محمدعلی علومی:
ادبیات طنز را جدی نمیگیرند
محمدعلی علومی گفت: اساسا طعنه در متون عرفانی و دینی از شاخصهها و کارکردهای طنز است که در ادبیات گذشته و حال بر جای مانده است. به گزارش شبستان، محمدعلی علومی، نویسنده و طنزپرداز معاصر گفت: یکی از مهمترین مباحثی که در باب طنز مطرح است، جدی نگرفتن طنز در ادبیات است. اساسا از دوره ارسطو به بعد این دیدگاه وجود داشته که نمایش کمدی و ادبیات طنز در سطحی سخیفتر از ادبیات جدی و تراژدی قرار دارد. در دوران معاصر هم میبینیم که برتولت برشت متاثر از جنگ دوم جهانی و فجایع هیتلر معتقد است آن کسی که میخندد خبر هولناک را نشنیده است. وی افزود: در دورهای از ادبیات معاصر ایران شاهکارهای بزرگی مانند آثار دهخدا، میرزا صابر (هدهدنامه)، جلیل محمد قلیزاده (ملانصیرالدین) خلق شده که نمونههایی از طنز سیاسی، اجتماعی است که هنوز استادانه، نو و غبطهبرانگیز هستند. علومی یادآور شد: اگر ملت ما تفاوتی میان ادبیات طنز و فکاهی و یا حتی هزل و هجو قایل نیستند، بخش عظیمی از این ناآگاهی بر عهده اربابان ارتباط جمعی به ویژه رادیو و تلویزیون است؛ زیرا مردم ایران مانند مردم همه جای جهان با تصویر و فیلم راحتتر ارتباط برقرار میکنند.این نویسنده درباره مشکل طنزنویسی و دیده نشدن آن در دورههای مختلف گفت: مشخص نبودن خطوط قرمز یا ممنوعیتهای نویسنده و خالق اثر، آنقدر مبهم است که کمابیش شرایط دوره نیکولای گوگول به یاد میآید؛ چون او هر کاری میکرد با واکنش دیگران روبهرو میشد. با این همه استادانی مانند منوچهر احترامی و عمران صلاحی چنان استادانه حرکت میکردند که به کسی نیز اهانت نمیشد و این برخاسته از بینش و دانش آنها بود که به راحتی آن را به دست نیاوردند.
ارسال نظر