هیچ عکسی بیارزش نیست
بهمن جلالی متولد سال ۱۳۲۳ در تهران بود و لیسانس اقتصاد خود را از دانشگاه ملی (شهید بهشتی) گرفت. او پس از فارغالتحصیلی همکاری خود را با «قباد شیوا» در نشریهای به نام «تماشا» متعلق به صدا و سیما شروع کرد. جلالی پس از پایان دوران خدمتش عازم انگلستان شده و در استودیوی «جان ویکرز» عکاس سرشناس آن دوران شروع به کار کرد. همکاری او با استودیوی جان ویکرز منجر به عضویت او در انجمن سلطنتی عکاسان انگلستان شد.
حمید جانیپور
بهمن جلالی متولد سال ۱۳۲۳ در تهران بود و لیسانس اقتصاد خود را از دانشگاه ملی (شهید بهشتی) گرفت. او پس از فارغالتحصیلی همکاری خود را با «قباد شیوا» در نشریهای به نام «تماشا» متعلق به صدا و سیما شروع کرد. جلالی پس از پایان دوران خدمتش عازم انگلستان شده و در استودیوی «جان ویکرز» عکاس سرشناس آن دوران شروع به کار کرد. همکاری او با استودیوی جان ویکرز منجر به عضویت او در انجمن سلطنتی عکاسان انگلستان شد.
در سال ۱۳۵۵ و با ورود مرحوم «اسد بهروزان»، ایرانشناس سرشناس و با اصرار او جلالی هم به ایران بازگشت و در پروژهای با او همکار شد.
در همین سال او در مسابقهای تحت عنوان «نمایشگاه هنر آفریقای سیاه در ایران» شرکت کرده و پس از آن که به عنوان عکاس برتر ایران انتخاب میشود، از هفت کشور مهم این قاره شامل کشورهایی چون نیجریه، غنا، سنگال، ساحل عاج، سیرالئون و ... عکاسی میکند. این عکسها در مجموعهای تحت عنوان «کتاب هنر آفریقای سیاه» به چاپ میرسد.
جلالی، اولین نمایشگاه انفرادی خود را در سال ۱۳۵۰ برپا کرد، اما برپایی نمایشگاهی در سال ۱۳۵۶ در نگارخانه شهر به عنوان نقطه عطفی در زندگی هنری جلالی قلمداد شد. سال ۱۳۵۷ سال بهمن جلالی و عکاسان مشهوری چون مرحوم گلستان بود. آنها با به تصویر کشیدن روزهای انقلاب، نایابترین لحظات تاریخ معاصر ایران را به ثبت رساندند.
جلالی بعدها درباره آن روزها گفت: «اتفاقی جلوی چشممان میافتاد که فقط در کتابها در مورد آن خوانده بودیم؛ چیزهایی مثل انقلاب اکتبر (انقلاب روسیه) یا انقلاب کوبا. انقلاب به قدری عجیب و جذاب بود که میخواستیم هر تکه آن را بخوریم. برای ما که در دوره خود هیچ اتفاقی را ندیده بودیم، خیلی تازه بود. عکاسی از این اتفاقات هم لذت داشت. حتی از خطری هم که وجود داشت لذت میبردیم. دوست داشتیم جلوتر از همه باشیم و همیشه فکر میکردیم که ممکن است همه افراد تیر بخورند، ولی چون ما عکاسی میکردیم تیر نمیخوردیم. همه عکاسها این جوری فکر میکردند.»
با آغاز جنگ تحمیلی، جلالی راهی خرمشهر شد. ماحصل این عکسها کتاب «خرمشهر» بود که فقط دو بار تجدید چاپ شد. بهمن جلالی از این ناراحت بود که چرا کسی سندیت و اهمیت تاریخی عکسهای انقلاب را نمیفهمد و هیچ مرجع کاملی برای آرشیو کردن این عکسها وجود ندارد.
بهمن جلالی سالها گردآوری و اصلاح نگاتیوهای شیشهای گنجینه کاخ گلستان را بر عهده گرفت. جلالی با نگاهی متفاوت این عکسهای قاجاری را تغییر داده و در نمایشگاههایی در خارج و داخل کشور به نمایش درآورد.
بهمن جلالی در پیشگفتار کتاب «گنج پیدا» (که در واقع کتاب چاپ شده از همان نگاتیوهای مکشوفه و نگاتیوهای آلبوم خانه است) دوره عکاسی را که از حدود سالهای ۱۲۶۰ هجری شمسی در ایام سلطنت ناصرالدین شاه شروع و تا دوران کوتاه سلطنت احمدشاه ادامه داشت، «دوران طلایی» عکاسی ایران مینامد.
برگزاری بیش از ۵۰ نمایشگاه عکس در ایران، فرانسه، آلمان، مجارستان، چکسلواکی سابق، فنلاند، اسپانیا و سایر کشورها، تدریس و تحقیق در دانشگاههای تهران، هنر و دانشگاه آزاد و مرکز تحقیقات و مطالعات ارشاد از سال ۱۳۵۹ تاکنون، همکاری با پروژه چاپ کتاب عکسی درباره ایران که در آلمان به چاپ رسیده، تحت عنوان «ایران»، تاسیس عکسخانه ایران، سردبیر فصلنامه «عکسنامه» از دیگر فعالیتهای این استاد عکاسی بود.
شاید هیچ اتفاقی مثل یک انقلاب نتواند تفاوت عکاسی با سایر رشتههای هنرهای تجسمی را به رخ بکشد. سندیت عکس باعث میشود که در کنار فیلم مستند، شاخصترین رسانه برای نشان دادن واقعه انقلاب باشد. عکاسان در بحبوحه انقلاب پا به پای ملت بر جریانات انقلاب تاثیر میگذاشتند و به قولی ساواک از دوربینهای عکاسی به اندازه اسلحه میترسید. تهران در آن سالها مرکز اصلی انقلاب بود.
جلالی رفت تا جامعه عکاسی ایران، یکی از همراهان خستگیناپذیر خود را از دست دهد. نام او در تاریخ عکاسی ایران ماندگار است.
ارسال نظر