراجعات بدون اخطار قبلی شان، که تا پیش از این به خاطر فشار اجتماعی نسبتا بالا بود، اکنون به یک سوم کاهش یافته است. شاید نه گفتن برای افراد آسانتر شده بود، اما پرداختهای دگرخواهانه (یعنی با اعلام قبلی) در طول بحران حتی بیشتر و مستمرتر شدند.
همچنین لیست در پژوهش دیگری دریافته که اعانههای کلان رابطه مستقیم نیرومندی با عملکرد بازار سهامدارند، اما با یک تاخیر زمانی نسبت به آن عمل میکنند. بنابراین خبر خوب این است که احتمالا مدتی طول میکشد تا سقوط بازار سهام بر حجم اعانهها اثر جدی بگذارد، اما خبر بد این است که حتی تا چند سال پس از بهبود اوضاع اقتصاد هم اعانهها احتمالا پایین باقی خواهند ماند.
تمام اقتصاددانانی که من با آنها صحبت کردم نسبت به وضعیت پرداختهای خیریه در دوران رکود بدبین بودند. راشل کروسون اقتصاددان دانشگاه تگزاس با بیان اینکه در دوران رکود از هرچیزی، احتمالا جز اوقات بیکاری، مقدار کمتری در اختیار مردم هست کل مطلب را این طور جمعبندی کرد: «آنچه من میبینیم این است که در هنگام رکود شمار بیشتری متقاضی کار در آشپزخانه خواهند بود، اما در کل غذای کمتری وجود خواهد داشت.»
ارسال نظر