مترجم: سید امیرحسین میرابوطالبی
در هفته‌های گذشته دعوایی میان اقتصاددانان در مورد نقش درآمد در قبولی در دانشگاه و نمرات بالاتر در گرفته است. این بحث از نیویورک تایمز و همراه با انتشار یک نمودار که نشان از همبستگی این دو متغیر داشت، شروع شد، ابتدا گرگ منکیو در وبلاگش نوشت که این همبستگی نشان دهنده علیت نیست، یعنی درآمد بالاتر منجر به افزایش نمرات نمی‌شود، بلکه این هوش بالاتر است که منجر به درآمد بالاتر و البته نمرات بالاتر به طور همزمان می‌شود.

در پاسخ منکیو، متیو اگلسیوس در وبلاگش پاسخ وی را داد و مدعی شد که نمی‌توان بدون دقت علمی لازم پذیرفت که هوش علت اصلی تفاوت در نمرات است و نه درآمد. در آخر نیز برد دیلونگ در پاسخی به این دو نشان می‌دهد که تقریبا نیمی از این تفاوت در نمرات به علت هوش بالاتر و نیمی از آن به دلیل امکاناتی است که درآمد بالاتر پدر و مادرها برای فرزندان فراهم می‌کند.
در زیر ابتدا مطلب منکیو، سپس اگلسیوس و در آخر نیز پاسخ دیلونگ را مشاهده می‌کنید.
نیویورک تایمز، نمودار بالا را در اختیار ما قرار داده، نموداری که نشان می‌دهد بچه‌های برخاسته از خانواده‌های پر درآمد تر، نمره‌های بالاتری در آزمون SAT(آزمونی در آمریکا که بسیاری از دانشگاه‌ها برای ورود نتایج آن را از دانشجو می‌خواهند) دریافت می‌کنند.
صد البته! اما خب که چی؟ این حقیقت هیچ چیز در مورد تاثیر غیرعادی درآمد بر نمرات امتحان در اختیار ما قرار نمی‌دهد.
این نمودار نمونه‌ مناسبی از عوامل انحرافی پنهان است که یک مساله‌ آماری در فصل 2 کتاب مورد علاقه‌ من است. متغیر کلیدی پنهان شده در اینجا مساله‌ IQ والدین است. والدین باهوش درآمد بیشتری به دست می‌آورند و این ژن‌ها را به نسل بعدی خود منتقل می‌کنند.
به فرض اینکه یک نمودار میانگین نمرات SAT با توجه به تعداد سرویس بهداشتی که یک دانش‌آموز در خانه دارد می‌داشتیم، آن منحنی هم شیب صعودی داشت.(چرا که آنهایی که پول بیشتر دارند، خانه‌های بزرگ‌تر و در نتیجه تعداد سرویس بهداشتی بیشتری دارند.). اما اینکه بگوییم نصب یک دستشویی جدید باعث می‌شود نمره‌ SAT کودک شما افزایش یابد اشتباه است.
رسم دوباره‌ این نمودار برای بچه‌هایی که سرپرستی آنها قبول شده و وراثت ژنی نداشته‌اند جالب خواهد بود. شرط می‌بندم که شیب نمودار به مراتب کمتر خواهد بود.
درآمد والدین و پیشرفت تحصیلی
نیویورک تایمز نموداری ارائه می‌کند که نشان دهنده‌ رابطه‌ محکم بین درآمد والدین و نمرات SAT است.
خب البته این به طور کلی می‌تواند به علت تفاوت در IQ والدین باشد. اما هیچ شواهدی وجود ندارد که این مساله به طور کلی مربوط به IQ والدین می‌باشد. اما نشان دادن این چنین مواردی تمام فکر و ذکر امثال «گرگ منکیو» برای دفاع از نابرابری اقتصادی و اجتماعی در ایالات متحده است که باعث می‌شود او نیویورک تایمز را برای اینکه نتوانسته این تئوری ژنتیکی جبرگرایانه را تعمیم دهد، سرزنش کند.
اما در نگاهی دیگر به وراثت غیر ژنتیکی اقتصادی-اجتماعی، به نموداری که پتر اورزاگ مدتی پیش نظر من را به آن جلب کرد دقت کنید:
با توجه به نمودار می‌بینید که رفتن یا نرفتن یک نفر به دانشگاه به شدت به درآمد والدین آن فرد بستگی دارد، حتی با در نظر گرفتن نمرات کسب شده‌ دانش‌آموزان. به طور خاص، بچه‌هایی با توانایی ذهنی متوسط احتمالا می‌توانند به دانشگاه راه پیدا کنند فقط در صورتی که والدینشان در یک چهارم بالایی حضور داشته باشند، اما در غیر این صورت نه. شخصا شک ندارم که بعضی طبقه بندی‌های اجتماعی در ایالات متحده به علت ژنتیک است، اما قبل از اینکه بتوان حرفی در این مورد زد ما در کشوری زندگی می‌کنیم که هر گونه دغدغه‌ نابرابری به هر دلیلی که باشد را کنار می‌زند.
من فکر می‌کنم اینکه فقط بگوییم که آن همبستگی لزوما نشان دهنده‌ رابطه‌ علت و معلول نیست و موضوع را رها کنیم، چندان مفید نخواهد بود و همچنین اخلاق کاری ما را هم زیر سوال می‌برد.
از اعماق ذهن من...
ضریب همبستگی تطبیق سنی داده شده‌ بین مقدار درآمد و IQ،0.4 است: یک نفر را با درآمدی بیشتر از میانگین و با انحراف معیار استاندارد در نظر بگیرید - امروزه کسی با درآمد 100000 تا 120000‌دلار در مقابل میانگین 60000 تا 80000‌دلاری-- IQ این افراد احتمالا با انحراف معیار 4/0(یعنی 6 واحد) بیش از میانگین خواهد بود. ضریب وراثت IQ هم چیزی در حدود 5/0 است: یعنی اگر IQ یک نفر 6 واحد بیش از میانگین باشد انتظار داریم IQ فرزندان او 3 واحد بیش از میانگین باشد. میانگین نمرات SAT با انحراف معیار استاندارد 100 و ضریب همبستگی بالا، اما نه بسیار زیاد 7/0 با IQ را دارا است.
پس اگر ما کسانی را که درآمد والدینشان ۱۰۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰۰‌دلار است را با کسانی که والدینشان درآمد ۶۰۰۰۰ تا ۸۰۰۰۰‌دلاری دارند مقایسه کنیم انتظار داریم تفاوت ۱ x ۰.۴ x ۰.۵ x ۰.۷ x ۱۰۰ = ۱۴‌، یعنی ۱۴ امتیازی را ببینیم. در حالی که جهش مورد اشاره‌ منکیو در نمودار چیزی دو برابر این است.
با یک حساب سر انگشتی می‌توان فهمید که نیمی از ضریب همبستگی امتیاز تست درآمد به همبستگی نمره‌ فرد با IQ والدینش بستگی دارد و نیم دیگر آن به مزیت‌های فراهم شده از مولفه‌های ثروت بر می‌گردد که هیچ همبستگی با IQ والدین افراد ندارد. شیب نمودار کمتر است، اما در این میان به طور قطع یک «چقدر؟» بزرگ برای اندیشیدن وجود دارد. بهترین نمونه برای توضیح «وراثت نابرابر»، گوگلی‌ها یعنی ساموئل بولز و هربرت جینتیس هستند.