تنبک و تنبکنوازی در گذر تاریخ موسیقی ایران، در دیدار با امیر همتی- قسمت اول
جادوی دست و پوست
قریب به چهل سال از تدوین شیوه آموزش علمی و مکتوب تنبکنوازی در کشور میگذرد.
مسعودرضا طاهری
قریب به چهل سال از تدوین شیوه آموزش علمی و مکتوب تنبکنوازی در کشور میگذرد. تمرینات عملی، ابتکارات و خلاقیتهای حسین تهرانی در تنظیم تمرینات آموزش و قطعات گروه نوازی با سرپرستی حسین دهلوی، رییس وقت هنرستان عالی موسیقی ملی و همکاری هوشنگ ظریف در برگردان تمرینهای آموزشی به خط موسیقی، مصطفی کمال پورتراب در تهیه و تنظیم مطالب نظری، فرهاد فخرالدینی در تنظیم مطالب نظری، تدوین و چاپ و تلاش دیگرانی همچون دکتر داریوش صفوت، پرویز منصوری، ضیاءالدین سجادی، محمد ایرانی مجرد، محمدرضا باطنی و تنی چند از صاحبنظران از اوایل دهه ۱۳۵۰ منجر به ارائه کتاب آموزش تنبک به جامعه علاقهمندان و هنرجویان مدرسه عالی و هنرستان موسیقی ملی آن زمان شد. همزمان دو کاست از تمرینات کتاب حاصل نیز با همکاری و اجرای محمد اسماعیلی، شاگرد برجسته استاد حسین تهرانی در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
تا پیش از این، آموزش تنبک به سبک و سیاق حفظ ریتم و نقل آن مشابه نحوه آموزش سایر سازهای ملودیکال، سینه به سینه از استاد به شاگرد بوده است. اگرچه تلاش پژوهشگران برای دستیابی به سابقه تنبکنوازی در ایران نتایج مشخصی نداشته، اما بر اهل فن پوشیده نیست که شیوههای تنبکنوازی رایج در کشور همچون دیگر سازها به مرور به تکامل امروزی خویش رسیده و در آینده نیز با توسعه تکنولوژیهای شنیداری و دیداری، هنرمندان متاثر از فضای فرهنگی و هنری داخل و خارج از کشور بیشک به خلق تکنیکهای سحرآور و مجذوبکنندهتر دست خواهند زد که به هر تقدیر انتظار بیجایی نیز نیست.
واکاوی سابقه هنری تنبکنوازی قدیم و جدید یک نکته جالب دارد و آن اینکه تمامی نوازندگان تنبک قدیم به ویژه در عهد ناصری (ناصرالدین شاه قاجار) و دوره مظفری علاوهبر نوازندگی تنبک، در خوانندگی تصانیف ضربی نیز مهارت داشتهاند. در حالی که در دوران معاصر به جز همایون شجریان که تحتتاثیر آموزشهای پدر خویش حین نوازندگی تنبک در آواز و خواندن تصانیف نیز همراهی میکند، تقریبا شاهد حضور کمتر نوازندهای با این ویژگی بودهایم.
در این زمینه به تحقیق میتوان گفت که شیوه آموزشی ویژه آن دوره در کسب چنین مهارتهایی بیتاثیر نبوده است. آنچنان که در تعلیم ضرب شش هشتم از عبارت «بعله و بعله و بعله و دیگه» و برای تعلیم ضرب دو چهارم از عبارت «یکصد و بیس و سه صد صد و بیس و سه» استفاده میشده و هنرجو ضمن حفظ عبارت به اجرای ریتم با انگشتان نیز اقدام میکرده است. متد علمی امروزی آن در تکمله آموزش نوازندگی سازهای ملودیکال همان «سلفژ» است و از جمله آموزشهای مکمل درک ریتم میتوان به «وزنخوانی» اشاره کرد.
آقاجان اول، آقاجان دوم، سماع حضور، حاجیخان عینالدوله، محمدتقی نسقچیباشی، حاجاحمد کاشی، عیسی آقاباشی و رضا روانبخشی از جمله قدیمیترین تنبکنوازان ایران بهویژه در عهد قاجار بودهاند. البته نوازندگانی همچون جیب سماع حضور و حسینخان اسماعیلزاده که نوازندگان سنتور و کمانچه بودهاند نیز در نواختن تنبک تبحر داشته و خود شاگردان زیادی را نیز تعلیم دادهاند. مرحوم استاد حسین تهرانی از رضا روانبخش وحسینخان اسماعیلزاده تنبک را آموخت و از ابوالحسنخان صبا ردیف و تصانیف و قطعات ریتمیک را.
مکتب تنبک نوازی استاد حسین تهرانی که پس از اجراهای متعدد در داخل و خارج از کشور از شهرت جهانی نیز برخوردار بوده تبدیل به باغ گلی شد تا هر کس به فراخور ذوق و شعور و علاقه خود، خوشهخوشه خرمنی از گلهای رنگارنگ ضرباهنگهای بدیع این باغ برگیرد و از خوشه چینی، قلمستانی دیگر پدید آورد. اساتید پس از حسین تهرانی هر یک خود باغبان اسلوب تازهای از تنبک نوازی شدند و شاگرد پی شاگرد به پراکندن بذر تکنیکها و شیوههای مختلف در تنبک نوازی پرداختند.
محمد اسماعیلی، محمود فرهمندبافی، بهمن رجبی، مرحوم ناصر فرهنگ فر و مرحوم امیر ناصر افتتاح و داریوش زرگری و... پس از حسین تهرانی دارای شاخصترین سبکها در تنبکنوازی هستند.
تنبکنوازان جوانتر حال حاضر که نسل بعد به شمار میآیند، بعضا از تمامی سبکهای این اساتید چه به صورت حضوری و چه با واسطه بهرهها گرفتهاند.
هنر و سبک تنبکنوازی همچون نوازندگی سایر سازهای ملی کاملا متاثر از خلق و خوی فردی نوازنده و دانش و آگاهیهای علمی، ادبی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اوست. سبکهای جدید و متکلف وقتی با ظرافتها و پیرایههای زیبا و نوآورانه تلفیق میشوند، بیشک بیانگر احساس سیریناپذیر در اقیانوس پرتلالو ریتم و ضرب است.
اگر محمد اسماعیلی، فرهنگفر، بهمن رجبی و امیرناصر افتتاح به خلق فضاها و تکنیکهای جدید دست یافتهاند، شاگردان اینان قطعا به ترکیبات زیباتری دست خواهند یازید و اگر غیر این باشد که نیست، باید به هوش و قوه تعقل و تدبر تازهواردان شک کرد. در هر کنسرت به روشنی میتوان شاهد هر خلق ریتمها و اشارات و تلنگرهای جدیدی از این دست هنرمندان بود. پس راهی که به آن اشاره شد بیشک توسط نوابغ و هنرمندان با ذوق دنبال خواهد شد. این نکته از این رو اشاره شد که متاسفانه در این صنف گاهی بداخلاقیهایی به اسم دفاع از سبک پدید آمده متاثر از فضای فرهنگی و هنری کشور به چشم میآید.
از سیر تکاملی نوازندگی تنبک که بگذریم، جا دارد که سیر تکاملی ساخت تنبک را نیز از نظر بگذرانیم. نیاز به صدادهی همگن و شفاف در سایر نقاط پوست و چوب، امکان تفکیک صدا در منطقه وسط (بم) میانه و کناری در سطح دهانه بزرگ، انتخاب ضخامت بدنه تا نفیر و دهانه کوچک، انتخاب نوع چوب، انتخاب بهترین و یکدستترین پوست، استفاده آگاهانه از کلاف در درون دهانه بزرگ و تراش مناسب لبه مماس با پوست، نوع تزئینات لازم بر بدنه و نوع رنگآمیزی و دقت در پرهیز از انجام پوششهای خفه کننده صدا و میزان کشش پوست و ملاحظاتی از این قبیل در مقیاسهای مختلف و ... همه بسته به تجربه سازنده تنبک و نوع انتظارات وی و سفارشدهندهساز، متفاوت است و نقش بسیار تعیینکنندهای دارد.
ارسال نظر