بهروز صمدبیگی

اصلا حس خوبی نیست. سال ۸۸ انگار که به جای صفحه فرهنگ و هنر، شده‌ایم مامور ثبت و سرشماری اموات و البته ماموری که هنوز به این رفتن‌های بی گاه و بی خبر عادت نکرده و هربار بغض گلویش را می‌گیرد. بهمن جلالی چندمی امسال است؟ اصلا چه فرقی می‌کند، مهم این است که مثل جلالی چندتای دیگر داریم؟ و وقتی می‌فهمیم که نیست، نداریم، این بغض بیشتر و بیشتر بیخ گلویمان را می‌گیرد. استاد بزرگ عکاسی را عکاس‌ها خوب می‌شناختند، اما بیرون این صنف چند نفر می‌دانستند خیلی از عکس‌های ماندگار جنگ و انقلاب، کار اوست؟ در همین مطبوعات خودمان چه قدر از استاد محبوب و دلسوز عکاسی مطبوعاتی ایران می‌دانستند؟ این همه نشریه ریز و درشت که آمدند و رفتند چند تایشان پای صحبت و توصیه‌هایش نشستند؟ این مصاحبه منتشر نشده هم عادت بدی است که به جان روزنامه‌نگارها افتاده، اما از فرط جوانمرگی سایت‌ها و نشریات، توی دست و بال همه مان چندتایی هست و حالا دارم گفته‌های بهمن جلالی را مرور می‌کنم که می‌گفت: «عکاسان خبری صاحب نام، به مثابه نیروهای مهم و ارزشمند تحریریه‌های رسانه‌ها بوده و هیچ‌وقت آثارشان به عنوان صفحه پرکن و رفع تکلیف چاپ و منتشر نمی‌شود. از همین رو است که دبیر عکس در هر رسانه، جایگاهی مهم و قابل احترام دارد و در کنار گرافیست و مدیر هنری روزنامه، نقش مهمی در اقبال یا بی‌اقبالی نشریات دارند. در هیچ کجای دنیا به طور مداوم از عکس‌های جست‌وجو شده در اینترنت، آن هم به طور مکرر و در قاب‌های غیرحرفه‌ای استفاده نمی‌شود. چون عکس قرار نیست عامل پرشدن صفحه در کنار مطلب باشد، قرار است پیام و مفهومی فرامتنی ارائه بدهد و به درک بصری موضوع کمک کند. ضمن این که در نهایت، جلوه بصری روزنامه را هم ارتقا می‌دهد.»

گلایه می‌کرد که «خیلی وقت‌ها دیده‌ایم که عکس بسیار خوب و مهمی که از قضا تنها در اختیار یک روزنامه هم بوده، به دلیل طولانی بودن مطالب یا کمبود جا، بسیار کوچک کار شده به طوری که کارکرد خود را از دست داده یا اینکه سردبیران عموما ابا دارند از اینکه در صفحات روزنامه‌شان از عکس‌های بزرگ استفاده کنند و روایت عمومی از این کار حرفه‌ای این است که صفحه را آب بسته اند! اما اگر نشریات خارجی را ورق بزنید، بسیار مواجه می‌شوید با عکس‌های بزرگی در قطع نیم صفحه یا حتی بیشتر. در واقع آنها کاملا این نکته را درک کرده‌اند که عکس یک وسیله تزئینی و غیرضروری در روزنامه نیست، بلکه یکی از ارکان مهم روزنامه و تکمیل‌کننده محتوای متنی آن است.» و حالا جلالی نیست...