مطلب ذیل تحلیلی است که محمدرضا میرتاج‌الدینی در انتهای گفت‌وگو با دنیای اقتصاد درباره جایگاه ایران در ساختار اقتصاد جهانی به روایت آمار و ارقام‌های جدید ارائه داده است. من یک اشاره‌ای به موانع هدفمند کردن یارانه‌ها داشته باشم، ما پرداخت یارانه‌ای که در کشور داریم الان دوسوم منابع نفتی و گازی ما به صورت یارانه است. این حسابش خیلی روشن است. حدود ۲/۴میلیون بشکه استخراج نفتی داریم. حدود ۵۰۰میلیون مترمکعب هم روزانه استخراج گاز را داریم که گاهی مصرف به همین مقدار می‌رسد در زمستان امسال به ۵۲۰ میلیون مترمکعب هم رسید.

این‌ها را با بشکه‌ای ۷۰ دلار حساب کنند جمعا می‌شود حدود ۱۵۰ تا ۱۷۰میلیارد دلار برآورد می‌کند. از این حدود ۵۰ الی ۶۰ میلیارد دلارش صادرات نفتی و درآمد ما است، ۱۰۰ تا ۱۱۰ میلیاردش مصرف داخلی است. شما مصرف داخلی را میانگین ۶دلار حساب کنید. بقیه یارانه است. یارانه پنهان قیمتی. پرداخت یارانه در هر کشوری سیاست‌هایی است که برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر جامعه و ایجاد ثبات اقتصادی، برای توزیع عادلانه و حمایت از تولید صورت می‌گیرد. در کشور ما به علت موارد مختلف الان غیرقابل تحمل شده است با توجه به گذشت زمان یک رشد فزاینده جمعیت، گسترش خدمات و کالاهای مشمول یارانه، افزایش مصرف، افزایش قاچاق به علت تفاوت قیمت یارانه‌‌ای و غیریارانه‌ای، الان حجم پرداخت یارانه‌ها به شدت افزایش یافته چون دوسوم نفت ما چنین بوده.نسبت یارانه‌ها به تولید ناخالص داخلی طی سال‌های اخیر به ۳۰درصد رسیده است.

یعنی در واقع ما به اندازه ۳۰درصد تولید ناخالص داخلی یارانه می‌دهیم.

به‌رغم این همه پرداخت یارانه، آیا ما به آن اهداف اصلی یارانه که حمایت از اقشار محروم جامعه و توزیع عادلانه و حمایت از تولید است می‌رسیم، به آن هم نرسیدیم من سریع به این‌ها اشاره می‌کنم. برآیند این سیاست موجود که طی ده‌ها سال است که در کشور ادامه دارد تخصیص غیربهینه منابع است. مصرف بی‌رویه انرژی است، توزیع ناعادلانه ثروت است، در نتیجه شکاف طبقاتی ایجاد شده است. ضریب جینی بالا رفته است.

به‌کارگیری فناوری غیراقتصادی و غیررقابتی چون متکی به یارانه است.

افزایش هزینه‌های دولت، اتکای بیشتر به درآمدهای نفتی از نتایج آن است. با توجه به این قضیه ادامه وضعیت موجود امکان‌پذیر نیست، چرا تا به حال اجرا نشده است من اشاره کردم به قضیه‌اش، دولت برای اینکه از این روند بیرون بیاید از سال ۸۴ شورای راهبردی اقتصادی را تشکیل داد که به طرح تحول اقتصادی رسید. اهداف طرح تقریبا مشخص است.

تحقق عدالت است. من در جدول هم اشاره کنم. این آمار مرکز آمار ایران است در سال ۸۵، الان هم خیلی تفاوتی نکرده است.

مثلا سهم خانواده‌های روستایی از حامل‌های انرژی را درآوردند، سهم مصرفی خانوارهای شهری را از حامل‌های انرژی درآورده‌اند، در همین سهم مصرف خانوارهای شهری در سال۸۵، بنزین دهک اول ۵/۱درصد است، دهک دهم ۹/۳۳درصد است یعنی ۲۲برابر. گازوئیل، نفت گاز، دهک اول ۹/۰درصد است، دهک دهم ۳/۳۱درصد ۳۵ برابر است. در گاز هم چون طبقات محروم بیشتر استفاده می کنند ۳ برابر است. دهک اول ۵درصد است، دهک دهم ۱۵درصد است. پس توزیع عادلانه‌ای در کشور در مجموع هست که من می‌گویم.

تخصیص بهینه منابع که تا به حال موجود است و در روند موجود است و تا به حال هم اصلاح نشده است موجب افزایش بی‌رویه، ۱- مصرف، عرض کردم ما ۲ سال پیش مصرفمان در گاز ۴۳۰میلیون مترمکعب در روز بود، من حدود یک ماه قبل آخرین آمار را از شرکت ملی گاز گرفتم گفتند که امروز یک رکورد جدیدی داشتیم در مصرف گاز ( حدود ۱۲بهمن ماه بود) به ۵۳۲ میلیون مترمکعب رسیده است. این را شما مقایسه کنید با کشورهای دیگر، کل اروپا مصرف‌‌شان ۶۰۰میلیون مترمکعب است، پس معلوم است که مصرف خیلی بی‌رویه است.آلایندگی‌های زیست محیطی را داریم، جایگزینی غیراقتصادی انرژی به جای تولید، بهره‌وری پایین، عوامل تولید و مواردی از این قبیل، برای مثال عرض می‌کنم که برای تولید هر واحد تولید ناخالص داخلی در ایران ۸برابر ژاپن، ۵ برابر آمریکا انرژی مصرف می‌شود.

شدت انرژی بخش صنعت در ایران ۱۰برابر ژاپن و ۲برابر ترکیه است.

نتیجه، پس باید چه‌کار کنیم، برای تخصیص منابع، ارتقای فناوری، افزایش بهره‌وری امکان حضور در بازارهای بین‌المللی، توسعه صادرات صنایع پایین‌دستی نفت، گسترش فضای رقابتی و ایجاد مزیت‌های جدید، اصلاح نظام قیمت‌گذاری جدید در جهت هدفمند کردن یارانه‌ها ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.این هم در راستای سند چشم‌انداز ۲۰ساله است در راستای اصل۴۴ هم هست. ما اقتصادمان، اقتصاد غیررقابتی است.

اقتصاد ما اقتصاد بیمار است، شما در دنیای اقتصاد بحث‌هایتان اقتصادی است، من این‌ها را می‌گویم تا کارشناسان اقتصادی و مخاطبین روزنامه شما که بیشتر این بحث‌ها را دنبال می‌‌کنند، این‌ها هم علاج کنند و هم پیشنهاد بدهند و نقد کنند.ما برای اینکه اقتصاد کشورمان بیمار است یک علائمی دارد، هر بیماری یک علائمی دارد مثلا تب و لرز دارد و حاکی از این است که بیماری در آن پیدا شده است.یکی از آنها این است که ما اقتصادمان را با یارانه نگه‌داشته‌ایم، تولیدمان هم با یارانه‌ها ایستاده است، نکته دیگر، اقتصاد و محصولات ما رقابتی نیست. نظام تعرفه یارانه‌‌ای در کشور ما خیلی بالا است، من چند تا آمار برای شما بگویم، اولین بار است که من مطرح می‌کنم و تا به حال مطرح نشده است.

تعرفه‌های هر کشور میزان رقابتی بودن اقتصاد آن کشور را نشان می‌دهد.

در واقع شاخص‌های دسترسی به بازار هر کشور یکی از ابزارهای مهم در تحلیل‌های مقایسه‌ای و کمی بین کشورها به حساب می‌آید.با توجه به داده‌ها و آمارهای واقعی، میزان تعرفه یا درجه آزادی نسبی برنامه و سیاست‌های تعرفه‌ای کشور، در واقع فراهم و مشخص می‌شود.جایگاه و موقعیت خودمان را با توجه به مجموع تعرفه‌ها می‌توانیم در میان کشورهای دیگر ببینیم چطور است.این تعرفه‌ها یک علامت از صحت و سلامت اقتصاد یک کشور است.قدرت رقابت‌پذیری آن را نشان می‌دهد، من برای این که این مشخص شود یک مطلب کلی بگویم و بعد برویم سراغ آنها.سیمای تعرفه‌ای جمهوری اسلامی ایران از نظر اغلب شاخص‌های دسترسی به بازار نظیر میانگین نرخ ساده‌ای تعرفه‌ها و سایر شاخصه‌های یکی از بسته‌ترین سیاست‌های تعرفه‌ای دنیا است. این شاخصه‌ها یکی میانگین‌های‌ ساده نرخ تعرفه‌ای است؛ یعنی کل میانگین شاخصه‌هایی که یک کشور دارد، میانگین را حساب می‌کنند چه در بخش صنعت چه در بخش کشاورزی در کل اقتصاد، این مشخص می‌کند که چقدر تعرفه دارد، بالا است یا پایین است، یک شاخص را در کل اقتصاد عرض می‌کنم چه در صنعت و چه در کشاورزی.

یک شاخص دیگری هم هست که در واقع میزان کالاهایی که تعرفه آن صفر است، در کشور ما چقدر است و در کشورهای دیگر چقدر است.

این هم از جهت دیگر شاخص است که ما در چه رده‌ای قرار داریم.

شاخص میانگین ساده نرخ‌های تعرفه در واقع یک شمای کلی از وضعیت حمایت‌های تعرفه آن کشور از فعالیت‌های تولیدی است.

در واقع معادل را بیان می‌کند. کشور ما در سطح کل اقتصاد در میان ۱۷۰ کشور، در ردیف سوم از نظر زیادی تعرفه‌ها قرار دارد. کشور ما از نظر میانگین ساده نرخ‌های تعرفه‌ای در سطح کل اقتصاد بعد از ۲ کشور کوچک گاها ما و جیبوتی است.

با احراز رده سوم در صدر همه کشورها است. که حاکی از شدت حمایت‌های تعرفه‌ای از مجموع کل فعالیت‌های اقتصادی است.

حالا شما حساب کنید کشورهایی در خاورمیانه مثل کویت، امارات، بحرین، حالا من درصد خودمان را نگفتم، درصد خودمان ۲۶ درصد است، کویت و امارات در این‌ها، حدود ۵ درصد است.میانگین نرخ‌های تعرفه‌ای ما حتی در مقایسه با کشورهای غیرعضو سازمان جهانی تجارت ما WTO را نپذیرفته‌ایم. بعضی از کشورهایی که عضو آنجا نیستند نظیر الجزایر، روسیه جمهوری آذربایجان، لبنان، میانگین نرخ‌های تعرفه‌ای ما بالاتر از آنها هم هست. میانگین نرخ‌ تعرفه‌های کشور بیش از ۵/۲ برابر میانگین جهانی است.کشورهایی مثل پاکستان در ردیف ۲۹ است با ۵/۱۳ درصد، روسیه ۶۵‌ام است با ۸/۱۰ درصد، هند ۳۴ است ۱۲ درصد، ترکیه ۷۸ است ۷/۹ درصد.

مالزی در ردیف ۸۳ است با ۸/۸ درصد، ژاپن ۱۲۰ است با ۲/۵ درصد. در بخش کشاورزی که حساسیت‌ها خیلی بالا است و به حق هم هست، برای خود کفایی نسبی در محصولات کشاورزی، حمایت از کشاورزی و مناطق محروم و امثال این‌ها... این حساسیت در همه کشورها وجود دارد و به حق هم هست.در اینجا ما باز خیلی بالا هستیم، در این بخش حمایت از کشاورزی و صنعت از کل جهان بیشتر است. ما در ردیف چهاردهم قرار داریم با ۹/۲۸.اینجا مصر و نروژ بالاتر از همه هستند با ۶۶ و ۵۹. عمده کشورهای خاورمیانه نرخ کمتر از ۵ تا ۵/۸ را دارند، ایران ۷۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی است.میانگین جهانی ۵/۱۶ درصد است دربخش کشاورزی برای این که خومان را مقایسه کنیم با برخی کشورهای هم سطح خودمان مثل ترکیه البته اینجا بالا است و در ردیف ششم است که ۳/۴۲ است.اتحادیه اروپا ۱۶ درصد است. چین هم ۶/۱۵ درصد است.در بخش صنعت شاخص میانگین ساده نرخ‌های تعرفه در بخش صنعت ۶/۲۵درصد است که ما باز در اینجا در ردیف سوم جدول قرار داریم. در کشاورزی ۹/۲۸درصد بود از نظر میانگین دنیا. در صنعت ۳برابر جهان هستیم ۴/۹درصد. که حاکی از الگوهای حمایتی شدید در بخش صنعت است.

اتحادیه اروپا ۴درصد است. کشورهای عربی هم حدود ۵/۴ تا ۵درصد است، ترکیه ۸/۴درصد است. ژاپن ۶/۴درصد است، چین ۶/۸درصد است.

یک نکته عرض کنم که یکی هم از لحاظ تعرفه فقط صفر است که مقایسه می‌کنند یعنی چه کالاهایی هستند که تعرفه ندارند. ما در اینجا دیگر در ذیل جدول قرار داریم یعنی در نازل‌ترین قسمت همراه با کشورهای مراکش، لائوس، آنگولا و کنگو با سهم صفر درصد.

می‌خواهم یک نکته‌ای را بگویم، این نشان می‌‌دهد که اقتصاد ما در داخل رقابتی نیست، یعنی نمی‌‌توانیم تعرفه‌ها را پایین بیاوریم یا تعرفه نداشته باشیم. من با ذکر این نکته‌ها نمی‌خواهم بگویم تعرفه‌ها را پایین بیاوریم ما بحث عضویت در سازمان جهانی تجارت را در دست بررسی داریم.

از طرفی ما باید تعامل فعال با اقتصاد جهانی داشته باشیم. اصلاح تدریجی تعرفه‌ها و برخورد هوشمندانه با حفظ مصالح و منافع کشور اقدامات اصولی است که باید در نظر بگیریم. من با بیان این آمارها می‌خواهم بگویم که اقتصادمان سالم نیست و قدرت رقابت با اقتصاد دنیا را ندارد.

یکی از علت‌ها به خاطر این است که ما بهره‌وری کافی را در اقتصادمان نداریم، از طرفی وابسته به یارانه‌ها است و همه این‌ها دست به دست هم می‌دهد که ما برویم به سمت این‌که کار جدی در جهت طرح تحول اقتصادی انجام دهیم. هدفمند سازی یارانه‌ها یکی از این گام‌های جدی است همه باید کمک کنند، اینجا به خاطر مسائل جزئی بخواهیم درگیر شویم و مانع ایجاد کنیم از این اهداف اصلی عقب مانده‌ایم.