تاثیر تورم بر کاهش درآمد دیده نشده است

سایت الف وابسته به احمد توکلی نماینده اصولگرای تهران و رییس مرکز پژوهش‌های مجلس با انتشار مقاله‌ای تحلیلی به نقد آمارهای دولتی درباره درآمد خانوارهای‌ ایرانی پرداخت و نوشت‌: اخیرا مقاله‏ای در سایت رسمی دولت ‌ایران منتشر شد که در تیتر آن نوشته شده بود «درآمد خانوارهای ‌ایرانی، در دوره اول ریاست جمهوری آقای احمدی‏نژاد، تقریبا دو برابر شده است». طبیعتا چنین خبری باعث می‏شود که بخشی از خوانندگان که با مراجعه به آمار «بودجه خانوار شهری» بانک مرکزی و نیز آمار بودجه خانوار‌های شهری و روستایی «مرکز آمار‌ ایران»، به بررسی میزان صحت آن بپردازند.

براساس آمار‌های بانک مرکزی، متوسط مخارج مصرفی‏ سالانه هر خانوار شهری در ‌ایران که به صورت نسبت تقریبا ثابتی از متوسط درآمد هر خانوار قابل مدل‌سازی ا‏ست، از حدود ۵۶ میلیون ریال در سال ۱۳۸۳ (آخرین سال ریاست جمهوری آقای خاتمی)، به حدود ۱۱۳ میلیون ریال در سال ۱۳۸۷ رسیده است؛ یعنی تقریبا دو برابر. در نتیجه اگر مخارج مصرفی هر خانوار را به صورت درصد کمابیش ثابتی از درآمد آن خانوار مدلسازی کنیم، می‏توان نتیجه گرفت که ظاهرا ادعای دو برابر شدن متوسط درآمد هر خانوار شهری درست نیست‌.

اما بسیار بعید است بتوان در‌ ایران فردی را یافت که دو برابر شدن متوسط مخارج مصرفی اسمی (Nominal) هر خانوار را، متناظر با دو برابر شدن درآمد حقیقی خانوارها بداند! در واقع آنچه باعث می‏شود که دو برابر شدن مخارج و درآمدهای اسمی، با دو برابر شدن درآمدها و مخارج حقیقی (درآمدها و هزینه‏ها پس از حذف آثار تورم) یکسان در نظر گرفته شود، به چشم‏پوشی کامل از وجود تورم مربوط می‏شود که در اصطلاح اقتصادی به آن توهم پولی (money illusion) گفته می‏شود. واقعیت ‌این است که تقریبا هیچ یک از خانوارهای ‌ایرانی را نمی‏توان به «توهم پولی کامل» و پی نبردن به اثر تورم بر روی کاهش درآمد و نیز قدرت خرید حقیقی متهم نمود.

البته خوشبختانه در ادامه مقاله سایت رسمی دولت، به‌این مطلب هم اشاره شده که در دوره اول ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد، شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی (CPI) نیز افزایش یافته؛ اما‌ این تورم به اندازه‏ای بوده که همچنان میزان درآمد حقیقی و نیز مخارج مصرفی حقیقی خانوارهای‌ ایرانی افزایش یافته است.

در واقع در‌این دوره ۴ ساله، شاخص قیمت کالا و خدمات مصرفی (CPI)، به میزان ۸۴ درصد رشد کرده است و به‌ این ترتیب با توجه به رشد تقریبا ۱۰۰ درصدی متوسط هزینه‏های اسمی هر خانوار، هنوز می‏توان ادعا نمود که افزایشی نزدیک به ۱۶ درصد در متوسط مخارج حقیقی خانوارهای ‌ایرانی ‌ایجاد شده است؛ مخارجی که همان طور که پیش تر گفته شد، می‏توان آن را به صورت نسبت تقریبا ثابتی از درآمد خانوار‌ها در نظر گرفته و افزایش‌این مخارج مصرفی حقیقی را به منزله نمادی از افزایش درآمد حقیقی خانوارها تلقی نمود.

با ‌این وجود لازم به توجه است که متوسط افزایش قیمت کالاها و خدمات مصرفی، برای دهک‏های درآمدی پایین قدری بیشتر از ۸۴ درصد و برای دهک‏های درآمدی بالا قدری کمتر از ۸۴ درصد بود است. دلیل‌ این مطلب آن است که رشد ۸۴ درصدی شاخص کالا و خدمات مصرفی، از طریق میانگین‌گیری بین انواع کالا و خدمات به دست آمده و در نتیجه نزدیک به صفر بودن متوسط رشد قیمت بسیاری از کالاهایی که به ندرت مورد استفاده فقرا هستند، مانند گوشی موبایل، سخت‌افزار کامپیوتر و امثالهم، باعث کاهش میانگین کل شده است. مثلا براساس آمارهای بانک مرکزی، در دوره چهار‌ساله مذکور، متوسط افزایش قیمت مواد غذایی که بخش عمده هزینه‏های خانوارهای فقیر را تشکیل می‏دهد، نزدیک به ۱۰۰ درصد بوده است که به وضوح بیشتر از میانگین ۸۴ درصدی افزایش قیمت کالاها و خدمات مختلف می‏باشد. اگر به جای آمارهای بانک مرکزی، آمارهای «مرکز آمار‌ ایران» را ملاک بگیریم، میزان رشد سالانه هزینه‏های مصرفی هر خانوار، باز هم کمتر خواهد بود.